«دوام زندگی» با تاریخ شفاهی شکل گرفت
کلیفا کلاین[1]
ترجمه: فرهاد حریری اکبری
11 دی 1396
خانهای که نیسا چو[2] در آن بزرگ شد، همیشه پر از صدای زنان بود. صدای مادر و مادربزرگش، خانواده گسترده، و همسایگانی که در وعدههای غذایی مشترک، کار و یا صمیمیترین مکالمات خود در حال مبادله حکمت، روایتها و تاریخ گذشته و اکنون بودند.
او در خانه دوران کودکی خود در سانگره گرانده[3] پیوسته در معرض تجربه تاریخ این مرزوبوم بود که زنانی که متولد دوران استعمار در ترینیداد و توباگو بودند، بهطور اتفاقی با او در میان میگذاشتند.
امروز او با استفاده از بیان هنری خود آن روایتها را در یک نمایشگاه تاریخ شفاهی با نام «دوام زندگی»[4] برای همگان میگوید. این نمایشگاه نخست یک مقاله دانشگاهی بود، اما هنگام نوشتن، چو از این که صداهای حاضر در پژوهش او بیشتر مردان بودند، راضی نبود. چو میگوید: «پژوهشی که در خصوص زنان در آن دوره انجام دادم، هدف را برای من مشخص کرد. من شروع به خواندن کتابها کردم و از خود میپرسیدم که نگریستن با آن نگاه ویژه چگونه خواهد بود. این موضوع مرا به یاد همه چیزهایی انداخت که در کودکی از مادربزرگم میشنیدم و درباره صاف نشستن و راست ایستادن و یافتن شأن و منزلت در اینگونه چیزها سخن میگفت.»
این موضوع چو را متوجه ساخت که این صداها، صداهایی که در دوران کودکی برای او داستان میگفتند، در حال ازدسترفتن هستند. این روایتها، زندگی چو را شکل دادند. او فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد برنامه تاریخ شفاهی و فیلمسازی دانشگاه کلمبیا است و راوی چندرسانهای است که از نوشتن، فیلم و عکاسی خبری برای پل زدن میان تاریخ شفاهی، مستند ادبی و داستانسرایی بصری استفاده میکند.
نمایشگاه «دوام زندگی» درباره زنانی است که در دهه 1920 در ترینیداد و توباگو متولد شدند. چو در توصیف نمایشگاه به این موضوع اشاره کرد که این زنان بودند که اسرار و روایتهای خانوادگی را حفظ و نگهداری کردند: «در جمع زنان بود که کسی میتوانست پرده از موضوعی بردارد؛ در آن فضا بود که یک فرد میتوانست ضعیف باشد و شرمساری خود را برطرف کند. این مادران بودند که بهطور پنهانی نزد مادران دیگر میرفتند تا در هنگام مضیقه خانواده برای تهیه لباس پول قرض کنند. این مادربزرگان بودند که زوجهای جوان را در مورد چطور ادامه دادن و حرکت در این دنیا راهنمایی میکردند. آنها این حکمتها را با صدای آرام در هنگام صرف چای، هنگام آشپزی، بالای دیوار باغ، از زنی به زن دیگر و نسل به نسل منتقل میکردند.»
چو گفت هر یک از این حکمتها و تدابیر دارای تاریخی هستند که اغلب دیگر صدایی ندارند و تنها میراث حکیمانه آنها برای نسل بعد باقیمانده است. نمایشگاه «دوام زندگی» به این موضوع توجه دارد که این «حکمتها» پرده از واقعیتهای تاریخی و جامعهشناختی زندگی برمیدارند و آنها را ضروری مینمایانند. بعضی از این حکمتها برای چو خصوصی هستند.
روایت خود او در نمایشگاه بیان شده است و او حکایتهایی را به یاد میآورد مانند هراس مادربزرگش از این که دیده بود رنگ پوست چو بیشتر متمایل به رنگ قهوهای خودش است تا آن که شبیه بیشتر اعضای خانواده باشد که از او روشنتر بودند.
این روایتها هستند که وقتی از زبان کسانی که آنها را زیستهاند بیان میشوند، نمایش چو را به حقیقت زندگی نزدیکتر میکنند و امید به حفظ تاریخی تقریباً فراموششده است که او را وامیدارد باز این روایتها را برگزیند تا با دیگران در میان بگذارد.
این نمایشگاه که از سوم تا پنجم نوامبر 2017 برگزار شد، شامل پرتره، تاریخهای شفاهی، کتاب الکترونیکی و غذا از دوران مورد بحث بود و به صورت یک درمان حسی عمل میکرد تا از چشم، صدا، طعم و مزه و لمس برای نقل روایتی که به ندرت از زنان شنیده شده استفاده کند.
تعداد بازدید: 4162
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3