درباره سنت‌های شفاهی و مطالعه تاریخ سوازیلند

تجدید خاطرات وقایع گذشته‌

Nhlanhla Dlamini
محمدباقرخوشنویسان

14 بهمن 1394


مورخان در مطالعه تاریخ، از منابع استفاده می‌کنند. یک منبع، مولد اطلاعاتی است که برای پاسخ به سؤالات خاص تاریخی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. مورخان برای به‌دست آوردن تاریخِ دور دست، از سنت‌های شفاهی به عنوان منبع اصلی خود استفاده می‌کنند.

سنت‌های شفاهی، تجدید خاطرات وقایع گذشته‌ای است که دهان به دهان از یک نسل به نسل بعدی گشته است و بر خلاف شهادت‌ها و اظهارات شفاهی دیگر معاصر نیستند. سنت‌های شفاهی به عنوان منبعی از تاریخ، تنها چند قطعه معدود از یک پازل هستند، اما نمی‌توانند تصویر کاملی فراهم آورند. گذشته از اینها، شواهد تاریخی، ذاتاً ناقص و شکننده هستند.

از دهه 1970 ابتکارات مختلفی در سوازیلند[1] برای جمع‌آوری سنت‌های شفاهی صورت گرفته است. در حال حاضر، لتوموسا سیملان[2] در بخش تاریخ شفاهی سازمان اسناد ملی سوازیلند به طور خستگی‌ناپذیری در حال جمع‌آوری سنت‌ها و پیشینه‌هایی از طایفه‌ها و قبیله‌های این کشور است. برای تکمیل تلاش‌های او، سنت‌های شفاهی دیجیتال شده‌ای که تحت نظارت پروژه تاریخ شفاهی سوازیلند در دهه‌های 1970 و 1980 جمع‌آوری شدند، در آینده نه چندان دور در سازمان اسناد ملی سوازیلند برای استفاده محققان، جای خواهد گرفت. سنت‌های شفاهی در مطالعه تاریخ پیش از استعمارِ آفریقا، نقش اصلی دارند و برای کشف جنبه‌های مختلف تاریخ آفریقا تا پیش از ظهور استعمار اروپا مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در مورد سوازیلند، جنبه‌های مختلف تاریخ پیش از استعمار با استفاده از سنت‌های شفاهی مورد اکتشاف قرار گرفته‌اند. اینها شامل مطالعه بر روی حکومت سلطنتی، تاریخچه طوایف، رؤسای قبایل و منازعات بین آنها می‌شوند.

 

 

حکومت سلطنتی، قبایل دلامینی و قبایل مرتبط با آن

از اولین موضوعات مورد مطالعه در تاریخ سوازیلند تاریخچه حکومت سلطنتی و قبایل آن بود. علاوه بر مطالعاتی که مستقیم بر روی خانوادها و قبایل دلامینی[3] و تاریخچه آنها متمرکز بود، مطالعه‌ای در سال 1976 از سوی آندرسون نکسومالو[4] دانشجوی  دوره لیسانس انجام گرفت که سنت‌های شفاهی مرتبط با شاه مسواتی دوم[5] مورد کاوش قرار گرفت. از جمله نتایج این مطالعه این بود که حکومت سلطنتی سوازیلند تا پیش از استعمار در قرن نوزدهم در زمان پادشاهی مسواتی دوم تثبیت شد. این مطالعه همچنین روشن ساخت که مسواتی بر منطقه وسیعی ازسرزمین سوازیلند که بسیار فراتر از مرزهای سوازیلند فعلی بود، تسلط و نفوذ داشت. پوسلیت انگ کوبو[6] و ریچارد مفایا سیملان[7] در مطالعات‌شان تلاش کردند درباره منازعات جانشینی در دوره سلطنت اومباندزنی[8] و دیگر دوره‌های مختلف تا پیش از استعمار، تحقیق کنند. در این مطالعات، مشاهده شد، به دلیل ماهیت پویای سنت‌های شفاهی و قوانین رایج حاکم بر جانشینی پادشاهان و نیز رقابت برای منافع درون خانواده سلطنتی، منازعات بر سرِ جانشینی، غیر قابل اجتناب بود. در سال 2006 مطالعه دیگری توسط مفاناونخوسی دلامینی[9] در خصوص اهمیت خانواده سلطنتی نخابا[10] و مراسم سلطنتی سوازیلند با تمرکز ویژه بر گله مقدس بین سال‌های 1860 و 1920 انجام گرفت. مطالعات دیگری که توسط سیندی پرودنس دیوب[11] و تمبلا مایکل زوان[12] انجام گرفت که توانستند عوامل محیطی و نظامی را که به تشکیل حکومت سوازیلند در دوره پیش از استعمار کمک کرد، روشن سازند.

 

در ابتدا هدف اصلی تحقیق بر روی طوایف سوازیلند، طایفه دلامینی و طوایف مرتبط با آن بود. جدا از این تحقیق که مستقیم بر دلامینی متمرکز بود، برای مثال، مطالعه بر روی سیچیم مامبا[13]، تاریخچه مامبا (که از لحاظ تاریخی با دلامینی مرتبط هستند) را آشکار نمود و نشان داد که تحولات تاریخیِ خاص در دهه 1820 منجر به به وجود آمدن شرایط خاصی در سلطنت سوازیلند شده است؛ سناریویی که باعث شد بونگینکاسی سیخوندزه[14] به «حکومت درونِ یک حکومت» در حکومت سلطنتی سوازیلند پی ببرد. انکامبول خابونینا[15] درمطالعات خود در سال 2006 به رابطه بین مامبا و دلامینی پی برد.

در دهه 1990، طایفه‌هایی که از لحاظ تاریخی، روابط نزدیکی با دلامینی ایجاد کرده بودند، توجه محققان را به خود جلب کردند. اینها شامل طایفه‌های ماتسه بولا[16] و ندواندو[17] می‌شوند. تشنگیزیل ماتسه بولا[18] در باره پیشینه ماتسه بولا تحقیقاتی انجام می‌دهد و به این نتیجه می‌رسد که رابطه با خانواده حاکم دلامینی با وصلت‌های درونی برای مدت‌های مدید حفظ شد. تحقیق خود من که تحلیلی در‌باره نقش خانواده ندواندو در تاریخ سوازیلند است، نشان داد چه‌طور خاندان‌های ندواندو به لحاظ استراتژیکی، روابطی با خاندان دلامینی تحت عنوان متحدان نظامی، تأمین‌کننده مادران ملکه و متولیان مراسم اینکوالا[19] به وجود آوردند.

●‌ سازمان خدمات رادیو و تلویزیون و اطلاعات سوازیلند طی سال‌های متمادی با افراد آگاه، مصاحبه کرده است. دو دانشمند میهمان، با مردم درباره تاریخ اولیه این کشور مصاحبه‌هایی را انجام دادند

 

تاریخچه طایفه های دیگر

علاقه به تاریخ طوایف سوازیلند تا همین اواخر ادامه یافت؛ این شامل مواردی است که روابط نزدیک خود را با حاکمان دلامینی و آنهایی که چندان نزدیک نبودند، حفظ کردند. برای مثال در این مقوله آخ طوایف خاتوان[20] و دیزیکا[21] قرار می‌گیرند. برخی از این پروژه‌ها نه‌تنها در رابطه با تاریخچه گذشته‌ای دور دست بود، بلکه تلاش‌هایی برای درک این گذشته با نگاهی به ارتباط دادنِ آنها با تحولاتِ معاصر صورت گرفت. این امر به‌خصوص با مطالعاتِ اخیر درباره ندواندو و منگومزولو[22] در ارتباط است. مطالعه نومیبو ماهلانگو[23] بر روی طایفه ندواندو نه تنها به اهمیت نهادهای سیاسی اجتماعی آنها پی می‌برد، بلکه تحولات تاریخی مهمی که هویت منحصربه‌فرد و متمایز آنها را به عنوان یک جامعه فرهنگی نشان می‌دهد، ترسیم می‌کند. همین‌طور، مطالعاتی که فیزیوه منگومزولو[24] انجام داد، نه‌تنها رد خاستگاه تاریخی منگومزولو را دنبال می‌کند، بلکه برخوردهای سیاسی معاصر را در میان طایفه منگومزولو مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. در حالی‌که دانشجویان کاشناسی ارشد، چندان رغبتی به تاریخچه طوایف سوازیلند نشان نمی‌دهند، اغلب دانشجویان لیسانس، علاقه خود را به این حوزه نشان داده‌اند.  در حال حاضر برخی از دانشجویان کاشناسی ارشد در حال کار برروی طوایف گینیندزا[25]، متستفوا[26]، نگونیا[27]، مدلولی[28]، ماسکو[29]، ماگاگولا[30] و کانینه[31] هستند. با این‌حال هنوز طوایف دیگری هستند که باید تاریخچه آنها مورد مطالعه قرار گیرد تا به ارزش ماهیت و پویایی جامعه سوازیلند پی برده شود.

●‌ در موارد خاص، بعضی از مطالعاتی که از سنت‌های شفاهی استفاده می‌کنند، قادر نیستند بین افسانه و واقعیت تمیز قائل شوند. یکی از راه‌های غلبه بر این مشکلات می‌تواند برگزاری کارگاه‌های آموزشی پیشرفته باشد

 

رؤسای قبایل و منازعات بین آنها در سوازیلند

اخیراً علاقه زیادی برای مطالعه در خصوص منازعات بین روسای قبایل در مناطق مختلف سوازیلند نشان داده شده است. در این مطالعات در باره ریشه تاریخی منازعات بین رؤسای قبایل و اختلافات ارضی تحقیق شده است. این کارها نشان داده است، مدعیان در این منازعات عمدتاً به استفاده از روایات و سنت‌های تاریخی متناقص به ارث رسیده از اسلاف متکی هستند. آنها در تحلیل خود تأثیری را که این منازعات بر روی طرح‌های عمرانی در جوامع مختلف داشته‌ ،گنجانده‌اند، مشاهداتی که گاهی، توسط بونگینکاسی سیخوندزه[32] در اکتشافات خود از کشت پنبه در سوازیلند مورد تأیید قرار گرفت. تقریباً در تمام این منازعات، نه دادگاه‌ها و نه شوراهای سنتی، نتوانستند یک راه حل بلندمدت پیدا کنند. شواهد نشان می‌دهد که با آنکه ریشه اختلاف بین رؤسای قبایل و طایفه ها در حاکمیت‌های تاریخی قبلی وجود داشت، ولی منازعات بین روسای قبایل به عنوان مشکلی مداوم، حتی در دوره پیش از استعمار وجود داشته است. در حال حاضر یک دانشجوی کارشناسی در حال تحقیق بر روی منازعات بین رؤسای طوایف ماگاکولا و ندواندو در شمال شرق سوازیلند است. جالب است ببینیم این مطالعه به مباحث و اطلاعاتی که قبلا در این زمینه وجود داشته، چه کمکی می‌تواند کند. یکی از پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد در دانشگاه ویتز[33] که اخیرا توسط تابانی توالا[34] به اتمام رسید، در این زمینه است. این مطالعه درباره تاریخچه برخی قبایل منتخب و ریاست آنها در مرکز سوازیلند است و بررسی می‌کند چطور جایگاه رؤسا (که به حدود دو قرن پیش برمی‌گردد) به منازعات غیر قابل حل رؤسای قبایل در سوازیلند معاصر کمک کرده است. این مطالعه عمدتاً به درک ما این کمک را می‌کند، چه‌طور جریان‌های تاریخی که ریشه در دوره پیش از استعمار داشته‌اند، تأثیر غیر قابلِ برگشتی بر تحولات پیش از استعمار داشته‌اند. توالا در مطالعات خود رد پای پیروان شاه فیلیپ بونر[35] را دنبال می‌کند که در واقع، برای مدت‌های مدیدی تنها کار استاندارد بر روی تاریخ پیش از استعمار سوازیلند توسط یک مورخ حرفه‌ای بوده است. انتقاد اصلی من از مطالعه توالا این است که وی از دیگر مطالعات انجام شده در این باره استفاده نکرده است.

●‌ سنت‌های شفاهی در مطالعه تاریخ پیش از استعمارِ آفریقا، نقش اصلی دارند و برای کشف جنبه‌های مختلف تاریخ آفریقا تا پیش از ظهور استعمار اروپا مورد استفاده قرار گرفته‌اند

 

مشکلات روش‌شناسانه و مشکلات مرتبط با آن‌ها

مشکلات روش‌شناسانه خاصی در رابطه با برخی از پروژه های تحقیقاتی که از سنت‌های شفاهی به عنوان منبع خود استفاده می‌کنند، وجود دارد. اولین مشکل عمده تولید مطالعاتی است که ماهیت اجتماعی و ایستا دارند. تاریخ لزوما فکر کردن دقیق در باره تغییرات گذشته است و ماهیت تکاملی دارد. مشکل دوم، ارزش قائل شدن به روش‌شناسی استفاده شده برای بررسی سنت‌های شفاهی به عنوان منابع تاریخ است. این حوزه‌های مطالعه همچنان مورد توجه تعداد زیادی از محققان است که متأسفانه بعضی از آنها نتوانسته‌اند به نحو مفیدی سنت‌های شفاهی را درون روش‌شناسیِ تاریخی دخالت دهند. این مشکل، فقط بر آن طرح‌هایی تأثیر نمی‌گذارد که به سلطنت، تاریخچه قبایل و رؤسای آنها می‌پردازند. برخی از طرح‌هایی که به تاریخ دوردستی می‌پردازند که معانی آنها از سنت‌های شفاهی به‌دست می‌آیند نیز به نوعی در این مشکل سهیم هستند. انتظار نمی‌رود طرح‌های تاریخی که از سنت‌های شفاهی در نهادهایی با دانش بالا استفاده می‌کنند به آسانی سنت‌های شفاهی را به عنوان منعکس‌کننده سابقه واقعی آنچه که در گذشته اتفاق افتاده، قبول کنند، سنت‌های شفاهی همانند دیگر منابع باید به دقت بررسی شوند. همین امر به تحقیقات انجام شده با استفاده از دیگر منابع تاریخ اطلاق می‌شود.

●‌ سنت‌های شفاهی به عنوان منبعی از تاریخ، تنها چند قطعه معدود از یک پازل هستند، اما نمی‌توانند تصویر کاملی فراهم آورند

یکی از مطالعاتی که تلاش کرد درباره تاریخچه مراسم اینکوالا در دوره پیش از استعمار تحقیق کند برای مثال محدودیت‌های جدی را نشان داد؛ زیرا نتوانست، بین سنت‌های شفاهی و سایر منابع برای بازسازی این تاریخ ارتباط برقرار کند. یکی دیگر از مطالعاتی که با همین مشکل مواجه شد، به مشکل زمین در اوایل قرن بیستم در سوازیلند پی می‌برد. مشکل اصلی مطالعه، این بود که نتوانست بین شهادت‌ها و اظهارات شفاهی و سنت‌های شفاهی تمایز قائل شود. مصاحبه‌شوندگان در این مطالعه به طور شفاهی شهادت‌هایی را درباره دوره‌ای را دادند که در آن زندگی نمی‌کردند. نویسنده برای آنکه به مطالعات خود معنا دهد مجبور شد به ارزش پیچیدگی و سایر چالش‌هایی که با استفاده از سنت‌های شفاهی در بازسازی تاریخ به ‌وجود می آید، پی ببرد. در موارد خاص، بعضی از مطالعاتی که از سنت‌های شفاهی استفاده می‌کنند، قادر نیستند بین افسانه و واقعیت تمیز قائل شوند. یکی از راه‌های غلبه بر این مشکلات می‌تواند برگزاری کارگاه‌های آموزشی پیشرفته برای مطالعاتی باشد که بر روی تحقیقاتی کار می‌کنند که مستلزم استفاده از سنت‌های شفاهی است و شبکه‌های مشترکی را با نهادهای تخصصی ـ نظیر مؤسسه کارگاه آموزش تاریخ ویتز[36] که دغدغه اصلی جمع‌آوری تاریخ‌های شفاهی را دارد و سازمان اسناد و فرهنگ عمومی دانشگاه کیپ‌تاون که یکی از وظایف اصلی آن استفاده از سنت‌های شفاهی در بازسازی تاریخ پیش از استعمار آفریقا است ـ ایجاد کرده است. از این طریق کارگاه‌های آموزشی و منابع لازم بیشتری می‌تواند برای محققین فراهم گردد. مطالعه بر روی تاریخچه طوایف نیز نتوانسته فراتر از شیوه متعارف دسته‌بندی کردن سوازیلند به عنوان اماخندزامبیلی[37] ، بمدزابوکو[38] و امافیکاموبا[39]  برود. این امر منجر به به‌دام افتادن محققان در تجزیه و تحلیل جامعه سوازیلند در مقاله‌های محدود می‌شود و در نتیجه از انعطاف‌پذیری و پویایی دور می‌ماند. بیش از دو دهه پیش، هامیلتون سیفو سیملین[40] از این دسته‌بندی‌ها انتقاد کرد. با این حال، هیج تلاشی برای زیر سؤال بردن محققین قبلی و ارائه تفاسیر جدید از این جنبه توسط آن‌هایی که به تحقیق در این زمینه ادامه می‌دهند، صورت نگرفته است.

تمام موارد بالا نشان می‌دهد که مطالعات، از جمله برخی از آنهایی که به‌طور خاص از آنها در اینجا نامی برده نشده است، عمدتاً از سنت شفاهی برای به‌دست آوردن تاریخ پیش از استعمار سوازیلند استفاده کردند. به‌زودی سنت‌های شفاهی دیجیتال ‌شده سوازیلنداز سوی داشنگاه ویتز، سازمان اسناد تاریخی و دانشگاه کیپ‌تاون و سازمان اسناد و فرهنگ عمومی در سازمان اسناد ملی سوازیلند قرار داده می‌شود. ولی راه زیادی تا به دست آوردن اطلاعات بیشتر برای محققین برای کار کردن بر روی این تاریخ‌ها وجود دارد. 

●‌ مورخان برای به ‌دست آوردن تاریخِ دور دست، از سنت‌های شفاهی به عنوان منبع اصلی خود استفاده می‌کنند

سازمان خدمات رادیو و تلویزیون و اطلاعات سوازیلند طی سال‌های متمادی با افراد آگاه، مصاحبه کرده است. در اوایل دهه 1970 و در دهه 1980 دو دانشمند میهمان با حمایت دولت، با مردم درباره تاریخ اولیه این کشور مصاحبه‌هایی را انجام دادند. آنها فیلیپ بونر به همراه ماگانگنی دلامینی[41] (اوایل دهه 1970) و کارولین هامیلتون به همراه هنری دلامینی (دهه 1980) بودند. علاوه بر این، شاه سوبهوزای دوم[42] برنامه‌هایی را برای مورخان برای ثبت مصاحبه ترتیب داد. گلچینی از این مصاحبه‌ها برای روی نوار وجود دارد که دسترسی به آنها آسان نیست. یک پروژه تجربی کوچک، به نام پروژه آرشیو پانصد ساله[43] در حال دیجیتال کردن منتخبی از این مصاحبه‌های ضبط شده (به همراه بسیاری دیگر از موارد مرتبط با گذشته پیش از استعمار اروپا( است و آنها را به صورت آنلاین در اختیار مردم می‌گذارد.

زمانی که این کار انجام شود، آنهایی که به تاریخ اولیه سوازیلند علاقه دارند، می‌توانند به این مصاحبه‌ها به صورت آنلاین گوش دهند یا بخوانند؛ یا قادر خواهند بود برای گوش دادن یا خواندن به سازمان اسناد ملی سوازیلند مراجعه کنند.

 

 

[1] کشوری در قاره آفریقا

[2] Lethumusa Simelane

[3] نام خانوادگی معروف در سوازیلند

[4] Anderson Nxumalo

[5] Mswati II

پادشاه سوازیلند بین سال‌های 1820 تا 1868

[6] Poslit Ngcobo

[7] Richard Mphaya Simelane

[8] Mbandzeni

پادشاه سوازیلند از 1875تا1889

[9] Mfanawenkhosi Dlamini

[10] Nkhaba

[11] Sindi Prudence Dube

[12] Thembela Michael Zwane

[13] Sicheme Mamba

[14] Bonginlosi Sikhondze

[15] Nkambule Khabonina

[16] Matsebula

[17] Ndwandwe

[18] Tshnegisile Matsebula

[19] Incwala

مراسم اصلی پادشاهی در سوازیلند که هر سال در تابستان انجام می‌شود

[20] Khathwane

[21] Dizika

[22] Mngomezulu

[23] Nomeebo Mahlangu

[24] Fisiwe Mngomezlu

[25] Ginindza

[26] Mtsetfwa

[27] Ngwenya

[28] Mdluli

[29] Maseko

[30] Magagula

[31] Kunene

[32] Bonginkosi Sikhondze

[33] Wits

[34] Thabani Thwala

[35] Philip Bonner King

[36] Wits History Workshop

[37] emakhandzambili

[38] bmdzabuko

[39] Emafikamuva

[40] Hamilton Sipho Simelane

[41] (Magangeni Dlamini

[42] King Sobhuza II)

[43] Five Hundred Year Archive Project-www.apc.uct.ac.za



 
تعداد بازدید: 5641


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.