نشست بررسی کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب



جواد منصوری: تاریخ مکتوب انقلاب از تاریخ شفاهی شروع می‌شود

نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروف‌ترین کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب» سه‌شنبه (17 بهمن‌ماه) با حضور رحیم نیک‌بخت، یعقوب توکلی، علیرضا ملائی، محسن کاظمی، حجت‌الاسلام والمسلمین سعید فخرزاده، فائزه توکلی و جواد منصوری به عنوان مولفان و صاحب‌نظران این حوزه، در سالن اندیشه پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

جواد منصوری، از مبارزان دوران انقلاب و پژوهشگر و نویسنده در حوزه تاریخ آن دوران، در نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروف‌ترین کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب» گفت: تاریخ مکتوب انقلاب از تاریخ شفاهی شروع می‌شود. سرنوشت و خاطران افراد منبعی برای تاریخ مکتوب است و باید با تحلیل اسناد و مدارک تأیید شود. در جریان انقلاب‌اسلامی برنامه‌ای برای ثبت خاطرات وجود نداشت و پس از ثبت وقایع دفاع مقدس در قالب تاریخ شفاهی به حوادث و جریان‌های انقلاب هم توجه شد.

رحیم‌ نیک‌بخت، پژوهشگر حوزه تاریخ و دبیر نشست در آغاز  این برنامه گفت: متأسفانه توجه به تاریخ شفاهی در ایران برخلاف کشورهای پیشرفته جایگاهی در محافل علمی و دانشگاهی پیدا نکرده است. اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران عاملی مهم برای ورود تاریخ شفاهی به جامعه بود و رهبر فقید انقلاب امام خمینی (ره) هم بر آن تاکید و توجه داشتند. در طول چند سال اخیر هم فعالیت‌های مفیدی در این حوزه صورت گرفت و دانشگاه اصفهان و کار گروه انجمن تاریخ شفاهی اقداماتی را در این زمینه انجام دادند. با این وجود تاریخ شفاهی هنوز در اول راه است.

در ادامه حجت‌الاسلام سعید فخرزاده، مسوول واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری به پیشینه‌ و تاریخچه توجه به تاریخ شفاهی در دفتر ادبیات انقلاب اشاره کرد و افزود: خوشحالم تاریخ‌شفاهی در محافل علمی مانند پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مورد توجه قرار گرفته ‌است. این نشست‌ها می‌تواند حرکتی برای غنای تاریخ‌شفاهی در دیگر حوزه‌های علوم انسانی باشد.

وی با اشاره به تاریخچه نگارش تاریخ شفاهی گفت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کار خود را به دو شیوه برای ثبت و ضبط خاطرات رزمندگان آغاز کرد. در همان سال‌های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گروهی برای تحقیقات جنگ در سپاه شکل گرفت. این گروه در جلسات فرماندهان لشکر و تیپ حاضر می‌شدند و لحظه به لحظه گفت‌وگوها را ثبت می‌کردند. حاصل این کار جمع‌آوری بیش از 40 هزار ساعت مصاحبه و مستندات بود و مستند تلویزیونی شهید حسن باقری که اخیرا به نمایش درآمد هم بر اساس همین گفت‌وگوهای صوتی ساخته شد.

فخرزاده ادامه داد: علاوه بر صداهای ضبط شده نکاتی هم توسط گروه تحقیقی یادداشت می‌شد. این اتفاق به بازخوانی اطلاعات ضبط شده کمک می‌کرد. اما مسوولان این پروژه نگاهی نظامی به جمع‌آوری اطلاعات داشتند نه نگاهی تحقیقی، به همین دلیل پس از سال‌ها شاهد انتشار کتاب با موضوع تحقیقات جنگ و روزشمار توسط این ارگان‌ هستیم.

وی با اشاره به شیوه دوم ثبت خاطرات رزمندگان و فرماندهان سپاه گفت: روش دیگر در اختیار گذاشتن دفترچه‌ ثبت خاطرات میان رزمندگان بود تا خاطرات خود را مکتوب کنند. اما نتیجه طرح، نگارش تعداد انگشت‌شماری از خاطرات بود. دلیل آن هم نامانوس بودن بسیاری از رزمندگان با نوشتن و ثبت خاطرات با وجود داشتن اطلاعات قابل توجهی از دفاع مقدس بود.

فخرزاده معتقد است: در بیشتر خاطرات ارتباطی بین حوادث انقلاب و جریان‌های جنگ وجود دارد و نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد. اما چالش مهم پیش روی تاریخ شفاهی در نگارش و جمع‌آوری اطلاعات، نبود بودجه فرهنگی است. موفق بودن برخی کشورهای دنیا در بسیاری از زمینه‌ها به دلیل توجه به فرهنگ و اختصاص بودجه کافی به آن است.

وی ادامه داد: کم توجهی مولفان و مسوولان به تاریخ شفاهی انقلاب بی‌ارتباط به دوران هشت سال دفاع‌مقدس نیست، زیرا ثبت خاطرات این دوران تقدم یافت. اما تاریخ شفاهی انقلاب پس از تلاش مرتضی سرهنگی و هدایت‌الله بهبودی که پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به نگارش کتاب و ثبت خاطرات آن دوران روی آوردند مطرح و در سال 1372 واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری تأسیس شد.

فخرزاده به نتایج فعالیت واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و جمع‌آوری بیش از هفت هزار ساعت خاطرات از افراد تأثیرگذار انقلاب اشاره کرد و گفت: این اطلاعات ثبت، ضبط، پیاده‌سازی و حروفچینی شده‌اند، اما هنوز موضوع‌بندی نشده‌اند. این اطلاعات در آینده در اختیار پژوهشگران قرار داده می‌شوند. البته دفتر ادبیات انقلاب اسلامی تاکنون چهل عنوان کتاب در قالب تاریخ‌شفاهی منتشر کرده و این آثار نگاهی پژوهشی و تحقیقی به روایت افراد تاثیر‌گذار انقلاب دارند.

جواد منصوری، از مبارزان دوران انقلاب و پژوهشگر و نویسنده در حوزه تاریخ آن دوران در ادامه نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروف‌ترین کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب» گفت: اهمیت کار تاریخ شفاهی بر کسی پوشیده نیست و تاریخ مکتوب از تاریخ شفاهی شروع می‌شود. سرنوشت و خاطران افراد منبعی برای تاریخ مکتوب است و باید با تحلیل اسناد و مدارک تأیید شود. در جریان انقلاب‌اسلامی برنامه‌ای برای ثبت خاطرات وجود نداشت و پس از ثبت وقایع دفاع مقدس در قالب تاریخ شفاهی به حوادث و جریان‌های انقلاب هم توجه شد.

وی درباره ویژگی‌های تاریخ شفاهی افزود: تاریخ شفاهی نخستین سند تاریخی بوده و به همین دلیل پراهمیت است و باید جزییات و ریزه‌کاری‌های وقایع در آن ثبت شود. اگر در تاریخ شفاهی به راویان مختلف دست داشته باشیم می‌توان مطالب را مقایسه کرد و تا حدود زیادی به واقعیت نزدیک شد و اشتباهات را اصلاح کرد یا به جزییات بیشتری دست یافت.

منصوری افزود: در نگارش تاریخ شفاهی باید به خلقیات، روحیات و رفتارشناسی راوی به عنوان یکی از مباحث مهم بین مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده توجه داشت. این شناخت می‌تواند به تحلیل تاریخی جریان‌ها کمک کند و می‌توان فهمید راوی اثر از نظر فرهنگی در‌ دوره تاریخی مورد نظر چگونه رفتار کرده و تحت تأثیر چه نوع تفکری بوده است. البته تاریخ شفاهی محدود به زمان خاصی نیست.

وی در ادامه به آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی پرداخت و گفت: برای روایت تاریخ به شکل واقعی، باید تحلیلی واقع‌بینانه را مورد نظر قرار داد. زیرا بیشتر راویان وقایع را از نگاه خود بازگو می‌کنند.

منصوری ادامه داد: تاریخ شفاهی را می‌توان با اسناد مورد مقایسه قرار داد و جزییاتی را به تفصیل بیان کرد. اما بیشتر کتاب‌های تاریخ شفاهی منتشر شده در حد مواد خام است و آثار قابل دفاع کمی در میان آن‌ها وجود دارد. کتاب «خاطرات عزت شاهی» نوشته محسن کاظمی یکی از آثار قابل استناد حوزه تاریخ شفاهی است و مولف در آن به تفصیل مخاطب را در جریان تحولات اجتماعی و مبارزات دهه‌های 1340 و 1350 قرار می‌دهد. این اثر می‌تواند به صورت یک کتاب علمی مورد استناد قرار گیرد.

وی با اشاره به مساله کم‌دقتی مولفان در نگارش تاریخ شفاهی گفت: این اتفاق بر اعتبار تاریخ شفاهی تأثیرگذار است و به آن آسیب وارد می‌کند. در نگارش متن تاریخ شفاهی باید توجه داشت راوی تا چه اندازه بر مسایل زمان خود تسلط دارد. در این میان اگر محقق به مسایل روز مسلط نباشد روایت را دچار سختی می‌کند و ضریب آسیب تاریخ شفاهی را بالا می‌برد.

وی ادامه داد: توجه به ویرایش، پیرایش و نگارش متن از مباحث مهم تاریخ شفاهی است زیرا تاکنون کتاب‌های خوبی از نظر محتوا در حوزه تاریخ شفاهی نوشته شده‌اند، اما متن آن‌ها بسیار ضعیف ‌است.

این راوی خاطرات انقلاب افزود: در تاریخ شفاهی می‌توان اطلاعات را با اسناد، مدارک، عکس و روایت دیگران تکمیل کرد. شرح حوادث در تاریخ شفاهی نباید یک طرفه باشد. در کشور ما تاریخ شفاهی گروهی کمتر مورد توجه مولفان قرار گرفته است اما به یقین روایت حادثه به نقل از سه یا چهار راوی بهتر از یک نفر است، مانند کتاب خاطرات مرحوم حجت‌الاسلام محمد تقی فلسفی. نتیجه یک مصاحبه گروهی باعث نگارش کتاب کامل و جامعی شد. وقتی درباره مباحث موضوعی و محتوایی تاریخ شفاهی وارد کار گروهی می‌شویم جزییات بیشتر ما را به تحلیل و واقعیت حوادث نزدیک می‌کند.

منصوری افزود: نکته مهم دیگر برگزاری جلسات نقد تاریخ شفاهی است. کتاب «شیخ‌المعاونین ما کجاست؟» در حوزه تاریخ شفاهی مورد نقد قرار گرفت و نتیجه آن باعث شد تا مولف متن کتاب را در چاپ‌های بعدی مورد بازنگری قرار دهد. اصل دیگری که باید در تاریخ شفاهی مورد توجه قرار بگیرد بحث تقدم و تأخر و اهم و مهم است. خاطرات برخی افراد که نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در انقلاب داشته‌اند، کمتر مورد توجه مورخان قرار گرفته‌اند. ما باید مستندی درباره شهید حاج مهدی عراقی داشته باشیم زیرا دایره فعالیت او بین سال‌های 1327 تا سال 1357 است. ولی کمتر اثری درباره فعالیت‌های وی نوشته شده است.

پژوهشگران و نویسندگان حاضر در نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروف‌ترین کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب» معتقدند که تاریخ‌نگاری شفاهی از انقلاب دارای نقطه‌ضعف‌های بارز در نحوه گردآوری و تدوین و نیازمند روشی کاربردی به عنوان یک الگوست. آنان تاریخ شفاهی را دارای جذابیت‌های بیشتری نسبت به تاریخ مکتوب دانستند.

علیرضا ملائی، استاد تاریخ و پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروف‌ترین کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب» به بررسی تطبیقی تاریخ شفاهی و تاریخ مکتوب پرداخت و گفت: تاریخ شفاهی عبارت است از مصاحبه با افراد صاحب خاطره و پیاده کردن، ویرایش و انتشار آن. بسیاری از کتاب‌های تاریخ شفاهی مواد خام و ابتدایی‌ است و بیشتر به کسب خبر و انتشار آن شبیه‌ است. البته در میان آن‌ها کتاب‌هایی هم دیده می‌شود که با وسواس علمی نوشته شده‌ است، همانند کتاب «خاطرات عزت‌شاهی». به اعتقاد من تاریخ شفاهی در مرحله تکوین قرار دارد و در رده بندی تاریخ‌نگاری نسل اول تاریخ‌نویسان روات (راویان) سنت شفاهی قرار می‌گیرد.

وی که معتقد است کتاب‌های تاریخ شفاهی از غنای لازم برخوردار نیستند و نمی‌توانیم آن‌ها را متن تاریخ‌نگاری بدانیم، افزود: این کتاب‌ها به مورخان برای بازآفرینی حوادث تاریخی، تحلیل، نقد و ارزیابی داده‌ها نیاز دارند و مولفان در موضوع تدوین خاطرات باید از روش ترکیبی وقایع‌نگاری استفاده کنند. در این روش مصاحبه‌کننده به جای ثبت یک روایت، با چند روای برای یک موضوع روبه‌روست و به واسطه آن می‌تواند روایت جامع‌تری ارایه دهد و خاطره را از خاطره فرد محور به موضوع محور تبدیل کند.

ملائی تصریح کرد: در خاطره موضوع محور می‌توان با گردآوری روایت‌ها و سنجش و تقابل، ضعف‌ و کاستی‌های تاریخ شفاهی را مرتفع کرد و به نسبت آن روایت کامل‌تری ارایه داد. این همان وقایع‌نگاری است و از آن به عنوان تاریخ‌نگاری سنتی یاد می‌شود.

وی ادامه داد: وقایع‌نگاری تاریخ شفاهی عبارت است از تلاش پژوهشگر برای تدوین تاریخ یک رخداد براساس روایت‌های شفاهی. اطلاعات این متن تاریخی باید به صورت  مسنجم و معنادار در کنار هم نوشته شود تا به واسطه آن بتوانیم به سوی تاریخ‌نگاری شفاهی گام برداریم.

ملائی در ادامه به تفاوت عمده تاریخ شفاهی و وقایع‌نگاری اشاره کرد و گفت: این تفاوت به حضور پررنگ مورخ باز می‌گردد که با داد و ستد وقایع تاریخی سعی در بیان رویدادها و وقایع‌نگاری دارد. در این جا تفسیر مورخ بر رویداد وارد می‌شود و بر این اساس روایت حوادث بین زمان حال و گذشته شکل می‌گیرد. اما تاریخ‌شفاهی فاقد این مراحل است و همان داده‌های اولیه را با یک روش بیان می‌کند.

وی افزود: نقد داده‌های تاریخ شفاهی سخت‌تر از روایت‌های مکتوب است. چون صدها عامل در پدید آمدن تاریخ شفاهی دخیل هستند و حُسن تاریخ شفاهی به دسترسی به منابع باز می‌گردد. زیرا مولف می‌تواند با رجوع به آن‌ها نقایص را برطرف کند. اگر این فرایند وارد مرحله تاریخ‌نگاری شفاهی شود باید به متن‌های پیاده شده و فایل‌های صوتی منتشر شده هم توجه داشت.

ملائی با تاکید بر این که برای گذر از مرحله تاریخ نگاری شفاهی به تاریخ‌نگاری مکتوب باید به چند مساله توجه داشت، گفت: انتخاب موضوع، انتخاب روش متناسب با موضوع، انتخاب افراد صاحب‌نظر، گفت‌وگوی روشمند با توجه به مقتضیات مصاحبه‌شونده، تکمیل چرخه گردآوری اطلاعات با روش حداکثر داده‌ها، ممانعت از پیش‌داوری در مصاحبه‌ها، پیاده‌سازی، بازخوانی، دسته‌بندی و تنظیم بر اساس تحقیق و فهرست، مطالعه انتقادی داده‌ها با تحلیل خاطرات، تدوین و نگارش متن با استفاده از جمع‌بندی روایت، رفع ابهامات و پر کردن خلاءها، حضور قاطعانه تاریخ‌نگار در سراسر متن با توجه به روابط علت و معلولی و مراجعه به آرشیو کتابخان‌ها مواردی است که نواقص تدوین تاریخ‌شفاهی را برطرف می‌کند.

یعقوب توکلی، پژوهشگر تاریخ معاصر هم در ادامه نشست تخصصی «بررسی تاریخ شفاهی انقلاب با تأکید بر معروف‌ترین کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب» به ضرورت انتقاد و استناد در تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: این سوال مطرح است که چگونه می‌توانیم از مرحله تاریخ شفاهی به تئوری‌پردازی برسیم؟ با توجه به کار‌های انجام شده در حوزه تاریخ‌شفاهی ممکن است افق‌های متفاوتی از نظر ضعف و قوت، امکانات و کارکرد افراد و دسترسی به منابع  تاریخ شفاهی وجود داشته باشد. به صورت طبیعی نمی‌توان توقع داشت همه مولفان در حوزه تاریخ شفاهی همانند محسن کاظمی، نویسنده کتاب«خاطرات عزت شاهی» کار کنند. اما مهم آن است که استادان دانشگاه‌ها در حوزه تاریخ شفاهی وارد شوند و آن را به رسمیت بشناسند، درباره آن فکر کنند و به نگارش کتاب روی بیاورند. متأسفانه در فضای تاریخ‌نگاری، مباحث تاریخ شفاهی پذیرفته نشده است و بسیاری از استادان توجه لازم و کافی به تاریخ انقلاب ندارند.

وی در ادامه به انواع مختلف ثبت تاریخ‌شفاهی اشاره کرد و آن‌ها را تاریخ شفاهی خام همانند ‌آنچه در دانشگاه هاروارد آمریکا نوشته می‌شود، خاطرات شفاهی ویرایشی که مصاحبه‌گر دخالت چندانی در محتوا ندارد،‌ خاطرات شفاهی تدوینی که با موافقت بین پرسش‌گر و مصاحبه‌شونده، متن تدوین و جابه‌جا می‌شود، خاطرات شفاهی تلفیقی که شامل مصاحبه با چند نفر است و در ایران کمتر به آن پرداخته می‌شود و خاطرات شفاهی موضوعی، شخصی، جغرافیایی و دوره‌ای برشمرد.

توکلی گفت: آنچه باید در تاریخ شفاهی بر آن تأمل داشت تطبیق روایت‌ها به استناد جراید و اسناد است. این اتفاق باید با اصول و قواعد شکل گیرد و در آن به مباحث موضوعی هم توجه شود. همچنین برای تئوری‌پردازی در تاریخ شفاهی باید به ارتباط مفهومی نتایج رسید. در این میان نباید خاطرات را از هم جدا بدانیم بلکه باید مجموعه خاطرات را کنار هم گذاشت و با ایجاد ارتباط به کشف ارتباط مفهومی و تاریخ‌نگاری مکتوب رسید.

محسن کاظمی مؤلف «خاطرات عزت شاهی» در بخشی از این نشست، از انقلاب و جنگ به عنوان دو حادثه مهم که تاریخ شفاهی در ایران را تحت تأثیر قرار دادند یاد کرد و گفت: سیطره تاریخ شفاهی گسترده است و آنچه دانشگاه کلمبیا مهد تاریخ شفاهی دنیا دنبال می کند، بحثهای مردم شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی است که در دنیا نیز در این عرصه کار می شود.
 
وی تأکید کرد: مراکز آکادمیک چه بخواهند و چه نخواهند امروز تاریخ شفاهی واقعیتی است که مورد توجه سیاسیون جهان است و آنها به دنبال این هستند که با بهره گیری از امکانات، به نفع گروه خود از تاریخ شفاهی استفاده کنند به همین دلیل است که یکسری از مراکز دولتی به این عرصه وارد شده اند.

وی ادامه داد: در خارج از کشور هم جریان‌های ضد انقلاب اسلامی کارهای بسیاری در این زمینه انجام داده‌اند، مانند آثار حمید شوکت و حبیب لاجوردی. آن‌ها بعد از سرخوردگی در عرصه سیاسی و تاریخی به دنبال ماندگار شدن نام خود در تاریخند. اما تاریخ شفاهی مبحثی مهم است و باید آن را با حساسیت منتشر کرد.

این مؤلف حوزه تاریخ شفاهی تأکید کرد: پیش تر از ما گروه هایی که از نظر ایدئولوژیک در مقابل انقلاب اسلامی هستند کارهای مختلفی در حوزه تاریخ شفاهی انجام دادند، افرادی چون شوکت، افخمی، سرشار و یا لاجوردی در هاروارد بعد از سرخوردگی های سیاسی به دنبال این هستند که این سرخوردگی ها را در تاریخ جبران کنند و رنگ و بویی از خود در عرصه تاریخی به جا بگذارند.

کاظمی با تأکید بر ضرورت مستندسازی تاریخ شفاهی تصریح کرد: تاریخ با روندی که پیش می رود و با آزاد شدن اطلاعات و دسترسی به منابع راه خود را می رود. علاوه بر آن باید بدانیم که اسناد نیز بدون خدشه نیستند و برخی مواقع نیاز است شأن نزول این اسناد و برخی کتابها بررسی شود. نمی توان اسناد را به تنهایی ملاک قرار داد یعنی ممکن است یک مبارز انقلاب برای منحرف کردن بازجوی خود در مقابل این پرسش که در فلان روز کجا بوده ای بگوید مثلا در عشرتکده بوده است. به همین دلیل است که انتشار خام اسناد بدون بیان شأن نزول آنها درست نیست.
 

وی به فرصت سوزی در تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: این مسئله به دو شکل اتفاق می افتد یکی اهمال در مورد صاحبان خاطره که ممکن است آنها را از دست بدهیم و خاطرات آنها در زیر خاک دفن شود و مسئله دیگر نحوه کیفیت کار است. وقتی فردی به سوژه ای که در توانش نیست، پرداخت می کند فرصت از دست می رود و سوژه می سوزد.
 
این فعال حوزه تاریخ شفاهی در پایان با تأکید بر تفاوت تاریخ شفاهی و خاطره، یادآور شد: خاطره یک محتواست اما تاریخ شفاهی تکنیک و یک مصاحبه فعال است اما متأسفانه امروز کتابهای خاطرات با برد وسیع و یا امضای بزرگان به شکل گلخانه ای منتشر می شود که این نوع تولیدات گلخانه ای در سرما و گرمای آینده از بین خواهند رفت و به باورهای جمعی آینده ما لطمه خواهد زد.
 
فائزه توکلی، پژوهشگر حوزه تاریخ هم در این نشست به فعال شدن کارگروه تاریخ‌شفاهی انجمن علمی تاریخ اشاره کرد و گفت: طرح درس تاریخ شفاهی به مسوولان مربوطه ارایه شده است و منتظر پاسخ آن‌ها برای ورود این مباحث به محافل دانشگاهی هستیم.

وی درباره تفاوت تاریخ مکتوب و تاریخ شفاهی با توجه علیرضا ملائی در این نشست که تاریخ شفاهی را همتراز تاریخ‌نگاری سلسله روات سنت شفاهی عنوان کرد، گفت: تاریخ شفاهی در دانشگاه کلمبیا در آمریکا آغاز شد و می‌توان از آن به عنوان تاریخ فوری یاد کرد. در تاریخ شفاهی افراد حضور عینی دارند و می‌توان تاریخ را به روز از زبان روای شنید اما تاریخ مکتوب بر اساس منابع معمولاً فراموش شده است. به این ترتیب تاریخ شفاهی جذابیت‌ بیشتری از تاریخ مکتوب دارد.

توکلی ادامه داد: مشاهدات عینی با آنچه از سوی روات در تاریخ طبری نقل می‌شود متفاوت است، در این موضوع تاکید بر خاطرات شخصی است نه شنیده‌‌های جمعی. تاریخ شفاهی تعامل دوسویه بین دو فرد است و روایت خبری واسطه آن‌هاست. تاریخ شفاهی خاطرات پایدارتری دارد و می‌توان آن را مکمل تاریخ مکتوب - که در بیشتر موارد به فراموشی سپرده می‌شود - دانست.
در پایان این نشست، شرکت کنندگان از نبود قانون مالکیت معنوی در حوزه تاریخ شفاهی انتقاد کرده و بر ضرورت زمینه های تصویب چنین قوانینی در مجلس شورای اسلامی تأکید کردند.

گزارش تفصیلی این نشست در شماره های آینده منتشر خواهد شد.


خبرگزاری های کتاب ایران و مهر


 
تعداد بازدید: 4197


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»