طرح تاریخ شفاهی جدایی هند و پاکستان

68 سال جدایی

2000 سرگذشت

نوشته ساریکا شارما Sarika Sharma
ترجمه: عباس حاجی هاشمی

18 شهریور 1394


چاندیگار: طرح آرشیوی جدایی (Partition) یکی از بزرگ‌ترین طرح ها در نوع خود است که به جمع‌آوری اسناد مربوط به شاید بزرگ‌ترین مهاجرت انسانی تاریخ می‌پردازد.

این طرح در ابتدا در پی بازگویی ماجرای جدایی هند و پاکستان شروع شد که چیزی کم از جنگ جهانی دوم در اروپا و بمباران هسته‌ای هیروشیما نداشت. این طرح نشان داد که عمق آن بسیار فراتر از صحبت کردن در مورد فقدان از دست دادن یک عزیز از خانواده است بلکه در مورد تمام دانش و تجربیانی است که آن فرد در مورد ماجرای جدایی با خود به گور برده است.

طی چهار سالی که گونیتا سینگ بالا Guneeta Singh Bhalla ساکن شهر برکلی آمریکا این طرح آرشیوی را به ثبت رسانده، بیش از دو هزار سرگذشت افرادی که ماجرای جدایی را به صورت دست اول مشاهده کردند ضبط شده است. تاکنون برای این طرح بیش از 4 هزار ساعت مصاحبه تصویری و چند مصاحبه صوتی ضبط شده است. در حالی که حدود 2500 نفر برای ضبط مصاحبه‌های شفاهی برای این طرح آموزش دیده‌اند، حدود 450 تاریخ نگار محلی برای جمع‌آوری این سرگذشت‌ها در سراسر دنیا مشغول به کارند.

گونیتا که تحقیقات فوق دکتری خود را در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی رها کرد تا این طرح را به اجرا در آورد، در گفت‌وگو با تایمز هندوستان گفت که وی اولین تیم مصاحبه‌کنندگان را در اواخر سال 2010 و اوایل 2011 گردآوری کرد و «آرشیو جدایی سال 1947» را در سال 2011 به ثبت رساند.

«برای جمع‌آوری سرگذشت افراد از سراسر جهان، ما تصمیم گرفتیم تا این طرح را با مشارکت عده کثیری از افراد به پیش ببریم تا مقرون به صرفه‌تر باشد. ما به افراد آموزش می‌دهیم که چگونه یک مصاحبه تاریخ شفاهی را از طریق سمینارهای برخط ضبط کنند. تاریخ‌نگاران محلی سرگذشت‌ها را ثبت می‌کنند و تحویل آرشیو و در اختیار نسل‌های آینده قرار می‌دهند.»

سرگذشت‌ها از کشورهای مختلف به آرشیو ارائه می‌شود و از مهم‌ترین آنها می‌توان به آمریکا، انگلیس، هند، پاکستان و بنگلادش اشاره کرد. دیگر کشورهایی که در این طرح شرکت دارند، شامل کانادا، استرالیا، مکزیک، لهستان، فلسطین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و نقاط مختلف آسیای جنوبی می‌شوند.

هدف بعدی این طرح ارائه عمومی این سرگذشت‌ها از طریق وبسایت آن است. با این حال دسترسی به تمام این مصاحبه‌های تصویری تنها برای کاربران خاص مانند کتابخانه‌ها مقدور خواهد بود. گونیتا گفت: «ما به دنبال ایجاد مراکزی در مرز هند و پاکستان هستیم تا روی سرگذشت‌های انسانی ماجرای جدایی تمرکز داشته باشند و امیدواریم تا نسل‌های جوان‌تر را نه تنها در جنوب آسیا بلکه در سراسر جهان در مورد جدایی آموزش دهیم تا این تاریخ همیشه در اذهان باقی بماند. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که هویت فرهنگی و جریان‌های تاریخی ما از بین برود.»

عدم استقبال از ماجرای جدایی انگیزه اولیه گونیتا برای شروع کار روی این طرح بود. بزرگ شدن او همراه بود با ماجرا‌هایی که در این باره از والدین والدینش می‌شنید. آنها در این مهاجرت شرکت داشتند. گونیتا در این باره می‌گوید: «آنها حتی بعد از 50 یا 60 سال هنوز با این قضیه کنار نیامده بودند که مجبور شده بودند خانه و سرزمین اجدادی خود را ترک کنند. من می‌دانستم که این موضوع یک اتفاق دردناک در سطح وسیع بود ولی هرگز تا قبل از دبیرستان چیزی در مورد آن در آمریکا نشنیدم. وقتی ما در مورد جنگ جهانی دوم در اروپا و بمباران هیروشیما و ناکازاکی در کلاس تاریخ جهان می خواندیم، جدایی حتی یک بار هم در کتاب‌های ما ذکر نشده بود.»

وقتی گونیتا سعی کرد به همکلاسان خود در این باره آگاهی بدهد، آنها فکر کردند که حتما موضوع مهمی نبوده که در کتاب‌ها مورد توجه قرار نگرفته است. او گفت این مسئله همیشه او را آزار داده بود که چقدر احساسی که او از این ماجرا داشت با احساس عمومی در مورد آن متفاوت بود. این بود که ایده اولیه آرشیو جدایی مطرح شد.

آرشیو در یک نگاه:

ثبت در سال 2011

2000 سرگذشت

4000 ساعت مصاحبه تصویری به همراه چند مصاحبه صوتی

2500 آموزش دیده برای ثبت تاریخ های شفاهی

450 تاریخ نگار محلی در سراسر جهان؛ هند، پاکستان، بنگلادش، آمریکا، انگلستان بیشتر همکاری را داشته‌اند.

 



 
تعداد بازدید: 3877


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.