گزارشی از اولین دوره آموزشی روش مصاحبه در تاریخ شفاهی (آموزش و پرورش)

رحیم روحبخش(کارشناس اسناد مرکز اسناد و موزه آموزش و پرورش)


در اجرای طرح تدوین تاریخ شفاهی آموزش و پرورش اولین دوره آموزشی روش مصاحبه در تاریخ شفاهی به تاریخ 19 بهمن 1388 در سالن همایش دارالفنون برگزار شد.

 

در آبان 1388 ششمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی با عنوان «تاریخ شفاهی آموزش» توسط گروه تاریخ دانشگاه اصفهان برگزار شد و برای اولین‌بار به موضوع تاریخ شفاهی و آموزش پرداخته شد. اما موضوع تاریخ شفاهی و جایگاه و نمود آن در آموزش و پرورش از چندی پیش در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش مورد توجه کارشناسان و مسئولان امر بود. پس از طی چندین جلسه کارشناسی و تدوین آئین‌نامه واحد تاریخ شفاهی آموزش و پرورش؛ مقرر شد واحد مزبور ذیل «مرکز اسناد و موزه آموزش و پرورش» مستقر در دارالفنون ایجاد و شروع به فعالیت نماید.

آئیننامه تاریخ شفاهی آموزش و پرورش در 8 ماده و 26 بند با محورهای: 1ـ اهمیت تاریخ شفاهی آموزش و پرورش 2ـ رسالت 3ـ اهداف 4ـ وظایف 5ـ اولویتهای مصاحبه 6ـ شرایط کلی مصاحبه‌شونده 7ـ نحوه ارائه خدمات آرشیوی مصاحبه‌ها به پژوهشگران 8ـ شرایط فنی کار شامل: ضبط مصاحبه، بازشنوایی، پیاده کردن، تایپ و نگهداری متن مصاحبه، تنظیم گردید. براساس بند 2 از ماده 6 آیین‌نامه: مصاحبه‌شونده باید در یکی از سلسله مراتب نظام آموزشی اعم از ستادی و اجرایی از مقام وزارت تا مدیران، کارشناسان، معلمان و دفترداران آموزش و پرورش قرار گرفته باشد.

در گام بعدی طی مذاکراتی با مسئولین مربوطه در پژوهشگاه، بنا شد. طرح‌واره مسأله تاریخ شفاهی آموزش و پرورش شهر تهران را به تفصیل نگاشته تا مورد ارزیابی کارشناسان معاونت پژوهشی پژوهشگاه، مطالعات قرار گرفته و تصمیم لازم اتخاذ گردد.

در طرح مذکور با ذکر مقدمه‌ای در بیان مسأله، نقش آموزش و پرورش در ایران از زمان تأسیس دارالفنون در سال 1267 ق برابر با 1231 شمسی بعنوان یک نهاد مدرن و تعامل آن با سایر نهادهای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و... مورد بررسی قرار گرفته و بر لزوم ضبط و ثبت خاطرات متولیان و پیشکسوتان نظام آموزشی به عنوان یک منبع پژوهشی برای پژوهشگران حوزه تاریخ تعلیم و تربیت تأکید گردیده است. همچنین در بحث اهمیت و ضرورت این طرح، از تاریخ شفاهی آموزش و پرورش برای تبیین هویت ملی و گسترش زبان فارسی و بازخوانی، اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشور سخن به میان آمده است.

بطور کلی اهداف این طرح در چهار محور: مصاحبه و جمع‌آوری اطلاعات، ساماندهی آنها، ارائه خدمات آرشیوی و بالاخره تدوین و چاپ خاطرات در قالب کتاب آمده است.

در خلال گردش کار و ارزیابی طرح مذکور، بنا شد بتدریج نیروهای مربوط اعم از مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده شناسائی و از آنان جهت همکاری دعوت بعمل آید. برای این منظور دیدار و مذاکرات چندی با برخی واحدهای مربوطه آموزش و پرورش شهر تهران از جمله: اداره بازنشستگی فرهنگیان، گروه تاریخ سازمان و... در دستور کار قرار گرفت.

همچنین پس از مذاکره و توافق با سرگروه تاریخ سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بنا شد جلسه‌ای تخصصی متشکل از اعضای گروههای تاریخ مناطق 19 گانه تهران به تعداد 30 نفر به همراه سی نفر دیگر از پژوهشگران و علاقمندان حوزه تاریخ شفاهی از مراکز و نشریات مختلف که قبلاً آمادگی خود را برای همکاری با طرح مذکور اعلام کرده بودند در 19 بهمن 1388 در دارالفنون برگزار گردد.

در گام نخست برنامه آموزشی روش مصاحبه خانم شفیقه نیک‌نفس از کارشناسان برجسته سازمان اسناد و کتابخانه دعوت به عمل آمد تا طی دو جلسه آموزشی صبح و بعدازظهر برای حاضران، بحث تاریخ شفاهی و روش مصاحبه را ارائه نمایند.

خانم نیک‌نفس مباحث خود را پیرامون محورهای ذیل ایراد نمود:

تعریف تاریخ شفاهی،

علت توجه به تاریخ شفاهی،

آغاز تاریخ شفاهی در ایران،

برنامههای سازمان اسناد برای تاریخ شفاهی،

تاریخ شفاهی مبتنی بر روایت،

مصاحبه‌شوندگان چه کسانی هستند،

نگارش طرح تاریخ شفاهی،

چگونگی استفاده از تاریخ شفاهی،

مراحل تهیه طرح تاریخ شفاهی،

مدیریت طرح تاریخ شفاهی،

اهداف و اولویتهای طرح تاریخ شفاهی،

تعیین نوع مصاحبه،

تهیه پیش‌نویس طرح،

پرسنل مورد نیاز،

موضوع مصاحبه،

چه کسی مصاحبه را انجام می‌دهد،

نکات مهم در انجام مصاحبه،

ثبت سند مصاحبه،

تجهیزات فنی مصاحبه،

تجلید و بایگانی متن مصاحبه،

فهرستنویسی متن مصاحبه،

نمایه متن مصاحبه،

حفظ و نگهداری منابع تاریخ شفاهی،

مقابله و تصحیح متن مصاحبه،

کپی‌برداری از سند تولید شده،

تایپ متن مصاحبه،

کنترل مجدد متن مصاحبه،

پیاده‌سازی متن مصاحبه،

حقوق تولیدکنندگان،

ویژگیهای یک مصاحبه‌کننده،

شگردهای مصاحبه خوب،

سئوالات مناسب،

خدمات آرشیوی، ضمن مصاحبه،

ضرورت تاریخ شفاهی و

اهمیت تاریخ شفاهی،

در خلال مباحث، به سئوالات و ابهامات طرح شده نیز پاسخ گفته شد.

برای ارتقای کیفی برنامه، در این جلسه بسته‌ای حاوی فرمها و مطالبی راجع به تاریخ شفاهی به شرح ذیل به شرکت‌کنندگان ارائه شد:

1ـ فرم مشخصات مخصوص همکاران (مصاحبه‌گر) تاریخ شفاهی: این فرم حاوی مشخصات شناسنامه‌ای، تحصیلات، تجارب آموزشی، پژوهشی و تاریخ شفاهی (اعم از مصاحبه یا تدوین) بوده و همچنین علایق و زمینه‌های مطالعاتی در خصوص: استانها، شهرستانها، قومیتها، اقلیتها، گرایشهای فکری و مذهبی، زبانها را شامل می‌شد.

2ـ فرم معرفی مصاحبه‌شوندگان: این فرم مخصوص معلمین تاریخ مناطق 19 گانه شهر تهران بود که بنا شد آنان با عنایت به شناختی که از همکاران بازنشسته خود در مناطق و مدارس مربوطه دارند، افراد واجد شرایط را با تکمیل فرم مذکور معرفی تا بعد از ارزیابی در لیست مصاحبه قرار گیرند.

3ـ جزوه‌ای 18 صفحه‌ای با عنوان «کلیاتی درباره تاریخ شفاهی با محوریت تاریخ شفاهی آموزش و پرورش» که شامل محورهای ذیل جمع‌آوری و تنظیم گردیده بود:

الف‌ـ مقدمه

ب‌ـ روشها و محدودیتهای تاریخ شفاهی

ج‌ـ مصاحبه‌کننده چه کسی است

د‌ـ شگردهای مصاحبه و نوع سئوالات

هـ‌ ـ چرا تاریخ شفاهی آموزش و پرورش

وـ رویکردهای مراکز تاریخ شفاهی ایران (داخل و خارج)

زـ کارکردهای تاریخ شفاهی

دـ محورهای عمده سئوالات تاریخ شفاهی آموزش و پرورش

ذـ کتب و منابع تاریخ شفاهی اعم از آدرس مقالات و سایتها

(این جزوه با استفاده از کتاب: «مصاحبه در تاریخ شفاهی: مجموعه مقالات چهارمین نشست تخصصی و کارگاه آموزشی تاریخ شفاهی» نشر سوره مهر، 1388 نگارش یافته است)

4ـ مقاله در جایگاه جهانی تاریخ شفاهی، مندرج د رماهنامه کتاب ما، تاریخ و جغرافی نوشته دکتر میرهادی حسینی عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی.

5ـ یک حلقه لوح فشرده حاوی دو مقاله (ترجمه) از خانم نیک‌نفس که در فصلنامه گنجینه اسناد سازمان اسناد با موضوع تاریخ شفاهی و مصاحبه به چاپ شده بود.

گفتنی است در این جلسه کلیاتی راجع به چگونگی تشکیل مرکز اسناد و واحد تاریخ شفاهی در دارالفنون، اهمیت تاریخ شفاهی آموزش و پرورش و چگونگی انعقاد قرارداد برای همکاری نیز ارائه گردید. در پایان نیز از حاضران درخواست شد چنانچه افراد پیشکسوت و صاحب اطلاعات فرهنگی در سلسله مراتب نظام آموزشی شهر تهران بخصوص بازنشستگانی را که می‌شناسند برای مصاحبه و جمع‌آوری خاطرات آنها به واحد تاریخ شفاهی آموزش و پرورش مستقر در دارالفنون معرفی نمایند.



 
تعداد بازدید: 5497


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 98

آن روز صبح که از سنگر بیرون آمدم جنازه آن افسر و گروهبان راکه به خاطر نماز خواندن گزارش کرده بودند دیدم: ستوان یکم عبدالرضا و گروهبان حسن. این گروهبان خبرچین بود که خبرها را به ستوان عبدالرضا می‌داد. من واقعه آن شب را نتوانستم برای کسی بیان کنم. خیلی دلم می‌خواست به آن پاسدار موتورسوار بگویم ولی فارسی نمی‌دانستم. متأسفانه نام آن پاسدار را نمی‌دانم اما می‌توانم هر دو پاسدار را از صورتشان بشناسم. آنها واقعاً انسان بودند. برای همین رفتار آنها خیلی به دلم نشست.