خاطرات دفاع‌مقدس، نیازمند بازنویسی ادبی‌اند



سردار حمید حسام، دبیر علمی نخستین کنگره سراسری خاطره‌نویسی دفاع‌مقدس، با اشاره به قطعی بودن برگزاری این کنگره در آینده‌ای نزدیک گفت: اکنون با حجم زیادی از خاطرات جنگ مواجهیم که سند تاریخی‌اند و از این جهت ارزشمندند. اما نیازمند بازنویسی ادبی‌ هستند.

حمید حسام، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به تشریح دلیل افزایش کمی آثار در گونه خاطره‌نویسی دفاع‌مقدس پرداخت و اظهار کرد: کمتر بودن بار تکنیکی خاطره نسبت به داستان و پیوستگی نوستالژیک رزمندگان با خاطرات دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دو عامل موثر بر این روند صعودی‌اند.

وی ادامه داد: مراحل تدوین خاطره از ثبت، پیاده‌سازی، نگارش و انتشار در مقایسه با داستان‌های جنگ، دشوارتر به نظر می‌رسند. اما از تکنیک‌های داستان‌نویسی چون شخصیت‌پردازی، فضاسازی و استفاده از عناصر داستانی، در خاطره‌نویسی استفاده نمی‌شود.

این فعال ادبیات دفاع‌مقدس، هر رزمنده را یک راوی دانست و گفت: با این اوصاف، خاطرات دفاع‌مقدس دارای گستره‌ای وسیعند. اما باید دستی به سر و روی شیوه‌های تدوین مجموعه خاطرات بکشیم. یعنی علاوه بر حفظ صداقت در گفتار و صحت و استناد تاریخی، بازنویسی خاطرات از نظر ادبی مدنظر قرار گیرد.

نویسنده کتاب «غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند» با تاکید بر لزوم ایجاد ساختاری تازه در حوزه خاطره‌نویسی دفاع‌مقدس افزود: اکنون با حجم زیادی از خاطرات جنگ مواجهیم که سند تاریخی‌اند و از این جهت ارزشمندند. اما نیازمند بازنویسی ادبی‌ هستند.

سردار حمید حسام در پاسخ به سوال خبرنگار ایبنا درباره علت تاکید وی بر دقت در زوایای ادبی خاطره‌نویسی دفاع‌مقدس گفت: خاطره‌نویسان باید علاوه بر دقت به زمان، مکان و استناد خاطرات، به ویژگی‌هایی مانند جزیی‌نگری در ثبت و تدوین حوادث نیز توجه کنند.

دبیر علمی نخستین کنگره سراسری خاطره‌نویسی دفاع‌مقدس در پایان یادآوری کرد: برگزاری این کنگره در آینده‌ای نزدیک، قطعی شده و اسامی داوران و برنامه‌های پیشنهادی را به معاونت ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس ارایه کرده‌ایم و منتظر پاسخ آن‌ها هستیم.

جشنواره‌های خاطره‌نویسی دفاع‌مقدس، به همت اداره‌های کل حفظ آثار سراسر کشور در حال برگزاری‌اند و برگزیدگان این جشنواره‌ها در کنگره سراسری خاطره‌نویسی دفاع‌مقدس به رقابت می پردازند.

خبرنگار : مریم اسدی جعفری



 
تعداد بازدید: 3397


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»