یاحسینی: عوامل کاهش تیراژ کتاب شناسایی شوند



نویسنده کتاب "گزارش به خاک هویزه" معتقد است: تا عواملی که سبب شده تیراژ کتاب‌ها به جای افزایش، روند رو به کاهشی را طی کنند، نشناسیم، هرگز نمی‌توان به درمان دست پیدا کرد. آرامش فکری، پویایی فرهنگی و انگیزه علمی، وضعیت مطالعه را ارتقا می‌دهند.

سیدقاسم یاحسینی، خاطره‌نویس دفاع‌مقدس در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) و با توجه به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسوولان کتابخانه‌های بزرگ و عمومی و جمعی از کتابداران سراسر کشور، گفت: در دنیای مدرن کتاب و کتاب‌خوانی یک تجمل و حتی یک نیاز نیست، بلکه ضرورت انکارناپذیری است که هرکس خود را از آن محروم کند، بخشی از زندگی‌اش را از دست داده است.

وی دوری از کتاب و کتاب‌خوانی را یکی از دلایل عقب‌افتادگی ایرانیان در بعضی مقاطع تاریخی دانست و تصریح کرد: کتاب، حاصل اندیشه، علم و تفکر است و کسی که کتاب نمی‌خواند، بهره‌ای از این مقولات نمی‌برد.

این کارشناس تاریخ شفاهی با اشاره به تامل چند ساله‌اش درباره قهر ایرانیان با کتاب به برخی از دلایل پرداخت و افزود: مهم‌‌ترین انگیزه برای خواندن کتاب، تشنگی است. مادامی که احساس تشنگی برای کسی ایجاد نشود، برای رفع آن تلاش نخواهد کرد. بنابراین کتاب باید با انگیزه خوانده شود.

یاحسینی در ادامه با تاکید بر مسایل اقتصادی و روابط پیچیده اجتماعی، اظهار داشت: معضلات اقتصادی آنچنان مجال را از افراد گرفته که آن‌ها در ساعت‌های متمادی در پی تامین زندگی‌شانند. این افراد فرصت بودن با خانواده را ندارند، چه برسد به مطالعه و کتاب‌خواندن.

وی با اشاره به فرهنگ شفاهی و تمایل ایرانیان به شنیدن بیش از خواندن، خاطرنشان کرد: مجموعه این عوامل و ده‌ها عامل دیگر سبب شده که تیراژ کتاب‌ها به جای افزایش، روند رو به کاهشی را طی کنند و شاید بتوان با سخنرانی و تبلیغات فقط انگیزه کوچکی را در مردم ایجاد کرد.

نویسنده کتاب "گزارش به خاک هویزه" در پایان گفت: مادامی که جامعه دارای آرامش فکری، پویایی فرهنگی و انگیزه علمی نباشد، وضعیت مطالعه به همین شکل خواهد بود. شاید این حرف‌ها تلخ و سیاه باشند، اما همه می‌دانند تا درد را نشناسیم، هرگز نمی‌توان به شیوه درمان دست پیدا کنیم.

خبرنگار : نسترن پورصالحی



 
تعداد بازدید: 3382


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»