برگزاری طرح تاریخ شفاهی در موزه دکتر محلی

نویسنده: کن وتلینگ[1]
ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

05 تیر 1397


حفظ تاریخ هدف یک طرح تاریخ شفاهی بین دبیرستان و موزه محلی در شهر است. هدف این است که مستند کنیم چطور خانواده‌ها در مزارع شرق، دهه‌ها قبل با بیماری‌ها و صدمات جسمی روبه‌رو می‌شدند.

موزه دکتر محلی نش کانتی[2] به بیان روایت‌هایی از سلامت و بهداشت روستایی اختصاص یافته است. در این موزه، شما بیش از پنج‌ هزار وسیله پزشکی و متن‌های تاریخی از سراسر آمریکا و از خود ایالت کارولینای شمالی خواهید یافت.

انی اندرسون[3]، مدیر موزه، می‌گوید: «ما با دبیرستان محلی خود، دبیرستان جنوبی نش، و در درس تاریخ پیش‌دانشگاهی همکاری می‌کنیم. آنها یک روز تاریخ شفاهی در موزه خواهند داشت.»

اسکات هندریکس[4]، معلم تاریخ، می‌گوید: «ما از مردم منطقه که در محیط روستایی، در یک مزرعه، رشد کرده‌اند، می‌خواهیم بیایند و برخی تجربیات خود را در مورد مراقبت بهداشتی از خودشان به اشتراک بگذارند. اگر آن‌ها صدمه می‌دیدند یا بیمار می‌شدند، در صورتی که دکتر در دسترس نبود یا استطاعت پیش دکتر رفتن را نداشتند، در خانه چه اقداماتی انجام می‌دادند یا راه‌های مراقبت از بیماری‌ها و صدمات برای افراد ساکن در مزارع چه بود؟»

در روز 24 ماه می 2018، دانش‌آموزان مصاحبه‌های صوتی با افرادی انجام ‌دادند که طریقه زندگی روزمره خود را برای آن‌ها شرح می‌دادند. اندرسون می‌گوید: «ما از دانش‌آموزان می‌خواهیم تا با آن‌ها در مورد مکانی که در آن رشد کرده‌اند مصاحبه کنند تا از آن بیشتر بدانند، از انواع درمان‌های خانگی مورد استفاده آگاه شوند، با تجربیاتی که همراه با پزشکان محلی کسب کرده‌اند آشنا شوند و در نتیجه این فرصتی است برای دانش‌آموزان تا این خاطرات را ضبط کنند.»

هندریکس می‌گوید: «هدف ما این است که این خاطرات را به شکل دیجیتالی حفظ کنیم و آرشیوی روی وب‌سایت موزه داشته باشیم تا مردم به آن دسترسی داشته باشند و بتوانند سرگذشت خود را بشنوند و در مورد زندگی در مزارع کارولینای شمالی چیزهایی یاد بگیرند.»

این طرح به شیوه‌های دیگری نیز مفید است. علاوه بر حفظ یک قطعه از تاریخ ما، همچنین به دانش‌آموزان این شانس را می‌دهد که در زمینه‌های مختلف چیزهایی بیاموزند.

هندریکس می‌گوید: «من فکر می‌کنم این کار واقعاً خوب است، زیرا آن‌ها فقط تاریخ یاد نمی‌گیرند، بلکه در حال ساختن تاریخ هستند. و من معتقدم تعامل میان ساکنان کهنسال ما و این نوجوانان تجربه خوبی برای همگان خواهد بود.»

 

 

[1].Ken Watling

[2].Nash County

[3].Annie Anderson

[4].Scott Hendricks



 
تعداد بازدید: 3985


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.