خاطرات آمنه وهاب‌زاده


13 اسفند 1398


آمنه وهاب‌زاده، امدادگر دوران دفاع مقدس، مهمان صدوهفتمین برنامه شب خاطره (3 مرداد1381) بود. او پیش از انقلاب از عراق به ایران تبعید شد. پس از آن هم در جنگ فعالیت داشت. درباره روزهای نخست جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بیمارستان پتروشیمی خاطره گفت. این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 311 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 4 اردیبهشت 1399 برگزار می‌شود.

آرشیو

دانلود



 
تعداد بازدید: 2574


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-41

در کنار رود کارون قریه‌ای است به نام سلمان. در روزهای اول جنگ این قریه به تصرف ما در آمد و در آن مستقر شدیم. قریه خیلی بزرگ نبود. بسیاری از خانه‌های آن ویران شده و حیوانات اهلی بسیاری بر اثر ترکش مرده بودند. اهالی فقط توانسته بودند جان خودشان را نجات دهند. آنها فرصت نیافته بودند حتی یک پتو با خود ببرند. تمام اسباب و وسایل خانه‌ها زیر آوار مانده بود. وسایل خانه‌هایی که سالم بودند در دسترس بود. بسیاری از افراد ما هر چه دستشان می‌رسید از خانه‌ها دزدیده و برده بودند. ولی اتفاقی افتاده بود که من معتقد شده بودم نباید به این وسایل دست زد.