خاطرات بهرام زمانی

بهرام زمانی، رزمنده دوران دفاع مقدس و برادر شهید شهرام زمانی، مهمان دویست‌وچهلمین برنامه شب خاطره (آبان 1392) بود. او درباره عملیات کربلای 5 خاطره گفت. او گفت: «بیشتر افراد با هم به جبهه می‌رفتند. دایی و خواهرزاده، پدر و پسر و ... من همراه برادرم شهرام که 9 ماه کوچکتر بود، در گردان امام سجاد (ع) حضور داشتیم.

هنر خاطره‌سازی

تأملی در نسبت حافظه فردی و تاریخ شفاهی

کتاب «هنر خاطره‌سازی» نوشته مایک وایکینگ، پژوهشگر دانمارکی و مدیر مؤسسه پژوهش‌های شادی در کپنهاگ است. این اثر در نگاه نخست شاید در حوزه روان‌شناسی مثبت‌نگر یا مطالعات کیفیت زندگی جای گیرد؛ اما با نگاهی ژرف‌تر، می‌توان آن را اثری دانست که درک ما از «حافظه»، «زمان» و «روایت شخصی» را به شیوه‌ای بنیادین دگرگون می‌کند. این دقیقاً همان جایی‌ است که کتاب، برای فعالان و علاقه‌مندان به تاریخ شفاهی نیز خواندنی و ارزشمند می‌شود.

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 144

دوستی داشتم بنام سرباز عبدالباسط عبدل‌النصره او برایم تعریف کرد که در یکی از اتاقهای یکی از خانه‌های خرمشهر جنازه زن و مردی را دیده بود که هر دو کشته شده بودند. بوی عفونت تمام خانه را فرا گرفته بود. وقتی این حرف را شنیدم به او اصرار کردم برویم و آن دو جنازه را دفن کنیم. ولی او گفت: «من دیگر نمی‌توانم آن منظره را ببینم.

پیش‌نیازهای ورود به تاریخِ اندیشه

تاریخِ اندیشه سعی در آشنایی با روند شکل‌گیری اندیشه و ترویج و تحول آن‌ دارد. در این مسیر، صاحبان اندیشه یا موافقان و منتقدانِ آن‌ که از نزدیک، شاهد شکل‌گیری و رشد و گسترش و تحول همان اندیشه‌ بوده‌اند، سوژه‌ای جذاب برای محققان تاریخ شفاهی به شمار می‌آیند تا پاسخگوی سؤال‌هایی باشند که در این بخش مطرح است.

بخشی از خاطرات جانباز؛ علی صفاتی

خضر

روزهای آخر اسفند، از طرف ستاد کربلا خبر رسید که هرچه سریع‌تر همه امکانات را جمع‌آوری کرده و به‌سمت منطقه غرب حرکت کنیم. خبر غیرمنتظره‌ای بود. مسیر اول اهواز بود و ما می‌باید از آن‌جا آدرس می‌گرفتیم. در انجام این مأموریت کاروان اول به مسئولیت برادر «جوکار» و بقیه را هم، بنده باید قبول می‌کردم. سرانجام پس از انجام مقدمات کار، از منطقه جنوب به غرب حرکت کردیم...

خاطرات غلامرضا ذکیانی

دکتر غلامرضا ذکیانی، نویسنده و رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان دویست‌وچهلمین برنامه شب خاطره (آبان 1392) بود. او درباره دکتر محمود رفیعی صحبت کرد. او گفت: «در بین شهدا کسی را نمی‌شناسم که ذوالشهادتین باشد. یعنی دوبار شهید شده باشد. دکتر رفیعی یک بار، سال 1362 شهید شد اما بعد از ساعت‌ها احیا شد.

فرمانده لشکر مهندسی رزمی 42 قدر

روایت محمدرضا عیدی عطارزاده

کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت محمدرضا عیدی عطارزاده» به قلم محمدرضا مشفقی خامنه و تدوین عباس عبدالملکی، توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در سال 1403منتشر شده است. جلسات گفت‌وگوی این کتاب از اردیبهشت 1399 آغاز شده و تا اسفند همان سال ادامه یافت.

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 143

یک نکته جالب برایتان بگویم و آن این است که عده زیادی از مردم بصره از خریدن لوازم مردم خرمشهر اکراه داشتند و خرید و فروش آن را حرام می‌دانستند و بسیاری از مغازه‌های بصره و کنار خیابان‌ها و پیاده‌روها پر بود از لوازم مردم خرمشهر به فروش می‌رفت. عده‌ای از مؤمنین عراقی حتی از فروشگاه‌های دولتی خرید نمی‌کردند...

اردوگاه بَعقوبه: زندگی در میان اسیران بی‌نام و نشان

نظری بر کتاب «برادرانِ قلعه فراموشان»: خاطرات طاهر اسداللهی

کتاب خاطرات آزاده و جانباز 30 درصد؛ طاهر اسداللهی با عنوان «برادرانِ قلعه فراموشان» به همت ساسان ناطق از سوی انتشارات سوره مهر در زمستان 1403 منتشر شده است. راوی متولد آبان 1344 در اردبیل است. وی 27 ماه در گردان 183 لشکر 58 تکاور ذوالفقار سرباز بوده است.

برشی از خاطرات سردار محمدجعفر اسدی

پس از جلسه بود که با اصغر کاظمی، مسئول عملیات، سرپا شدیم و به دستور رشید، رفتیم مکانی برای قرارگاه فتح بیابیم؛ حدود پنجاه کیلومتری اهواز به طرف آبادان و در اطراف روستایی به نام خضریه در شرق رود کارون؛ یعنی همان محدوده‌ای که حوزه عملیاتی قرارگاه فتح بود. یک صبح تا عصر کافی بود تا منطقه را برانداز کنیم و جایی در پنج کیلومتری کارون بیابیم...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 144

دوستی داشتم بنام سرباز عبدالباسط عبدل‌النصره او برایم تعریف کرد که در یکی از اتاقهای یکی از خانه‌های خرمشهر جنازه زن و مردی را دیده بود که هر دو کشته شده بودند. بوی عفونت تمام خانه را فرا گرفته بود. وقتی این حرف را شنیدم به او اصرار کردم برویم و آن دو جنازه را دفن کنیم. ولی او گفت: «من دیگر نمی‌توانم آن منظره را ببینم.