جلد سوم روز شمار 15 خرداد منتشر شد



ارائه دقیق اسناد طبقه بندی شده انقلاب

احد گودرزیانی از چاپ جلد سوم "روز شمار 15 خرداد" و تجدید چاپ جلد اول و دوم کتاب خبر داد.

احد گودرزیانی در گفت و گو با خبرنگار بخش کتاب و ادبیات پایگاه خبری حوزه هنری با اشاره به این که جلد یک و دو "روز شمار 15 خرداد" به چاپ دوم خود رسیده است، گفت: جلد سوم این کتاب به زودی به چاپ می رسد و نگارش جلد چهارم این اثر نیز به پایان رسیده و مراحل فنی کار  طی می شود.
گودرزیانی ادمه داد: مجموعه چند جلدی "روز شمار 15خرداد" رویدادهای ابتدای سال 40 تا انتهای سال 43 را مورد بررسی قرار می دهد و به زمینه هایی که موجب وقوع قیام 15 خرداد شده است می پردازد.
وی با بیان این که نگارش وقایع ابتدای سال 40 تا انتهای این سال بر عهده اوست، گفت: نگارش سالهای بعدی این اثر به یاری نویسندگان دیگری مانند محمد صادق فیض، محمد قبادی، کامور بخشایش، آریا بخشایش، راشد و حسین نصیری انجام می شود.
این نویسنده و محقق گفت: پروژه نگارش کتاب "روز شمار 15خرداد" از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ایران حوزه هنری انجام می شود، این مجموعه به صورت روز شمار است و هر روز این دوره بر اساس اسناد موجود طبقه بندی شده و نوع خبرهایی که در کتاب به چاپ می رسد بر اساس قالب روز شمار تنظیم می شود و نسبت آن خبر با وقایع و حوادث نهضت امام خمینی حفظ می شود.
احد گودرزیانی افزود: در مجموعه "روز شمار 15 خرداد" باید بگوییم چه اتفاقاتی در کشور در حال وقوع بوده است که موجب اعتراض به حکومت پهلوی شد و محوریت کلی کتاب بر اساس وقایع نگاری آن ایام به کمک اسناد موجود میسراست و همچنین تحلیل های آن ایام بر روی وقایع در کتاب آمده است، به طور مثال علی امینی -نخست وزیر وقت حکومت پهلوی- برای ارزیابی نگاه امام خمینی به وضعیت حکومت پهلوی به دیدن ایشان می رود و ما نگاه مطبوعات آن دوره به این موضوع و یا نگاه چهره های مذهبی به این موضوع را در کتاب آورده ایم.
گودرزیانی گفت: یکی از بخش های جالب در جلد چهارم مجموعه روز شمار پانزده خرداد این است که مطبوعات آن دوره این موضوع را چگونه دیده اند و همچنین بعد از فوت آیت الله بروجردی بعضی از خبرها موقعیت تاریخی مهم دارند.
این نویسنده با بیان این که پیش از نوشتن آثار، منابع کار در دوره ای حدود 8 ساله جمع آوری شده است، گفت: تمام کتابهای مرتبط با وقایع پانزده خرداد مطالعه و یادداشت برداری شده و تمام روزنامه های آن دوره نیز دیده شده و بخشی از اطلاعات را در روز شمار می آوریم، به طور مثال بخشی از اطلاعات یک واقعه را از زاویه های مختلف اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در حکومت پهلوی بررسی می کنیم چون این عقبه پژوهشی عقبه محکمی است .
او با اشاره به این که همزمان با گردآوری اسناد و مدارک، گفت و گو هایی نیز گرفته شده است، افزود: برای نگارش روز شمار از سوی دفتر تاریخ شفاهی نیز مصاحبه هایی گرفته شد که برخی از آن ها هنوز جمع آوری نشده و برخی دیگر در روز شمار 15 خرداد منتشر شده است.
گودرزیانی گفت: درهر سه ماه از وقایع بین سالهای ابتدای 40 تا انتهای 43 یک جلد از این مجموعه منتشر می شود که در کل به 16  جلد می رسد و البته پیش بینی می شود در مقطع 15خرداد 42 که اصل واقعه در آن ایام است جلد های بیشتری از این کتاب منتشر شود.
احد گودرزیانی درباره میزان پژوهشی و داستانی بودن مجموعه "روز شمار 15خرداد" گفت: روزی که کار شروع شد سعی شد به هر دو وجه فکر شود، اما طبیعی است که وجه پژوهشی اثر در اولویت قرار دارد و تجربه نشان داده مخاطبان این گونه کتاب ها بیشتر پژوهشگران بوده اند، اما چیزی که در کنار این وجه مد نظر بوده است، این بوده که نگارش اش هم به گونه ای باشد که برای مخاطبان عمومی نیز جذاب باشد و به گونه ای آماده شده که مخاطب عمومی نیز بر اساس علاقه اش به سمت آن برود.
وی با بیان این که بحث خاطرات و تاریخ شفاهی با وسواس انتخاب شده است، گفت: سعی خودم این بوده که دراین کتاب یک خبر، تایید های خاص خودش را از منابع خبری و جنبه های دیگر داشته باشد و خاطره شفاهی برای نهایی کردن و کمک به تصویر دقیق تری از موضوع در کتاب آورده شود.
گودرزیانی ادامه داد: بر اساس اسنادی که داریم می گوییم فلان واقعه اتفاق افتاده است و بعد که از وقوع آن مطمئن شدیم به دنبال جمع آوری خاطراتی از آن واقعه می رویم، کار با تمام دقت و وسواس جلو می رود و به شدت اصرار داریم که تاریخ دقیق وقایع مشخص باشد و این عمل گاهی ممکن است که ساعت ها و روزها وقت بگیرد.



 
تعداد بازدید: 3394


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 98

آن روز صبح که از سنگر بیرون آمدم جنازه آن افسر و گروهبان راکه به خاطر نماز خواندن گزارش کرده بودند دیدم: ستوان یکم عبدالرضا و گروهبان حسن. این گروهبان خبرچین بود که خبرها را به ستوان عبدالرضا می‌داد. من واقعه آن شب را نتوانستم برای کسی بیان کنم. خیلی دلم می‌خواست به آن پاسدار موتورسوار بگویم ولی فارسی نمی‌دانستم. متأسفانه نام آن پاسدار را نمی‌دانم اما می‌توانم هر دو پاسدار را از صورتشان بشناسم. آنها واقعاً انسان بودند. برای همین رفتار آنها خیلی به دلم نشست.