فرمولی برای شروع مصاحبه تاریخ شفاهی

سوزان توبیاس[1]
ترجمه: فرهاد حریری اکبری

03 مهر 1396


چند بار این موضوع گفته شده که «کاش می‌شد سؤالات بیشتری از مادر، پدر، پدربزرگ و مادربزرگم قبل از مرگ‌شان پرسیده بودم؟» خاطراتی که می‌توانست برای نسل‌های آینده ثبت و ضبط شوند، دیگر ازدست رفته‌اند.

در تأکید بر اهمیت تاریخ شفاهی، دریاچه تاریخی ساراناک[2] میزبان کارگاه ویژه‌ای برای ترویج بهترین راه رسیدن به موفقیت شد. کار آموزش توسط جیل بریت[3] مدیر اجرایی هنرهای سنتی در شمال ایالت نیویورک[4] واقع در کانتون[5] انجام شد و آن روز با تعریف مفاهیم، تمرین عملی و حضور تقریباً 12 نفر پر شد. آنها شامل چندین معلم، یک کتابدار و نویسنده‌ای بودند که کتابی درمورد تاریخ محلی می‌نوشت و همچنین خانمی که از فلوریدا مهاجرت کرده بود و تا قبل از این که ازدواج کند هرگز دریاچه ساراناک را ندیده بود.

لحظه‌ای خاص در زمان

وقتی از شرکت‌کنندگان درباره تعریفی که آنها درخصوص تاریخ شفاهی داشتند، پرسیده شد، پاسخ‌ها متنوع بودند: روایت‌های شخصی، خاطرات و تجدید خاطرات که به صورت اول شخص و در قالب نقشی در یک روایت گفته می‌شوند. بریت گفت: «همه اینها تاریخ‌های شفاهی هستند که زمینه خاصی دارند و آن یک لحظه خاص در زمان است که به لحاظ تاریخی، تاریخ شفاهی آن لحظه‌ را ایجاد می‌کند.»

در طول کارگاه چهار ساعته، فرمولی برای شروع مصاحبه تاریخ شفاهی بیان گردید و این که انجام یک طرح نیاز به چند پارامتر دارد. بریت گفت: «یادمان باشد که خارج‌ شدن از مسیر، سرگردانی و دور از هدف خود رفتن، به آسانی اتفاق می‌افتد.»

هنگام آماده شدن برای مصاحبه، مهم است که فهرست‌هایی آماده شوند که شامل اینها باشند: افرادی که قرار است با آنها تماس گرفته شود، تجهیزات مناسب، تحقیق درمورد موضوع مورد نظر و سؤالاتی برای پرسیدن. او اضافه کرد: «شیوه‌ گردآوری تاریخ شفاهی مهم است و حداقل، یک ضبط صوت باید مورداستفاده قرار گیرد.»

یادداشت‌های زمینه‌ که عنوان طرح، نام مصاحبه‌کننده، سازمان متولی طرح (در صورت وجود)، تاریخ، مکان و حتی توصیف محیط را ضبط و ثبت می‌کنند، می‌تواند این موضوع را آسان‌تر کند تا محققان در آینده اطمینان حاصل کنند که اینها حقایقی استوار و محکم هستند. مطمئن شوید یادداشت‌های میدانی در هنگام ذخیره یا ارائه حاصل، همراه با طرح باقی می‌مانند. همچنین مهم است که شخص فرم انتشار را امضا کند و به این وسیله مجوز استفاده از مصاحبه نیز در آینده فراهم شود.

اورورا ویلر[6] هماهنگ‌کننده‌ طرح تاریخ شفاهی در دریاچه تاریخی ساراناک گفت که این مسئله نیز حائز اهمیت است که تصمیم بگیرید با مصاحبه‌ها، پس از انجام آنها چه باید بکنید. بسیاری از مردم یک طرح تاریخ شفاهی را انجام می‌دهند، سپس آن را به گوشه‌ای وامی‌نهند، در حالی که محل نگهداری آنها می‌تواند در آرشیو مکان‌هایی چون انجمن تاریخ محلی، مجموعه‌های ویژه در یک کالج یا شاید یک کپسول زمان در شهر مربوطه باشند.

جوزف لاربی[7] 16 ساله از دریاچه ساراناک، با هدف خاصی که در ذهن داشت در کارگاه شرکت کرد. سفر او به ماچو پیچو[8] شهری باستانی در کشور پرو[9] واقع در آمریکای جنوبی که در قرن شانزدهم متروک و خالی از سکنه شده است، او را متقاعد کرده که در آینده می‌تواند یک استاد باستان‌شناسی شود. او گفت: «با شرکت در این کارگاه، هنگامی که دوباره از آنجا بازدید می‌کنم امیدوارم بتوانم تاریخ شفاهی را از بومیان در نزدیکی ماچو پیچو جمع‌آوری کنم، حتی اگر تصور کنم که این کار باید از طریق یک مترجم انجام شود. این کار مهارت خاصی را می‌طلبد، ولی من می‌خواهم یاد بگیرم که مهم‌ترین چیز برای انجام این کار چیست.»

معضلات گریبان‌گیر

همچنین گفت‌وگو ممکن است روی حل «معضلاتی که گریبان آدم را رها نمی‌کنند» تأثیر بگذارد، مانند این که کسی چیزی غیر قانونی را فاش ‌کند و یا در مورد شخصی بسیار چاپلوسی ‌شود که ممکن است فوت شده باشد، ولی خانواده‌اش هنوز در آن منطقه باشند. در این مواقع گزینه‌های پیش رو این موارد هستند: مشورت با یک وکیل یا توقف مصاحبه برای یک دوره زمانی یا پرسش درخصوص زاویه دیگری از داستان از شخصی دیگر. حافظه فرد را در نظر بگیرید و این که اگر این اطلاعات در سراسر جهان پخش شود و آنها دروغ باشند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بریت می‌گوید: «در شهرهای کوچک دانستن این که درباره چه کسی حرف زده می‌شود مایه دردسر است، حتی وقتی نامی از کسی برده نمی‌شود. پس بهتر است خوب فکر کنیم که این کار با دقت انجام ‌شود.»

پس از وقفه ناهار، بعضی تصمیم گرفتند که چرخ فلک ادیرونداک[10] را سوار شوند که دیدارها در آنجا صورت ‌می‌گرفت. بریت از شرکت‌کنندگان خواست که دو به دو با یکدیگر ملاقات کنند تا یکی با دیگری مصاحبه ‌کند. هنگام بازگشت با هم، هر کس که مصاحبه کرده بود، فرصت شنیدن آنچه از تمرین جمع‌آوری شده بود را داشت و سپس موفقیت طرح را ارزشیابی کردند. همه ارزیابی خوبی داشتند. از مسن‌ترین فرد، ناتالی لودوک[11] 88 ساله تا جوان‌ترین فرد، لارابی[12] همگی گفتند نکات مهم بسیاری را برای تنظیم روند درست مصاحبه یاد گرفتند. لارابی گفت: «من از شخص می‌پرسم چه وسیله‌ای را می‌خواهید به دست من بدهید؟ این موضوع می‌تواند برای یک شخص جوان بسیار جالب باشد. این کار ممکن است زندگی من را تغییر دهد.»

راهنمایی انجام مصاحبه تاریخ شفاهی

تدوین طرح:

• نتیجه مورد نظر را تعیین کنید.

• یک فهرست اصلی از سؤالات با پایان باز تهیه کنید.

آماده شدن برای مصاحبه:

• با فردی که قرار است مصاحبه شود، از قبل تماس بگیرید.

• در مورد موضوع که قرار است روایت شود زمینه‌سازی کنید.

• مطمئن شوید که تجهیزات مناسب، یعنی ضبط صوت، دوربین، دوربین فیلمبرداری، اسکنر و فرم انتشار را داشته باشید.

بهترین شیوه‌های مصاحبه:

آیا شخص دیگری نیز می‌باید در مصاحبه حضور داشته باشد؟ یکی از بستگان که فرد را می‌شناسد.

• فکر کنید چگونه مصاحبه آغاز شود.

• به یاد داشته باشید مصاحبه‌ها، گفت‌وگو نیستند؛ مراقب باشید که تجربیات خود را به میان نیاورید.

• از سکوت به‌طور مناسب استفاده کنید، آنها (مصاحبه‌شوندگان) ممکن است در مورد وقایعی فکر کنند تا بتوانند تجربه خود را به‌طور روشن‌تری بیان کنند.

• در عین آن که ممکن است به برخی مطالب فرعی بپردازید، در مسیر اصلی حرکت کنید.

• عکس‌، فیلم و اسناد مرتبط را بگیرید.

موارد دیگر:

• یک یادداشت «تشکر» ارسال کنید یا حداقل، یک تماس تلفنی انجام دهید.

• هر چه جمع‌ شده، مانند یادداشت‌های میدانی، سیاهه‌های مربوطه، عنوان‌ها، شرح تصاویر و غیره را پردازش کنید.

• در انتهای مصاحبه بپرسید: «آیا چیزی وجود دارد (هست) که من از شما نپرسیده باشم و شما بخواهید آن را در میان بگذارید؟» این سؤال ممکن است با یک موضوع ناشناخته آغاز شود، اما برای تاریخ مهم باشد.

 

درباره تصویر: کارگاه تاریخ شفاهی افرادی با علاقه‌های مختلف را جذب کرده است، مثل ناتالی لدوس[13] (سمت چپ) اهل دریاچه ساراناک که 88 ساله و یک هوادار تاریخ محلی است؛ فیل فیتزپاتریک[14] ساکن تابستانی اونچیاتو[15] که در وسترلی ای‌آرآی[16] زندگی می‌کند؛ مارتا دانلی[17] اهل فلوریدا و دریاچه ساراناک که تا قبل از این که با شوهرش، پیت، ازدواج کند هرگز دریاچه ساراناک را ندیده بود.

 

درباره تصویر: مارتا دانلی (راست) در حال مصاحبه با پم مریت[18] برنامه‌ریز و هماهنگ‌کننده خدمات دیدارکنندگان در اداره منطقه گردشگری پایدار در دریاچه ساراناک؛ هر دو می‌گویند با انجام مصاحبه دید بسیار خوبی یافته‌اند و از آن برای طرح‌های آینده استفاده خواهند کرد.

 

درباره تصویر: حضور چندین نفر در کارگاه تاریخ شفاهی که جیل بریت[19] (راست) مدیر اجرایی سازمان غیردولتی هنرهای سنتی نیویورک شمالی[20] هدایت آن را بر عهده دارد.

 

درباره تصویر: جلسه بعدازظهر کارگاه تاریخ شفاهی با حضور دو شرکت‌کننده، یکی برای مصاحبه کردن و دیگری برای مصاحبه شدن. برای مدت کوتاهی آنها آنچه آموخته اند را به کار می‌گیرند. لزلی‌هافمن[21] (چپ) که به دنبال قالبی برای کتابی که در صدد نوشتن آن است می‌گردد، می‌گوید از فیل فیتزپاتریک خیلی چیزها درباره اونچیاتو آموخته است.
 

[1] SUSAN TOBIAS

[2] Saranac Lake

[3] Jill Breit

[4] Upstate New York (TAUNY)

[5] Canton

[6] Aurora Wheeler

[7] Joseph Larabie

[8] Machu Picchu

[9] Peru

[10] Adirondack Carousel

[11] Natalie Leduc

[12] Larabie

[13] Natalie Leduc

[14] Ptil Fitzpatrick

[15] Onchida

[16] Westerly, RI.

[17] Martha Donnelly

[18] Pam Merritt

[19] Jill Breit

[20] TAUNY: Traditional Arts in Upstate New York

[21] Leslie Hoffman



 
تعداد بازدید: 5221


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.