خاطرات احمد منصوری


انقلاب اسلامی ایران که در بهمن 1357 به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید، از نادر پدیده‌هایی است که با محوریت «اسلام، مردم و رهبری دینی» و نقش‌آفرینی نیروهای مذهبی به وقوع پیوست. در جریان پیروزی انقلاب، بسیاری از افراد و تشکل‌های مذهبی نقش عمده‌ای را ایفا کردند. آنان از طریق مبارزه با ایدئولوژی و سیاست‌های رژیم پهلوی، بر پایه‌ی اصول ‌اسلامی ‌و آموزه‌های دینی،‌ جامعه‌ی ایدئالی را ترسیم نمودند که بی‌شک پیروزی انقلاب اسلامی نتیجه‌ی مجاهدت‌ و تلاش‌های آنان است. برای شناخت دقیق و همه‌جانبه‌ی فعالیت‌ها و عملکرد سیاسی‌ـ اجتماعی این جریانات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی به عنوان متولی تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، تاکنون خاطرات بیش از شصت شخصیت‌ مبارز مرتبط با انقلاب را تدوین و منتشر کرده است. یکی از این شخصیت‌های مبارز آقای احمد منصوری است که مرکز اسناد نسبت به ضبط و سپس تدوین خاطرات ایشان همت گماشته است تا از این طریق بتواند به روشن‌کردن دوره‌ای از فعالیت نیروهای مذهبی و تبیینِ شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در دوران گذشته کمک نماید. خاطرات احمد منصوری در کنار سایر منابع و خاطرات شخصیت‌های انقلابی می‌تواند به روشن‌تر شدن وقایع و تاریخچه‌ی گروه‌های مذهبی کمک نماید. خاطرات وی از گروه حزب‌الله، حزب ملل اسلامی و به‌ویژه ناگفته‌هایی که از وضعیت زندان و زندانیان سیاسی و فعالیت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بیان کرده است قابل‌توجه و دقت است. همچنین شیوه‌ی فعالیت‌های سازمان مجاهدین خلق برای جذب زندانیان سیاسی و تغییر ایدئولوژی آنان، کادرسازی آنان در زندان و اختلافات درون‌سازمانی آنان و مواضع جریانات مختلف سیاسی نسبت به انقلاب اسلامی از دیگر موضوعات مهمی است که در این خاطرات مورد توجه قرار گرفته است.



 
تعداد بازدید: 3903


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»