تاریخ ایران را باید ایرانیان بنویسند



زنده‌یاد رحیم رضازاده ملک معتقد بود، تاریخ ایران را باید ایرانیان بنویسند اما صرف ایرانی بودن کافی نیست. لازمه پرداختن به تاریخ ایران، عاشق ایران بودن است. پرداختن به هر گوشه و وجه از تاریخ ایران، عاشقانه سال‌ها خواندن و شنیدن و اندیشیدن و عالمانه تحلیل کردن می‌خواهد.


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، یارتا یاران، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران گفت: رحیم رضازاده ملک دانشی مردی است که من در 1200 سال تاریخ و فرهنگ مکتوب ایران نظیری برای او نمی‌شناسم. من این افتخار را داشتم که دوست نزدیک و همکار دائمش باشم و برخوردار از نعمتی که در حوزه دانش تصور نمی‌کنم در هیچ جای دیگر و با هیچ کس دیگر امکان دست دادنش وجود داشت. 

وی افزود: ما در قلمرو دانش، نابغه داریم و نابغه‌تر. زنده‌یاد ملک نابغه‌تر بود. او با حوزه تاریخ وارد تحقیقات شد. اولین کتابی هم که منتشر کرد «تاریخ روابط ایران و آمریکا» نام داشت. پس از آن کتاب «حیدرخان عمواغلی چکیده انقلاب» را منتشر کرد. این کتاب شهرت فراوانی یافت و مورد توجه قرار گرفت. 

ملک می‌گفت: «تاریخ ایران را باید ایرانیان بنویسند اما صرف ایرانی بودن کافی نیست. لازمه پرداختن به تاریخ ایران، عاشق ایران بودن است. پرداختن به هر گوشه و وجه از تاریخ ایران، عاشقانه سال‌ها خواندن و شنیدن و اندیشیدن و عالمانه تحلیل کردن می‌خواهد. اگر این فرصت را ندارید، اگر توان تحمل این رنج‌ها را ندارید، تاریخ ایران را رها کنید» 

ملک بیش از چهل سال درباره «مزدک» کار و تحقیق کرد. حاصل آن جست‌وجوها، کتابی هزار صفحه‌ای است که فقط دو جزوه از آن منتشر شده است، یکی «مزدک نامه» است و دیگری «مزدک بامدادان». این تحقیق یکی از شگفت‌آورترین نوشته‌های اوست. او می‌دانست که چگونه از اسناد استفاده کند، آن‌ها را در کنار هم بگذارد و شیوه اتصال و نفوذ به درون سند را بیابد. 

وی افزود: یکی از کارهایی که او به خوانندگان و دانشجویان خود آموخت، این است که از هر چیزی که می‌خوانید سوال کنید و جلو نوشته‌ها علامت سوال بگذارید. او می‌گفت: وقتی سندی و نوشته‌ای را می‌خوانید از چونی و چرایی آن بپرسید. او به «ذبیح بهروز» ارادت بسیار داشت، ولی دلم می‌خواهد نقدی را که به بهروز نوشته است، بخوانید. در یک صفحه از نوشته بهروز، که مربوط به گاه‌شماری است، ملک 30 علامت سوال گذاشته است. 

تصحیح «زین الاخبار» گردیزی یکی دیگر از کارهای اوست. این کتاب را باید تهیه کرد و خواند. تعلیقات ملک بر این کتاب، بسیار شگفت‌انگیز است و شیوه تصحیح او، بی مانند. «زین الاخبار» را کسانی دیگر هم تصحیح کرده‌اند. تصحیح آن‌ها را با کار ملک مقایسه کنید تا شگفتی پژوهش او را ببینید. 

«زیج ملک» هم از دیگر نوشته‌های اوست. این کتابی در حوزه تقویم و گاه‌شماری است. ما زیج‌های زیادی در زبان فارسی داریم، مثل «زیج سنجری»، «زیج بطانی» و «زیج خانی». اما «زیج ملک» شگفت‌انگیزترین آن‌هاست. ذره‌ای اشتباه در آن وجود ندارد. 

نکته حیرت‌آور این است که ملک اشتباهات ابوریحان بیرونی، ابوحاسب طبری و تمام دانشمندان ایران را مشخص کرده است. این کاری است که تاکنون هیچ‌کس، نه در ایران و نه در جهان، قادر به انجام آن نبوده است. او تمام زیج‌ها را دوباره محاسبه کرده است. شیوه‌ای هم که برای استخراج تقویم به دست داده، در سطح بین‌المللی کم مانند است. 

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: ملک تمام روزنامه‌ها و مجلات را نگاه می‌کرد و همیشه بخش‌هایی از آن‌ها را با قیچی می‌برید و در دفتری می‌چسباند. آن مطالب به ظاهر بی اهمیت بودند اما هر یک در بردارنده نکته‌ای بود. کتابی هم نبود که در حوزه فرهنگ ایران چاپ بشود و ملک نبیند. دست کم هفته‌ای دو سه روز جلو دانشگاه می‌رفتیم و داخل کتاب فروشی‌ها می‌شدیم. آن‌ها کتاب‌های تازه چاپ را برای ملک می‌آوردند و او با دقت همه را نگاه می‌کرد و اگر نوشته و سند قابل اعتنایی داشتند، می‌خرید و با خود می‌برد. 

وی افزود: ملک تنها کسی است که تمام رساله‌های خیام را به زبان فارسی منتشر کرده است. در خیلی سال پیش، حدود سال 1372، یونسکو از ملک قدردانی کرد. چون اولین‌بار بود که این رساله‌ها به‌طور کامل، بدون اشتباه و همراه با محاسبات بسیار دقیق منتشر می‌شد. از آن سالی که «مجموعه رسایل خیام» به همراه ترانه‌های خیام چاپ شد، ملک همچنان کارش را ادامه داد؛ یعنی نزدیک به 15 سال دیگر. 

یاران یادآور شد: حاصلش کتاب هزار صفحه‌ای «دانشنامه خیامی» شد. من افتخار این را داشتم که این کتاب را ویراستاری کنم. 
ویراستاری چنین کتابی بسیار دشوار بود. کتاب را تقسیم‌بندی کردیم و تصمیم گرفتیم که چه چیزهایی حذف بشود و چه چیزهایی اضافه بشود. تنها بخش عربی آن مانده که من باید دست تنها این کار را انجام بدهم. 

وی افزود: کاری که بسیار مشکل است. من خیام‌شناسی به قدرت ملک نمی‌شناسم. کتاب «دانشنامه خیامی» او، تصویری از سرزمین ما به‌دست می‌دهد که با خواندن آن جوری دیگر به خود و گذشته خود نگاه خواهیم کرد. 

ملک در هر حوزه‌ای مثل یک کارآگاه ورزیده وارد می‌شد و می‌کوشید که کوچک‌ترین چیزی از دید او پنهان نماند. ملک دانشی‌مردی با ادب بود. به یاد دارم نخستین باری که به دعوت او به خانه‌اش رفتم، با لباس رسمی آمد. در تمام نوشته‌هایش مثل این است که با شما حرف می‌زند. هر گاه می‌خواهد نکته‌ای را از خود بگوید، می‌نویسد «عنایت بفرمایید»، «عرض می‌کنم که... » و شما می‌فهمید این نوشته کار ملک است. 

با این که سال‌های سال در کنار ملک بودم اما امروز دانش تاریخی و گاه‌شماری من در برابر دانش او مثل یک سوزن در انبار کاه است. من می‌خواهم در این‌جا صدای ملک باشم. این وظیفه‌ای است که تا زنده‌ام به دوش می‌گیرم و سعی می‌کنم آن را بدرستی انجام بدهم. این را هم باز به تاکید بگویم که دانش ملک به قدری گسترده است که نوشته‌های دانشمندان گاه‌شماری، در برابر کار او، بازیچه به‌نظر می‌آید.


خبرنگار : آناهید خزیر



 
تعداد بازدید: 5209


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.