شهروندان، تاریخ شفاهی و هنر

استوری کورپس کوریتا کنت و شهروندان کمبریج را به هم پیوند می‌دهد

ملیسا سی. رادمن[1]
ترجمه: ناتالی حق وردیان

16 آذر 1394


اتاقک سیار استوری کورپس در میدان مرکز علوم دانشگاه هاوارد می‌ایستد. مشارکت‌جویانی که ثبت نام کرده‌اند در جلسات چهل دقیقه‌ای ضبط تاریخ شفاهی از تجارب خود درباره کوریتا کنت و نمایشگاه آثار او در موزه هنر هاروارد می‌گویند.

میکی میرز[2] در مصاحبه‌ی اخیر خود همراه با دوستش مری آن کاریا[3] گفت: «مثل این می‌ماند که برای اعتراف رفته باشید. شما این را نمی‌فهمید زیرا شما کاتولیک نیستید.... پله‌ها را بالا می‌روید و به یک فضای کوچک می‌رسید ... سپس به یک اتاقک خلوت می‌روید و می‌نشینید، و به شما آب می‌دهند .... سپس خودتان را معرفی می‌کنید و سپس سنتان را اعلام می‌کنید.»

مصاحبه‌ی میرز و کاریا ارتباط نزدیکی با نمایشگاه جدید آثار کوریتا کنت و زبان هنر پاپ دارد که در موز‌ه‌ی هنر ‌هاروارد برگزار شد.

استوری کورپس، طرح ملی تاریخ شفاهی [آمریکا]، با ماشین کاروان تغییر کاربری داده شده‌ی خود وارد محوطه‌ی دانشگاه شده و در آنجا باقی ماند تا مصاحبه بین گروه‌های دو نفره‌ی بوستونی را تسهیل نماید که درباره تأثیر کوریتا کنت و آثارش بر زندگی خود سخن می‌گفتند. سوزان ام. دیکرمان[4]، متصدی چاپ در موزه‌ی هنر‌ هاروارد می‌گوید: «در داخل موزه، این فرصت را داشتیم تا نمای بصری نمایشگاه را ارائه نماییم. اما استوری کورپس این نمایشگاه را برگزیده و آن را به گفتمانی تبدیل می‌نماید که مردم می‌توانند در اتومبیل خود، در اتاق نشیمن یا آشپزخانه به آن گوش فرا دهند. این امر باعث می‌شود تا نمایشگاه عمومی‌تر و صمیمی‌تر باشد.»

هدف استوری کورپس جمع‌آوری شهادت‌هایی مانند همان چیزی است که توسط میرز و کاریا ضبط شده‌اند، که هر دو با کوریتا کنت تقریباً 50 سال پیش همکاری داشته و او را شخصاً می‌شناختند. میرز تحت نظارت کنت تحصیل کرده و کاریا به عنوان دستیار استودیوی چاپ مشغول به کار بوده است. کالین جی راس[5]، مدیر بازاریابی و ارتباطات استوری کورپس می‌گوید: «طرح استوری کورپس برای نمایشگاه موز‌ه‌ی هنر ‌هاروارد درباره‌ی کنت و آرای او بسیار مناسب بود.» او گفت: «این ایده هم راستا با سایر فعالیت‌هایی بود که استوری کورپس در راستای ضبط زندگی جوامع محلی انجام داده‌است. هدف تقویت رویدادهای نمایشگاه بود تا بیشتر در مورد هنرمند، زندگی وی و آثارش بدانیم.»

«افشانه‌ی رنگین کمان» اثر کوریتا کنت

 

نمایشگاه «کوریتا کنت و زبان پاپ»، عکسی بزرگ و مدلی از اثر کنت به نام «افشانه‌ی رنگین کمان»[6] را به نمایش می‌گذارد که تانک گاز بزرگی است که در در دورچستر[7]، ماساچوست قرار دارد و از بزرگراه جنوب شرقی قابل رؤیت است. اثر غلیظ و درخشان قلم مو بر بدنه‌ی سفید تانک گاز با اثر کارتونی آن برای مدت طولانی است که به عنوان یکی از آثار برجسته‌ی بوستون شناخته شده است. داکرمان[8] می‌گوید: «همه این تانکر را می‌شناسند و وقتی نام او را می‌شنوند، این تنها چیزی است که می‌خواهند در موردش صحبت می‌کنند. انجام مصاحبه‌های ضبط شده در استوری کورپس در واقع به ما فرصت می‌دهد تا جنبه‌های دیگر آثار او، داستان دیگری در مورد آثار هنری وی، داستان‌هایی دربار‌ه‌ی زندگی او قبل از رفتن به بوستون و البته تبیین داستان‌هایی در مورد تانک گاز در اختیار دیگران قرار دهیم.»

اتاقک سیار استوری کورپس با گوشه‌های گرد و بدنه‌ی خارجی استیل آن به رنگ استیل براق که برچسب استوری کورپس بر روی آن نسبت شده است، به نوع خود به یاد ماندنی است. ورود این اتاقک به مجتمع دانشگاه و میدان مرکز علوم، توجه هواداران استوری کورپس و گردشگران را به خود جلب کرده است. علاوه بر میرز و کاریا، سایر دانشجویان دانشگاه‌های کمبریج و بوستون نیز از طریق فرمی که پایگاه الکترونیک موز‌ه‌ی هنر‌ هاروارد طراحی کرده برای مصاحبه وقت گرفته‌اند. کریس مولینسکی[9]، کارشناس موز‌ه‌ی هنر ‌هاروارد می‌گوید: «مأموریت ما بسط و گسترش نمایشگاه به نحوی بود که صدای مردم محلی نیز در آن منعکس شود.»

با دیدن دانشجویان که در ساعات بین کلاس‌های خود از میدان عبور می‌کنند میرز به یاد دوران تحصیل خود با کنت و نقشی می‌افتد که امیدوار است طرح استوری کورپس در زندگی بازدیدکنندگان ایفا نماید. او می‌گوید: «نکته اینجاست که ما از نسلی هستیم که زندگی و مزایای ویژه‌ای را تجربه کرده‌ایم و دیدن افرادی که در زمان کوریتا هنوز به دنیا نیامده و عصر پاپ را پشت سر نگذاشته‌اند و این شعارهای تبلیغاتی برای آنها تازگی دارد، حس خوبی است. این که می‌بینیم آنها در مورد او اطلاعاتی کسب می‌کنند و این که چطور او تبلیغات را با دغدغه‌های اجتماعی و اعتقادات معنوی تلفیق کرد، حس والایی است. درست مثل آن است که بچه‌ی شما به ‌هاروراد رفته باشد. البته در این مورد معلم من به این دانشگاه رفته است.»

 

 

[1] Melissa C. Rodman

[2] Mickey Myers

[3] Mary Anne Karia

[4] Susan M. Dackerman

[5] Colleen J. Ross

[6] Rainbow Swash

[7] Dorchester

[8] Dackerman

[9] Chris Molinksi



 
تعداد بازدید: 4070


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.