محدودیت های تاریخ

بهزاد کریمی: دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی دانشگاه تربیت مدرس


بار دیگر کتابی از کیت جنکینز منتشر شده است. کتابی که به قول خود او و برخلاف اعلام‌های قبلی (شاید) آخرین کتاب این نظریه پرداز تاریخیِ مطرح باشد. در ایمیلی که او سال گذشته برایم ارسال کرده بود از انتشار دو کتاب در سال‌های 2009 و 2011 خبر داده بود: بعد از تاریخ (2009) و تاریخ‌ها در چشم انداز (2011).(1)  اما او اینک به جای پرداختن به پساتاریخ بار دیگر متوجه محدودیت‌های تاریخ شده است. گویی به نظر می رسد جنکینز مباحث مطرح شده در کتاب جنجال برانگیز چرا تاریخ؟ اخلاق و پست مدرنیته (1999) را برای گذار از تاریخ کافی می داند و اینک در تلاشی دوباره قصد دارد تا با چاپ مقالات تأثیرگذار 15 سال اخیر خود، بقول هایدن وایت(2)  ماهیت انقلابی  و آرمان گرایانه خویش را بنمایاند.(3)   جنکینز، خود درباره ی انگیزه ی چاپ دوباره ی این مقالات البته به وضعیت امروزین تاریخ یا تاریخ امروزه(4)و دغدغه‌هایش اشاره می کند.(5) او در مقدمه ای نسبتاً طولانی با عنوان تاریخ محدود در دو بخش اصلی به بازگویی اندیشه‌ها و برداشت‌های خود درباره ی تاریخ پرداخته است: جنکینز بخش نخست با نام تاریخ امروزه: مسائل را به بررسی  وضعیت کنونی تاریخ اختصاص داده است. به باور او از یک سو گذشته ی تاریخی برخلاف دوره‌های گذشته عاری از معنی و هدف شده است و در دیگر سو این گذشته همچون یک بوم سفید نقاشی در برابر مورخان قرار گرفته است تا آن ها هر معنی را که در ذهن دارند بر آن رنگ آمیزی کنند.(6)   جنکینز همچنین ضمن نشان دادن محدودیت‌های تاریخِ متعارف در قالب یک مثال درباره ی تاریخ نگاری روز گذشته نیویورک اعتقاد دارد تاریخ، امروزه بیش از هر زمان دیگری در دام نسبیت گرایی گرفتار آمده است.(7)  در بخش دومِ مقدمه با عنوان واکنش‌ها جنکینز سه مرحله ی اساسی تحول فکری خود در مقابله با برداشت‌های متعارف (تجربی ـ تحلیلی) از تاریخ را توضیح داده است. او سه گونه واکنش را نسبت به گفتمان تاریخ مدرن طبقه بندی کرده است: شالوده شکنیِ مفروضات سنت غربی یا تاریخ مدرن (از اوایل دهه ی هفتاد میلادی تا سال 1990 ـ از آغاز تدریس در دانشگاه تا زمان نگارش بازاندیشی تاریخ)، جایگزینی تاریخ پست مدرن به جای تاریخ مدرن (از 1990 تا 1999 ـ از زمان نگارش بازاندیشی تاریخ تا زمان نگارش چرا تاریخ؟ اخلاق و پست مدرنیته) و زندگی بدون تاریخ ـ چه مدرن و چه پست مدرن (از 1999 ـ تا کنون ـ از زمان نگارش چرا تاریخ؟ اخلاق و پست مدرنیته به این سو).(8)   جنکینز که بنا به گفته ی وایت، اینک به پایان خطِ [تاریخ] رسیده است و باز بنا به گفته ی هم او از یک مورخِ علاقمند به مسائل فلسفی به سوی فیلسوفی علاقمند به مسائل تاریخی چرخش کرده است،(9)  بر این باور است که باید مدینه ی فاضله ای بدون تاریخ  و بر مبنای اندیشه‌های نظریات روشنفکرانِ پست مدرن بنا کرد. و در فاصله ی رسیدن تا این اتوپیا باید از تاریخ پست مدرن حمایت کرد و تلاش نمود تا این تاریخ، جایگزین تاریخ مدرنِ رایج شود.(10) یکی از استدلالات جالب جنکیز برای توجیه گذار از تاریخ، عدم وجود حتی یک مورخ مدرن در میان لیست نه چندان بلند بالای نظریه پردازان محبوب اوست. او در توضیح چگونگی رسیدن به جایگاه فعلیِ خویش به عنوان نویسنده ی اثر بحث برانگیز چرا تاریخ؟ اخلاق و پست مدرنیته به نام نظریه پردازان و روشنفکران تأثیرگذار جهان از نیمه ی دهه ی 1960 میلادی به این سو اشاره می کند، کسانی مانند: رولان بارت(11) ، لوئی آلتوسر(12) ، میشل فوکو(13) ، ژیل دلوز(14) ، فلیکس گاتاری(15) ، ژاک لاکان(16) ، ژاک دریدا(17) ، ژ. ف. لیوتار(18) ، ژان بودریار(19) ، گایاتری اشپیواک(20) ، لوس ایراگاری(21) ، جودیت باتلر(22) ، ژاک رانسیه(23) ، ارنستو لاکلاو(24) ، ریچارد رورتی(25)  و آلن بادیو(26)  و با شگفتی می گوید هیچ کدام از اینان مورخ نیستند. او تنها در این میان به هایدن وایتِ مورخ اشاره می کند و ظاهراً وجود یک مورخ در میان روشنفکران پست مدرن را برای عدم گذار از تاریخ کافی نمی داند.(27)  
داستان کیت جنکیز، داستان حداقل 20 سال مبارزه مستمر با نگرش تجربی ـ تحلیلی به تاریخ یا گفتمان حاکم بر تاریخ نگاری است. او در این مبارزه ی سخت، تک صدایِ پرنفوذی بوده که یک تنه در مقابل تاریخِ بدون عمل ایستاده است(28)  و گویا اینک به دنبال مجالی برای آرامش و تفکر بیشتر است. کتاب اگرچه نام جنکینز را به عنوان نویسنده بر پیشانی دارد؛ اما درواقع تنها شامل نظرات او نیست. دیباچه و مؤخره به ترتیب به قلم وایت و مانسلو، دو تن از نزدیک ترین دوستان و هم فکران جنکینز است. همچنین کتاب در برخی مقالات (مقالات چهارم، ششم و هفتم) دربرگیرنده ی پاسخ دو تن از مخالفان سرسخت جنکیز، پرز زاگورین(29)  و مایکل کولمن(30)  است. آوردن مباحثات جنکینز ـ زاگورین و جنکینز ـ کولمن در این مجموعه می تواند خوانندگان را با مبنای استدلالی مورخان متعارف و اندیشه‌های چالش برانگیز پست مدرن به خوبی آشنا کند. مخاطبان اصلیِ مباحث مطرح شده  در کتاب، آن گونه که خود جنکینز می گوید دانشجویان تاریخ  و نه اساتید دانشگاه یا افراد متخصص هستند.(31)  از همین رو مقالات به رغم ماهیت جدلی از نگارشی نسبتاً ساده برخوردارند تا آن جا که جنکینز مطالب کتاب را برای عوام و نیز متخصصان قابل فهم ارزیابی کرده است.(32)   کتاب به جز بخش‌های دیباچه، مقدمه و مؤخره از 17 مقاله به ترتیب انتشار آن‌ها تشکیل شده است:
مقاله ی اول ـ مارکسیسم و معرفت تاریخی (تونی بنت(33)  و چرخش گفتمانی): جنکینز این مقاله را تحت تأثیر هم زمان اندیشه‌های پست ـ مارکسیستی ارنستو لاکلاو، پل هرش(34)  و بری هیندس،(35)  نوشته است. درواقع مقاله پاسخی است به کتاب خارج از ادبیات(36)  نوشته ی تونی بنت، کتابی که اگرچه تاریخ مارکسیستی در آن رد شده بود، اما هم چنان واجد نوعی معرفت تاریخی بود. این مقاله از این رو در زندگی فکری جنکینز اهمیت دارد که باعث بارور شدن نطفه ی اندیشه ی پایان تاریخ در ذهن او شد.(37)   
مقاله ی دوم ـ زندگی در زمان اما خارج از تاریخ، زندگی در اخلاقیات اما خارج از موازین اخلاقِ [اعتباری] (پست مدرنیسم و الیزابت دیدز ارمارت(38) ): این مقاله دراصل در میانه ی دهه ی 1990 میلادی برای یکی از مجلات فلسفی کشور اسلوونی نوشته شده است. الیزابت ارمارت یکی از مورخان نامیِ پست مدرن است. جنکینز این مقاله را در ستایش اثری از او با نام تکمله ای به تاریخ(39)  نوشته است. او از دانشجویان تاریخ خواسته است تا به رغم نثر پیچیده ی ارمارت، سراغی از آثار او بگیرند.(40) 
مقاله ی سوم ـ چرا تاریخ آزارمان می دهد؟ در 1996 مجله ای به نام بازاندیشی تاریخ: نظریه و عمل(41)  از سوی انتشارات راتلج و به سردبیری آلان مانسلو تأسیس شد. این مقاله در اولین شماره ی این مجله به چاپ رسیده است و از محدودیت‌های تاریخ زبان به شکایت گشوده است.(42) 
مقاله ی چهارم ـ تاریخ، ارجاع کننده  و روایت (غور درباب پست مدرنیسم کنونی) از پرز زاگورین: در 1999 پرز زاگورین در مخالفت با تاریخ پست مدرن مقاله-ای در مجله ی تاریخ و نظریه(43)  منتشر کرد. این مقاله درواقع حمله ای است به کتاب تاریخ پست مدرن(44)  که جنکینز تدوین آن را بر عهده داشت.(45) 
مقاله ی پنجم ـ پاسخِ پست مدرن به پرز زاگورین: پاسخ جنکینز به مقاله ی پیشین زاگورین هم زمان با پاسخ دیگری از سوی او در سال 2000 در مجله ی تاریخ و نظریه منتشر شد. جنکینز بر این باور است این مباحثه پایه گذارِ مباحثات بعدی میان مورخان مدرن و پست مدرن اما به گونه ای دیگر شد.(46)
مقاله  ی ششم ـ پاسخی دندان شکن به یک پست مدرنیست: این مقاله درواقع پاسخ زاگورین به پاسخ جنکینز است. در این مقاله و همچنین مقاله ی پیشینِ زاگورین، صلاحیت جنکینز برای ورود به عرصه ی تاریخ را به چالش کشیده است.(47) 
مقاله ی هفتم ـ پاسخ به یک پست مدرنیست (یا انتقاد یک مورخ از نقد پست مدرنِ تاریخ) از مایکل کولمن: مایکل کولمن همانند زاگورین یکی از منتقدان سرسخت اندیشه‌های پست مدرن در تاریخ است. او در واکنش به مباحثه ی جنکینز ـ زاگورین، این مقاله را در حمایت از هم فکر خود و در انتقاد از جنکینز نوشته است.(48)
مقاله ی هشتم ـ مخالفت با میان مایگیِ تاریخی (پاسخ به مایکل کولمن): پاسخ جنکینز به کولمن. به باور جنکینز این مباحثات همچنان داغ دنبال می-شود.(49) 
مقاله ی نهم ـ درباب تاریخ‌هایِ سرکش: در سال 2003 کنفرانسی درباره ی تاریخ علوم اجتماعی در هلند تشکیل شد و جنکینز به عنوان مدعوِ بخش فلسفه تاریخ این مقاله را تألیف کرده است. او در این جا ضمن زیر سؤال بردن بازنمایی‌های تاریخی بر این عقیده است که هیچ مورخی نمی تواند به قدر کفایت تاریخ را نگارش کند. زیربنای نظری این مقاله درواقع اندیشه‌های دریدا است. چاپ این مقاله واکنش‌های مختلفی را از سوی دیگر مورخان به همراه داشت.(50)
 مقاله ی دهم ـ انکارهای مدرنیستی و یادآوری‌های پست مدرن درباره ی تاریخ امروزه (درباب ژان فرانکوا لیوتار): جنکینز همواره یکی از ستایشگران لیوتار بوده است. او درباره ی انگیزه ی نوشتن مقاله به اندیشه‌های تأثیرگذار لیوتار اشاره کرده است و از آن که این مقاله حق کامل لیوتار را به جا نیاورده باشد، ابراز نگرانی کرده است.(51) 
مقاله  ی یازدهم ـ مسئولیت اخلاقی و مورخ (درباب پایان محتملِ تاریخِ «یک گونه قطعی»): در سال 2003 مجله ی تاریخ و نظریه، برای نگارش مقالاتی با موضوع مورخان و اخلاق فراخوان داد. از میان مقاله‌های ارسال شده از سوی مورخانِ پست مدرن دو مقاله یکی از ارمارت و دیگری همین مقاله از جنکینز پذیرفته و چاپ شد. مقاله درواقع نگرشی پست مدرن است به مسئولیت اخلاقی مورخان.(52) 
مقاله ی دوازدهم ـ روزی روزگاری (درباب تاریخ): این مقاله درواقع صورت مکتوب سخنرانی جنکینز در دانشگاه چیچستر(53)  است. او در این مقاله از جایگاه کنونی خویش به عنوان یک مورخ ـ نظریه پرداز پست مدرن سخن گفته است.(54) 
مقاله ی سیزدهم ـ پست مدرنیته، پایان تاریخ و فرانک انکر اسمیت(55)  در سال 2000 سلسله نشست‌هایی از سوی دانشگاه لندن درباره ی فلسفه ی تاریخ برگزار شد، که همچنان ادامه دارد. جنکینز در اولین نشست، این مقاله را ارائه کرد.(56) 
مقاله  ی چهاردهم ـ پایانِ موضوع [(تاریخ)] (درباب فروپاشی ناگزیر تاریخ و موازین اخلاق[اعتباری]): به باور جنکینز، اخلاق باید خارج از حوزه ی تاریخ قرار گیرد. تاریخ نیز به همین گونه باید باشد. این نوشتار رابطه ی تاریخ و اخلاق را از نگاهی نو می کاود. نگاهی که شاید (قطعاً) به مذاق مورخان خوش نیاید.(57) 
مقاله  ی پانزدهم ـ هیچ کس آن را بهتر انجام نمی دهد (تاریخ رادیکال و هایدن وایت):  وایت یکی از الهام بخشان جنکینز در طرح مباحث پست مدرن تاریخی بوده است. ردپای وایت را می توان در جای جای آثار جنکینز دید. جنکینز آن چنان شیفته وایت است که می گوید: هر آن چه را وایت درباره ی نظریه ی تاریخی می گوید می پذیرد.(58)  این مقاله به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد وایت در شماره ی ویژه ی مجله ی بازاندیشی تاریخ منتشر شده است.(59) 
مقاله  ی شانزدهم ـ سندی کوهن(60)  (در آستانه نوشدگی): کوهن یکی از روشنفکران آمریکایی هم فکر جنکینز است. جنکینز تحت تأثیر نوشته‌های او درباره ی تاریخ این مقاله را به گونه ای ستایش آمیز نوشته است. به زعم جنکینز خواندن نوشته‌های کوهن، می تواند زندگی مخاطبان را دچار تغییر کند.(61)
مقاله ی هفدهم ـ کوهن علیه اسمیت: جنکینز در این مقاله اندیشه‌های کوهن را در مقابل اسمیت قرار داده است. اسمیت همچون وایت یکی از تأثیرگذاران بر اندیشه ی جنکینز بوده است. اما انتشار کتاب تجربه ی شکوهمند تاریخی(62)   از سوی اسمیت در سال 2005 ناخشنودی شدید جنکینز را در پی داشت.(63) 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.برای آشنایی مختصر با زندگی، افکار و آثار جنکینز بنگرید به: کریمی، بهزاد، در باب چیستی تاریخ (از کار و التون تا رورتی و وایت)، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 140، دی ماه 1388 ، صص 77-72. 
  .2 Hyden White
  3.Keith Jenkins (2009) At the Limits of History (Essays on Theory and Practice), Routledge, London, p. 3.
  .4 History today’
  .5 Keith Jenkins, op. cit. p. 18
  .6 Ibid, p. 4.
  .7 Ibid, pp. 10-11.
  Ibid, pp. 14-18.
  .8 Ibid, p. 1.
  .9 Ibid, p. 16.
  .10 Roland Barthes
  .11 Louis Althusser
  .12 Michel Foucault
  .13 Gilles Deleuze
  .15 Felix Guattari
  .16 Jacques Lacan
  .17 Jacques Derrida
  .18 J. F. Lyotard
  .19 Jean Baudrillard
  .20 Gayatri Spivak
  .21 Luce Iragary
  .22 Judith Butler
 .23 Jacques Rancierre
  .24 Ernesto Laclau
  .25 Richard Rorty
  .26 Alain Badiou
  .27Ibid, p. 16.
  28.شاید بتوان از هایدن وایت، آلان مانسلو (Alun Munslow) یا سو مورگان (Sue Morgan) و بورلی ساوثگیت (Beverley Southgate) به عنوان حامیان معنوی و نه موافقانِ مطلقِ جنکینز نام برد.
  .29 Perez Zagorin
  .30 Michael Coleman
  .31 Keith Jenkins, op. cit. p. 19.
  .32 Ibid, p. 19.
  .33 Tony Bennet
  .34 Paul Hirst
  .35 Barry Hindess
 .36 Outside Literature
  .37 Keith Jenkins, op. cit. pp. 22-35.
  .38 Elizabeth Deeds Ermarth
  .39 Sequel to History
  .40 Keith Jenkins, op. cit. pp. 36-53.
  .41 Rethinking History: The Journal of Theory and Practice
  .42 Keith Jenkins, op. cit. pp. 54-63.
  .43 History and Theory
  .44 Postmodern History Reader
  .45 Keith Jenkins, op. cit. pp. 64-88.
  .46 Ibid. pp. 89-109.
  .47 Ibid. pp. 110-118.
  .48 Ibid. pp. 119-132.
  .49 Ibid. pp. 133-149.
  .50 Ibid. pp. 150-168.
  .51 Ibid. pp. 169-187.
  .52 Ibid. pp. 188-207.
  .53 University of Chichester
  .54 Keith Jenkins, op. cit. pp. 208-229.
  .55 Frank Ankersmit
  .56 Keith Jenkins, op. cit. pp. 230-244.
  .57 Ibid. pp. 245-254.
  .58 Ibid. p. 255.
  .59 Ibid. pp. 255-269.
  .60 Sande Cohen
  .61 Ibid. pp. 270-294.
  .62 Sublime Historical Experience
  .63 Keith Jenkins, op. cit. pp. 295-314.


کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 146تیر89


 
تعداد بازدید: 4161


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»