تحقیق در تاریخ
روحاله رنجبر / دانشجوی دکتری تاریخ ایران دورهی اسلامی دانشگاه اصفهان
مقدمه
تاریخ و تاریخنگاری به عنوان یک علم در محیط آکادمیک ایران عمر چندانی ندارد. اما در همین اوان پذیرش این شاخه علوم انسانی به عنوان علم، دانشجویان و محققین با کمبود عنوان برای تحقیقات خود روبرو شدهاند. بسیاری از دانشجویان علاقمند برای یافتن موضوع مناسب برای تحقیق تلاش میکنند، اما در نهایت دست خالی از این میدان جستجو بیرون میآیند. عدم توفیق دانشجویان در یافتن عنوان برای تحقیق دلایل متعددی دارد که بحث در این مورد در این مقال نمیگنجد و تنها به یک دلیل که با موضوع معرفی کتاب حاضر ارتباط دارد؛ اشاره میکنم. عدم آگاهی دانشجویان از روشهای تحقیق میتواند یکی از دلایل ناتوانی دانشجویان در امر تحقیق باشد. مدت کوتاهی از اقبال نویسندگان و محققین به معرفی روش تحقیق در تاریخ در ایران میگذرد و تقریباً تمام کتابهایی که در این باب به چاپ رسیدهاند، پس از انقلاب اسلامی منتشر شدهاند. کتابهایی که در چند ساله اخیر در موضوع روش تحقیق در تاریخ به رشته تحریر درآمدهاند یا آنچنان مختصر و شعارگونه است که هیچ کمکی به خواننده نمیکند یا آنچنان مطوّل و حجیم هستند که از حوصله خوانندهای که میخواهد یک تحقیق چند صفحهای بنویسد خارج است که سرانجام نیز به فرآیند مطلوب که یک تحقیق باشد؛ منجر نمیشود. بینابین این افراط و تفریط در آموزش این فن، کتابهای دیگری نگارش یافته است که معمولاً به موضوع عنوانیابی چندان اهمیتی ندادهاند. عدم اهتمام به آموزش این مقوله باعث شده است که دانشجویان تحقیقات تکراری به اساتید خود ارائه دهند و مصیبت عظیم آنکه برخی از دانشجویان سطح کارشناسی ارشد بدون توجه به حقوق نویسندگان و مالکیت معنوی به سرقتهای ادبی دست یازند و حاصل کار دیگران را بنام خود و در قالب پایاننامه ارائه دهند.
هدف تمامی جستوجوها و تلاشها در علوم رسیدن به حقیقت است. تاریخ نیز از این امر مستثنی نیست و در حال پیشرفت است. بنابراین ابزار و روشهای تحقیق علوم نیز برای کشف حقایق و یا بازآفرینی در حال تغییر و تحول و تکامل هستند. ارائه و طرح روشهای تحقیق میتواند تا حدودی گره تاریخنگاری را که گریبانگیر دانشجویان است، بازگشاید و دیدگاههای جدیدی فراروی آنان بازنماید.
معرفی کتاب
کتاب راهنمای نگارش در تاریخ (دستنامهی تحقیق برای دانشجویان) با حجم بسیار کم، کتابی است ساده و روان که به همت دکتر مرتضی نورائی 1387 به چاپ رسیده است. همانطور که نویسنده در پیشگفتار کتاب ذکر کرده است؛ اساس این کتاب ترجمه کتاب A Short Guide to Writing About History است که در سال 2002 میلادی در نیویورک در 227 صفحه منتشر شده است. نویسندگان کتاب ریچارد ماریوس و ملوین. ای. پیج هستند. این کتاب در آمریکا مورد استقبال دانشپژوهان قرار گرفته است؛ به طوری که در آخرین جستوجوی که در شبکه اینترنت انجام دادم؛ به هفتمین چاپ رسیده است.
دکتر نورائی در دانشگاه اصفهان در زمینه روشهای تحقیق و پژوهش تدریس میکند و در این زمینه نوشتههای متعددی دارد. وی در پیشگفتار کتاب بیان میکند که این کتاب ترجمه صرف نیست. زیرا به دو دلیل مجبور شده است نیمی از کتاب را دگرگون سازد تا برای خواننده ایرانی مناسب باشد. یکی مثالهای کتاب بود که از جغرافیای سیاسی دایرۀ زندگی مؤلفین انتخاب شده و دیگر توصیههای ویراستاری. به عبارت دیگر حذف مثالها و دستورالعملهای نگارش و جایگزینی آنها از موارد جغرافیای تاریخی ایران جهت کارآیی کتاب لازم بود. (ص 10) این کتاب با فونت کوچک به چاپ رسیده است تا حجم آن کمتر شود و دانشجویان به راحتی قادر به تهیه آن شوند.
نویسنده در انتخاب عنوان کتاب تقریباً از عنوان انگلیسی کتاب تبعیت کرده است؛ که با محتوای کتاب که در واقع فن تاریخنگاری را آموزش میدهد؛ همخوانی دارد. ایشان در عنوان کتاب از واژۀ دستنامه استفاده کرده است. دستنامه در زبان فارسی مترادف Handbook در زبان انگلیسی است. از آنجاکه علوم به سرعت در حال پیشرفت هستند و حجم اطلاعات به طور غیر قابل تصوری در حال فزونی است؛ در غرب مجموعههایی از این دست همه ساله یا هرچند سال یکبار در زمینههای علمی و تخصصی رواج مییابند تا بر مشکل فراوانی حجم اطلاعات فایق آید. دستنامه همچون «کشکول» بزرگان ادبی و علمی ما حاوی خلاصهای از مطالب مهم و سر فصلهای هر رشته علمی است و شناختی همهجانبه و چکیدهای از آگاهیهای سودمند و مورد نیاز همگانی در هر رشته را عرضه میدارد.
کتاب مشتمل بر پیشگفتار و مقدمه و هفت فصل است. در پیشگفتار این سؤال مطرح میشود که آیا ما به دلخواه خود انتخاب موضوع میکنیم و به تحقیق میپردازیم یا اینکه رفتن به زوایای معین از گذشته (موضوعیابی و انتخاب موضوع) درواقع القای موضعی است که ناخودآگاه تحمیل میشود؟ در پاسخ به این سؤال نویسنده معتقد است که یک مورخ نبایستی از جامعه و بحثها و گفتمانهای رایج درون جامعه دور باشد و بایستی سؤالات و دغدغههای آنها که کم و بیش ریشه در تاریخ دارد را به عنوان موضوع مورد تفکر خود قرار دهد. به عبارت دیگر یک مورخ به مانند یک محقق فعال باید نیاز و ضرورتهای فکری جامعه خود را شناسایی کند و پاسخی درخور از گذشته ارائه دهد تا شاید گرهی از این گفتمانها باز کند.
نویسنده در بخشی دیگر از پیشگفتار اذعان میدارد که کتابهایی از این دست و کلاسهایی به منظور اسلوبشناسی تاریخنگاری، برای پاسخ به چالشهای فراروی جامعه برای آینده است. زیرا تمام دانش تاریخ حول حدس و گمان دور میزند که ابزار و وسایل تحقیق ـ روش تحقیق ـ کوششی در تبدیل آن به یقین و باور عمومی را دارند. (ص 9)
نویسنده در مقدمه دو گروه دانشجو را تصور کرده است. گروهی از دانشجویان یا کسانی که مایل به امر تحقیق هستند و در مورد موضوعی اطلاعات و آگاهی دارند ولی به دلیل انبوهی واقعیات و آشفتگی ذهنی توانایی تنظیم و تدوین آن را ندارند و گروهی دیگر که مایل یا مجبور به ارائه تحقیق هستند اما نه توانایی یافتن موضوع دارند و نه توانایی تحریر و نگارش.
در اولین گام محقق بایستی در مورد یک موضوع ابهامزدایی کند. در این مورد مقالات یا کتابها خود میتوانند یاریگر باشند. زیرا موضوع هر مقاله یا کتاب میتواند خود پرسش بزرگی باشد که به اجزای کوچکتر تقسیم میشود. که ذهن نویسنده، پیوسته باید با طرح پرسشهایی در راستای سؤال اصلی ابهامزدایی کند. حل معماها و ابهامات تاریخی کاری علمی و هنری است. زیرا یافتن حقیقت امر سادهای نیست؛ بلکه پیچیده است. از آنجاکه معمولاً حجم زیادی از مدارک و اسناد که جنبه علمی کار را فراهم میکند، مفقود هستند؛ مورخین هیچگاه نمیتوانند یک واقعه را دقیقاً همان طور که رخ داده بازسازی کنند. پس ناچار میشوند که با توجه به اسناد و مدارک موجود، آنها را کنار هم قرار دهند که بتوانند تصویری از کل ماجرا ترسیم کنند. با همۀ تلاش آنها، تکههای خالی و حفرههایی غیر قابل اغماض در این تصاویر بازسازی شده وجود دارد که قطعات مناسبی برای پر کردن آنها یافت نمیشود. از این رو مورخین برای پر کردن این حفرهها از قطعات مجازی استفاده میکنند. آنها با استنتاج، تمثیل و استقراهایی منطقی قطعاتی میسازند و در جاهای خالی میگذارند به طوری که با قطعات اصلی همخوانی داشته و ناقض آنها نباشند. با توجه به این اقدام تاریخ حالتی سیال پیدا میکند که همواره در حال تغییر است. به همین جهت یک مورخ نه تنها با اسناد و مدارک تاریخی بلکه با دیگر مورخین نیز در حال چالش، مناظره و مقابله است. حاصل تفکر مورخ را از نوشتههای وی میتوان شناخت. به عبارت دیگر تاریخ و نگارش دو بال یک پرنده هستند که قابل جداسازی نیستند. (ص 18) بنابراین مورخین باید در نوشتن دقت بسیار داشته باشند و نگارش خوب نیز همزاد رنج و مرارت و محدودیتهای انسانی است.
نویسنده پس از طرح این موضوعات هدف از نگارش کتاب را اینگونه بیان میکند: «این کتاب سعی دارد خوانندگان را در نوشتن مقالههای تحقیقی در دانشگاه راهنمایی کند و مراحل اصلی تاریخنگاری حرفهای را برای خوانندگان توضیح دهد. در این کتاب علاوه بر آشنایی با روشهای مطالعه و تحقیق در تاریخ با چگونگی موضوعیابی و برخی مباحث مهم تاریخی نیز آشنا میشوید. بنابراین نه تنها در حل مشکلات و مسائل تحقیق تاریخی به شما کمک میکند؛ بلکه در پارهای موارد نیز میتواند راهگشایی برای مقالهنویسی در دیگر دروس دانشگاهی باشد. پس از مطالعه این کتاب و با به کارگیری روشهای ارائه شده خواننده باید هم یک راوی ماهر و هم یک کارآگاه کارکشته شود تا بتواند با حل معماهای تاریخی و پاسخ به پرسشها، حکایتی کم و بیش واقعی در مورد گذشته بیان کند.» (ص 26)
در فصل اول کتاب نویسنده اذعان میدارد که معمولاً خوانندگان مطالب تاریخی به دلیل مطالعات قبلی در هنگام خواندن یک مقاله جدید انتظاراتی دارند که نبایستی آنها را ناامید کرد. درواقع بایستی مقالهای خوب را تدوین نمود. ایشان در این فصل اصول دهگانهای را طرح میکند که با رعایت آن میتوان کم و بیش انتظارات خوانندگان احتمالی را پاسخ داد.
داشتن عنوان دقیق، واضح و روشن بودن بحث، داشتن فکر و ایده، داشتن طرح و سازمان برای مقاله، استناد به مدارک متقن، ذکر منابع، پرهیز از احساسات، پیوند بین مطالب، رعایت اصول نگارش و توجه به مخاطبان خاص احتمالی از جمله اصول دهگانهای است که نویسنده در رعایت آنها توصیه و تأکید کرده است. نویسنده سعی نموده هر کدام از این اصول با ذکر مثالی مناسب (معمولاً از تاریخ ایران) برای خواننده روشن نماید و اهمیت این اصول برای وی ملموس گردد.
اینکه چه عنوانی برای مقاله خود انتخاب کنیم؟ چگونه مطلب تحقیقی خود را برای خوانندگان ارائه دهیم؟ چگونه در ارائه یک مقاله اعتماد به نفس داشته باشیم؟ چطور یک خواننده را وادار کنیم تا آخر مقاله بخواند و مقاله ما برای او جذاب باشد؟ چرا باید از اسناد استفاده کنیم؟ چه زمانی منابع خود را معرفی کنیم؟ چگونه منابع را معرفی کنیم؟ و... از جمله صدها سؤالی هستند که متأسفانه امکان پاسخ دادن به این سؤالات مقدور نیست مگر پس از تجربۀ دراز که یک محقق به دست میآورد. در فصل اول و با توجه به اصول ده گانه نویسنده سعی کرده است که حاصل تجربیات خود را به دانشجویان منتقل کند. به طور مثال نویسنده در رعایت تناسب مطالب مینویسد: «گاهی اوقات برخی از نویسندگان آنچنان خواننده را در مقدمه غرق میکنند که وی علاقه و اشتیاق خود را برای پیگیری مطلب و رسیدن به اصل موضوع از دست میدهد. در برخی موارد نیز بعضی از نویسندگان در ابتدا کوهی از اطلاعات عمومی و حاشیهای را تنها به منظور خودنمایی و به رخ کشیدن دانش خود پیش روی خواننده میگذارند. زمانی نیز دیده میشود که نویسنده مقاله خود را با عباراتی مانند این شروع میکند:» هدف من اثبات درستی این نظر است...» یعنی نظر خود او. ولی معمولاً نویسنده خوب به سرعت مطلب مورد نظر خود را بدون هرگونه پیرایهای بیان میکند.» (ص 29)
یکی از نکات مثبت کتاب این است که در پایان هر فصل و گاهی مبحثها نویسنده توصیههایی در قالب پرسش مطرح کرده است که عنوان آنها «پرسشهای کنترل کننده» است. این پرسشها به گونهای طراحی شدهاند که گویی از یک تعمیرکار موتور جهت تذکر پرسیده میشود آیا پیچها را در جای خود قرار داده؟ پیچها را محکم کرده است؟ یک بار دیگر موتور را چک کن. توجه مداوم به این پرسشها در حین تحقیق و جستجو و نگارش باعث میشود که دانشجوی محقق چارچوب مشخصی را در هر مرحله تحقیق برای خود معین نماید و به موازات این محدودیتها، بیراهه نرود و مقاله خوبی تدوین کند. درواقع نویسنده با طراحی این گونه پرسشها به کتاب جنبه کاربردی بخشیده است که در هنگام فقدان استاد راهنما، خواننده بتواند یک تحقیق را به سرانجام برساند.
فصول بعدی کتاب در واقع بسط بیشتر این اصول ده گانه است که محقق و دانشجو را در نگارش یک مقاله خوب یاری میدهد. تفکر تاریخی عنوان فصل دوم کتاب است. از آنجاکه تاریخ یک شاخه علمی است در تحقیق نیز راه و روش خاصی در اندیشیدن میطلبد. بنابراین بایستی این روشها را آموخت و با تمرین و ممارست به تواناییهای لازم یک تاریخنگار دست یافت. نویسنده معتقد است که تفکرات تاریخی معمولاً مبتنی بر پاسخ به پنج پرسش بنیان نهاده میشود: کی؟ کی (چهکسی)؟ کجا؟ چی؟ چرا؟ که پاسخگویی به هر کدام از آنها علاوه بر اینکه تاریخنگار را از کمند «ایستایی نگارش» رهایی میبخشد؛ باعث تحریک فکر و پیدایش ایدههای متعددی نیز میشود که قبل از شروع نگارش به مغز وی خطور نکرده و احتمالاً در آینده عنوان مقالات دیگری خواهد شد. (ص 46) در ادامه این فصل نحوه پاسخگویی به هر کدام از این پرسشها بیان شده است. در ضمن توصیههایی ارائه شده است که توانایی دانشجو را در هنگام تحقیق بالا میبرد و موجب بسط فکری وی از لحاظ چگونگی تقویت حافظه، بالا بردن قوه تحلیل و استنباط، باریکبینی و... میشود. مثلاً به دانشجویان توصیه شده است در هنگام مواجهه با پرسشهای چرایی بایستی همواره بین عوامل مهم تمایز قائل شد. سادهاندیش نباشیم و در داوری محتاط باشیم و از سفسطهها و مغالطههای تاریخی اجتناب کنیم. (ص 54) در خاتمه این فصل به دانشجویان توصیه شده است که با مواد تحقیق (منابع) منفعلانه برخورد نشود بلکه آنها را نیز با دید نقادانه مورد ارزیابی قرار دهند و از فن نقد کتاب کمک بگیرند. (ص 57)
نگارش تاریخی و مهارت و ثبات در آن یکی از مهمترین ویژگیهای تاریخنگاری محسوب میشود. بنابراین نویسنده فصل سوم را به معرفی شیوههای نگارش تاریخی و ویژگیهای هر شیوه اختصاص داده است. سبکهای توصیفی، روایی ـ نقلی، تحلیلی و چرایی از جمله سبکهای تعریف شده در این فصل هستند. آنچه در هر سبک نگارش اهمیت دارد؛ پایبندی محقق به یک ایده و فرضیه است. همچنین آنچه باعث جلب توجه دیگر محققین میشود «طرح بحث» است که در واقع مبنایی است برای ایجاد چالشها و مجادلات علمی آینده. (ص 62) در تاریخنگاری الزامی نیست که یک محقق حتماً از یک سبک نگارش پیروی کند، بلکه در یک تحقیق حتی با صفحات محدود نیز می توان از سبکهای مختلف بهره برد. برای آشنایی بیشتر خواننده با انواع سبکهای تاریخنگاری، نویسنده برای هر سبک نگارش علاوه بر بیان ویژگیها مثالهایی نیز ارائه داده است. این نمونهها به علاوه پرسشهای کنترل کنندۀ انتهای هر مبحث دانشجویان را در نوشتن یک مقاله توانا میسازد. از آنجاکه سبک چرایی در محیطهای آموزش و پژوهش از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ (ص67) نویسنده حجم بیشتری از این فصل را به سبک چرایی اختصاص داده است و برای بیشتر آشنا کردن دانشجویان با این سبک اصولی را توصیه کرده که در نگارش مقالههای خود آنها را مد نظر داشته باشند. بیان صریح و مختصر مبانی نظری، ارائه مثالهای مناسب، انصاف در برخورد با مخالفان، پذیرش ضعف و کاستیها و دور نشدن از موضوع اصلی از اصول نگارش در سبک چرایی است. نویسنده در مورد اهمیت توجه به سبک نگارش مینویسد: تعمق در مورد انتخاب روش نگارش به ما کمک میکند به طور دقیقتری مقاله تاریخی خود را هدفمند کنیم. (ص78)
گردآوری اطلاعات عنوان فصل چهارم است. همانطور که میدانیم گردآوری اطلاعات یکی از مراحل تحقیق است و حتی از نظر برخی از محققین سادهترین مرحله آن. نویسنده در این فصل به این مسأله تأکید دارد که گرچه مرحله گردآوری اطلاعات اولین مرحله تحقیق پس از انتخاب موضوع است، اما همواره در کنار سایر مراحل مانند تجزیه و تحلیل اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و حتی در هنگام نگارش و ارائه مطلب قرار دارد. اگر محققی مجبور میشود به مراحل قبلی بازگردد و اطلاعات قبلی را تغییر و حذف و تکمیل نماید؛ امری طبیعی است و دانشجویان نباید از این بابت نگران باشند. نوشتن کار آسانی نیست و موفقیت در آن نیاز به حوصله و تمرین دارد و هرچه بیشتر بر روی تحقیق خود وقت بگذارد ضعفهای خود را درمییابد و آن را اصلاح میکند.
یکی از دغدغههای دانشجویان یافتن موضوع و عنوان مناسب جهت تحقیق است. در این فصل نویسنده فنونی را برای دانشجویان ارائه میدهد که آنها را در یافتن موضوع مناسب بدون یاری استاد کمک میکند. شایسته بود که با توجه به پروسه یک تحقیق در این مورد توضیحات بیشتری پرداخته میشد تا کتاب همچنان جایگاه خودآموزی خود را حفظ کند. در بخشی از این فصل نویسنده توصیه کرده است که لازم نیست دانشجو برای یافتن اطلاعات از همان ابتدا به سراغ کتابهای دست اول و حجیم برود بلکه از سادهترین و سریعترین روش برای رسیدن به مقصود استفاده شود و به تدریج ایده خود را در راستای موضوع با راهنمایی همین منابع در دسترس تکمیل نماید. (ص 89)
فصل پنجم توصیههایی در مورد یادداشتبرداری و تهیه پیشنویس است. در این فصل توصیهها و راهنماییهایی ارائه گردیده است که نویسندگان و محققین پس از سالها کار پژوهشی و کسب تجربه این فنون را آموختهاند و متأسفانه مشاهده میشود که اساتید و معلمان این فنون تجربی را کمتر آموزش میدهند و بیشتر آموزشهای خود را بر فنون کلاسیک روش تحقیق مانند چگونگی ارجاعدهی و یا نحوه فصلبندی یا ترتیب جزئیات متمرکز میکنند. مثلاً در بخشی از این فصل توصیه شده است که محققین منتظر نشوند تمام اطلاعات روی میز آنها به صورت فیش چیده شود، بلکه از همان ابتدا شروع به نوشتن اصل مقاله کنند و همگام با گردآوری اطلاعات، پیشنویس خود را نیز تغییر دهند. به عبارت دیگر همزمان با مراحل تحقیق عمل پیشنویسی نیز چندین بار انجام میگیرد. اجرای این روش پاسخی مناسب و راهی روشن برای دانشجویانی است که در کنار فیشهای خود نشسته است و دائما از خود و دیگران می پرسد: از کجا شروع کنم؟ همچنین در این فصل قواعد نانوشته دیگری نیز مطرح شده است. مثلاً توصیه شده است که دانشجویان به حافظه خود اعتماد نکنند و همواره دفترچه و یا وسیله الکترونیکی جدید را همراه داشته باشند و موضوعات و ایدههای جدید و مناسب برای تحقیق را یادداشت کنند تا در آینده درباره آنها تحقیق بنویسند. همچنین در هنگام فیشبرداری راهنماییهای ارزندهای شده است که اجرای آنها موجب صرفهجویی در وقت و استفاده بهتر و راحتتر از فیشها می شود. از آنجاکه فن نوشتن بخصوص نوشتار علمی کاری مشکل و مستلزم تداوم و کوشش بسیار است و اکثر مردم توانایی آن را ندارند؛ نویسنده در خاتمه این فصل روشهایی برای بهبود کیفیت نحوه نگارش و ویراستاری مقالات ارائه نموده است. مطالعه و نوشتن چندباره مقاله، استفاده از نرمافزارها و بهرهگیری از نظر دیگران از جمله روشهایی است که ارائه یک متن زیبا را ممکن میسازد.
در فصل ششم نویسنده علیرغم اشاره مختصری به روشهای مختلف محققین و مؤسسات انتشاراتی در ارجاعدهی (پانویس، پینوشت، یادداشت، پیوست و ذکر منابع)؛ بر روش خاصی تأکید نکرده است. گرچه کتاب در مورد روش آموزش تحقیق است؛ اما متأسفانه در این فصل به این قسمت مهم توجه اندکی مبذول شده است. بسیاری از نویسندگان جوان و دانشجویان در ارائه مقالات خود در ارجاعدهی دچار اشکال هستند. شایسته بود که نویسنده به این قسمت عنایت بیشتری نشان میداد. از آنجاکه در سالهای اخیر، محققین جهت جستوجو اطلاعات از شبکه اینترنت استفاده میکنند؛ در ارجاعدهی از این ابزار تحقیق اتفاق نظری به وجود نیامده است. در بخشی از این فصل سعی شده است جهت رعایت مالکیت معنوی یک اثر در ارجاع دهی در شبکه اینترنت روش قاعدهمند طرح گردد. به کارگیری این روش در ارجاعدهی و مستند ساختن مقاله کمک شایانی میکند.
فصل هفتم دو نمونه پژوهش دانشجویی در زمینه تحقیق و نقد کتاب است که درواقع میتوان آنها را پیوست یا ضمائم کتاب نامید. مطالعه تحقیق اول که زمینه ها، دلایل و اهداف تشکیل ساواک را مورد پژوهش قرار داده است، کمک چندانی به خواننده برای تعمیق فهم روش تحقیق نمیکند. زیرا آموزشهای کتاب در موضوعاتی چون عنوانیابی، سبکهای نگارش و چگونگی گردآوری مطالب بود که در این مقاله به هیچکدام از این موضوعات اشاره نشده است. به عنوان پیشنهاد توصیه میشود نویسنده محترم یک نمونه کار تحقیق همگام با آموزشهای کتاب را پیگیری کند و در نهایت تحقیق را به طور کامل به عنوان پیوست به خواننده ارائه دهد.
فن نقد یکی از ویژگیهای اولیه هر نویسنده است و هر محقق بایستی با فن نقد کتاب آشنا باشد. زیرا محقق باید امکانات و توانایی های بالقوۀ منابعش را بشناسد. از این روی در کتاب چندین بار در زمینه نقد کتاب و لزوم آشنایی با این فن تأکید شده است. (ص 44 همچنین ص 57) اما متأاسفانه در این زمینه در کتاب مطلبی وجود ندارد و خواننده حتی با اصول اولیه نقد نیز آشنا نمیشود. ارائه نمونه نقد کتاب نیز خواننده را در این خصوص کمک نمی کند. توصیههای انتهای این پیوست نیز به صورت کلی و ارشادی است و در آموزش نقد کتاب چندان مؤثر نخواهد بود.
اغلاط چاپی کتاب بسیار کم است و از آنجاکه نویسنده خود مورخ است، در ارائه مثالها دقت لازم شده که تناقضی صورت نگیرد.
کتاب راهنمای نگارش در تاریخ اگرچه از نظر حجم و اندازه و سبک نوشته برای دانشجویان رشته تاریخ اختصاص یافته است. مع الوصف کتابی است برای همه کسانی که علاقمند به تحقیق و پژوهش در زمینه تاریخ هستند. کتابی که هر کس میتواند به فراخور ذوق و درجه علمی خود از آن بهره ببرد.
کتاب ماه تاریخ و جغرافیاشماره 135 مرداد 88
تعداد بازدید: 4352