کودتای نوژه و کاستی های موجود

محمود فاضلی


پس از شکست آمریکا در طبس دو راهکار برای جبران این مسئله از سوی مقامات کاخ سفید شکل گرفت. یکی انجام کودتای نظامی با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی و با همکاری فرماندهان سابق ارتش، بازماندگان ساواک و کمک‌های مالی نظامی و فنی آمریکا و دوم تحریک کشورهای دیگر به طرح ریزی حمله نظامی و تجاوز گسترده به خاک ایران.  برژینسکی مدعی است: «براون(وزیر دفاع آمریکا) و ترنر (رئیس سازمان سیا) با عملیات تلافی جویانه در صورت شکست مأموریت نجات موافق نبودند. در پایان گفتگوها به ما اجازه داده شد طرح‌هایی برای عملیات تلافی جویانه در نظر بگیریم. ولی تصمیم اجرای این نقشه ها به بعد موکول شد.» اعترافات برخی سران دستگیر شده کودتای نوژه نشان دهنده آن است که بحث تقدم و تأخر این دو توطئه در میان طراحان و استراتژیست‌های آمریکایی مطرح بوده است و سرانجام قرار شده است طرح کودتا که کم ‌هزینه‌تر، موثرتر و سریع‌تر بوده، اجرا شود و در صورت شکست آن، راه حل طولانی‌تر و پرهزینه‌تر تحمیل جنگ مورد استفاده قرار گیرد.
در اینکه از روزهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی ابرقدرت‌ها در پی تضعیف این نظام نوپا برای تأمین منافع خویش برآمدند، شکی نیست. کودتای نوژه یکی از مهم ترین اقدامات آنها علیه انقلاب اسلامی بوده است.  انجام این کودتا به دستور آمریکا در برنامه شاهپور بختیار (از رهبران جبهه ملی و آخرین نخست‌وزیر رژیم شاه) و عوامل داخلی و بیرونی‌اش قرار گرفت. آغاز کودتا از پایگاه هوایی شهید محمد نوژه همدان برنامه‌ریزی شده بود و به همین دلیل پس از کشف و سرکوب به «کودتای نوژه» شهرت یافت.

مهندس قادسی یکی از هوادارن بختیار نمودار سازمانی اولیه را تهیه کرد و نام آن ‌را «نقاب» گذاشت. نام نقاب، جمع حروف «نجات قیام انقلاب بزرگ» بود. دلیل انتخاب پایگاه شهید محمد نوژه همدان (60 کیلومتری شهر همدان) نگرانی کودتاگران از حضور احتمالی مردم در مقابله با کودتا بود. این پایگاه به دلیل داشتن هواپیماها و نزدیک بودن به تهران و خارج از شهر بودن مطلوب کودتاگران بود. تعدادی از سران کودتا نیز در این پایگاه مشغول به کار بودند. براساس اسناد منتشره، برای تصرف پایگاه نوژه قرار بود 12 تیم مرکب از 100 نفر از کلاه سبز ها و 300 الی 400 نفر از ایل بختیاری و 12 نفر راهنما از داخل پایگاه اقدام به تصرف پایگاه نمایند.
طبق طرح کودتاگران قرار بود 18 تیر مناطقی از مرز نوار مرزی ایران مورد تهاجم هوایی و زمینی عراق قرار گیرد و هواپیماهای نظامی مناطق حساس در پایتخت را مورد تهاجم قرار دهند. سپس سه روز حکومت نظامی اعلام شده و حدود 70 تن از شخصیت‌های برجسته مذهبی و سیاسی انقلاب دستگیر شوند. گفته می شود کودتاگران قصد تهیه مکانی برای انتقال و استقرار کاظم شریعتمداری داشته اند تا وی کودتاچیان را تائید نماید. طبق طراحی به عمل آمده، قرار بود دولت نظامی سرکار آمد و شاپور بختیار بمدت دو سال مسئولیت را برعهده بگیرد.
اما سه روز پیش از وقوع کودتا یکی از خلبانان که برای همکاری انتخاب شده بود در تهران با سروان نعمتی ملاقات می کند. نعمتی به وی می گوید مأموریت تو بمباران بیت امام است و ما می توانیم تا 5 میلیون نفر را بکشیم. گویا خلبان در مقابل نوع مأموریت و کثرت کشتار مردم غافلگیر و مردد می شود. اما به دلیل ترس از کودتا گران نمی دانست چه باید بکند. وی آن شب موضوع کودتا را با مادرش در میان می گذارد. مادرش در پاسخ به وی می گوید «تو نه تنها نباید این کار را بکنی بلکه باید به انقلابیون خبر دهی و جلوی این کار را بگیری که اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست.» وی حدود اذان صبح خود را به منزل آیت الله خامنه ای می رساند و ماجرا را بازگو می کند. پس از چند ساعت یکی دیگر از درجه داران تیپ 23 به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه می کند و پاکتی را حامل بخشی از عملیات کودتا را در اختیار می گذارد و انقلاب در برابر خطری که در چند قدمی‌اش کمین کرده بود آگاه می شود.
در رابطه با این کودتا، کتاب و تحقیقات اندکی انتشار یافته است و گاه موضوعات در مقالات و گزارش های مطبوعات داخلی تکرار و یا صرفاً بازنویسی گردیده است. کتاب کودتای نوژه  اثری از عبدالله شهبازی درباره این کودتا است که اولین بار در سال ۱۳۶۷ به چاپ رسید. این کتاب اولین اثری است که در این باره نوشته شده است. در سال 1383 نیز کتابی با عنوان  کودتای شب نوشته محمدرضا سرابندی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی انتشار یافت. همان سال مارک گازیوروسکی نیز مقاله‌ای درباره کودتای نوژه منتشر کرد(1):
کتاب کودتای نوژه در پاسخ به نیاز مخاطبان در فرصت محدود و با دسترسی اندک به منابع تهیه و تدوین گشت و تاکنون تنها منبع تحقیقی و تحلیلی موجود به زبان فارسی دربارة این کودتا محسوب می‌شود.
با توجه به این که وسعت خشونت های طراحی شده از سوی کودتاچیان و نتایج احتمالی آن می توانست فاجعه دیگری در تاریخ معاصر ایران باشد و تأثیرات و دگرگونی‌های وسیعی را در ایران پس از انقلاب اسلامی به همراه داشته باشد، باید تأکید کرد که ابعاد آن می باید مورد بازنگری قرار گیرد. بی تردید دستیابی به ابعاد ناشناخته این کودتا یکی از مشکلات محققین تاریخ معاصر ایران است.
معمولاً چنین کودتاهایی بدون توجه به زمان وقوع آنها مورد توجه محافل تحقیقاتی و رسانه‌ای قرار دارند. برای مثال در یونان من از نزدیک شاهد انتشار کتاب های مستقل متعدد و یا مقالات تحقیقاتی و حتی رسانه ای در باره کودتای 21 آوریل سال 1967 میلادی یونان بودم که به کودتای سرهنگ‌ها شناخته می شود.  این کودتا همچنان مورد توجه محققان داخلی این کشور و دیگر کشورهای غربی قرار دارد. در این میان با آن که کتاب «کودتای نوژه» توانسته است به عنوان منبعی دست اول بخشی از ابعاد این کودتا را مورد بررسی قرار دهد اما انتظار می رود با گذشت زمانی طولانی، از انتشار اسناد بیشتری از این واقعه مهم ارائه و در چاپ‌های بعدی به کتاب اضافه شود. ارائه آمار دستگیر شدگان و سرانجام محاکمات آنها نیز می تواند در جلدهای بعدی مورد توجه قرار گیرد.
چاپ اول این اثر در بهمن 1367، چاپ دوم و سوم در بهار و بهمن سال 1368 عرضه و به سرعت نایاب شد.  مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی آنرا دوباره در سال 1384 تجدید چاپ کرد. در توضیح موسسه آمده است: «ادبیات به کار رفته در چاپ اول کتاب، متناسب با اوضاع سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی بوده است. با توجه به ارزش تاریخی کتاب، از ویرایش ادبی مجدد و اصلاح القاب و عبارات و حتی سمت‌های افراد آن پرهیز و متن عیناً حروف‌چینی شد و تنها به اصلاح اغلاط تایپی اکتفا گردید.  امتیاز چاپ چهارم کتاب انضمام بخشی از خاطرات حجت‌الاسلام ‌ری‌شهری (رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش) است که از کتاب «خاطره‌ها» منتشره از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی عیناً اخذ و در انتهای کتاب افزوده شده است.» موسسه در چاپ چهارم ابراز امیدواری نموده است که بتواند درباره ماهیت، مجریان و علل و عوامل کشف کودتا مطالب ناگفتة بسیاری که وجود دارد را در آ‌ینده‌ای نزدیک و براساس اسناد و مدارک منتشر نشده در کتاب جداگانه‌ای به چاپ برساند.

۱Mark J.  Gasiorowski, “The Nuzhih Plot and Iranian Politics”, International Journal of Middle East Studies, Vol.  ‎XXXIV No.  4 November 2002, pp.  645- 666



 
تعداد بازدید: 5992


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»