اقلیم‌های تاریخ

مرضیه سلیمانی


اگر توجه کنیم که بشر هیچ‌گاه نمی‌توانسته است بدون ملحوظ داشتنِ امور و مفاهیمی همچون جهت‌یابی و جهات اربعه، سهولت و صعوبت اقالیم، کیفیاتِ آب و هوایی، مختصاتِ سطح الارضی و نظایر آن، که امروزه آن‌ها را تحت عنوانِ «جغرافیا» طبقه‌بندی و مطالعه می‌کنیم، زندگی خود را به درستی اداره کند، می‌توان تقریباً به بداهت ـ پذیرفت که جغرافیا به معنای موسّع، از جملة ضروری‌ترین و اولین دانش‌های بشری بوده است، یا به تعبیر دکتر نفیس احمد[1] علاقة به جغرافیا، هم­عمرِ تاریخِ مدوّنِ بشر است.[2] اما رابطة تاریخ و جغرافیا بسیار کهن است و این دو دانش به گونه‌ای تقریباً جدانشدنی، چنان با یک‌دیگر در آمیخته‌اند که از روزگاران کهن ـ از هنگامی که تاریخ را اُمّ العلوم می‌نامیدند ـ و بعضاً تاکنون بر جای یکدیگر می‌نشستند و در یکدیگر تأثیری ژرف می‌نهادند.

جغرافی، علم بررسی دو مطالعة پدیده‌های فیزیکی، بیولوژیکی و انسانی سطح کرة زمین و چگونگی توزیع آن‌هاست. جوامع انسانی در طول تاریخ، ناگزیر به رویارویی با طبیعت و دگرگونی‌های آن بوده‌اند، آن‌چنان که چگونگيِ شکل‌گیريِ یک سرزمین در رابطه جوامع با یکدیگر تأثیر نهاده و از سوی دیگر صحنه‌های زندگی انسانی، در واقع همان قلمروهای جغرافیایی است. بدین‌معنا تاریخ، موقوف به جغرافیاست و جغرافیا در تاریخ جلوه‌گر می‌شود.

نیم‌نگاهی به آثار کهن جغرافیایی، در حوزة جهانی و اسلامی، آشکار می‌سازد که جغرافی‌دانانِ کهن، در حقیقت تاریخ‌نگار بوده‌اند. هرودوتِ یونانی از آن جمله بود. او برای ثبتِ وقایع محلی، مسافرت کرد و رویداد‌ها را در بستر جغرافیایی آن مورد مطالعه قرار داد. در میان جغرافی‌دانانِ مسلمان از ابن­خرداد­به (250 هجری) گرفته تا مسعودی (332 هجری)، مقدسی (375 هجری)، ابن بطوطه (750 هجری)، حافظ ابرو (820 هجری) و ابوالغازی (1014 هجری) همگی به سلسله النسبی تعلق دارد که در آثار خویش تاریخ و جغرافی را به هم درآمیخته‌اند.

پس از رنسانس نیز در آثار کسانی مثل مارکوپولو (قرن 13)، کریستف کلمب (قرن 15) و واسکودوگاما (قرن 15) با امتزاج مناسباتِ تاریخی و جغرافیایی مواجه می‌شویم و می‌بینیم که جغرافیای تاریخی ـ شرح تغییرات عوامل جغرافیایی در طول زمان، بررسی تأثیر تاریخ در طبیعت و نفوذ محیط جغرافیایی در پدیده‌های تاریخی ـ تا امروز تداوم یافته است.

از جملة این تأثیر و تأثرات، مثلاً حدود و ثغور کشورها یا به بیان امروزی مرز میان دو کشور است. مرز، عموماً حاصلِ ستیزه‌هایی تاریخی است که به تفاهم منجر می‌گردد. به موازات تحولاتی که در زمینة نقشه‌کشی پدید آمد، افق دید مورخان و جغرافی‌دانان نیز تغییر کرد. در این خصوص، جغرافیای ناحیه‌ای فصل مشترک و نقطة ارتباط  جغرافیا و تاریخ و مظهر نزدیک‌ترین نوع ارتباط و لازم و ملزوم بودنِ این دو علم به‌شمار می‌آید.[3] یک نقشه، زمینه را برای ایجاد درک رویداد‌های تاریخی آماده می‌کند.

بدون وجود نقشه، تحلیل مناسبات اقتصادی، دینی، زبانی، جنگ ها و صلح‌ها تقریباً ناممکن است. حتی در درون یک حوزة تاریخی نیز وجودِ نقشه‌های جغرافیایی به بازشناسی مسایل شهری، شبکه‌های ارتباطی و غیره یاری می‌رسانند. تفاوتِ موجود در نقشه‌های مثلاً اروپایی با نقشه‌های جهان اسلام یا اطلس‌های تاریخيِ موجود در حوزه‌های متفاوت فرهنگی نیز مؤید تأثیر و نفوذ اندیشة کسانی است که با پیش‌فرض‌ها یا مطالعاتِ ناقص تاریخ به ترسیم آن‌ها پرداخته‌اند.

در روزگار جدید، با پیشرفت برق‌آسای تکنولوژی‌های ارتباطی و با تولید ابزارهای بسیار دقیقِ اندازه‌گیری،‌ عکسبرداری هوایی، لابراتورهای فوق مدرن، سفرهای فضایی، ماهواره‌ها، نرم‌افزارهای پیچیده و سهل‌الوصول که به واسطة آن‌ها، تنها از طریق یک کامپیوتر خانگی می‌توان به نقشة اقیانوس‌ها، سیارات و خیابان‌های شهری در قاره‌ای دیگر دست یافت. این امر نشانه‌ای از وسعت تحولات و کیفیت‌های بی‌مانند اطلاعات جغرافیایی است. در پرتو این امکانات، حال تاریخ به کجا می‌رود؟

آیا این ابزار می‌توانند در جهت تصحیح اشتباهات تاریخی به‌کار گرفته شوند؟ آیا اکنون در سرآغاز قرن بیست و یکم، باید رجوعی دیگر به این سخن کانت داشته باشیم که جغرافیا شرح و توضیح پدیده‌ها در مکان است و اولین گام در شناخت جهان، و در واقع مقدمة اساسی شناخت و ادراک ما از جهان هستی است؟ به‌نظر کانت جغرافیا پایة ساختاری تاریخ را تشکیل می‌دهد چرا که وقایع همیشه در مکانِ مشخصی وقوع می‌یابند.

پاسخ این سؤال و پرسش‌های پرشمار دیگر در ارتباط با پیوند جغرافیا و به‌ویژه ابزارهای جدید جغرافیایی با تاریخ را می‌توان در کتابی یافت که اخیراً (ژانویة سال2008) از سوی انتشاراتی ESRI به چاپ رسیده است.

«جایگاه تاریخ: چگونه نقشه‌ها، داده‌های فضایی و سیستم اطلاعات جغرافیایی دانش‌پژوهی تاریخی را تغییر می‌دهند» عنوان کتابی است که با ویراستاری خانمِ آنه كِلی نوولز[4] و با همکاری اِمی هیلیر[5]، تغییر تاریخ به دست جغرافیا را به بحث می‌گذارد. كِلی نوولِز (متولد 1957) جغرافی‌دان امریکایی و متخصص سیستم اطلاعات جغرافیایی معروف به GIS[6] است. GIS، سیستم اطلاعات کامپیوتری است که برای تحلیلِ ویژگی‌های جغرافیایی و رویداد‌های روی سطح زمین مورد استفاده قرار می‌گیرد و در حقیقت، هم داده است، هم کار با داده.

نوولز دانش‌آموختة دانشگاه ویسکانسین و استادِ دانشگاه‌های ویلز و میدلبوری، دپژوهشگر در مؤسسة مطالعات زمین و سردبیر مشاورِ مجلة «جغرافیای تاریخی» است. جغرافیای فرهنگی،‌ فضا و جامعه، اقتصاد جهانی، جغرافیای تاریخيِ امریکای شمالی،‌ درآمدی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی، GIS و کارتوگرافی از حوزه‌های پژوهش و تدریس او هستند. مقالات او پرشمارند و در نشریاتی مثل مجلة تاریخ اقتصادی (جغرافی، زمان و تکنولوژی)، مجلة جغرافیای تاریخی (داده‌های فضایی و صنعت آهن آمریکا از 1800 تا 1868)، سالنامة انجمن جغرافی‌دانان امریکایی (مسیرهای مهاجرت از طریق انتقال روستایی ـ صنعتی) به چاپ رسیده‌اند. تألیف برخی از فصولِ کتاب‌هایی مثل هویت‌های دَرهم، با عنوانِ مهاجرت، ناسیونالیسم و بازسازی هویت وِلش (انتشارات رومن و لیتلفیلد)، یا فصلی از کتابِ زمین و زندگيِ ویسکانسین، با نامِ هویت دینی به مثابه هویت قومی (انتشارات دانشگاه ویسکانسین) از جملة آثار پرشمار او محسوب می‌شوند. اما عددِ آثار مستقل او، به جز «تلاش برای مدرنیزه کردن یک صنعت امریکایی» که از سوی انتشارات دانشگاه شیکاگو در دست چاپ است، بالغ بر ده کتاب است که به اجمال به برخی از آن‌ها اشاره می شود.

ـ گرایش در حال ظهور در سیستم اطلاعات جغرافیای تاریخی (2005)

ـ کالوینیست‌های به ثبت رسیده (1997)

ـ تکنولوژی و فرهنگ (2001)

ـ زمانِ گذشته، مکانِ گذشته، سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تاریخ (2002)

ـ GIS تاریخی: چرخش داده‌های فضایی در تاریخ علوم اجتماعی

آغازین فصل کتاب به تاریخ ظهور سیستم اطلاعاتی جغرافیایی (GIS) می‌پردازد. به گفتة خانم نووِلز، ورود GIS به تاریخ و پیوند آن با تاریخ، عمری به اندازة یک دهه دارد. سیستم اطلاعات جغرافیایی، کامپیوتر محور، در قالب یک متدولوژی جدید برای مطالعة گذشته مورد استفاده قرار گرفت. به‌کارگیری سیستم‌های نرم‌افزاری و روش‌های هم شکل آموزش و تحقیق تاریخی در زمینة فضا ـ زمین حوزة عملِ GIS را شامل می‌شود. همچنین مفاهیم کلیدی مثل طیف بی‌سابقه‌ای از ابزارهای فنی برای ترسیم اطلاعات تاریخی در بستری جغرافیایی، به‌ویژه در حوزة تاریخی علوم اجتماعی از دیگر زمینه‌های نفوذ جغرافیا در تاریخ است.

نویسنده معتقد است، کتاب در حقیقت پلی مستحکم و پیوندی ارزشمند است میان کارتوگرافی (نقشه‌نگاری)، برآورد جغرافیایی و تاریخ. مطالعات موردی و تحلیل‌های منطقه‌ای در مجموعة جالبی از مثال‌ها به دست داده شده تا چگونگی تفاسیر GIS و کیفیت تأثیراتِ کاربردی تاریخ نشان داده شود. در همین زمینه، نقشه‌های ناقص، بَد و غلط، ثبت کارتوگرافی، جغرافی مدرن، الحاقات منطقه‌ای، اَعلامِ جغرافیایی محلی، دامنة دید تحلیل‌ها، تاریخِ فضایی، و بایگانی‌های مرزی از جمله مباحثی است که نوولِز در فصل اول بدان‌ها پرداخته است.

در واقع کتاب، با گونه‌ای اخطار و آگهی آغاز می‌شود: «پژوهشگران مدعی آنند که تاریخ را به شیوه‌ای جدید نگاشته‌اند، تو گویی جهان هم اکنون خلق شده و تاریخ از شب قبل آغاز شده است.» اما چنین نیست. ریچارد وایت در مقدمه می‌گوید تمامی کارتوگرافی‌های انقلابی جغرافیایی که امروزه ترسیم می‌شوند، نشان‌دهندة این واقعیت‌اند که گذشته کم و بیش تداوم داشته است.

«جایگاه تاریخ» سفری 313 صفحه‌ای است به تاریخ از خلال جغرافیا که در پایان، خواننده با ذهنی گشوده در خصوص علم اطلاعات جغرافیایی و ارتباط آن با چشم‌اندازهای تاریخی می‌اندیشد. هر کدام از فصول ده‌گانه کتاب با نظرگاهی متفاوتی درخصوص معنای تاریخ آغاز می‌شود؛ تاریخ آن‌گونه که از طریق علوم جغرافیایی تحلیل می‌شود، در نقشه‌ها ترسیم می‌گردد، و مورد کندوکاو قرار می‌گیرد. اما وجه تمایز این کتاب با آثار مشابه در این است که جغرافیا را نقطة آغاز قرار می‌دهد. جغرافیا در این‌جا نقطة عطف است و خواننده درمی‌یابد که داده‌های تاریخی، پیش و پس از انتشار نقشه‌ها و سیستم‌های اطلاعاتی تا چه اندازه متفاوت بوده‌اند.

در این جا ابزارهایی مثل GIS و علم جغرافی آشکارکنندة حقایق تاریخی‌اند و ما از همان ابتدا شاهد ارتباط تاریخ با جغرافیا هستیم. اما برای به‌کارگیری GIS به‌عنوان یک ابزارِ دانش‌پژوهی تاریخی، تشخیص این نکته مهم است که مورخان، سنتاً رویکردهای روایی را در اختیار همگان قرار داده و بدان حرمت می‌گذارند. از سوی دیگر، جغرافی‌دانان روابطِ مکان‌مند، محلِ رخداد امور در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با همة حقایق مهم را مورد مداقه قرار می‌دهند.

این دو رویکرد به کلی بایکدیگر متفاوتند. اما هنگامی که یک تاریخ‌دان بتواند داستان‌ها، سکه‌های قدیمی، دفاتر خاطرات، مأموریت‌های دیپلماتیک، الگوهای هنری و دیگر قطعات پازل اطلاعات تاریخی را بررسی نماید (که معمولاً هم این کار را می‌کند)، مرتبط ساختن این مشاهدات با GIS، نقشه‌ها، نمودارها، کارتوگرافی‌ها و سایر اطلاعات جغرافیایی، امکان و شرایط کشف دیگر مشاهدات را فراهم می‌آورد. مشاهداتی که به گونه‌ای کاملاً متفاوت عرضه شده و به تفسیر درمی‌آیند.

هنگامی که کیت لیلی[7] و همکارانش در دانشگاه کویین در بلغاست، با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای، ساختار شهرهای تاریخی ولز را مورد بررسی قرار می‌دادند تا ببینند آیا این شهرها براساس توپوگرافی (موقعیت طبیعی زمین) ـ به‌عنوان یک عامل تعیین‌کننده ـ بنا شده‌اند یا خیر، رابطة بین تاریخ و جغرافیا آشکارتر شد. با تحقیقات پیتر.کی.بل[8] که بر روی کشف شهرها و روستاهای چینی کار کرد، تعیین مرزها و محدوده‌های چین قدیم و حوزه‌های فرهنگی آن امکان‌پذیر گشت (فصل دوم کتاب). بریان دوناهو[9] در فصل ششم درخصوص نقشه‌های کشاورزی و ارتباط آن با تاریخ محیط زیست سخن می‌گوید و جِف کانفر[10] اندازه‌گیری و درجه‌بندی بیابان‌ها را با تاریخ اقوام کویرنشین و صحرانوردان پیوند می‌زند (فصل چهارم).

در جای دیگری  از کتاب با ارایة نقشه‌های هوایی، سرزمین‌های زیرکشت از سال 1700 تا 1992 که وسط ناسا منتشر شده است ـ تاریخ کتاب و کتابت و ارتباط آن با شعر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین نویسندگان در مواردِ گوناگون، چالش‌ها و برخورد‌های میان جغرافی و تاریخ را نمونه‌وار یا به تفصیل ذکر کرده‌اند، اما آن‌چه که از این برخوردها حاصل می‌آید، جرقه‌هایی است که به روشنگری بیشتر می‌انجامد و نه به جدایی این دو شاخة علم از یکدیگر.

فصل سوم کتاب، آموزش با سیستم اطلاعات جغرافیایی نام دارد که توسط روبرت چرچیل[11] و اِمی هیلیر تألیف شده است. این فصل با ترسیم خطوط کلی اهمیت و ارزش GIS برای آموزش علوم مقدماتی آغاز می‌شود. نویسندگان، چگونگيِ الحاق سیستم اطلاعات جغرافیایی به آموزش را توضیح داده و برای این کار چهار سودمندی درنظر می‌گیرند.

ـ سیستم اطلاعات جغرافیایی می‌تواند استراتژی‌های ارزشمند تحلیلی و حلِ مشکل را آموزش دهد.

ـ بر تصور و تجسم به عنوان یک رویکرد تأکید می‌کند.

ـ مباحث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهم و بهنگام را به خدمت می‌گیرد.

ـ از میان رشته‌های گوناگون علوم انسانی میان‌بُر می‌زند.

پس از آن، تمامی فصل سوم به تبیین دقیق‌تر این سودمندی‌های چهارگانه اختصاص می‌یابد. شیوه‌های آموزش و توسعة مهارت دانش‌آموزان جهت جمع‌آوری، ارزیابی و فهم طیف گسترده‌ای از اطلاعات و ابزارهای لازم برای این کار از قسمت‌های جالب این فصل‌اند.

تحت این عنوان خوانندگان، مطالبی درخصوص اصطلاح سیاسی «دخل و تصرف مغرضانه» یا «تقسیم‌بندی غیرمنصفانه»[12] درمی‌یابند. این اصطلاح دارای ریشه‌ای جغرافیایی است و براساس مصطلحات علم جغرافیا به دست داده شده است. برقراری ارتباط میان منابع غنی تاریخی با نقشه‌ها، نمودارها، و نرم‌افزارهای مدرن جغرافیایی از دیگر مباحث این فصل است.

یکی از جالب‌ترین فصولِ کتاب، «جایگاه تاریخ» فصل چهارم آن است که توسط جف کانفر به تألیف درآمد. کانفر به جایگاه بیابان در تاریخ و ارتباط آن با تمدن‌های متکی به کشاورزی می‌پردازد. با ترسیم نقشه‌های دقیق، مربوط به تواریخ پیش از سال 1930، کانفر الگوهای مهاجرت به غرب و برپایی یک جامعة کشاورزی و روستایی در ایالات متحده را به‌دست می‌دهد و در این میان دوره‌های بادخیز و خاک‌خیز تاریخ طبیعی را نیز از نظر دور نمی‌دارد.

در فصل پنج، یان اِن. گرگوری[13] اهمیت علم آمار برای برنامه‌ریزی تاریخی را وامی‌کاود. نقطه‌نظر او در این فصل، که «یک نقشه فقط یک نمودارِ بد است» نام دارد، این است که آمار ابزاری است برای فهم روابط و رویداد‌های مکان‌مند و نیز وسیله‌ای برای تبیین این روابط و رویداد‌ها. در این‌جا گرگوری ابتدا مفهوم آمار مکان‌مند را توضیح می‌دهد و سپس طریقة استفاده کارآمد و سودمند از علم آمار را به‌دست می‌دهد. در عین‌حال معتقد است که تحلیل‌های جغرافیایی و به‌ویژه سیستم اطلاعات جغرافیایی کامپیوتر ـ محور اگر به تنهایی مورد نظر قرار گیرند، ناقص و محدود خواهند بود چرا که انسان‌ها و مکان‌ها دارای روابط بسیار درهم تنیده‌ای هستند.

ترسیم نقشه‌های کشاورزی در فصل ششم، و توسط بریان دوناهو مورد بررسی قرار می‌گیرد. مفهوم زمینداری، ازدواج‌های مرتبط با فلاحت، مالکیت، مدیریت کشاورزی و تأثیر خاک بر شکل‌گیری تاریخ ملت‌ها از جمله مباحث کلیدی این فصل‌اند. تغییر و تکاملِ مفهوم پیشکاری ومباشرت[14] در اثر گسترش و یا کاهش محدوده‌های جغرافیایی فلاحت و مبحث ازدواج و رابطة آن با جغرافیا از بخش‌های جذاب و خواندنی فصل پنجم به‌شمار می‌روند.

مایکل اف. گودچاید[15] در فصل هفت، به «ترکیب زمان و مکان» پرداخته است. از نقطه‌نظر او تکنولوژی‌های دیجیتال، مفهوم نقشه‌کشی را زیر و رو کرده‌اند و اگر چه معنای GIS گسترش یافته، در عین حال و همراه با آن، نمادشناسی داده‌های دیجیتال نیز به‌دست داده شده است. او به مورخان هشدار می‌دهد که استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی نباید آن‌ها را در دام این اندیشه گرفتار سازد که به قطعاتِ ایستا و بی‌تحرکی از اطلاعات دست یافته‌اند. بلکه به جای آن باید منابع جغرافیایی را همچون امکانی برای تحلیل داده‌های تاریخی درنظر بگیرند.

در فصل هشت، ریچارد جی. ای. تالبرت[16] و تام‌ الیوت[17] یکی از نقشه‌های معروف جهان به نام پیوتینگر[18] را مورد مطالعه قرار می‌دهند که بازماندة سال 1500 است. این نقشه ـ اگر چه برخی آن را یک نقشه در معنای واقعی کلمه، و یک موضوع جالب برای بحث و گفت و گو در کلاس‌ها قلمداد نمی‌کنند ـ از یازده پوست نوشته تشکیل شده است. جالب است که پژوهش نویسندگان این بخش به آن چه که این نقشه بازمی‌نمایاند و به چگونگی درکِ ارزش و تکنیک‌های تاریخی آن مربوط می‌شود.

دیجیتال کردنِ پوست نوشته‌ها و خلق لایه‌های مضمونی توسط تالبرت و الیوت، رویکرد‌های منتهی به فهم نقشه را در دسترس قرار می‌دهد. این شیوة بازسازيِ دوبارة اطلاعاتِ جغرافیایی، برای دستیابی به، و یا تکمیل روایاتِ تاریخی، اگرچه چندان مورد توجه دانشمندان نبوده، اما بسیار سودمند و جالب است.

فصل نهم را دیوید جی. بودِ نهامِر[19] نوشته و «تاریخ و سیستم اطلاعات جغرافیایی: استلزامات یک رشته» نام دارد. در این‌جا بودنهامر به ما می‌گوید که تاریخ‌دانان علاقه‌ای به پذیرفتنِ منابع جغرافیایی ندارند و به‌ویژه از GIS استقبال نمی­کنند. بنابراین او یک راه میانه پیش می‌نهد؛ رویکردی که هم سنت‌های تاریخ‌نگاری را دربرمی‌گیرد و هم احتمالاً ارزش پی‌گیری را دارد.

منظور او مطالعة تاریخ به عنوان یک رشته است و تأکید بر تفاوتِ تاریخ با علوم اجتماعی. چرا که علوم اجتماعی می‌کوشند رویداد‌ها را عمومیت بخشند اما مورخ به دنبال فهم علل وقایع، تأثیر و تأثر آن‌ها و پیامد‌های آن‌هاست. خوانش این فصل برای تمامی دانشجویان رشته‌های تاریخ، جغرافی و علوم اجتماعی ضروری به‌نظر می‌رسد چرا که در آن مختصری از تاریخ جغرافیا نیز به بحث گذاشته شده؛ از جغرافیای قرن 19 که با الکساندر فن همیلت آلمانی آغاز می‌شود و از چهره‌های بزرگ تاریخ جغرافیای کلاسیک است تا کارل ریشر ـ پدر جغرافیای انسانی، اسکارپشل که به همراه فردیک پوشینگ به ارایة الگوی توصیفی بر مبنای آمار و حدود و ثغور سیاسی پرداختند، آلفرد هتنر که معتقد بود هدف و رسالت اصلی جغرافیا شناخت و مطالعة صفات مشخص نواحی و مکان‌ها و روابط متقابل میان نواحی کوچک و بزرگ در مقیاس‌های مختلف است، و کانت که جغرافیای طبیعی را شرح کلی طبیعت و نه تنها بنیان تاریخ، بلکه اساس سایر موضوعات جغرافیایی می‌داند که عبارتند از :

ـ جغرافیای ریاضی (که شکل و اندازه و حرکت سیارة زمین و موقعیتش را در منظومة شمسی بررسی می‌کند.)

ـ جغرافیای اخلاقی (که از آداب و رسوم و عقاید متفاوت انسانی بحث می‌کند.)

ـ جغرافیای سیاسی (که به مطالعة روابط میان واحد‌های سیاسی و سابقه و زمینة طبیعی آن‌ها می‌پردازد.)

ـ جغرافیای تجارت (که دلایل فراوانی برخی کالاها و موارد را در برخی کشورها و کمبود آن‌ها را در جاهای دیگر بررسی می‌کند.)

ـ جغرافیای مابعدالطبیعه (که تغییرات اصول مابعد‌الطبیعی یا دینی را در محیط‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌دهد)

فصل پایانی کتاب که سی و دو صفحه از آن را به خود اختصاص داده، حاصل کارِ سرویراستار آند کلی نوولز و هشت نویسندة دیگر است. بررسی میدانِ نبردِ گتیسبورگ[20] دستاویزی است برای پژوهش درخصوص رابطة علم جغرافیا با تاریخ جنگ‌های نظامی. با استفاده از تکنیک‌ها و تکنولوژی‌های جغرافیایی، علل برحق و یا بر خطای وقوع جنگل‌ها برشمرده شده و حوادث سیاسی امپراطوری‌های مستعمراتی به تحریر درآمده است. پس‌روی‌ها و پیش‌روی‌های مرزها، از طریق عکس‌های هوایی مورد واکاوی قرار گرفته و تفاهمات بین‌المللی، پیمان‌نامه‌های صلح و عقب‌نشینی‌ها در بستر اطلاعات جغرافیایی بازبینی شده است.»

«دستور جلسه‌ای برای سیستم اطلاعات جغرافیایی تاریخی»، عنوان فصل نتیجه‌گیری است که در هشت صفحه و توسط سه تن آنه کلی نووِلز، امیلی هیلیر و روبرت بالستاد به تحریر درآمده است. کتاب‌شناسی که از صفحة 277 تا 293 را دربرمی‌گیرد، دربارة نویسندگان که چهار صفحه است (297-293) و نمایه که 16 صفحه پایان کتاب را شامل می‌شود، از دیگر بخش‌های کتابِ مهم و جذابِ «جایگاه تاریخ ...»‌اند. دستیاری خانم نووِلز را اِمی هیلیر برعهده داشته که مقالة معروفِ «چرا کار اجتماعی مستلزم کشیدن نقشه است» (مجلة تعلیم و تربیت اجتماعی، 2007) تازه‌ترین اثر او در حوزة جغرافیا و نسبت آن با علوم اجتماعی است.

دانشجویان رشتة سیستم‌های اطلاعاتی جغرافیایی، علوم جغرافی، تاریخ و آموزش تاریخ، مورخان و جغرافی‌دانان در حوزة خوانندگان این کتاب قرار دارند. این کتاب درای 313 صفحه است و با جلد شمیز، از ژانویة 2008 در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.  



[1]ـ احمد، نفیس؛ خدمات مسلمین به جغرافیا، ترجمة لاهوتی، ص 11 .

[2]ـ دایره‌المعارف تشیع، نشر شهید سعید محبی، تهران، 1375، جلد پنجم، ص 404.

[3]ـ ودیعی، کاظم؛ رابطة تاریخ با جغرافیا، مجله «بررسی‌های تاریخی»، سال چهارم، شمارة 1، فروردین و اردیبهشت 1348.

[4] - Anne Kelly Knowles

[5] - Amy Hillier

[6] - Geographic information system

[7] - Keith Lilley

[8] - Peter K.Bol

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»