تاریخ شفاهی دفاع‌مقدس در میان اسناد منتشر نشده از جنگ



واحد تاریخ شفاهی مرکز ملی اسناد و کتابخانه ملی دفاع‌مقدس از سال 1388  در امر جمع‌آوری اسناد ومدارک شفاهی در قالب صوت و تصویر از 8 سال دفاع‌مقدس فعالیت خود را آغاز کرده است. این اسناد شفاهی و مکتوب از 33 استان کشور بدست آمده‌اند. در این مدت بیش از 800 مصاحبه از استان‌ها جمع‌آوری شده و در مجموعه آرشیوی مرکز اسناد و کتابخانه ملی دفاع‌مقدس نگهداری می‌شوند. مصاحبه‌ها فرد محور هستند؛ چرا که نگاه عمیق‌تر و جامع‌تری درباره رویداد‌های تاریخی دارند.
این مجموعه به منظور انجام مصاحبه‌های با کیفیت، با صاحبان خاطرات از روز‌های جنگ تحمیلی، کارگاه‌های آموزش تاریخ شفاهی را در 16 استان کشور برگزار کرده است.
مرکز اسناد و کتابخانه ملی دفاع مقدس در دومین نمایشگاه اسناد دفاع‌مقدس با عنوان «اسناد افتخار» که در هفته دفاع‌مقدس از سوم تا پنجم مهر در سال جاری برگزار شده بود، اسناد مکتوبی در قالب خاطرات شفاهی دفاع‌مقدس به نمایش گذاشت. در این نمایشگاه 20 تابلو شامل عکس و مشخصات مصاحبه‌شونده و گزیده‌ای از خاطرات وی روی دیوار‌های غرفه تاریخ شفاهی به نمایش گذاشته شده بودند. از میان گزیده خاطرات شاهدان عینی روز‌های جنگ که در غرفه تاریخ شفاهی به نمایش درامده بود می توان به؛ خاطرات «محسن فلاح» عضو کمیته جستجوی مفقودین شهریار، «محمدحسن روشنک» از استان خراسان رضوی مسئول ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ، «علی عالمی» معاون ادوات لشکر 17 سمنان و «حسین رضوان» از استان کرمانشاه و فرمانده قرارگاه رمضان و فرماندهی تیپ شیمیایی 22 نصرت اشاره کرد.
همچنین گزارش تصویری کارگاه‌های آموزش تاریخ‌شفاهی دفاع‌مقدس در استان‌های مختلف  نیز در این غرفه به نمایش گذاشته شده بود.
به گفته مسئول غرفه تاریخ شفاهی در دومین نمایشگاه اسناد دفاع‌مقدس (اسناد افتخار)؛ «تاریخ شفاهی، مخاطبان خودش را دارد، کسانی که اهل قلم، تحقیق و پژوهش هستند، یا نویسندگانی که برای خلق گونه‌های مختلف ادبی به دنبال موضوع‌های ناب و دست اول‌اند به سراغ تاریخ شفاهی می‌آیند، مخاطبان اصلی حوزه تاریخ شفاهی هستند.
بنابراین نمی‌توان انتظار مخاطبان عام برای بازدید از این نمایشگاه داشت، از طرفی اطلاع‌رسانی و زمان اندکی که برای برپایی این نمایشگاه تعیین شده بود، همه در تعداد بازدید‌کنندگان از دومین نمایشگاه اسناد افتخار تاثیرگذار بوده است. اما با همه اینها افرادی که در این دوره از نمایشگاه مراجعه کردند، با توجه به نظرات و پیشنهاداتی که ارایه دادند، قابل توجه بودند.»
مسئول غرفه تاریخ شفاهی ادامه داد: «تمام نظرات و پیشنهاداتی که در حوزه تاریخ شفاهی از سوی صاحب‌نظران این عرصه مطرح شده، ثبت شده و قرار است در مرکز اسناد و کتابخانه دفاع‌مقدس مورد ارزیابی قرار گیرد.»
واحد تاریخ شفاهی این مرکز بنا دارد از نقطه شروع تا پایان کار، شامل تعیین هدف، موضوع، نحوه مصاحبه، سوالات، جمع‌آوری اطلاعات، پیاده‌سازی و تدوین طرح‌های تاریخ شفاهی دفاع‌مقدس در استان ها را به خود آنها محول کند. این مهم با توجه به برگزاری کارگاه‌های آموزشی تاریخ شفاهی تاحدودی میسر شده است. آثار و اسنادی که تا کنون در مرکز ملی اسناد و کتابخانه دفاع‌مقدس آرشیو شده‌اند نیز نوید حرکت مثبت را می‌دهند.

دومین نمایشگاه اسناد دفاع‌مقدس (اسناد افتخار) محلی برای مشارکت و همکاری مجموعه‌های مختلفی بود که در دوران دفاع‌مقدس نقش داشتند. برای سازمان‌ها و ارگان‌هایی اکنون به ثبت و ضبط تاریخ آن دوره می‌پردازند، این نمایشگاه از طرفی مکانی برای مشارکت در امر تبادل اطلاعات و اسناد بود و از طرفی می‌تواند از موازی‌کاری که ممکن است در امر ثبت و ضبط آثاری با مضمون تاریخ شفاهی دفاع‌مقدس صورت بگیرد، جلوگیری شود. در واقع مرکز اسناد می‌تواند محلی متمرکز از تمامی اسناد مکتوب و شفاهی درباره 8 سال جنگ تحمیلی باشد و از پراکندگی اطلاعات و اسناد مربوط به آن دوران جلوگیری کند.
در این نمایشگاه اسناد و مدارک منتشر نشده‌ای مربوط به  ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ (جهاد سازندگی)، نمایی از نقش ارتش در دفاع‌مقدس، راویان جنگ در سپاه، پیگیری‌های داخلی و دیپلماتیک دفاع‌مقدس، تبیین نقش صنعت نفت در پیشبُرد دفاع‌مقدس به نمایش درآمده بود.
دومین نمایشگاه اسناد دفاع‌مقدس (اسناد افتخار) در سی‌ویکمین سالگرد بزرگداشت این حماسه از روز سوم تا پنجم مهر ماه 90 در ساختمان گنجینه اسناد کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برپا شده بود و محققان جنگ توانستند شماری از اسناد و مدارک منتشر نشده دوران 8 سال دفاع‌مقدس را ببینند.

گزارش از: فاطمه نوروند



 
تعداد بازدید: 4749


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.