خاطرات عبدالله سعادت
06 مهر 1401
دکتر عبدالله سعادت، امدادگر و از مدافعان خرمشهر، مهمان صدوشصتمین برنامه شب خاطره(خرداد 1386) بود. او درباره امدادرسانی خود در مسجد جامع خرمشهر خاطره گفت. او گفت: وقتی برادر خلیلی گفت داروسازی را نیاز نداریم، ناگهان تعدادی بیمار آوردند یکی از آنها مسموم بود درباره داروی او نظر دادم؛ به خودم که آمدم دیدم برای چند بیمار دارو تجویز کردهام. در حالی که خانواده گمان میکردند من به تهران رسیدم. این روایت را ببینیم.
تاکنون 338 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 7 مهر 1401 برگزار میشود.
تعداد بازدید: 886








آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-33
پاسداران ساکت و آرام نشسته بودند. چهرههای نورانی و معصومی داشتند، مثل فرشتهها. سرهنگ مقدم حسن گالن بنزین را به دست گرفت. با لگد پاسدارها را جمعتر کرد تا بتواند به راحتی بنزین را روی آنها خالی کند. سرهنگ با حرص و ولع بنزین را روی پاسدارها پاشید، طوری که کاملاً خیس شدند. مقداری هم دورادور آنها ریخت. پاسدارها نشسته بودند؛ مثل اینکه بوی بنزین و خیسی لباس ناراحتشان کرده بود. حالا مدام تکان میخوردند.






