هنر مورّخان شفاهی – 2

راستی‌آزمایی، قلب تاریخ شفاهی است

محمد جمشیدی

04 شهریور 1398


متن زیر ادامه ترجمه و تلخیصی از نوشته دیوید راسل، هنر مورّخان شفاهی است. این متن که از سایت کتابخانه دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا برگرفته شده، حاصل کارگاه عملی او درباره تاریخ شفاهی است.

مصاحبه باید در جایی باشد که سوژه انتخاب می‌کند؛ و اگر ممکن است در اتاقی دور از تلفن و تلویزیون و هر چیزی باشد که در فرایند ضبط اختلال ایجاد می‌کند. به‌طور ایده‌آل، مصاحبه نباید از یک ساعت فراتر برود و نباید بیش از یک‌بار در هفته باشد. فوراً پس از اتمام مصاحبه، آن را پیاده کنید و متن پیاده‌شده  و صوت را برای سوژه دسترس‌پذیر کنید.

وظایف اولیه

1) راوی را در حیطه دستور جلسه نگه‌دارید

روز قبل از قرار، با مصاحبه‌شونده تماس بگیرید و ببینید آیا او در وضعیت مناسبی هست، یا این که آیا از شما می‌خواهد که برای مصاحبه، مقاله‌ یا متنی را بخوانید.

2) با دستگاه ضبط‌صوت کار کنید

شما باید به اندازه کافی با دستگاه ضبط صوت آشنا باشید. بسیاری از مصاحبه‌شونده‌ها از این که با آنها مصاحبه ‌می‌شود، معذب‌اند و شناسه[1] [مشخصات] ابتدای ضبط می‌تواند این حس را قوی‌تر سازد. بنابراین محیطی به وجود می‌آید که سوژه تا آخر بحث گارد خود را بسته نگه‌می‌دارد.

3) یک شناسه مشخص ضبط کنید

قبل از این که دفتر کارتان را ترک کنید، یک شناسه مشخص ضبط کنید. شناسه باید اسم کامل راوی، اسم شما، مکان مصاحبه، زمان و ساعت مصاحبه را دربرگیرد: «این مصاحبه دومِ تاریخ شفاهی کارل راجرز است. مصاحبه‌‌کننده دیوید راسل، مدیر بخش تاریخ شفاهی دانشگاه سانتا باربارا است. مکان: خانه کارل راجرز واقع در لاهویا، کالیفرنیا. زمان: دوم ژوئن1985، نزدیک ده صبح.

تجهیزات را راه بیندازید

سطوح ضبط بسیار مهم‌اند و این باید در اولین دیدارتان مشخص شود. نیز، همان وقت باید مکان مصاحبه را تعیین کنید. این به شما کمک می‌کند تا بفهمید که به سیم بلند یا میکروفن نیاز دارید یا نه.

رابطه دوستانه با سوژه برقرار کنید

مصاحبه یک عمل مکانیکی نیست. شما باید اعتماد سوژه را جلب کنید؛ این دغل‌کاری نیست. ارتباط چشمی داشته باشید و قاطعانه به راوی گوش دهید؛ گویی که او به سوال‌های شما پاسخ می‌دهد.

از جلسه یادداشت برندارید!

از یادداشت‌برداری در جلسه ضبط خودداری کنید. این کار، تمرکزتان بر سوژه را مختل می‌کند. ممکن است راوی برداشت کند که شما به این بحث علاقه ندارید.

ضبط‌صوت را روشن کنید

ضبط صوت‌هایی وجود دارند که هنگام کم‌شدن باتری هشدار می‌دهند. اگر این‌گونه شد، می‌توانید استراحتی به مصاحبه‌شونده بدهید و دوباره شروع کنید. همچنین اگر مصاحبه‌شونده بیمار یا سالخورده باشد، به او استراحت بدهید. مصاحبه‌گر حتماً باید نسبت به نیازهای جسمی و روانی راوی آگاه و حساس باشد.

به پایان رساندن مصاحبه

ضبط‌صوت را خاموش کنید. نگران نباشید که نتوانستید همه موضوعات را پوشش دهید. تجربه به شما کمک خواهد کرد؛ از آنجایی‌که مصاحبه یک هنر است، با تمرین بهبود می‌یابد. حواس‌تان باشد که تاریخ شفاهی منبع مستند دست‌اول خلق می‌کند نه قطعه‌ای برای رادیو و تلویزیون. دشوار است که در یک ساعت به همه سوالات پاسخ داده شود. اگر زمان بیشتری نیاز است، قراری برای مصاحبه دوم بگذارید.

راستی‌آزمایی

راستی‌آزمایی قلب تاریخ شفاهی است. زمان‌ها، اسم‌ها و شرح وقایع، همه باید کنترل شوند تا استناد نهایی را محکم کنند. اگر ناهم‌خوانی‌های بنیادین در متن پیاده‌شده وجود داشت، به راوی بگویید و به او اجازه دهید در مصاحبه تکمیلی درباره آنها حرف بزند. ممکن است حق با او باشد. اگر مدرک محکمی رو کرد، شما باید آن نوشته را تصحیح کنید.

رئوس مصاحبه

1) ارتباط چشمی برقرار کنید. گوش کنید! گوش کنید! گوش کنید!

2) قضاوت نکنید. نگذارید تحقیقات شما به چشم او بیاید.

3) شاخ‌و‌شانه نکشید. محیط را آرام نگه دارید.

4) سوال‌هایی بپرسید که به جوابی بیش از «بله» یا «خیر» نیاز داشته باشد.

5) هر دفعه فقط یک سوال بپرسید.

6) سوال کوتاه بپرسید.

7) با سوالات مناقشه‌برانگیز شروع نکنید و آنها را برای قسمت‌های آخر مصاحبه بگذارید.

8) اجازه ندهید که یک سکوت کوتاه شما را عصبی کند.

9) نگران نباشید اگر سوال‌هایتان، آن‌گونه که دوست داشتید عبارت‌بندی نشده‌اند.

10) به دلیل فکرکردن به یک سوال، یا به دلیل این که راوی از خطِ برنامه‌ریزی‌شده منحرف شده است، در یک ماجرای خوب اختلال ایجاد نکنید.

11) سعی کنید نقاط تمرکز مصاحبه را در جایی قرار دهید که راوی در آنجا بوده یا در آن حادثه نقشه داشته است. با این کار می‌توانید بفهمید که چقدر از اطلاعاتش را به‌ عنوان شاهد عینی به دست آورده و چقدرش را از دیگران شنیده است.

12) درباره توضیحاتی که فکر می‌کنید اشتباه است، چالش نکنید.

13) تلاش کنید که مصاحبه را با یک راوی پیش ببرید.

فرایند حرکت از ضبط به چاپ

1) پیاده‌سازی صوت

الف) صوت را کپی کنید. فایل اصلی هرگز نباید برای پیاده‌سازی استفاده شود. چرا که در این فرایند ممکن است فایل صدمه ببیند.

ب) یک خلاصه صوت بنویسید. نوشتن خلاصه بخش مهمی از فرایند مصاحبه است. این فقط برای مرور مصاحبه کمک‌کارتان نیست بلکه نشان می‌دهد چه بخش‌هایی از قلم افتاده‌اند، یا چه جملاتی درست پیاده نشده‌اند.

2) ویرایش متن پیاده‌شده

الف) متن پیاده‌شده را مرور کنید و همزمان صوت را گوش دهید.

ب) نام‌های جاافتاده و تاریخ‌ها را بررسی کنید. اکثر نام‌ها و تاریخ‌ها را می‌توانید در فایل‌های پژوهش اولیه‌تان بیابید.

ج) لحن گفت‌و‌گویی و خودجوشی مصاحبه را حفظ کنید. الگوی سخن‌گویی راویان و لحن آنها باید بر تلاش ویراستاران جهت ساختارمند کردن جملات فائق آید. دیالوگ را نابود نکنید!

د) از راوی بخواهید که نسخه پیاده‌شده را بخواند، اما فرایند مرور نباید منجر به بازنویسی متن شود. چرا که این کاری است که آنها اغلب انجام می‌دهند.

ه) هر اشتباهی که راوی در نسخه پیاده‌شده پیدا کرد را تصحیح کنید.

مسئولیت‌های اخلاقی

متون تاریخ شفاهی تابع قانون کپی‌رایت هستند. مالکیت آنها از طریق یک قرارداد تاریخ شفاهی تعیین می‌شود. این بر پژوهشگران، مورخان، انسان‌شناسان و جامعه‌شناسان انفرادی که از راوی مصاحبه می‌گیرند و با رضایت خودشان از گفته‌ها استفاده می‌کنند، صدق نمی‌کند، بلکه برای کسانی است که اثرشان همان پیاده‌سازی گفته‌های راوی است.

1) فرم انتشار

الف) فرم انتشار از منافع سوژه حفاظت می‌کند. مهم است که در فرم انتشار از عبارت‌های محدود فراتر بروید. باید به سوژه بگویید که تابع قانون باشد و برخی از گفته‌هایش، هنگام انتشار عمومی، شاید منتشر نشود. درباره محدودیت‌ها با او صحبت کنید.

ب) اکثر کتابخانه‌های تحقیقاتی، قبل از پذیرش یک مجموعه تاریخ شفاهی، فرم انتشار را مطالبه می‌کنند.

2) مسائل

گاهی اوقات لازم است بخشی از مصاحبه منتشر نشود. چه در جایی که راوی به‌صورت ناخواسته برخی از مسائل حساس شخصی را بیان می‌کند، چه در جایی که خودش می‌گوید که راضی نیست فلان گفته‌هایش منتشر شود، یا حتی در جایی که اطلاعات بسیار مهمی را درباره یک فرد یا واقعه می‌دهد، اما این گفته سبب دادخواهی دیگران خواهد شد.

3) اقامه دعوا

مهم است که به‌ خاطر بسپارید فرم انتشار امضاشده مستثنی از طرح اقامه دعوا نیست.

ایجاد یک آرشیو تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی‌ها اسناد دست‌اول هستند و معمولاً به‌عنوان مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها در کتابخانه‌های تحقیقاتی جای می‌گیرند. اندازه یک مجموعه تاریخ شفاهی می‌تواند از یک فرد تا پروژه‌های کلان با صدها مصاحبه مجزا باشد. پروژه‌های کلان، برای آرشیو شدن، باید مراحلی را بگذرانند.

1) فهرست محتویات مجموعه تاریخ شفاهی

الف) تاریخ فرایند مصاحبه؛ این مطلب باید سه تا پنج صفحه از پژوهش‌تان را دربرگیرد؛ از داده‌های راوی گرفته تا موضوعاتی که راوی صحبت‌کردن درباره آنها را نپذیرفت و هر مسئله دیگری که در فرایند مصاحبه سربرآورد. همچنین باید مکان مصاحبه توصیف شود و سن و سلامت راوی و... نیز ذکر شود.

ب) کپی فرم انتشارِ امضاشده

ج) مرور مصاحبه و رویه

د) صوت‌های پیاده‌شده‌ای که ویرایش نشده‌اند.

ه) نسخه ویراستاری‌شده.

2) نگهداری مجموعه صوت‌ها

از یک نوار کپی برای پیاده‌‌‌‌‌‌سازی استفاده شود. پس از پیاده‌سازی، می‌توان این فایل را در دسترس حامیان و کارفرمایانی قرار داد که می‌خواهند به آن گوش دهند.

نمونه‌ها

برچسب نوار

نام:.../ پروژه:.../ تاریخ مصاحبه:.../ مکان:.../ زمان:.../ مصاحبه‌شونده:...

فرم انتشار

من، کارل راجرز، حقوق مالکیت فکری و کپی‌رایت تاریخ شفاهی‌ام، انقلابی آرام را در ازای تلاش‌ آنان برای نگه‌داری و دسترس‌پذیری محققان به آن، به دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا واگذار می‌کنم.

تبصره:.../ امضا:.../ تاریخ:.../ شاهدان:...

فرم انتشار تاریخ شفاهی

من، کارل راجرز، بدین‌وسیله حقوق مالکیت فکری و کپی‌رایت نوارهای مصاحبه‌ام را که در دوازده ماه و از دسامبر 1986 انجام شده است، در ازای تلاش‌ آنان برای نگه‌داری و دسترس‌پذیری محققان به آن، به کتابخانه دونالد دیویدسون واگذار می‌کنم.

نام راوی:.../ نشانی:.../ نام مصاحبه‌کننده:.../ نشانی:.../ تاریخ تفاهم‌نامه:.../ امضای راوی:.../ امضای مصاحبه‌کننده:.../ موضوع نوار:...

هنر مورّخان شفاهی – 1: توصیه‌هایی برای انجام تاریخ شفاهی

 

[1]. introduction



 
تعداد بازدید: 5732


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.