مهم‌ترین کارکرد تاریخ شفاهی بیان ناگفته‌ها است



نویسنده:
حسین روحانی صدر از کارشناسان دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری و تدوین‌گر خاطرات مرحوم سید تقی درچه‌ای در گفت‌وگو با پایگاه خبری حوزه هنری، گفت: لطف تاریخ شفاهی برای نسل‌های آینده، بیان نانوشته‌ها و ناگفته‌های تاریخی است. متاسفانه گاهی تنها بیان خاطرات را تحت عنوان تاریخ شفاهی مطرح می‌کنند در حالی که مهم‌ترین وظیفه تاریخ شفاهی بیان نانوشته‌ها است. تاریخ شفاهی ضبط وقایع برای نسل آینده است که متاسفانه ما به این نکته توجه نداریم و تنها کار خود را منحصر به بیان خاطرات و ذکر خیر از افراد کرده‌ایم.

وی در این باره به ذکر یک خاطره پرداخت و گفت: زمانی نزد یکی از دیپلمات‌های جا افتاده و با تجربه رفته بودم تا خاطرات وی را از دوران انقلاب داشته باشم. ایشان تصورشان بود که من برای صحبت درباره شخصیت فلان شهید نزدشان رفته‌ام و زمانی که اظهار کردم برای این آمده‌ام که بدانم شما چه کرده‌اید و ... در پاسخ گفتند: «مردم هنوز رشد نکرده‌اند که این مسائل را بدانند. بگذارید این اطلاعات را به گور ببریم.» همین مساله نشان می‌دهد که تا چه اندازه تاریخ شفاهی در جامعه ما مغفول مانده است.

هنوز جنس کاربرد تاریخ شفاهی را نمی‌دانیم

روحانی در این باره تاکید کرد: تاریخ شفاهی در جامعه ما به صورت فنی و تخصصی مورد توجه نبوده است و کمتر پیش آمده که کسی به عنوان یک منبع اصیل و رسمی از آن استفاده کند. ما هنوز جنس کاربرد تاریخ شفاهی را شناسایی نکرده‌ایم. مثلا اگر تاریخ روزشماز جنگ را از 31 شهریور 59 تا 25 تیر 67 داشته باشیم و افراد مطلع را بازشناسی کنیم، دیگر جای برخی از صحبت‌های بی اساس نخواهد بود.

وی همچنین درباره چگونگی آغاز فعالیت خود در حوزه تاریخ شفاهی اظهار کرد: از سال 77 و با ضبط جسته و گریخته صحبت‌های برخی از افراد که برای خودم ارزش داشت کار در این حوزه را آغاز کردم. روزی برای مطالعه به مرکز اسناد انقلاب اسلامی رفته بودم که دوستی به من رسید و برخی از مصاحبه‌ها را خواست. اشتباه کردم و اصل مصاحبه‌ها را تحویل دادم که بعدها شنیدم متاسفانه گم شده‌اند. بعدها هفت مطلب را برای انتشار تحویل مرکز اسناد انقلاب اسلامی دادم که شامل گفت‌وگو با رجال روحانی بود و پس از گذشت سال‌ها، یکی از مطالب در کتابی به چاپ رسید و بقیه هم در واقع به نوعی ارزش خود را از دست دادند. با این وجود به تدریج به کار در حوزه تاریخ شفاهی ادامه دادم تا این که به واسطه گفت‌وگو با حاج آقا عرب که یکی از مبارزان پیش از انقلاب است، با 60 نفر از رجال آن مقطع آشنایی پیدا کرده و مطالبی را گردآوری کردم . در همین اثنا، با دفتر تاریخ شفاهی حوزه هنری آشنا شدم و پس از این آشنایی کار گفت‌وگو و ضبط خاطرات مرحوم درچه‌ای را انجام دادم. امروز بعد از گذشت 12 سال از فعالیتم، حدود هفت هزار صفحه مکتوب، تولید تاریخ شفاهی داشته‌ام که البته به طور حتم حدود 90 درصدشان بیان نانوشته‌ها بوده است.

مرحوم درچه‌ای تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی بودند

روحانی که پروژه تدوین خاطرات مرحوم سید تقی درچه‌ای بر عهده او بوده است، درباره تدوین این خاطرات و شخصیت این مبارز انقلاب نیز توضیح داد: مرحوم درچه‌ای فرد خوش‌مشربی بودند و از مسائل روز کاملا مطلع. کمی پیش از اولین دیدار با ایشان، مجموعه خاطراتشان را خوانده بودم و مطلع شدم که اطلاعات زیادی از مبارزان انقلاب اسلامی دارند. از سویی هم رهبر به آن مرحوم پیغام داده بودند که تمام مطالب را درباره مبارزان بگویند. بعد که دلیلش را جویا شدم، گفتند: «پرونده تمام مبارزان دست من است، همه را می‌شناختم، یا با آن‌ها زندان بودم، یا در خانه‌شان بودم، در خانه‌ام بودند و ...». اطلاعات ایشان را با کتاب هفت هزار روز انقلاب اسلامی که روزشمار انقلاب است، تطبیق دادم و متوجه شدم که ایشان در لحظه لحظه انقلاب حضور داشته‌اند.

وی افزود: مرحوم درچه‌ای تنها کسی بودند که برای تکمیل اطلاعاتشان به سراغ فرد دیگری نرفتم و وقایع را با تمام جزییات می‌دانستند. از نظر من مرحوم درچه‌ای تاریخ شفاهی و هفت هزار روز تاریخ زنده انقلاب اسلامی بود.

حجت‌الاسلام سیدتقی موسوی درچه‌ای  از زندانیان سیاسی سال‌های مبارزه برای پیروزی انقلاب و  از  افرادی بود که نام‌شان در لیست ترور ساواک قرار داشت. وی در جریان مبارزه برای پیروزی انقلاب مدت‌ها مخفی زندگی کرد و سال 1357  در مجموعه  روحانیت مبارز شهرری فعال بود .
تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات حجت‌الاسلام درچه‌ای، توسط حسین روحانی صدر به پیشنهاد واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب حوزه هنری در قالب کتاب تدوین شده است . روحانی صدر تدوین این اثر را در سال 1385 و در چهار فصل با موضوعاتی مانند سیر مبارزات حجت‌الاسلام درچه‌ای از فروردین 1340 تا قبل از پیروزی انقلاب به پایان رساند .
درچه‌ای 26 مرداد 89 در اثر عارضه سکته مغزی در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت.

کتاب خاطرات وی، پس از انجام   اصلاحات نهایی برای نشر، به سوره مهر سپرده خواهد شد.



 
تعداد بازدید: 4204


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.