تاریخ شفاهی و شفاهی نگاری بیهقی

ابوالفضل حسن آبادی


 

اخبار گذشته را دو قسم گویند که آن را سه دیگر نشناسند یا از کسی باید شنید و یا از کتابی باید خواند[1]

                 به جرأت می‌توان گفت که قدر و منزلت و جایگاه ابوالفضل بیهقی و تفکرات تاریخی حداقل در میان پژوهشگران تاریخی به شایستگی شناخته و معرفی نشده است. کتاب تاریخ بیهقی یکی از منابع با ارزش در دوران خود و الگو و نمونه ای برای قرون بعد می‌باشد. بررسی منابع نوشتاری و محتوای کتاب نشان می‌دهد که مندرجات آن یا از مشهودات خود او بوده که در طی سالیان با دقت تمام به رشته تحریر درآمده یا از اطلاعاتی است که با کنجکاوی و علاقه فراوان از اشخاص و رجال مطلع وثقه به دست آورده و مهمتراین که با استفاده ازاین منابع  در موردحوادث و وقایع با تیزبینی و اشراف خاص خود اظهارنظر صحیح می‌نماید. در این فرصت کوتاه قصد نداریم در مورد تفکرات تاریخی ابوالفضل بیهقی که مجال زیادی را برای بررسی می‌طلبد بحث نمائیم بلکه به آن قسمت از مطالب کتابش خواهیم پرداخت که خودآن را به عنوان یکی از منابع اصیل و اصلی ذکر می‌نماید یعنی شنیده‌های وی از دیگران و یا روایات شفاهی که به اصطلاح امروزی به آن تاریخ شفاهی گفته می‌شود وهمچنین چگونگی تفکرات وی در قالب عناصر تاریخ شفاهی مثل مصاحبه کننده، مصاحبه شونده، مطالب جمع آوری شده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.اما قبل از این وارد مدخل گردیم ابتدادرمورد تاریخ شفاهی به طور مختصر توضیح داده شده و سنجش تطبیقی کوتاهی از چهارچوب‌های تاریخ شفاهی و افکار بیهقی در کتابش خواهیم آورد.

تاریخ شفاهی یا Oral History هرچند پیشینه علمی وروش مند آن به سده اخیر برمی‌گردد اما اصطلاحاً تاریخچه آن را به قبل از پیدایش خط نسبت داده‌اند و اصولاً از هنگامی که بشر قادر به تکلم بوده تاریخ شفاهی در شکل انتقال داستان‌ها، افسانه‌ها نسل به نسل و قوم به قوم نمود پیدا کرده است ،چنانکه اولین یافته‌های مرتبط با تاریخ شفاهی را به سه هزار سال قبل به دست نوشته‌هایی از سلسله زو در چین نسبت می‌دهند.[2] قرنها بعد توسیدین نیز مصاحبه‌هایی را با شرکت کنندگان در جنگهای پلونیزی انجام داد. در تاریخ اسلامی نمونه بارز اهمیت و جایگاه تاریخ شفاهی را باید در روایات احادیث و نقل حوادث قرن اول اسلام مشاهده نمود. زمانی که کتابت احادیث ممنوع بوده و نقل شفاهی تنها راه حفظ آن بوده است[3].

تاریخ شفاهی آگاهانه که در قالب مصاحبه های رسمی بر روی کاغذ صورت گرفته باشد از سال 1775 بعد از جنگهای لکسینگتون (Lexington) و کنکورد (Concord) شکل گرفت[4] و بعد از آن در کالیفرنیا[5] و نیویورک[6] گسترش پیدا کرد. قرن بیستم را باید عصر شکل‌گیری و گسترش تاریخ شفاهی نامید که از سال 1930 اطلاعات باارزش در قالب جمع آوری خاطرات از بازماندگان مهاجران به آمریکا شکل گرفت[7]. اختراع ضبط صوت و توانمندی مصاحبه گران برای ضبط صدا باعث شد تا تاریخ شفاهی وارد مرحله جدیدی گردد و 1948 به بعد تاکنون مراحل مختلف را در سرراه تکامل خود برداشته[8] و امروزه به عنوان یک روش تحقیقی با ارزش تاریخ مورد استفاده پژوهشگران در رشته‌های مرتبط قرار می‌گیرد[9].

 

تاریخ شفاهی و تاریخ نگاری ایران

بررسی کتابهای نگارش یافته در حوزه تاریخ دوره‌های مختلف تاریخی در ایران نشان می‌دهد که بسیاری از آنها یا بر پایه مشاهدات مستقیم خود افراد نگارش یافته مانند ظفرنامه شاهی و یا براساس پرس وجود تحقیق از شنیده‌های دیگران نوشته شده است. مانند جهانگشای جوینی در واقع دو نوع منبعی که بیهقی در کتاب خود آگاهانه به آن اشاره می‌کند پایه و اساس کلیه کتب تاریخی ما را تشکیل می‌دهند. آن چیزی که در این جا بیهقی و کتابش را جایگاه ویژه‌ای در میان سایر منابع می‌بخشد آگاهی وی در استفاده از اسناد و منابع شفاهی در اثرش می‌باشد که دیدگاه اورا با تعاریف تاریخ شفاهی که امروزه در دنیا مطرح است، منطبق می نماید. در اینجا برخی تعاریف در مورد تاریخ شفاهی آورده می‌شود.

1ـ تاریخ شفاهی گفتگوی آگاهانه و منظم بین دو فرد در مورد جنبه‌هایی از گذشته[10].

2ـ تاریخ شفاهی روش جمع آوری و نگهداری خاطرات گفته شده و نظرات شخصی از حوادث تاریخی که از طریق مصاحبه با شرکت‌کنندگان در وقایع گذشته شکل می‌گیرد[11].

3ـ جمع آوری اطلاعات گذشته از طریق مصاحبه با مردم[12].

4ـ راهی برای وارد کردن مردم در خلق تاریخ خودشان[13].

5ـ راهی برای دمکراتیک کردن تاریخ[14].

6ـ برداشتن آزادگرایانه از مفهوم اجتماعی تاریخ[15].

7ـ مردم شناسی متقابل[16].

در قسمتهای بعد مقاله به اشراف بیهقی به مفاهیم اشاره شده و درج آن در کتاب خود بیشتر خواهیم پرداخت.

عناصر تاریخ شفاهی

هر چیزی که عنوان تاریخ شفاهی به آن اطلاق می‌گردد از چند جزء تشکیل شده که باید در آن لحاظ گردد.

1ـ مصاحبه : گزارش و حاصل ارتباط میان دو سوی ارتباط به منظور دستیابی به واقعیت تاریخی است که دارای یک یا چند ارزش است17 و توسط آن عقاید و افکار شخصیت‌های مهم و یا نظر مردم عادی در مورد موضوعات پرسیده می‌شود18 در واقع مصاحبه یک گفتگوی حرف نیست و مصاحبه‌کننده باید خاطرات افراد را ضبط و آنها را ترغیب به حرف زدن کند19.

2ـ موضوع مصاحبه و اشراف و آگاهی نسبت به آن : براساس اهمیت یک واقعه، حادثه یا موضوع تاریخی تعیین و در راستای آن مصاحبه صورت می‌گیرد.

3ـ مصاحبه کننده : فردی که به عنوان مجری و اداره‌کننده مصاحبه باید با دارا بودن شرایط خاص اطلاعات تاریخی دقیق را کسب نماید که باید شرایط مانند تخصص در موضوع مصاحبه20، خوب گوش کردن و خوب توصیف کردن، عدم توجه به علایق و اهداف شخصی و ... را داشته باشد21.

4ـ مصاحبه شونده : اصطلاحاً به فردی اطلاق می‌گردد که دارای اطلاعات شفاهی در مورد یک واقعه و حادثه داشته که از طریق مشاهده ما دخالت خود در آن ماجرا یا واقعه مهیج بوده است. در مورد مصاحبه‌شونده باید مسائلی مانند انتخاب مرتبط با موضوع بحث، انتخاب افراد ثقه و دقیق رعایت شود22.

 

بیهقی و تاریخ شفاهی

خیلی از امورات انسانی بدون اینکه اثر یا نشانه‌ای از خود بر جای گذارد، اتفاق می‌افتد. گذشته‌ای که اتفاق افتاده تنها با بر جای گذاشتن اثرات محدود از دست رفته است اگرچه تعداد کمی از نوشته‌های تاریخی به صورت متناوب تنها قسمت کمی از آنچه که فقط یک بار اتفاق افتاده را به تصویر ‌کشیده‌اند و تعداد کمی از آنچه که مشاهده شده به وسیله کسانی که آن را مشاهده کرده‌اند به خاطر آورده‌ می‌شود و تنها قسمت کمی از آنچه که به خاطر آورده شده، ثبت می‌گردد و قسمت کمی از آنچه ثبت می‌گردد باقی می‌ماند و تنها قسمتی از آنچه که مورد توجه مورخان قرار گرفته قابل اعتماد هستند و تنها قسمتی از آنچه قابل اعتماد هست درک می‌گردد23.

جملات ذکرشده حاوی بار معنایی بسیاری در مورد ثبت و ضبط و انتقال وقایع تاریخی و یک دوره می‌باشند و واقعاً هم اطلاعات بسیار محدودی در برخی از مقاطع تاریخی ما آن هم نه  به صورت صحیح و کامل به آینده منتقل شده که یکی از نمونه‌های بارز آن تاریخ بیهقی می‌باشد که متأسفانه اکثر مجلدات اثر وی از بین رفته است. در این جا یک به یک از لابه‌لای سطور باقیمانده اثر سترگش مفاهیم مرتبط با تاریخ شفاهی را مجزا و برجسته خواهیم نمود تا آگاهی و اشراف وی نسبت به روایات شفاهی در کتابش بیشتر مشخص گردد.

1ـ آگاهی و اشراف نسبت به هدف: «... پس من بخلیفتی ایشان این کار را پیش گرفتم که اگر توقف کردمی منتظر آنکه تا ایشان بدین شغل پردازند، بودی که  نپرداختندی و چون روزگار دراز برآمدی این اخبار از چشم و دل مردمان دور ماندی و کس دیگر خاستی این کار را که برین مرکب آن سوادی که من دارم نداشتی24» که این مهمترین عناصر تاریخ شفاهی مصاحبه‌کننده قوی و اشراف نسبت به موضوع ارائه شده می‌باشد که ابوالفضل بیهقی به عنوان یک مصاحبه‌کننده قوی که وقایع را روایت کرده و یا بر نقل آن نظارت می‌کند واجد تمام صفات می‌باشد. و او این اشراف را در جاهای مختلفی از کتاب آورده است مانند «و این قصه نبشتم تا هر کس بداند که این احوال چون بود تا خوانندگان را فایده بحاصل آید که احوال تاریخ گذشته اهل حقایق را معلوم باشد25».و یا در خطبه خوارزم در لا به لای سطوری که در باب اهمیت تاریخ می آورد دیدگاه و بینش عمیق خود را در آگاهی نسبت به کار به رخ خوانندگان می کشد

2ـ مشاهده صحیح : یکی از شروط مستند سازی صحیح وقایع در تاریخ شفاهی، شناسایی دقیق منابع اطلاعاتی و گزینش افرادی است که خود شاهد در واقعه بوده و مورد اعتماد و ثقه باشند. شرطی که در اکثر کتب تاریخی ما تا حدودی مغفول مانده و کمتر به آن توجه شده است در ذکر مطالب مربوط به یک واقعه در درجه اول بایدفرد به مشاهدات و اطلاعات خود بسنده کرده وسپس به اطلاعات افرادی که  دخالت مستقیم درکار داشته یا از نزدیک شاهد آن بوده انداستفاده نمود. چنانچه بیهقی آورده (و من که این تاریخ پیشی گرفته‌ام التزام این قدر کرده‌ام تا آن چه نویسم یا از معاینه من است یا سماع درست از مردی ثقه26».

در اینجا او آگاهانه دیدن و مشاهده خود را ارجح بر کلیه مشاهدات دیگر می‌شمارد و در درجه بعدی ذکر مشاهدات دیگران را نقل می‌کند و جالب این که شروطی نیز برای این نقل برمی‌شمارد که در منابع دیگر کمتر می‌توان یافت. شروط اول در نقل عبارتست از : ثقه و مورد اطمینان بودن فرد راوی و این که فرد شنونده یا مصاحبه‌کننده خود باید در مورد اطمینان بودن فرد راوی یا مصاحبه‌شونده تحقیق نموده و یا اینکه از افراد دیگری در این مورد پرس‌وجو نماید. چنانچه می‌آورد: «و اخبار گذشته را دو قسم گویند که آن را سه دیگر نشناسند یا از کسی باید شنید و یا از کتابی باید خواند و شرط آن است که گوینده باید که ثقه و راستگو باشد و نیز فرد گواهی دهد که آن فرد درست است27».

3ـ عدم پیش‌داوری و رعایت انصاف: یکی از عواملی که در تاریخ شفاهی باید مدنظر قرار گیرد جلوگیری از پیش‌داوری و دخالت دادن نظرات شخصی در بیان حقایق می‌باشد که توصیه موکدی است که در همه پروژه‌های تاریخ شفاهی در تمامی زمینه‌ها باید رعایت گردد.در این زمینه به تمامی مصاحبه کنندگان قبل از شروع کار توصیه اکید می شود که از هر گونه اظهار نظر شخصی بدون پشتوانه سندی،دخالت دادن گرایشها و تفکرات در حین استفاده از مطالب و یا نقل روایات دیگران خودداری گردد،کاری که هم اکنون نیز متاسفانه در برخی موارد توسط مراکز تاریخ شفاهی رعایت نمی گردد. بیهقی به خوبی این نکته را در بیان شفاهی خود رعایت می‌کند. او در ذکر مطالب از راویان خود همواره قصد دارد این نکته رابه خوانندگان خود القا نماید که هیچ گاه در آوردن مطالب کتابش دچار تعصب و پیشداوری نشده است،خصوصا در مواردی که قبلا بین او و فرد روایت شده کدورتی بوده وسواس زیادی به خرج داده است چنانچه درباره بوسهل زوزنی با توجه به بدیهایی که در حق وی کرده بود تنها به ذکر علم زعارت بسنده می‌کند و می‌آورد که «...و آن نوشتم که پیران محمودی و مسعودی چون بر آن واقف شوند عیبی نکنند28» و یا در جای دیگری می‌آورد «و چون در تاریخ بدین جای رسم این حال به تمامی شرح دهم و این نه از آن می‌گویم که من از بوسهل جفاها دیدم که بوسهل و این قوم همه رفته‌اند و مرا پیداست که روزگار چند مانده است اما سخنی راست باز می‌نمایم و چنان دانم که خردمندان و آنان که روزگار دیده‌اند و امروز این را برخوانند بر من بدین چه بنشستم عیبی نکنند29)). و در جای دیگر در مورد بوسهل زوزنی می‌گوید: «و خواجه بوسهل زوزنی چند سال است تا گذشته شده است و پاسخ آنکه از وی رفت گرفتار ومارا را با آن کار نیست هر چند مرا از وی بد آید به هیچ حال چه بشست و پنج آمده و بر اثر وی می‌باید رفت و در تاریخی که می‌کنم سخنی نرانم که آن به تعصبی و تربد می‌کشد و خوانندگان گویند شرم باد این پیر را30» و باز در جای دیگر علی‌رغم ناراحتی که از بوسهل داشت می‌آورد «... این بوسهل مردی امام‌زاده و محتشم، فاضل و ادیب بود اما شرارت و زعارتی در طبع وی موکد شده31».

4ـ مسئولیت پذیری نسبت به نوشته‌ها و عدم اصرار در قطعیت بیان خود : مصاحبه‌شونده و یا راوی باید مسئولیت تمامی سخنان خود را نسبت به موضوعات و یا افراد بپذیرند و ضمناً با توجه به اینکه هر فرد از دیدگاه نظر خود به موضوع می‌نگرد در بیان وقایع به نحوی رفتار ننماید که صرفاً او راست گفته و سایر اقوال و روایتها غلط می‌باشد. او در خیلی از روایاتی که خصوصاً از دیگران نقل می‌کند کلمه والله اعلم بالصواب را می‌آورد32.

5ـ معرفی منابع اطلاعاتی وبیان اهمیت آن و نگهداری امانت در ذکر مطالب : یکی از مواردی که در مصاحبه های تاریخ شفاهی مهم ‌می‌باشد معرفی افرادی است که فرد مصاحبه شونده از آنها در مصاحبه استفاده می‌کنند.اطلاعاتی که از راه مصاحبه ها جمع می گردد با توجه به اهمیت منبع آن دچار نوسان می باشد و یکی از استاندادهای جهانی تاریخ شفاهی آن است که از افراد شناخته شده و یا مورد شناسایی قرار داده شده در مصاحبه ها استفاده گرددکه این امر اهمیت اطلاعات جمع شده را دو چندان می کند. بعضاً ممکن است در یک مصاحبه، مصاحبه شونده علاوه بر مشاهدات خود از افراد دیگری که احتمالاً اطلاعاتی را به او داده‌اند نام ببرد. با توجه به اینکه مصاحبه‌کننده نسبت به آن افراد و اطلاعات آنها تصویر صحیح ذهنی نداشته و یا ممکن است افرادی که از آن نقل می‌شود در زمان وآگویه اطلاعات در قید حیات نباشند. مصاحبه شونده باید به منظور مستندسازی مطالب خود توضیحات بیشتری نسبت به این افراد ارائه دهد و ضمنا مشخص نماید چه قسمتی از مطالب از آن خود و چه مقدارز را از بقیه وام گرفته است ،که این مهم را بیهقی به خوبی دریافت و رعایت نموده است که در این جا مواردی از آن ذکر می گردد

- در ذکر عروسی محمد پسر محمود: و من که بوالفضلم از مستی زرین مطربه شنودم و این زن سخت نزدیک بود به سلطان33))ویادر ذکر اسمعیل بن شهاب گوید:از احمد بن ابی‌داود شنیدم و این احمد مردی بود که با قاضی القضاتی وزارت داشت34.

در مورد عبدالغفار که از وی زیاد مطلب آورده می‌آورد که «... و او آن ثقه است که هر چیزی که خرد و فضل وی آن را سجل کرد به هیچ گواه حاجت نیاید که این خواجه ادام الله نعمته از چهارده سالگی بخدمت این پادشاه پیوست و در خدمت وی گرم و سرد بسیار چشید35».

- چنانکه از عبدالملک نقاش مهندس شنودم که روزی پیش سرهنگ بوعلی کوتوال گفت36.

- و پس از آن شنیدم از ابوالحسن خربکی که دوست من بود و از مختصان بوسهل37».

- از عبدالملک مستوفی ببست شنیدم درسته خمس واربعمائه و این آزاد مرد مردی دبیر است و مقبول القول و بکار آمد در استیفا آیتی39.

- حکایت کرد مراشریف ابوالمظفر بن احمد بن ابی القاسم الهاشمی الملقب به علوی در سال 450 و این آزاد مردی است با شرف و نسب و فاضل و نیک شعر40.

- و بونصر بستی دبیر که امروز بر جای است مردی سدید و دبیری نیک و نیکو خط41.

ـ جدا کردن مشاهده از نقل و روایت یک حادثه و واقعه از مسائلی که در تاریخ شفاهی باید رعایت گردد. این مصاحبه شونده جایی که خود شاهد مستقیم واقعه بوده با جایی که از کسی شنیده و یا ارتباط مستقیم با موضوع نداشته را معین کند تا ضمن مشخص شدن ارزش اطلاعات داده شده در استناد کردن نیز دقت بیشتری صورت گیرد.

ـ در ذکر شکست هندوان ... من که بوالفضلم با امیر به خدمت رفته بودم به باغ41.

ـ در ذکر خواجه ابوالمظفر برغشی ... من که بوالفضلم این ابوالمظفر را نیشابور دیدم42.

ـ و من که بولفضلم کشتن قائد منجوق را تحقیق‌تر از خواجه احمد عبدالصمد شنیدم43.

ـ و اوستادم را اجل نزدیک رسیده بود و درین روزگار سخنانی می رفت بر لفظ وی ناپسندیده که خردمندان آن نمی‌پسندیدند یکی آن بود که آن روز عرض به گورستانی بر گذشت و من با وی بودم44.

ـ آمدن سلطان مسعود بگرگان: من که بوالفضلم دانستم که اتفاق افتاده باشند45.

ـ در ذکر بخشیدن بوالفتح بستی و بونصر مشکان: و من که بوالفضلم همسایه بودم زودتر از زایران نزدیک ایشان رفتم46.

ـ در ذکر خلعت وزارت پوشیدن خواجه احمد: آنچه گویم از معاینه من است و از تعلیق که دارم و از تقویم47.

ـ ذکر شکار سلطان مسعود در هرات:  و چون به خیمه فرود آمد نشاط شراب کردو من که عبدالغفارم ایستاده بودم48.

ـ در آن وقت که میکائیل بزاز پیش آمد و آن آچارها پیش آوردند و بر خمره‌ها باز کردند من که عبدالغفارم ایستاده بودم49.

ـ ذکر اختلاف محمود و مسعود: و مرا که عبدالغفارم فرمود تا ایشان را سوگند دادم و بازگشتم50.

ـ در روایت از بونصر از سلطان ابوشجاع فرخزاد: و من که بوالفضلم از استادم شنودم و همگان رفتند51.

 

6- مستندسازی روایات و مطالب نقل شده

یکی از ایراداتی که گاهاً بر تاریخ شفاهی گرفته می‌شود ضعف خاطرات و ضعف مطالب نقل شده است که ممکن است به دلائلی مانند ثقه نبودن راوی،عدم اشراف بر موضوع ، عدم دسترسی به مدارک، تعصب فکری و پیش‌داوری و... باشد.دسترسی بیهقی به اسناد و نامه‌های اداری و کار در سمتی و دبیری به او اجازه می‌داده بر غالب  موضوعاتی که ذکرنموده اشراف داشته باشد.او این آگاهی خود را هر گاه که از اسناد خبر داشته و یا از آن در نقل مطلب خود استفاده کرده در کتاب به وضوح آورده است

ـ بونصر مشکان نامه نبشت و سخت نادرنامه بود52.

ـ نوشتن نامه مسعود به خلیفه و نسخه پیمان خلیفه القایم به مسعودکه متن فارسی و عربی را با هم آورده که حاکی از دسترسی وی به اصل نامه بوده است53.

ـ دمادم ملطفهای منهیان رسول به درگاه آمد54

ـ قوم همه بازگشتند و امیر برخاست و بجای خود باز شد و بوالعلاء بدیوان وزارت آمد، نامها و مشافهات استادم بستد و بخواند نبشته بود55.

ـ در روز سه شنبه نهم ذی‌الحجه این اساسنامه رسید که سلیمانی رسول بشورستان رسید56.

7- ذکر و شرح دقیق وقایع و حوادث و جلوگیری از اطناب کلام

بیان مطالب به نحوی که شنونده را با حال و خوای زمان واقعه آشنا ساخته و به جزئیات ریز آگاه شود از هنرهای مصاحبه‌شونده و گوینده خاطرات است. مطلبی که کمتر در آثار تاریخی ما به چشم می‌خورد در ضمن نباید در بیان واقعه چنان مسائل را مطرح کند که باعث ملال و خستگی شنونده شود و از اصل حادثه دور بماند کاری که بیهقی به خوبی انجام داده است.

ـ اگر از خوانندگان این کتاب کسی گوید این چه درازی است که بوالفضل در سخن می‌دهد جواب آنست که من تاریخ می‌کنم پنجاه سال را که بر چندین هزار ورق افتد57.

ـ نسخت سوگند نامه و آن مواضعه بیاورده‌ام در مقامات محمودی که کرده‌ام، کتاب مقامات و این تکرار نکردم که سخت دراز شدی58.

ـ در ذکر البسه وزارت می‌آورد: خواجه بر پای خاست و زمین بوسه داد و پیش تخت رفت و عقدی گوهر به دست امیر داد و گفتند ده هزار دینار قیمت آن بود امیر مسعود انگشتری ملک ماست و بتو دادیم59.

 

نتیجه‌گیری :

ابوالفضل بیهقی مورخی سترگ است که از اثر بزرگ وی مقدار کمی به دست ما رسیده است. اما به نظر می‌رسد متأسفانه همین مقدار هم کمتر مورد توجه دانش‌پژوهان قرار گرفته است و خصوصاً مورخان و تاریخدانان به ابعاد تاریخی آن کمتر پرداخته‌اند. مقایسه اثر بیهقی با مورخان هم‌عصر و قبل یا بعد از خود بعضی ویژگی‌ها را در وجود وی آشکار می‌سازد که خیلی از دیگران گمرنک بوده یا دیده نمی‌شود. راستی و صداقت، توجه به شرح دقیق مطالب، تفکیک و مستند سازی مطالب ارائه داده شده، ارزش سنجی محتوای مطالب نقل شده، توجه به ماهیت و هدف از کار، استفاده صحیح از نقل قول‌های دیگران و مستندسازی مطالب با اسناد و مدارک تاریخی از جمله نکات مثبت وی به شمار می‌روند. با توجه به بررسی منابع تاریخی مشخص می‌شود که یکی از عمده‌ترین منابع اطلاعاتی مورخان گذشته استفاده از نقل‌قول‌های دیگران در ذکر حوادث بوده است. چگونگی و چرایی این استفاده از مسائلی است که ارزش اطلاعاتی آثار را تحت الشعاع خود قرار داده است. بیهقی را باید یکی از بزرگترین مورخانی به شمار آورد که ضمن آگاهی بر منابع مختلف خبری تاریخی برای استفاده در کتابش بر میزان ارزش هر یک از آنها و چگونگی افزوده کردن این اعتبار وقوف کامل داشته است و بحق یکی از بی‌نقص‌ترین منابعی است که از روایات صحیح و بعضاً مستند در آوردن تاریخ خود استفاده کرده است.

از لحاظ مقایسه‌ای عناصر تاریخ نگاری بیهقی با فاکتورهای تاریخ شفاهی، بیهقی یک تاریخ شفاهیدان باید دانست که با وقایع نگاری شفاهی آگاهانه خود بسیاری از جوانب و حواشی مرتبط با تاریخ نگاری خود را دقیقاً مورد توجه قرار داده و به آن پرداخته است.



[1]- ابوالفضل بیهقی،تاریخ بیهقی،به اهتمام  دکتر فیاض و دکتر غنی،انتشارات بانک ملی،تهران،1324،ص666

 

[2] -- William W. Moss" Oral history.What Is It and Where Did It Come From" In ,The past Meets Present,Essay On Oral history,Ed David Striklin andRebbecca Sharpless(Lanharng,Md:University Press Of America,1988,p5

3-Tucyides,Historyof the Pelonnesia War(New York,Penguin,1972)p 48

4-- برای اطلا ع بیشترنک به مرتضی نورایی،فصلنامه تحقیقاتی تاریخی گنجینه اسناد،سال سیزدهم ،دفتر اول دوم،بهار و تابستان ،ریال، 1382،  ص66     

 

 

 

 

[5] -Daivid Hackett Fischer,Paul Revers Ride(New York:Oxford University Press/1994)p 327

6-Donald A . Ritchie,Press Gallery,Congress and The Washington Correspondents(Cambridge:Harvard University Press,1991)p 81-83

7- Donald A . Ritchie,"Oral history in Federal Government"Journal of American History.74((September/1987)587-595

9-Daivid K. Dunway, The Interdidciplinarity of Oral History, In Oral History An Interdidciplinarity Anthology,Edited  by Daivid K. Dunway and Willa k. Baum, Second Edition,Altamira Press,1996,p 8

9-برای اطلاع بیشتر در مورد تاریخ شفاهی و مفاهیم آن نگاه کنید به ابوالفضل حسن آبادی،تاریخ شفاهی در ایران،سازمان کتابخانه ها موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی،مشهد،1385

 

[6]

10- linda Shopes,”What Is Oral history” http://historymatters.gmu.edu/mse/

11-- http://www.iranian-i-o-history.com./tarikh.htm

12-   - An Oral History Primer”  library.ucsc.edu/reg-hist/ohprimer.html ,p3

13-    - Frisch, Michael, ”Quality in History Programs,” In A Shared Authority: Essays on the Craft and Meaning of Oral and Public History (Albany, NY: Statue University of New York Press, 1990), 188

14-   (Ronald J. Grele, , interviewed by Studs Terkel), “It’s Not the Song, It’s the Singing: Panel Discussion on Oral History,” In Grele, Ronald J., Envelopes of Sound: The Art of Oral History 2nd ed (Chicago: Precedent Publishing, 1985), 87.

15-http://Alexander Street Press  Oral History Index.htm,p1

16- Rouve Alicia j." Colaborative Oral history in a Correctional setting:Promise and Pitfalls" The Oral history Review 30(1)Winter/Spring 2003/p 61

               

17-ـ سوزان ران، شیوه های مصاحبه در مطبوعات، ترجمه علی ایثاری کسمایی و یونس شکرخواه انتشارات موسسه ایران، تهران، 1381، ص 13

18- کاظم معتمد نژاد، روزنامه نگاری، با همکاری دکتر ابوالقاسم منصف، سپهر، تهران 1368، ص187

 

oral History Inter viewing Tips,p1 http://www.oham.org/Interview/htm19-

20- evaluation Guidelines, http://omega.diskinson.edu/organization.p4

 

21- janet sims-wood, how to conduct An oral History Interviewe/ http://www.huarchi.lesnet.howard.edu/9911huarnet/ohtech.htm./p8

 

22ـ ابوالفضل حسن آبادی، معیارهای جهانی تاریخ شفاهی، گنجینه اسناد سال چهادرهم، دفتر سوم پاییز 83، شماره 55 ، ص 11

23- Donal Ritchie,doing oral History Doing oral History" oxford university press 2003 p,1                               

 

                                                                                                                24-ابوالفضل بیهقی ،تاریخ بیهقی، صص108-109

25-همان،640

 

26-همان،ص667

27- همان،ص666

28- همان،ص602

29- همان،ص54

30- همان،ص179

31- همان،ص179

32- همان،ص48-287-356

33- همان،ص396

34- همان،ص73

35- همان،ص110

36- همان،ص499

37- همان،ص188

38- همان،ص204

39- همان،ص 201

40- همان،ص157

41- همان،ص431

42- همان،ص358

43- همان،ص331

44- همان،ص590

45- همان،ص459

46- همان،ص171

47- همان،ص129

48- همان،ص127

49- همان،ص129

50- همان،ص 136

51- همان،ص146

52- همان،ص457

53- همان،ص302

54- همان،ص488

55- همان،ص509

56- همان،ص286

57- همان،ص198

58- همان،ص154

59- همان،ص156



 
تعداد بازدید: 6596


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 97

یک ربع یا نیم ساعت به حمله نیروهای شما مانده بود. به اتفاق سرباز وظیفه عزیز زهیر، اهل بغداد، در سنگر نشسته بودیم. چند شب بود آماده‌باش کامل داده بودند و ما می‌ترسیدیم استراحت کنیم. شبها با ترس و دلهره زیادی صبح می‌شد. داخل سنگر مسلح نشسته بودیم و از ترس نمی‌توانستیم حرف بزنیم. گاهی چرت می‌زدیم،‌ گاهی یکدیگر را نگاه می‌کردیم، گاهی سرمان پایین بود و به حمله نیروهای شما فکر می‌کردیم و از خود می‌پرسیدیم «چه خواهد شد؟ آیا امشب آخرین زندگی است؟ آیا زخمی خواهیم شد؟ فرار خواهیم کرد؟