تاریخ شفاهی در گفتوگو با دونالد ریتچ
کریم جعفری
چکیده
دونالدریتچ، استاد تاریخ اداره تحقیقات کنگره امریکا که تاکنون با افراد بسیاری از جمله سیاستمداران و روشنفکران و افراد تأثیرگذار در سطح جهان مصاحبه کرده است، خود در مصاحبهای بلند به انتقال تجربیاتش پرداخته است. او در این مقاله به چنین سوالهایی پاسخ داده است: ویژگی یک مصاحبه خوب چیست؟ مصاحبه کننده چگونه باید آماده شود؟ از اول باید با چه کسی مصاحبه کرد؟ مصاحبه کنندههای بالقوه را چگونه تشخیص میدهید؟ و ...
مقدمه
دونالد ریتچ استاد تاریخ اداره تحقیقات گنگره امریکا و یکی از خبره ترین و ورزیده ترین کارشناسان تاریخ شفاهی امریکا است. او که تاکنون با افراد بسیاری از جمله سیاستمداران و روشنفکران و افراد تاثیرگذار در سطح جهان مصاحبه کرده است خود در مصاحبهای بلند به انتقال تجربیات خود در این زمینه پرداخته است. از جایی که تاریخ شفاهی در ایران نوپا است و تجربیات اندکی در این مورد وجود دارد، تصمیم گرفته شد تا بخشی از این مصاحبه بلند را به صورت سوال و جواب ترجمه کرده و در اختیار دوستان قرار دهیم.
ویژگی یک مصاحبه خوب چیست؟
مصاحبهها تاحدی اجرایی هستند، نه تنها مصاحبهکنندگان قصد کنترل خود رادارند، مصاحبهشوندهها نیز اغلب برای یادآوری و توصیف وقایع گذشته دستپاچه میشوند؛ چون آنها نیز میخواهند کارشان را به نحو مطلوب انجام دهند. هیچکس دوست ندارد فراموشکار و گنگ به نظر برسد. مصاحبه کنندگان تاریخی باید در مصاحبه مانند یک شریک رفتار کنند و تا جایی که امکان دارد به مصاحبهشوندهها کمک کنند احساس راحتی، نزدیکی و دقت را به دست آورند. مصاحبه کنندگان باید بدون راهنمایی اسامی، تاریخها، و اطلاعات دیگر را ارائه دهند تا مکالمه را همچنان ادامه دهند. یکی از وظایف بحرانی مصاحبه کنندگان این است که به منظور ارزیابی گذشته حس اکراه را به صداقت و شاید انتقاد از خود تبدیل کنند. قوانین و اصول بنیادی که در مورد همه انواع مصاحبه تاریخی شفاهی بکار میرود، عبارتند از: اجرای تکالیفتان، آماده شدن، طرح پرسشهای معنادار اما نامحدود، قطع نکردن پاسخها، دنبال کردن چیزی که میشنوید، آگاهی کامل از تجهیزات خود، پردازش فوری کاستها و به خاطر داشتن و تمرین اخلاقیات مصاحبه.
مصاحبهکننده چگونه باید آماده شود؟
مصاحبه کنندگان در ابتدا با خلاصهای در مورد مصاحبهشوندهها آشنا شده و سپس وارد جزییات میشوند. برای درک و تنظیم سوالات منابع منتشر شده از قبیل پیشینه خانوادگی، شهر، موسسه و پیشینه وقایعی که به طور انفرادی تجربه کردهاند را مطالعه کنید.
از اول باید با چه کسی مصاحبه کرد؟
از لحاظ منطقی، کارتان را باید با افراد مسنتر و بازیگران مهمتر وقایع یا جامعه تحت پیگردتان آغاز کنید. بنابر یک سری دلایل، بعضیها نسبت به سازمان، تخصص، یا جامعه، تاثیر، احترام و ثبات بیشتری نشان میدهند. ممکن است بازیگر دارای سمتی مهم و شخصیتی خونگرم و مراقب باشد یا به عنوان مورخ و بایگانی غیررسمی موسسه کار کند. اگر مصاحبه در ابتدای روند صورت گیرد، مصاحبهشوندههای دیگر شناسایی و تعیین محل میشوند و برای انجام مصاحبه رغبت بیشتری خواهند داشت. همیاری کسانی که مورخان شفاهی آنها را «دروازهبان» مینامند، اغلب واجب است.
همیشه وقایع آماری را به خاطر بسپارید. طرح یک پروژه تاریخ شفاهی ممکن است آنقدر وقتگیر باشد که باآغاز پروژه مصاحبه، باهوشترین مصاحبهشوندهها فوت کنند یا آنقدر بیمار باشند که نتوانند مصاحبهای مفید ارائه دهند. مصاحبهشوندههای پنهانی باید طبق سن، اهمیت موضوع پروژه و در دسترس بودن بر حسب زمان و مکان گروهبندی شوند. افراد جوانتر و آمادهتر و دورتر را برای مرحله پایانی پروژه نگه دارید. مصاحبههای مسافرتی اغلب نیاز به جمعآوری مصاحبهشوندههایی دارد که در یک مکان خاص زندگی میکنند. همچنین توصیه عملی روزنامهنگاری را به یاد داشته باشید: «کارتان را با کسانی آغاز کنید که بیشتر همکاری میکنند.» افرادی که کمتر همکاری میکنند نیاز به دعوتهای مکرر و ترغیبهای صبورانه دارند. در نهایت نیز ممکن است تنها به دلیل ایجاد حس بدگمانی در مخالفانشان یا سعی در کسب امتیاز انحصاری در گزارشات تاریخی، راضی به مصاحبه شوند.
مصاحبهشوندههای بالقوه را چگونه مشخص میکنید؟
مورخ شفاهی مجبور است نقش بازرس را ایفا کند. با رجوع به کلمات مصطلح، میتوان بسیاری از مصاحبهشوندههای بالقوه را تشخیص داد، اما اغلب، مورخان شفاهی باید در جستوجوی افراد خود باشند. در مصاحبهای که به منظور بیوگرافی صورت میگیرد، مصاحبهکنندهای که اوراق افراد را خوانده است، افرادی را که با این افراد رابطه دارند را شناسایی و ممکن است آدرسهای دیگری نیز پیدا کند.
بهترین روش برای آغاز ارتباط با مصاحبهشوندهها چیست؟
هدف از مصاحبه و موضوع پروژه را با نامه یا تماس تلفنی اطلاع دهید. برایشان توضیح دهید از نوارها و رونوشتها چه استفادهای خواهید کرد و اجازه قانونی را که مصاحبهشوندهها باید امضاء کنند، برایشان شرح دهید. پس از انجام مکالمات تلفنی نامهای ارسال کنید تا برای فایلهایتان گزارشی داشته باشید. داشتن نام، آدرس، شماره تلفن، اهداف مصاحبه و تاریخ برنامه شما به طور مکتوب برای مصاحبهشوندههای مسن بسیار حائز اهمیت است. گاهی اوقات مصاحبهکننده ترتیب ملاقاتی مقدماتی، مثلا برای ناهار را میدهد تا با مصاحبهشونده بیشتر آشنا شود و در باره موضوعات اصلی که طی مصاحبههای واقعی راجع به آنها بحث خواهد شد، ایده بهتری داشته باشد. داشتن ملاقاتهای مقدماتی کاملا بستگی به زمان مصاحبهکننده و مصاحبهشونده و بودجه پروژه دارد. در بعضی پروژهها به علت اجتناب از سادگی و خود به خودی بودن پرسشهای غیرتکراری، جلسات پیش از مصاحبه، دلسردکننده هستند.
پرسشها باید بهطور تاریخی تنظیم شوند یا موضوعی؟
طرح مصاحبه بستگی به اهداف پروژه دارد. در بعضی پروژهها، کل داستان زندگی مصاحبهشونده به هم مرتبط است. در بعضی دیگر تمرکز بیشتر روی وقایعی خواهد بود که مصاحبهشونده در آن شرکت داشته است. مثلا، اندرو یانگ به دلیل سمتش به عنوان سفیر امریکا، یا نقشش در حرکتهای جنبش مدنی تمام عمرش باید مورد مصاحبه قرار گیرد. مصاحبههای زندگینامهای معمولا بر اساس تاریخ پیش میروند. اگر پروژه روی حادثه تمرکز کند، پرسشها موضوعیتر خواهد شد. پریدن روی پرسش اصلی شیوه خوبی نیست. پرسش اول را زیاد ناگهانی و مقابلهای نپرسید. بلکه با ایجاد زمینه تاریخی و نشان دادن چیزها به روال تاریخی، پرسشهای اوجی را مطرح کنید. مردم بیشتر دوست دارند وقایع را بهطور تاریخی به یاد آورند. ابندای بحث را با پرسشهای معمولی آغاز و سپس با سوالات صریحتر و کنایهدارتر ادامه دهید. پرسشها بسیار موضوعی ممکن است پاسخهایی بدون عمق و زمینه داشته باشد. پرسشهای موضوعی کاملا در یک چارچوب تاریخی قرار میگیرند.
اگر پاسخها سرسری هستند چه کنیم؟
پاسخهای کوتاه ممکن است نشانگر این باشد که مصاحبهکننده پرسشهای بسیار خاص پرسیده و سوالات نامحدود «چگونه» و «چرا» به اندازه کافی نبوده است. مصاحبهشوندهها همیشه از مقدار جزییات مصاحبهکنندهها مطلع نیستند و ممکن است پاسخهایی مرتبط اما کوتاه، مبهم و بدون بازتاب بدهند. هرگز به پاسخهای مختصر اکتفا نکنید و برای اینکه از مصاحبهشونده حرف بکشید، پرسشهای جزییتر بپرسید. پاسخهای کوتاه ممکن است نشاندهنده این باشند که مصاحبه کننده برای پرسش بعدی خیلی سریع عمل میکند. ساکت بمانید و پس از پرسیدن هر سوال، منتظر باشید تا زمانی که مصاحبهشونده پاسخش را به پایان برساند. سعی کنید به محض مکث کردن مصاحبهشونده صحبت نکنید، چون ممکن است این مکث برای تنفس دوباره یا جمعآوری افکارش باشد.
مصاحبه کننده چگونه باید وارد حریم خصوصی شود؟
میزان و درجهای که در آن مصاحبه بهدنبال موضوعات خصوصی است، چیزی است که مصاحبهشونده و مصاحبه کننده باید بین خودشان روی آن کار کنند. مورخان نیز مانند رسانهها در مورد بخش خصوصی افراد معروف کنجکاو هستند. تصور فمینیستها «حریم خصوصی سیاسی است» نیز در پیوند حوزههای عمومی و خصوصی تحلیل تاریخی نقش داشت. اینکه مصاحبهشوندهها به پرسشها پاسخ خواهند داد، موضوعی دیگر است. حوزه و قلمرو خصوصی برای هر کس یک مفهومی دارد.
موضوعاتی که باعث شرمساری میشود، چگونه باید به میان آید؟
ایجاد محیطی آرام و ارتباط با مصاحبهشوندهها برای پرسیدن سوالاتی که باعث شرمساری میشود، اغلب دشوار است. جان والتنی، جامعهشناس و نویسنده کتاب «درایلانگسو» یک تاریخ شفاهی درباره بزهکاریها و سیاهیهای خصوصی شهر نوارک، اعضای هیئت تاریخ شفاهی را به دلیل اینکه در مصاحبه بسیار خجول و مودبانه و با احتیاط عمل میکردند، سرزنش کرد. جان والتنی اظهار داشت که با تحریک مداوم و ملایم، مطمئن باشد که مصاحبهشونده درباره موضوعات دشوار سخن خواهد گفت. برای اثبات این نکته والتنی با پخش یک نوار نشان داد پرسشهایش فکاهی و سرزنده، اما بیرحمانه هستند. چون والتنی کور بود، از مصاحبهشوندههایش درخواست میکرد از او بخواهند پرسشها را برایشان توضیح دهد. آنها باید صحبت میکردند و پاسخهایشان را با عبارت «نمی بینی؟» نشانهگذاری میکردند. یکی از روشهای طرح پرسشهای دشوار یا شرمآور، نقل قول از جانب کسی دیگر است. طی دوره ریاست جمهوری جرالد فورد و جیمی کارتر، بایگانی ملی، ادارهای نزدیک کاخ سفید تاسیس کرد که آنجا با مقامات در هنگام انتقال ریاست جمهوری مصاحبه میشد و بیشتر آنها اجباری و مخفیانه بود. مصاحبهشوندهها نیز اغلب از یادآوری این تجربه آشفته و دلسرد میشدند و از صحبت در مورد آن راضی نبودند.
در مصاحبههای اولیه فورد و کارتر در کتابخانههای ریاست جمهوری، مصاحبه کننده اداره بایگانی، پرسشهای شرمآوری پرسید. اما سعی داشت آنها را به منابع منتشر شده مرتبط کند: «واشنگتن پست گزارش داد: «شما اداره را به این دلایل ترک کردهاید. آیا این ارزیابی صحیح بود؟» و چون این موضوع بخشی از گزارش عمومی بود مصاحبهشوندهها باید داستان زندگی خود را بازگو میکردند و از اینکه مجبور بودند از خود دفاع کنند، همواره رنج میبردند. تمرکز روزنامهها با مصاحبهکنندهها فرق داشت. مصاحبه کننده باید پرسشهایی درباره دفاع از خود موضوع، سازگاری، و تناقضهایش با account دیگر طرح میکرد. غالبا اولین پاسخ مصاحبهشونده هنگام مواجه با موضوعات ملالآور، مختصر، دفاعی و ناتمام است. مصاحبه کننده باید بعدا به موضوع اصلی مصاحبه بازگردد. هرچقدر مصاحبهشونده برای توضیح دادن تلاش کند، جزییات بیشتری ارائه دهد و سعی کند حرفهایش برای مصاحبهکننده قابل فهم باشد، آنگاه پاسخها روند صادقانهتری مییابد.
این شیوه وقتگیر است. مجددا لازم به ذکر است که جلسات مصاحبه چندگانه مهم هستند. بعضی مصاحبهشوندهها قبل از مصاحبهای که دارای موضوعاتی است و تاکنون در موردش بحث نکردهاند، خود را آماده میکنند. با اشاره به اینگونه موضوعات در مصاحبه باز نیز احتمال دارد مصاحبهشونده قوانین خود را شکسته و خودش وارد زمینههای ممنوعه شود. سرانجام مورخان شفاهی باید با درخواست مصاحبهشونده موافقت کنند. نوشتن خواسته مصاحبهشونده در فایلهای مصاحبه قانونی است. از اینرو برای استفادهکنندگان بعدی توضیح دهید چرا موضوعات خاص را عنوان نکردهاید. موضوعات مشکل و آزاردهنده یا مقابلهای باید تا انتهای مصاحبه و پس از اینکه مصاحبه کننده تا حدی ارتباط حاصل کرد به تعویق بیفتند. زمانی که روی تاریخ یک طرح بینتیجه کار میکنید تا با استفاده از سلاحهای هستهای بندرگاهی را در آلاسکا لایروبی کنید، یک مورخ شفاهی مصاحبهای با فیزیکدان خشن هستهای ادوارد تلر ترتیب داده است. زمان محدود بود و تلر نیز دیر کرده بود. مصاحبه کننده به جای اینکه پرسشهای قبل از مصاحبه را بپرسد تصمیم گرفت درباره جنجالیترین بخش درگیری تلر با پروژه بپرسد. «این مصاحبه تمام شده است.» تلر نیز بلند شد و آنجارا ترک کرد. برای اینکه مصاحبه کننده جذاب و دلسوز به نظر برسد مجبور نیست چاپلوسانه رفتار کند. اگر مصاحبهشونده در یک مورد مخالف بود، بهتر است دیدگاه وی را مجددا بازگو کنید. پاسخهای مصاحبهشونده معمولا موقعیت را توصیف خواهند کرد و به جای اینکه گفتوگو خاتمه یابد، غالبا بیشتر طول میکشد. بالاخره مشاهده اسکاروایلد را در ذهن داشته باشید که سوالات هرگز بیملاحظه نیستند. اما گاهی اوقات پاسخها چرا.
اگر مصاحبهشونده تقاضای خاموش کردن ضبط صوت را بکند، چه باید کرد؟
تاریخ شفاهی یک مصاحبه روزنامهای نیست. بنابراین شنیدن داستان «بدون ضبط» نیز ممکن است. مصاحبهکنندهها مودبانه و در عین حال محکم باید وقفههای مصاحبه را کاهش دهند و برایشان توضیح دهند تا زمانیکه آماده نشدهاند ضبط خاموش خواهد بود و رونوشتها نیز ویرایش میشود. آنگاه ممکن است مصاحبهشوندهها نخواهند ضبط روشن باشد تا تردیدشان را درباره پاسخ به پرسشها توضیح دهند و در مورد مناسب بودن بحث درباره یک فرد یا موضوع از پرسشگر بپرسند. مصاحبه کنندهها برای شنیدن مشکلات مصاحبهشوندهها، مشاوره آنها و اطمینان دادن پیش از ضبط نوار، مصاحبه و نوار را متوقف کنند.
مصاحبه کننده چگونه میتواند به یادآوری مصاحبهشونده کمک کند؟
مصاحبهشوندهای گفته بود: «من احساس میکنم حافظهام مورد محاکمه قرار گرفته است.» مصاحبه کنندهها با تشخیص اینکه اکثر مردم به آسانی اسامی و تاریخها را به یاد نمیآورند، سعی دارند با بازیگران اصلی زندگی مصاحبهشوندهها و با تاریخ اصلیاش آشنا شوند و نه تنها هیجان مصاحبه را حفظ ، بلکه ذهن مصاحبهشونده را هم سبک کند. مورخان شفاهی به کارگیری عکسها و دیگر مصنوعات آشنا را برای شروع یادآوری مفید میدانند. آلبومهای عکس خانوادگی، بریدههای روزنامه و نامهها همه به عنوان ابزارهایی برای زیر و رو کردن اطلاعات فراموش شده به کار میرود. بعضی از مصاحبهکنندهها روی حس بویایی نیز آزمایش میکنند تا ببینند از کدام خاطرات بوی متفاوتی برمیخیزد. مشاهده عکسهای خانوادگی نه تنها حس تحلیل مصاحبهشونده را برمیانگیزد، بلکه تفسیرهای بس از انتشار آن را فراهم میکند. پیت دانیل، مورخ به پایین رودخانه میسی سی پی سفر کرد تا با مردمی که در شهرهای بین راهی زندگی میکردند مصاحبه و بعد از 50 سال خاطراتشان را درباره سیل عظیم سال 1927 ثبت کند. آلبومهای عکسی که اکثر مصاحبهشوندهها با خود آوردند حافظههایشان را تسریع بخشید و توضیحاتی بسیار عالی برای کتاب دانیل: «عمق انگار میآید» فراهم شد. برعکس اندریا هامر تحقیقش را با یک سری از عکسهای «آژانس امنیتی مزرعه طرح نو» که در سالهای 1935 و 1943 در جنوب ماریلند گرفته شده بود، آغاز کرد. طی سال 1980 هامر اکثر افرادی را که هنوز در آن منطقه زنده مانده بودند و کسانی که میتوانستند درباره مردم و مکانها و عکسها صحبت کنند، مشخص کرد. هدف او احیای زمینه اجتماعی عکسها بدون کمک کسانی بود که در آنجا حضور داشتند. تمرینی که دوباره ثابت کرد ممکن است عکسها گمراهکننده و نادرست تفسیر شده باشند.
آیا مصاحبهکنندهها باید از پاسخنامه استفاده کنند؟
وقتی با گروهی مواجه میشوید که هویتی مشترک دارند یا در یک واقعه یا سازمان مشترک بودند، اطمینان حاصل کنید که از همه، پرسشهای مشابه پرسیدهاید. مخصوصا اگر چند مصاحبه کننده روی یک پروژه مشترک کار میکنند، باید برای همه پرسشها و موضوعات مشابه داشته باشند. اما مصاحبهشونده شخصی تجربیات منحصر به فردی دارد که هیچ پاسخنامهای نمیتواند پیشبینی کند. هرگاه چیزی غیرمنتظره و جالب اتفاق میافتد باید از پرسشهای طرح شده منحرف شوید. تاریخ شفاهی زمینههای نادیده گرفته شده دانش را مورد خطاب قرار میدهد. بهترین پرسشهای آشکار، اغلب موضوعاتی هستند که در موردشان پرسشی طرح نکردهاید و شاید اصلا در تحقیقتان چیزی در بارهشان نخواندهاید. یک مصاحبه کننده خوب عبارات غیرمنتظره را میشنود و کارش را با سوالات اضافی ادامه میدهد. رفتارگرایانی که پاسخنامههایی را ترجیح میدهند که قابل رمزگذاری و محدودشدن باشند، اغلب برای ماهیت و اصالت «ذهنی» تاریخ شفاهی افسوس میخورند. اما مورخان شفاهی با حافظه و پندار فردی مواجه میشوند که به سختی به صورت فرم ساختاری در میآیند.
مصاحبهکنندهها با توضیحاتی که شدیدا با آنها مخالفند، چگونه باید رفتار کنند؟
سختترین بخش گوش دادن، توجه کردن به ایدهها و اطلاعاتی است که با نظر شما فرق دارد. شاید بخواهید صحبت را قطع کرده و بحث کنید، اما پیش از مواجه با موارد مخالف باید به حرفهای مصاحبهشونده خوب گوش کنید. پاسخهای چالشانگیز که ظاهری گمراه کننده دارد، پاسخهایی به دنبال دارد که اشتباه به نظر میرسد. گاهی اوقات مصاحبهشوندههایی که بد صحبت میکنند یا نمیتوانند منظورشان را بیان کنند، ممکن است اطلاعات غیرصحیح داشته باشند یا اشتباه کنند. اما با ارائه تمام بخشهای موضوع، مثلا نام بردن کسانی که کمتر مورد تحسین قرار گرفتهاند، نسبت به پرسشگر تفسیر دقیقتری از حادثه داشته باشند.
اما اگر مصاحبه کننده شک کند که مصاحبهشونده دروغ میگوید یا حقیقت را پنهان میکند، چه باید بکند؟ هرگز سریع نتیجه نگیرید که مصاحبهشونده دروغ میگوید یا اشتباه میکند. هدف شما ضبط داستان از دیدگاه مصاحبهشونده است، حتی اگر شامل ادعاهای اغراقآمیز یا لافزنی باشد. نیازی نیست تمام گفتههای مصاحبهشونده را بپذیرید. سعی کنید توجهش را به اظهارات مشکوک جلب کنید و طی مصاحبه به نکات مختلف موضوعات دردسرساز رجوع تا ترغیبشان کنید، از گفتههای قبلیشان دفاع یا آنها را تکذیب کنند. برای ذکر مدارک مغایر در گزارشات روزنامه و منابع دیگر عجله نکنید. اطلاعات متناقض برای محققان بعدی به عنوان ضمیمه رونوشتها مورد استفاده قرار میگیرد. (البته اول مصاحبهشونده را از موارد اضافه شده آگاه کنید.) همیشه این احتمال وجود دارد که مصاحبهشونده خودش را گول میزند.
ممکن است مصاحبهشونده خاطرات وقایع ناخوشایند گذشته را آگاهانه یا ناآگاهانه تحریف کند. مورخان شفاهی در ایتالیا و آلمان با فراموشی کلی درباره فاشیسم و کشتار جمعی مواجه شدند. بعضیها به طور چشمگیری موقعیتهایشان را تغییر میدهند. اما با هماهنگی و تصحیح خود را متقاعد میکنند. مصاحبه تاریخ شفاهی که معمولا سالها بعد از اتفاق وقایع صورت میگیرد تاثیری تسهیل کننده دارد که باعث میشود مصاحبهشوندهها با خاطرات دردناک و مدفون شدهشان مواجه شوند. در اینگونه موارد مصاحبه برای تنظیم درست گزارش بهصورت درمان عمل میکند. اما حتی یک روانپزشک نیز برای مواجه مصاحبهشونده با گذشته، مشکل دارد. گاهی اوقات دروغها به صورت اسطورهای هستند و ممکن است مصاحبه به دلیل این که ابزاری برای بررسی ریشههای تحریف و سنجیدن یک فرد ایدهال با درکهای ناخوشایند است، ارزشمند شود، نه به دلیل صحت داستان.
تعداد بازدید: 5567