گفت‌وگو با مدیر دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری امور استان‌های حوزه هنری

تاریخ شفاهی، وابسته به توانمندی و تخصص محقق است

مرجان میرغفاری

27 بهمن 1394


مدیر دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری امور استان‌های حوزه هنری گفت: «رویکرد، توجه و حتی عنایت سازمان‌ها و نهادهای انقلابی و فرهنگی در برخی نقاط کشور به تاریخ شفاهی، بی‌شباهت به قصه پیل اندر خانه تاریکِ مولوی نیست.»

گفت‌وگوی خبرنگار سایت تاریخ شفاهی ایران با محمد قاسمی‌پور، با این پرسش‌ها و پاسخ‌ها شکل گرفت:

*‌ جایگاه تاریخ شفاهی در سیاست‌های اجرایی دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری چیست؟

ما اساساً در امور استانی، روشِ مبتنی بر تاریخ شفاهی را مبنا قرار دادیم. شاید خروجی‌ها به صورت خاطرات شفاهی منتشر شود و سر و شکل و سیمای کتاب به صورت تاریخ شفاهی نباشد، ولی روش گردآوری و ثبت و ضبط خاطرات، بر منوال تاریخ شفاهی است؛ چون کارها برای نگهداری ثبت و ضبط می‌شود و اولویت اولِ پژوهشگران، استفاده از این روش است. به استثنای مواردی که باخاطراتِ خودنوشت مواجه‌ایم و عزیزانی استعداد دارند یا اعلام آمادگی می‌کنند که ما کمک می‌کنیم خاطراتشان را ثبت و ضبط کنند.

●‌ ما به محقق به صراحت می‌گوییم، دغدغه خروجی نداشته باشد و صرفاً به دنبال گفت‌وگو و مستندسازی تاریخ نقلی هستیم، که به سند تاریخ شفاهی اضافه شود

*‌ روش تاریخ شفاهی چقدر بر ادبیات جنگ و دفاع مقدس ـ با توجه به شرایط امروز جامعه ـ می‌تواند تأثیرگذار باشد؟

تاریخ شفاهی، عمدتاً منوط به توانمندی و تخصص محقق است. اگر محقق یا مورخ، آشنا به روش باشد و تسلط کافی داشته باشد، به دلیل اینکه تاریخ شفاهی برآمده از چند علم است و رابطه تنگاتنگی با علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی دارد، هدف ما را که پرداختن به دوران معاصرمان است و دهه‌هایی که هنوز از آنها خیلی دور نشده‌ایم و افراد صاحبِ خاطره هنوز هستند، جامع‌تر و کامل‌تر می‌تواند محقَق کند. چون با نگاه جامعه‌شناسی و روان‌شناسی، مقتضیات اجتماعی آن دوران بهتر ثبت و ضبط می‌شود. ما امروزه عمدتاً در مباحث خانواده، شیوه زندگی، نحوه رفتار با والدین و ارتباط‌ با فرزندان تقریباً مشکل داریم؛ یعنی در پی این هستیم که به شیوه زندگی مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی برسیم. دوران‌های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به لحاظ فرهنگی، آمارها و حقیقت‌های میدانی خبر از این می‌دهند که دوران‌های تفاخر

●‌ بعضی از الزامات تاریخ شفاهی را در برخی از استان‌ها تغییر می‌دهند و حتی الزامی به این موضوع اضافه می‌کنند که مبنای علمی ندارد

فرهنگی ما هستند و در قرن معاصر، دوران‌هایی بوده‌اند که شرایط خوبی داشته‌ایم؛ با اینکه در محاصره، جنگ و زیر بمباران بودیم، اما رفتارها، رویکردها و هنجارهای اجتماعی بسیار مساعد و قابل معرفی به دنیاست. بخشی هم ظرفیتی بود که توسط مدافعان، انقلابیون و مبارزان بروز پیدا کرده بود و در تاریخ، جاودانه شدند. اگر بتوانیم از روش تاریخ شفاهی با جامعیت و روزآمدی کامل استفاده کنیم، طبیعتاً در مقایسه با سایر روش‌ها و پژوهش‌هایی که غیرعلمی‌ و سلیقه‌ای است جواب بهتری می‌دهد و حاصل کار، کامل‌تر و ماندگارتر است و به نیازهای امروز ما پاسخ بهتری می‌دهد. همچنین در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی، لازم است که تاریخ معاصر را بشناسیم.

صرفاً تکنیک‌ها و تاکتیک‌های انقلاب و جنگ مهم نیست، در کنار آن، افراد، عقبه‌های فرهنگی، پشت جبهه، دوران زیست عادی‌شان، در کنار خانواده زیستن و... را تاریخ شفاهی می‌تواند کمک کند که ما ثبت و ضبط کنیم.

*‌‌ اهداف و برنامه‌های شما برای اجرای روش تاریخ شفاهی در کارهای آینده دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری امور استان‌های حوزه هنری چیست؟

اولویت اول‌مان حمایت آموزشی و محتوایی از مراکز استان‌هاست که هم بتوانند به خودباوری لازم برسند و هم از بین کارهایی که انجام دادند بتوانند خروجی داشته باشند؛ حجم کارها و مصاحبه‌های انجام شده خیلی بالاتر از خروجی‌هاست و باید آموزش داده شوند. برای ما خوداتکایی و خودباوری محققان استانی خیلی اهمیت دارد، زیرا نویسنده محلی، اقلیم، فولکلور و فرهنگ عامه را می‌شناسد و او باید بنویسد، چون تنوع اقلیمی و زبانی ما به قدری زیاد است که نویسنده یا محقق پایتخت‌نشین نمی‌تواند اشراف و تسلط لازم را بر تمام جغرافیای انسانی داشته باشد، بنابراین بهتر است کسی که در فضای رزمنده یا آزاده زیست کرده و با آن زبان قادر به تکلم و ارتباط‌گیری است با آن فرد وارد گفت‌وگو شود. به همین دلیل در 30 مرکز استانی‌مان بیشتر اعتبارات و توانمندی‌های حوزه ستادی را صرفِ استان‌ها می‌کنیم و عملاً محققی در تهران نداریم. قرارداردها و اعتبارات ما به کسانی اختصاص دارد که در مراکز استانی خوب کار می‌کنند و طرح‌های نوآورانه‌ای دارند؛ دفاتر استان‌ها حمایت می‌کنند و آنها را معرفی می‌کنند و ما هم در کنارشان هستیم.

●‌ خوداتکایی و خودباوری محققان استانی خیلی اهمیت دارد، زیرا نویسنده محلی، اقلیم، فولکلور و فرهنگ عامه را می‌شناسد و او باید بنویسد

*‌ آینده توجه به تاریخ شفاهی را در استان‌ها چگونه می‌بینید؟

من تحلیل‌گر حرفه‌ای نیستم که بتوانم آینده پژوهی راجع به این موضوع داشته باشم. اما با در نظر گرفتن عمر بیست ساله‌ای که جدی و سازمانی در کشور به این موضوع توجه شده، در حال حاضر، توجه به آسیب‌شناسی در درک، تلقی و شناخت راجع به تاریخ شفاهی وجود دارد. این درک و تلقی بایستی به زبان علم و تعریف صحیح علمی تاریخ شفاهی نزدیک شود. رویکرد، توجه و حتی عنایت سازمان‌ها و نهادهای انقلابی و فرهنگی در برخی نقاط کشور به تاریخ شفاهی بی‌شباهت به قصه پیل اندر خانه تاریکِ مولوی نیست و بسته به زاویه ورودشان و سمت و سوی استقرارشان، لمس و درکی از این عنوان دارند. این درک، دقیق، علمی و کامل نیست. الان

●‌ در امور استانی، روشِ مبتنی بر تاریخ شفاهی را مبنا قرار دادیم. شاید خروجی‌ها به صورت خاطرات شفاهی منتشر شود، ولی ثبت و ضبط خاطرات بر منوال تاریخ شفاهی است

ضرورت دارد به آن وحدت تعریف و رویه در پرداختن به این علم نزدیک شویم. ما دفاتر استانی را در این زمینه کمک کردیم و معتقدیم تعاریف ما با آنچه در فضاهای دانشگاهی و انجمن تاریخ شفاهی کشور اتفاق افتاده همسو و نزدیک است. اما در مراکز استان‌ها انجام کارهای فرهنگی به صورت جزیره‌ای و مستقل کمتر امکان‌پذیر است، زیرا باید کارگروه‌های فرهنگی استان‌ها با هم هماهنگ باشند و بخشی از توان و انرژی دفاتر و همکاران ما برای متقاعد کردن نظرات متناقض و متفاوت است که بعضاً سلیقه‌ای و اشتباه است. بعضی از الزامات تاریخ شفاهی را در برخی از استان‌ها تغییر می‌دهند و حتی الزامی به این موضوع اضافه می‌کنند که هیچ مبنای علمی ندارد. به طور مثال در تاریخ شفاهی داشتنِ سند شفاهی کفایت می‌کند. الان وسیله‌ای که شما با آن ضبط صدا انجام می‌دهید، حفظ سند می‌کند، ولی برخی از استان‌ها و سازمانی‌هایی که در این حوزه کار می‌کنند، محقق را ملزم می‌کنند با دوربین تصویربرداری کار کند؛ در صورتی که چنین چیزی وجود ندارد، چون همه می‌دانند دوربین به چه اندازه تکلف و عدم اعتماد روانی می‌آورد بنابراین باید در میان مدت برای این مسئله چاره‌ای اندیشه شود. معمولاً سازمان‌ها و دفاتری که این روش را دنبال می‌کنند، روش و اجرای تاریخ شفاهی را طراز می‌کنند با خروجی مدنظر و نحوه  اجرای کار را بر اساس آن تعریف می‌کنند که در تاریخ شفاهی چنین چیزی موضوعیت ندارد و کاملاً غلط است، زیرا ما به محقق به صراحت می‌گوییم، دغدغه خروجی نداشته باشد و صرفاً به دنبال گفت‌وگو و مستندسازی تاریخ نقلی هستیم، که به سند تاریخ شفاهی اضافه شود.

 

خاطره‌نویسی با رویکرد تاریخ شفاهی



 
تعداد بازدید: 4541


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.