خاطرات معصومه میرزاعلی (میرزایی)


04 بهمن 1396


خاطرات معصومه میرزاعلی (میرزایی)، امدادگر بسیجی دوران دفاع مقدس از سال‌های جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه جمهوری اسلامی ایران در کتاب «دیدار زخم‌ها» قرار دارد. این کتاب با مصاحبه و تدوین لیلا محمدی، در دفتر ادبیات و هنر مقاومت تهیه و توسط انتشارات سوره مهر در چندین نوبت به چاپ رسیده است. خاطره‌گویی معصومه میرزاعلی (میرزایی) در مصاحبه برای تدوین خاطراتش را بشنوید.



 
تعداد بازدید: 5327

خاطرات معصومه میرزاعلی (میرزایی)



نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»