پیشخوان

اخبار هفته


16 دی 1394


انگلیسی‌زبان‌ها میهمان خاطرات ارامنه از رهبر معظم انقلاب می‌شوند

سالروز حماسه هویزه

سیروس غنی، حقوقدان و مورخ درگذشت

«عکاس همایونی» با کتابش آمد

حرف‌های اهالی ادبیات انقلاب در «لذت با بوی باروت» نشست

کتاب خاطرات زنان گیلانی در حوزه دفاع مقدس منتشر می شود

جلد دوم کتاب «خاطرات سید مرتضی نبوی» آماده چاپ شد

جمع‌آوری و تدوین تاریخ شفاهی کردستان در دوران دفاع مقدس

خاطرات شهید ۱۶ ساله انقلاب اسلامی منتشر شد

«ابومریم» واردکتابفروشی ها شد/تدارک رونمایی خاطرات شهید درعراق

«جنگ من زندگی من» خاطرات جانباز دفاع مقدس عباس اسماعیلی

خاطرات ۳۰ ساله «سمیر قنطار» منتشر شد

گفت وگو با یک پژوهشگرتاریخی در باره یک کتاب معروف

کتاب خاطرات زنان گیلانی در حوزه دفاع مقدس منتشر می شود

اعلام آمادگی جمعیت فرزندان شاهد برای ثبت خاطرات "شهدای مدافع حرم"

خاطرات یک هموطن جانباز ارمنی از نجات همرزمانش

مرور خاطرات اینانلو با حضور میرفخرایی و شهیدی‌فرد

بخش‌های خواندنی«خاطرات یک لباس شخصی»

ثبت خاطرات و آثار فرهنگی دفاع مقدس از دغدغه های سردار همدانی بود

چهار فصل بَندگی

تصاویر رونمایی از کتاب خاطرات اولین شهید شهرستان بهبهان

"دختر شینا" همچنان رکورد می‌شکند



 
تعداد بازدید: 3907


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»