بررسی «پیشینه تاریخی نوروز و فلسفه آن» بر اساس متون کهن



«پیشینه تاریخی نوروز و فلسفه آن» عنوان نشستی تخصصی است که با نگاهی به متون کهن و شاهنامه فردوسی، عصر روز یک‌شنبه (22 اسفند) در موسسه فرهنگی ـ هنری جمشید برگزار می‌شود و رمز و رازهای نوروز واشکافی خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در ادامه سلسله نشست‌های تخصصی موسسه فرهنگی هنری جمشید جاماسیان، راشین جهانگیری، پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایران به بررسی «پیشینه تاریخی نوروز و فلسفه آن» می‌پردازد و نوروز و آیین‌های آن را بر اساس ارزش‌های تاریخی و هویت ملی بررسی می‌کند.

در حالی که کمتر از یک هفته به آغاز سال نو و فرارسیدن نوروز باستانی مانده ‌است، جهانگیری با پرداختن به نوروز و سخنرانی درباره‌ آن، به پیشواز این جشن نیاکانی خواهد رفت و بر اساس متون کهن و شاهنامه فردوسی رمز و رازهای نوروز را واشکافی می‌کند.

در ادبیات فارسی و منابع تاریخی، پیدایش نوروز را به جمشید از پادشاهان پیشدادی نسبت داده‌اند. نه تنها فردوسی در شاهنامه، بلکه طبری، مسعودی، مسکویه و گردیزی، جشن نوروز را به دوران جمشید بازمی‌گردانند. «یمه» یا جم، یکی از درون مایه‌های اصلی اساطیر هند و ایرانی است. در اساطیر ایرانی آمده است که در روزگار جمشید، مردمان در بهترین دوران و سرسبزی و خرمی به سر می‌بردند و نه از مرگ خبری بود و نه از بیماری و پیری. همین باور کافی است تا ایرانیان بزرگترین جشن ملی خود را به این شخصیت نسبت دهند.

نشست تخصصی «پیشینه تاریخی نوروز و فلسفه آن» عصر روز یکشنبه (22 اسفندماه) ساعت ١٧ در موسسه فرهنگی، هنری جمشید جاماسیان برپا می‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند برای شرکت در این نشست به نشانی خردمند شمالی، کوچه‌ شهید اعرابی، شماره ٤، طبقه دوم، مراجعه کنند. حضور برای همه‌ دوستداران فرهنگ و آیین‌های ایرانی آزاد و رایگان است.



 
تعداد بازدید: 3981


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»