خاطرات فاطمه پیریان - 2


08 مهر 1399


فاطمه پیریان، مادر شهید حمیدرضا نظام، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان صدوبیست‌وپنجمین برنامه شب خاطره (7 اسفند 1382) بود. او درباره یکی از مرخصی‌های پسرش و صرفه‌جویی در زمان جنگ، خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 317 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 1 آبان 1399 برگزار می‌شود.

آرشیو

دانلود



 
تعداد بازدید: 2811


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-41

در کنار رود کارون قریه‌ای است به نام سلمان. در روزهای اول جنگ این قریه به تصرف ما در آمد و در آن مستقر شدیم. قریه خیلی بزرگ نبود. بسیاری از خانه‌های آن ویران شده و حیوانات اهلی بسیاری بر اثر ترکش مرده بودند. اهالی فقط توانسته بودند جان خودشان را نجات دهند. آنها فرصت نیافته بودند حتی یک پتو با خود ببرند. تمام اسباب و وسایل خانه‌ها زیر آوار مانده بود. وسایل خانه‌هایی که سالم بودند در دسترس بود. بسیاری از افراد ما هر چه دستشان می‌رسید از خانه‌ها دزدیده و برده بودند. ولی اتفاقی افتاده بود که من معتقد شده بودم نباید به این وسایل دست زد.