اهمیت مصاحبه در تاریخ شفاهی

محمدکمال ناصری


 

چکیده

به نظر نویسنده، مصاحبه در مقوله تاریخ شفاهی بایدها و نبایدهایی دارد که با الزامات و مشخصات مصاحبه در فرهنگ کار رسآن‌های متفاوت است. این مقاله در این خصوص به بیان نقاط تشابه و تفاوت کار مصاحبه در تاریخ شفاهی با مصاحبه‌گری در روزنامه‌نگاری یا برای رسانه‌های دیداری و شنیداری می‌پردازد. همچنان‌که پیش از آن و برای رسیدن به این نقطه از اهمیت نقل و روایت در حوزه اندیشه دینی، مصاحبه در بیان نظری و مهارت‌های گوش کردن، نوشته شده است.

به نظر این مقاله مصاحبه در زمان‌ ما و در تاریخ پژوهش نوعی فرایند ارتباطی است که به سازماندهی و روزآمدسازی حدیث تاریخ و روایت اخبار و رخدادها عنایت دارد. این فرایند به نوبه خویش تحت تأثیر قوانین حاکم بر ارتباطات انسانی است. ارتباطاتی که به نوبه خود از قوانین روانشناسی نیز تاثیر پذیرفته‌اند.

 

مقدمه

علامه دهخدا در دایرةالمعارف بزرگ خویش که نام لغت‌نامه برآن نهاده است در توصیف و تعریف تاریخ می‌گوید:

«تاریخ را کمتر از هنر نباید پنداشت، چه آن علمی است که دارای هدفی صریح و روشی مخصوص است. مطالعه و تحقیق جلوه‌های فعالیت انسانی طبق شواهد، دفتر امین متکی بر دانش تاریخی است. برای تحقیق و تتبع این منابع، تاریخ از دانش‌های ذیل استعانت می‌جوید. کتاب‌شناسی1، شناختن خطوط قدیم2، کتیبه‌شناسی3، سکه‌شناسی4، مهرشناسی5، علم مطالعه در فرامین و اسناد6، علم ازمنه7، باستان‌شناسی.8»

وی همچنین در بیان مفهوم فلسفه تاریخ می‌نویسد:

«فلسفه تاریخ علم قوانینی است که بر حوادث حکومت می‌کند و استنتاج‌هایی که بتوان از تحقیق و تابع تعمیمی و قیاس آن استخراج کرد. انتقاد تاریخی می‌کوشد که حجّیت، صداقت و ارزش شواهد و قوانین را مشخص سازد. برهان قاطع روش تاریخی تجزیه و تحلیل است: هر سند را باید در ترکیبی که تاریخ بدان منجر می‌شود، تجزیه و تحلیل کرد تا موضع آن درست معین گردد. از این‌روی که تاریخ دانش است، مورخان در تتبعات خود به نتیجه نمی‌رسند. مگر به شرطی که هرگونه علاقه و عقیده قبلی و اغراض را از خود دور کنند. در این‌جا مشکلات تاریخ معاصر پدید می‌آید:

1ـ از جهت منابع ممکن است بعضی از آن‌ها از اطلاع ما یا از انتقاد ما به دور ماند.

2ـ از نظر انتقادی، علائق سیاسی ممکن است ندانسته مانع بی‌طرفی گردد. منظور از بی‌طرفی در این‌جا عدم شخصیت نیست، بلکه منظور آن است که تاریخ‌نویس باید خود را در قضاوت وقایع از همه احساسات مجرد سازد. ولی این خیال باطل و نامحقق است. ابن خواندمیر در کتاب حبیب‌السیر در منابع علم تاریخ آرد:

چنین یاد دارم ز اهل هنر                                         که علم خبر به ز درج درر

اگر حظ چشم از در حاصل است                                بصیرت ز علم خبر کامل است

بر اخبار و آثار نو و کهن                                          ز تاریخ واقف شوی بی سخن

گهی باز گوید ز پیغمبران                                          گهی راز گوید ز نام آوران

خبر گویدت گه ز خیرالبشر                                       گه از حال شاهان نماید خبر

گهی از حکیمان حکایت کند                          گهی از کریمان روایت کند

ندارد در این دیر روز از مدار                                    چو این علم، علم دگر اعتبار

نبینی که قرآن وافی الشرف                                      بود مشتمل بر حدیث سلف

ز افعال در باب دین و دول                                      ز اعمال اصحاب ملک وملل

خبر می‌نماید کتاب مبین                                          بلفظ فصیح بلاغت قرین

چو تاریخ را این شرف حاصل است                             پسندیده مردم فاضل است».9

بدین ترتیب رسالت تاریخ‌پژوهی و تاریخ‌نگاری بسی سنگین و اقدامی بس تخصصی و عالمانه است. حال کتابت تاریخ باشد به وسیلة مورخی متتبّع و در اسناد و کتب و شواهد تاریخی، یا کتابت تاریخ باشد براساس اقوال و شفاهیات معاصرین حوادث و رخدادها.

از این‌روی مصاحبه در تاریخ شفاهی رکن پرمسئولیتی است که بار این رسالت عظیم را بر دوش پذیرفته و مصاحبه‌گری در تاریخ شفاهی نیازمند دانش لازم و کافی در هر موضوع به ویژه مطالعه ژرف در منابع مکتوب موضوعات مورد نظر و آموخته بودن به آداب ارتباط و مصاحبت است. خاصه آن‌که مصاحبه‌شوندگان یا از خواص علمی و سیاسی و رجال نخبه هر دوره هستند یا شاهدان عینی رخدادها و جریانات‌اند که لزوما نباید از اهل خبره و پختگان دانش‌های اجتماعی باشند.

 

اهمیت نقل و روایت در حوزه اندیشه دینی

بخشی زیادی از تاریخ سنگینی خویش را بر شانه راویان نهاده است. راویانی که ممکن است نه خود شخصا به کتابت تاریخ مبادرت کرده باشند، بلکه فقط گفته‌اند تا دیگران بنویسند و به تاریخ سپارند. لذا در علوم اسلامی نیز علم حدیث و روایت مسئولیتی عظیم را متوجه راویان کرده است؛ تا از یک سوی احکام و تکالیف اهل ایمان را به آنان رسانند و از سوی دیگر سرگذشت و تاریخ وقایعی را که در راهیابی نسل‌های بعد و تجزیه و تحلیل فلسفه احکام نیز مؤثر می‌باشند از طریق «نقل» ماندگار سازند. حال این تکالیف فردی و فرائض شخصی باشند، یا اجتماعی و سیاسی یا درباره نحوه مشارکت در سرنوشت‌پردازی خویش در عرصه جامعه و حکومت.

استاد کاظم مدیر شانه‌چی در مقدمه کتاب خویش «علم‌الحدیث» در باب اهمیت علم روایت چنین نوشته است:

«می‌دانیم که در صدر اسلام دانش اسلامی منحصر به متن قرآن و سخنان رسول اکرم‌(ص) بوده، و بعدا که علوم زبان و ادب «لغت، صرف و نحو، معانی بیان، بدیع، عروض» و سیره و تاریخ و تفسیر قرائت و فقه و اصول پدید آمد، همه و همه با حدیث توأم بود، زیرا قرائت به سلسله سند به پیغمبر می‌پیوست؛ چنانکه تفسیر جز مقولاتی روایی بیش نبود.

تاریخ و سیره شعبه‌ای از حدیث بود که حتی در پاره‌ای کتب (چون صحیح بخاری) از هم تفکیک‌نشده، و آن‌چه با نام مغازی و سیر و تواریخ به تنهایی تدوین گردیده، جز روایاتی که سلسله سند نقل می‌شد، چیزی نبود. خاصه آن‌چه مربوط به عصر پیغمبر بود که نوعا از یاران آن حضرت یا کسانی که آنان را درک کرده بودند (تابعان) نقل می‌شد. و می‌دانیم که آن‌چه از صحابه یا تابعین نقل شود از اقسام حدیث شمرده می‌شود. و از این‌رو مورخین دوره اول را اخباری گویند چون منقولات تاریخی را با سلسله سند به ناقل اولی منتسب می‌ساختند.»10

این بیان برای ذکر اهمیت نقل و شفاهیات در تدوین تاریخ کافی است؛ زیرا در حقیقت نیز این‌چنین است که مجموعه احکام و تاریخ اسلام مبتنی بر ذکر خواطر و به یاد سپرده‌های بزرگان از صحابه و تابعین و علمای بزرگی است که دیده‌ها و شنیده‌های خویش را در مسیر ثبت و ضبط هدایت کرده‌اند. بزرگانی چون سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد ابن اسود کندی و عمار یاسر ‍‌(نخستین دارندگان عنوان شیعه در زمان پیغمبر اکرم(ص)) و علی ابن ابی رافع و برادرش عبدالله (که هر دو کاتب امیرالمؤمنین(ع) بوده‌اند) و سلیم بن قیس و از بزرگان اهل سنت همچون ابو محمد اسماعیل بخاری11 و مسلم12 و ابن ماجه قزوینی13 و ابو داوود سجستانی14 و ترمذی15 و نسائی16 که همگی مؤلفین صحاح سته می‌باشند.

چنان‌که مکرر گردید فرازهایی موسّع از کتب حدیث در باب تاریخ بوده و ملهم از تاریخ شفاهی مذکور از ناحیه معاصران وقایع تاریخ اسلام می‌باشند. از جمله باید به کتاب معظم بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی اشاره کرد که شامل 26 کتاب بوده و کتاب‌های تاریخ آن شامل کتب زیر است:

کتاب ششم: کتاب تاریخ خاتم النبیین

کتاب هشتم: کتاب ما وقع من الجور علی الائمه (المحن والفتن)

کتاب نهم: کتاب تاریخ امیرالمؤمنین(ع)

کتاب دهم: کتاب تاریخ فاطمه و الحسن والحسین(ع)

کتاب یازدهم: کتاب تاریخ السجاد و الباقر و الصادق والکاظم(ع)

کتاب دوازدهم: کتاب تاریخ الرضا والجواد و النقی و العسکری(ع)

کتاب سیزدهم: کتاب تاریخ الحجه المهدی(ع).

و بقیه کتب بحارالانوار مشتمل بر اصول و فروع عقاید، مواعظ، احکام و اجرای علمای امامیه می‌باشد. در اهمیت و جایگاه ذکر خبر و روایت همین بس که حتی در زمان حیات رسول گرامی اسلام(ص) جعل حدیث آغاز شد. مؤلف کتاب علم‌الحدیث در این خصوص از قول محقق (در مقدمه کتاب معتبر) می‌گوید: قال علی(ع) قد کذب علی رسول‌الله علی عهده حتی قام خطیبا فقال ایها الناس قد کثرت الکذابه فمن کذب علی متعمدا فلیتبوء مقعده من النار (همانا دروغ‌گویان بر من زیاد شده‌اند، بنابراین هرکس دانسته بر من دروغ ببندد، در آتش جهنم قرار خواهد گرفت.)

همچنین گفتنی است که تثبیت خلافت پس از رسول اکرم(ص) برخلاف آنچه در غدیرخم مقرر گردیده بود با تمسک به راویان شفاهی تاریخ و بافته‌های کذب آنان صورت گرفت و پس از خلفای ثلاث در عصر معاویه نیز این‌گونه بود و فتنه خوارج و دیگر تشعبّات مذهبی و پیدایش فرق گوناگون، همه و همه عمدتا بر اثر جعل حدیث و نقل ناصحیح تاریخ از سوی ناقلان شفاهی تاریخ پدیدار گشته‌اند و این هماهنگی، اهمیت مصاحبه در تدوین تاریخ شفاهی را از دیر باز خاطر نشان می‌نماید که صحّت عمل در این امر می‌تواند هدایت‌گر و راهگشا باشد و عدم رعایت اصول تعهدی، فنی، علمی و عملی نیز می‌تواند خذلان‌آفرین و گمراه‌کننده ظاهر گردد. لذا در علم حدیث با هشدارهایی در خصوص جعلیات و اسرائیلیات و افسانه‌گرایی و شاخ و برگ‌ دادن به برخی وقایع کوچک مواجه می‌باشیم و در مقابل با اصول روایت و ذکر خبر بر پایه علمی و پیدایش اصطلاحاتی همچون تواتر ـ خبر آحاد ـ خبر صحیح ـ خبر حسن ـ خبر موثق ـ خبر ضعیف ـ غریب الالفاظ ـ غریب المتن ـ غریب السند ـ مسند ـ متصل و موصول ـ مرفوع ـ معنعن ـ معلق ـ مفرد و شاذ ـ مدرج ـ مشهور ـ مصحف ـ عالی و نازل ـ معروف و منکر ـ مسلسل و مزید ـ ناسخ و منسوخ ـ مقبول ـ مشترک ـ مؤتلف و مختلف ـ مطروح ـ متروک ـ مشکل ـ مؤول ـ مبین و مجمل ـ موقوف ـ مقطوع و منقطع و معضل و مرسل مواجه می باشیم.

همچنین علم رجال در حدیث‌شناسی ناظر بر راویان و ناقلان اخبار است که در این حوزه طبق طبقه‌بندی‌های انجام شده از سه طبقه راویان تا عصر امام محمدباقر(ع)و عصر امام علی ابن موسی الرضا(ع) نام برده شده‌اند.

این دقت نظرها و تتبّع و تأمل در مراتب فوق دالّ بر اهمیت نقل و روایت در نزد بزرگان دین مبین اسلام بوده و حاصل زحمات دست پروردگان معصومین علیهم السلام و آینه نگرش آنان به اهمیت امر صحت انتخاب راویان و تدبّر در مرویات می‌باشد.

طبق آن‌‌چه که در نظرگاه اهل خبر به روایت لغت‌نامه دهخدا و مورخّانی چون میرخواند و اساتید علم‌الحدیث به نقل آمد، اهمیت تاریخ از یک سوی و اهمیت راویات تاریخ و تاریخ روایی و شفاهی از سوی دیگر در انجام تکالیف شرعی، اجتماعی، سیاسی بیان گردید. از آن‌جا که در عصر ما این مباحث به ویژه در بخش تدوین و جمع‌آوری تاریخ با رویکرد به تاریخ شفاهی بر «مصاحبه» متمرکز شده است به بازشناسی فن مصاحبه و الزامات حرفه‌ای آن می‌پردازیم و این فراز را در دو بخش مصاحبه در تحقیقات اجتماعی و مصاحبه در گزارش‌گری مطبوعاتی مورد توجه قرار می‌دهیم. زیرا مصاحبه در کار تاریخ شفاهی نه این است و نه آن و هم این است و هم آن. مقدمات فوق از باب تذکر اهمیت مصاحبه، شناخت و صلاحیت مصاحبه شوندگان و چگونگی اصول غربالگری گفته‌های آنان ـ نه با هدف تدوین تاریخ به دلخواه، بلکه با هدف پالایش سره از ناسره در ذکر احوال گذشتگان دور و نزدیک ـ آورده شد.

 

مصاحبه در بیان نظری و توضیح

مصاحبه یک فرآیند ارتباطی اجتماعی است که عوامل گوناگونی در شکل‌گیری دستاورد نهایی آن دخالت دارند. با صرف‌نظر از شمارش انواع مصاحبه و ویژگی‌های هریک، مصاحبه در مسیر تدوین تاریخ و انجام پروژه‌های تاریخ شفاهی علاوه بر آن‌که از خصیصه‌های فرآیندهای ارتباطی و اجتماعی برخوردارند، از ویژگی‌های منحصر به خویش نیز تأثیر می‌پذیرند.

در یک فرآیند ارتباطی به‌طور عام باید عناصری محقّق باشند تا ارتباط به‌طور کامل انجام و نتایج حداکثری از آن به دست آید:

ـ اقناع اولیه برای ارتباط بین مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده

ـ اشتراک فکری میان طرفین مصاحبه در خصوص برداشت از واژگان کلیدی گفتمان

ـ جست‌وجو برای نیل به پاسخ توسط مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده

ـ روشن بودن سؤالاتی که باید در پایان مصاحبه به پاسخ‌های آنان نایل آمد. (برای طرفین)

ـ درک معنی مشترک از تحلیل رخدادها و حوادث.

در مصاحبه تاریخ‌پژوهی عوامل گوناگونی بر چگونگی شکل‌گیری فرآیند ارتباط و دست‌یابی به نتایج مشترک یا حداقل اهداف مصاحبه دخیل می‌باشند که عبارتند از:

ـ شرایط محیطی (سیاسی ـ فرهنگی ـ اعتقادی ـ اجتماعی، انحصاری)

ـ عنصر جایگاه و مرتبت مصاحبه‌شونده در زمان انجام مصاحبه

ـ عنصر جایگاه و مرتبت مصاحبه‌شونده در زمان رخدادها و حوادث

ـ میزان شناخت مصاحبه‌شونده از اطلاعات و آگاهی‌های اولیه مصاحبه کننده

ـ میزان همگونی و احساس همسانی طرفین مصاحبه به یکدیگر

ـ اطلاعات اولیه مصاحبه‌کننده از اهداف مصاحبه و زوایای پرسمان

ـ میزان اعتماد مصاحبه‌شونده به مصاحبه کننده (به عنوان شخصیت حقیقی یا حقوقی)

ـ مماس بودن مرز نقل عینیت‌های تاریخی با علائق شخصی مصاحبه‌شونده

ـ مماس‌بودن مرز نقل حوادث با تحلیل آن‌ها توسط مصاحبه‌شونده

ـ تأثیرپذیری مصاحبه از وضعیت اجتماعی و جریانات غالب بر زمان مصاحبه.

از آن‌جاکه مصاحبه در تاریخ شفاهی با هدف بازیافت اطلاعات ذهنی و پیشینه‌های موجود در حافظه مصاحبه‌شوندگان صورت می‌گیرد، باید بر تأثیر عامل محرک17 و اثرگذاری آن بر واکنش18 دقت لازم و کافی داشت. از این‌روی باید دقیق‌ترین کنترل‌ها در مورد محرک (سؤال) صورت پذیرد. تأثیرگذاری شرایط اجتماعی و شرایط محیطی و دیگر عوامل پیش گفته بر واکنش کلامی مصاحبه‌شونده غیرقابل انکار است. هر چند برخی از صاحب‌نظران این عوامل را صرفا به عنوان عوامل مزاحم19 در مصاحبه مورد تذکر قرار می‌دهند و لذا اشمیدشن20 معتقد است پرسش‌نامه (سؤالات) باید زیرکانه باشد نه مصاحبه‌گر. این نوع نگرش پایبند نظریه کلاسیک اندازه‌گیری در روانشناسی است. نظریه‌ای که به الگوی S"R مشهور است. لکن در نگاه دوم که تأثیرات وضعیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی را نیز به عنوان عامل تأثیرگذار و یا مزاحم بر خروجی مصاحبه مورد توجه قرار می‌دهد، به الگوی S"P"R معتقد است که در این الگو P نماینده موجود زنده‌ای است که بین محرک (سؤال) و واکنش (پاسخ) قرار دارد. سؤال (محرک) در یک جوّ (شرایط خاص زمانی و مکانی) مطرح می‌شود و پاسخ یا واکنش این تحریک روانی نمی‌تواند به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه فاقد اثرپذیری از این شرایط باشد و پاسخ حاصل از اعتقاد به الگوی S"R پی‌آمد «علّی» سؤال مصاحبه‌گر نیست. مصاحبه‌شونده ضمن آن‌که به صورت طبیعی و ناخودآگاه در گذر زمان از آثار این گذار تأثیر پذیرفته است در برابر هر سؤال نیز به صورت خودآگاه از خویش می پرسد: «مصاحبه‌گر چه انتظاری از من دارد و پاسخ من چه تأثیری در وی خواهد گذاشت؟» و این سؤال بخشی از عامل P است که میتواند یک علّت برای نوع پاسخ باشد!؟

 

الگوی S"R در مصاحبه برای موضوعات تبیینی و تحلیلی مانند نگارش تاریخ شفاهی ناکارآمد است و عمدتا در اموری مانند نظرسنجی‌های بسته ـ که پاسخ دهنده فاقد اختیارات وسیع در تبیین موضوع از نظر خود و یا براساس اطلاعات و محفوظات خویش می باشد ـ کاربرد دارد و چنان‌که گفته شد شدیدا پایبند نظریه اندازه‌گیری کلاسیک در روانشناسی است. شاید بتوان کارکرد این الگو را در «مصاحبه‌های سخت» تا حدودی اثبات کرد. اما این‌گونه مصاحبه‌ها که در برابر نوع مصاحبه نرم22 قرار دارند، مناسب مصاحبه برای تدوین تاریخ شفاهی نیستند، بلکه عمدتا در بازجویی و با هدف کشف خدعه و دروغ توسط مصاحبه‌شونده به کار گرفته می‌شوند.

نوع دیگری از مصاحبه وجود دارد که «مصاحبه بی‌طرف» توصیف شده است. در این نوع مصاحبه نیز مصاحبه‌کننده با حذف هر نوع عامل مثبت یا منفی عاطفی از محرک (سؤال) حتی از خود و شرایط محیطی، می‌کوشد با رهاساختن مصاحبه‌شونده در فضای مجرد اطلاعات و محفوظات ذهنی خویش، خروجی مصاحبه را از هرگونه تأثیرپذیری محیطی دور بدارد. با این وجود که از طریق «بی‌طرفی» در مصاحبه تلاش می‌شود که بر قابلیت مقایسه اطلاعات به دست آمده ـ با اطلاعات حاصل از مصاحبه با اشخاص همطراز در موقعیت و زمان رخدادها ـ استفاده شود، معذلک از تأثیرات فضای سرد عاطفی بر پاسخ‌ها نمی‌توان کاملا مبرّا بود؛ زیرا ممکن است چنین فضایی نیز با ایجاد عدم اعتماد و ترس و هراس از واکنش‌های احتمالی بعدی به واکنش‌ها و پاسخ‌هایی نه چندان واقعی بیانجامد و در این حالت بخشی از اطلاعات و حوادث و وقایع تاریخی ناگفته یا «بدگفته» باقی خواهند ماند. به هر تقدیر، عقیده بر این است که مصاحبه بی‌طرف هم در تبعیت از الگوی S"R و گاه R"S عمل می‌کند. زیرا بی‌طرفی در روابط انسانی امری موهوم و بی‌معنی است. ماکوبی، از جامعه شناسان و محققان اجتماعی آلمان در دهه هفتاد ضمن طرفداری از بی‌طرف بودن مصاحبه‌گر می‌گوید:

«مصاحبه‌گر باید در حد محدودی بی‌طرف باشد. وی باید برخورد و ظاهر جدّی و محترمانه داشته باشد و نشان دهد که مصاحبه برای او امری جدّی است. ولی در عین حال وی نباید برخورد خشک داشته باشد. یکی از مهم‌ترین موضوعات برای مصاحبه‌گر این است که وی خود را نسبت به آنچه که مصاحبه‌شونده ابراز می‌دارد علاقه‌مند نشان دهد. حیطه واکنشی مصاحبه‌گر بسیار محدود است؛ حتی این امر جزء اصول بنیادی مصاحبه محسوب می‌شود که مصاحبه‌گر تلاش کند، نظر شخصی خود را درباره موضوع تحقیق مخفی نگه دارد.

مصاحبه‌گر مجاز نیست در مورد هیچ یک از مطالب ابرازشده از سوی مصاحبه‌شونده از خود حالت تعجب یا ملامت نشان دهد. و همین‌طور وی مجاز نیست زمانی که مصاحبه‌شونده نظرات شخصی مصاحبه‌گر را به زبان می‌آورد، با هیجان و شعف سر تکان دهد. ولی زمانی که مصاحبه‌گر حتی در حالتی که مصاحبه‌شونده آشکارا سعی در تحریک وی دارد، کاملاً بی‌احساس و خنثی باقی بماند، در چنین حالتی جو طبیعی مصاحبه از بین می‌رود و بر تماس برقرارشده تأثیر منفی می‌گذارد. این روش به عنوان راه‌حل مؤثر تشخیص داده شده که مصاحبه‌گر حالت پذیرا بودن دوستان‌های به خود بگیرد. او در مورد لطیفه‌های مصاحبه‌شونده می‌خندد و زمانی که مصاحبه‌شونده مطلبی را می‌گوید که از قرار معلوم تعجب‌برانگیز است، خود را تعجب زده نشان می‌دهد و اظهارنظرهای تأییدکننده‌ای نیز می‌کند. ولی وی از موضوع تأیید یا نفی مستقیم موضوع مصاحبه‌شونده وجدانا خودداری نمی‌کند.»23

اظهارات فوق مؤید فراز نخستین این مقاله می‌باشد که مصاحبه را یک فرآیند ارتباطی توصیف کرد. ارتباطی دوسویه، هدف‌دار و تأثیرپذیر از عوامل گوناگون محیطی که بهره‌گیری کامل از این فرآیند و تحقق ارتباط در راستای هدف مقرر به اقناع، اشتراک فکر، پذیرش تأثیر، تغییر رفتار، درک یکسان مفاهیم و واژه‌ها و برابری معنی، درک عمل، داشتن علائم مشابه، پیش‌بینی مصرف کدهای یکسان در ارتباط، درک معنی، ارسال علائم، همانندی تجربه، انتقال معنی و انتقال اطلاعات به یکدیگر مرتبط است.

برای تکمیل این مبحث در جهت تحقق یک مصاحبه موفق و نیل به حداکثر اطلاعات موجود نزد مخاطب (مصاحبه‌شونده) لزوما باید مهارت‌های ارتباطی زیر را مورد توجه و عمل قرار داد:

 

الف) استفاده از مهارت‌های گوش دادن24

سه نوع گوش سپاری را می‌توان برشمرد:

1ـ گوش دادن توأم با همدلی (Empathizing Listening)، در این حالت گوینده از سوی مصاحبه‌گر به صحبت کردن تشویق می‌شود و اطلاعات با یک روش دلگرم کننده و دوستانه اخذ می‌شود.

شیوه به کار‌گیری این نوع بدین ترتیب است که مصاحبه‌گر با قراردادن خود در موقعیت طرف مقابل و تلاش برای پی‌بردن به فکر او، و ایجاد شرایطی که احساس راحتی کند ـ مثلاً از طریق اشاره به تجربیات احساسی او ـ با وی همدلی کند. به صحبت‌های او به دقت گوش می‌دهد و خودش کمتر صحبت می‌کند و با تکان دادن سر و یا با استفاده از کلمات کوتاه مناسب او را به حرف زدن تشویق می کند.

2ـ گوش دادن تحلیلی(Analyzing Listening)، در این حالت مصاحبه‌گر به جست‌وجوی اطلاعات واقعی و جداکردن واقعیت‌ها از احساسات می‌پردازد.

شیوه به کارگیری این نوع چنین است که مصاحبه‌گر برای کشف دلایل موجود ـ فراتر از جملات مصاحبه‌شونده ـ به ویژه زمانی که نیاز به درک رشته‌ای از حقایق یا افکار به هم‌ پیوسته وجود دارد، از سؤالات تحلیلی استفاده می‌کند تا بتواند با بیرون کشیدن سرنخ‌ها جواب‌های دریافتی را برای سؤالات بعدی مورد استفاده قرار دهد.

3ـ گوش دادن ترکیبی Sympathizing Listening))، در این حالت مصاحبه‌گر با هدایت پیش فعال، جریان تبادل اطلاعات مصاحبه را به سوی هدفی مشخص پیش می‌برد.

شیوه عمل در این نوع از گوش سپاری بدین ترتیب است که سؤالات به گونه‌ای مطرح می‌شوند که مصاحبه‌شونده بتواند با ایده‌های خویش به آن‌ها پاسخ دهد. مصاحبه‌گر به خوبی گوش کرده و به گونه‌ای عکس‌العمل نشان می‌دهد که بتواند ضمن تأیید جواب‌های دریافتی، جریان مصاحبه را به سوی سؤال هدف‌دار بعدی و نتیجه‌گیری نهایی مورد نظر سوق دهد.

این‌گونه عمل کردن مناسب آن بخش از مصاحبه‌ها در تاریخ پژوهی است که زمینه‌هایی در خصوص برخی جریانات موجود دارد و باید این فرضیه‌ها را رد یا اثبات نمود. مصاحبه‌ با افراد ذیربط می‌تواند در این جهت نتیجه‌بخش باشد.

 

ب) مهارت‌های ثانویه گوش کردن

1 ـ طرح سؤال درست به پاسخ درست می‌انجامد. لذا آن‌چه گوش خواهیم کرد همان است که در پی آن هستیم.

2 ـ در برابر کسانی که در صحبت کردن مهارت و اعتماد به نفس کافی ندارند، نباید به گونه‌ای عمل کنیم که این حالت را در آنان تشدید کند. سکوت هدایت‌شده و نه ممتد و هیچ انگار، در مواقع لازم و به اندازه خود می‌تواند گوینده و مصاحبه‌شونده را به ادامه صحبت تشویق کند.

3 ـ گزینشی گوش ندهیم! زیرا گوینده گوش سپردن انتخابی ما را به معنای بی‌توجهی به همه آن‌چه او علاقه‌مند به گفتن آن است فرض خواهد کرد و اشتیاقی به گفتن در او باقی نخواهد ماند.

4 ـ قطع کردن پی در پی سخنان گوینده فرصت شنیدن اطلاعات مصاحبه‌شونده را از مصاحبه‌گر سلب می‌کند، زیرا علاوه بر آنکه رشته کلام از دست او خارج می‌شود ممکن است به لحاظ شخصیتی این اقدام را حمل بر بی‌احترامی به خویش کند.

5 ـ غلبه بر تعصبات25 و باورهای سخت شده از سوی مصاحبه‌گر و ظرفیت‌افزایی در خویش برای شنیدن حتی مخالف‌ترین اظهارات مصاحبه‌شونده با عقایدش، راهی است در مسیر درست گوش کردن.

6 ـ هر گوش کردنی هدفی دارد و در مصاحبه تاریخ شفاهی گوش کردن یعنی میدان‌دادن به جذب اطلاعات بیشتر. بنابراین سعه صدر در حوصله توجه به هدف انجام کار از ابزارهای اساسی این‌گونه مصاحبه است.

 

مصاحبه، نه برای مطبوعات

مطبوعات در جهان امروز با کارکردهای گوناگون و متنوع همواره علاقه‌مندی خویش را به تاریخ‌نگاری هم ابراز داشته‌اند‏. زیرا در بعد انجام وظایف آموزشی و اطلاع‌رسانی و یا تحلیل‌های سیاسی و اقتصادی رخدادهای حال به گونه‌ای ریشه در گذشته دارند و لذا اجتنابی از این گرایش نیست.

اما آن‌چه که در این مجال برآ‌نیم تا بدان متذکر شویم در واقع نوعی آسیب‌شناسی مصاحبه در تاریخ شفاهی است.

مصاحبه در ژورنالیسم امروزی پدیده‌ای حرفه‌ای و شیوه‌ای چند منظوره است که شناخت مشخصات آن ضروری است.

مصاحبه مطبوعاتی اقدامی است تکمیلی برای تعالی‌بخشیدن به روند و فرایند خبرگیری و خبررسانی. اخبار دارای لایه‌های آشکار و پنهانی هستند که مصاحبه و گزارش مطبوعاتی به شناخت و تبیین لایه‌های نه چندان آشکار می‌پردازند.

دکتر مهدی محسنیان‌راد استاد برجسته و محقق علوم ارتباطات اجتماعی این تعریف جمع‌بندی شده را از کتب روزنامه‌نگاری در زمینه مصاحبه بیان می‌نماید:

«مصاحبه یکی از انواع خبرگیری مستقیم است که به وسیله آن، عقاید و افکار شخصیت‌های مهم جامعه، یا نظرات مردم عادی کوچه و بازار را درباره موضوعات مختلف به ویژه مسائل روز به دست می‌آورند... در حقیقت مصاحبه‌کننده عنوان نماینده استفاده کنندگان وسایل ارتباط جمعی است که امید ملاقات و مذاکره مستقیم با مصاحبه‌شونده را ندارند. بنابراین مصاحبه‌کننده به عنوان نماینده آنان درباره مسائل مهم و موضوعاتی که مایلند بدانند، اطلاعات به دست می‌آورد.»26

بنابراین تعریف مصاحبه مطبوعاتی عمدتا به دنبال خبرگیری تکمیلی است و حال آن‌که در مصاحبه تاریخ شفاهی اهداف ژورنالیستی و یا اهداف تعریف شده برای دیگر وسایل ارتباط جمعی را دنبال نمی‌کند. توضیح این‌که در تعریف خبر در دروس خبرنویسی، کتب روزنامه‌نگاری و خبرنگاری آمده است:

«خبر گزارشی عینی از واقعیات است که دارای یک یا چند ارزش خبری بوده و احتمالا تحت تاثیر عوامل درون سازمانی و برون سازمانی شکل گرفته‌ است.»

گرچه تاریخ نیز روایت واقعیات اتفاقیه است اما ارزش‌های نهفته در دل این وقایع لزوما همان ارزش‌های خبری در فرهنگ روزنامه‌نگاری و رسآن‌های نیستند و اهداف ثبت و تدوین تاریخ نباید با اهداف روزنامه‌نگاری همسنگ تلقی شوند. هرچند که ممکن است در مواردی هم به یکدیگر نزدیک باشند.

رایج‌ترین ارزش‌های خبری در فرهنگ علوم ارتباطات امروز عبارت‌ند از :

1ـ دربرگیری در زمان حال یا آینده، مستلزم نفع یا ضرر مادی یا معنوی مستقیم یا غیرمستقیم.

2ـ شهرت مثبت یا منفی.

3ـ برخورد‌ها، اختلاف‌ها و تضادهای جسمانی و فکری.

4ـ استثناها و شگفتی‌ها.

5ـ مجاورت جغرافیایی و معنوی.

6ـ تازگی زمان و رویداد.

هر چند ممکن است این ارزش‌ها همگی یا بعضا در دل یک حادثه یا ماجرای تاریخی نیز موجود باشند، اما اولا تاریخ شرح حال گذشته است و نه حال و یا آینده، و ثانیا محصول فرایند تاریخ پژوهی، علی‌الاصول نباید تحت تاثیر عوامل درون سازمانی یا برون سازمانی حاکم بر دوران تحقیق و پژوهش باشد. زیرا در این صورت تاریخ سازی ـ به مفهوم مصنوعی و تدوینی آن ـ است نه تاریخ‌نگاری عینی و روایت صادقانه واقعیت‌های مبتنی بر واقعیات مجرد از علایق تاریخ‌نویسان یا سازمان متبوع‌شان. هر چند که پیش‌تر هم گفته شد عوامل اجتماعی بر چگونگی روایت تاریخ اثرگذار است و تا حدودی از این امرگریزی نیست.

در مصاحبه ژورنالیستی و رسآن‌های، مصاحبه‌گر جهت‌گیری و شکل‌گیری خبر را با توجه به سوالات مردم یا دستگاه‌های ذیربط، به مصاحبه‌شونده القا می‌کند و هر رسآن‌های با توجه به علایق و جهت‌گیری‌های سیاسی و مشی خود به شکار اخباری خاص می‌رود. به گونه‌ای که آن وابستگی‌ها ودلبستگی‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تامین شوند، و حال آن‌که در تاریخ‌نگاری براساس تاریخ شفاهی نباید جهت‌گیری خاصی نقل رخدادها را به سمت و سوی دلخواه مصاحبه‌گر منحرف نماید. بلکه باید در فضایی بدون گرایش و جانبداری‌های متعصبانه، به تخلیه حداکثری از ذهن مصاحبه‌شونده ـ هرآنچه که هست ـ مبادرت نمود.

از سوی دیگر برخی وجوه تشابه تکنیکی و شیوه‌ای میان مصاحبه برای رسانه‌ها و مصاحبه برای تاریخ شفاهی وجود دارند که عبارتند از :

1ـ ضرورت آگاهی مصاحبه‌کننده از موضوع

2ـ ضرورت آماده‌سازی سوالات پایه قبل از اجرای مصاحبه و عندالاقتضا اطلاع آن‌ها به مصاحبه‌شونده برای آمادگی قبلی (به ویژه در مصاحبه‌های تاریخ پژوهی)

3ـ ضرورت شناخت کامل از مصاحبه‌شونده (یا به‌ کارگیری علم رجال نسبت به راوی)

4ـ از میان بردن عوامل پارازیت و اخلال در تحقق فرایند ارتباط میان مصاحبه‌شونده با مصاحبه‌کننده (به لحاظ نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، محیطی و عاطفی و. ..)

5ـ تدوین مناسب دستاورد مصاحبه

6ـ در دست‌داشتن ابتکار عمل روند مصاحبه و جلوگیری از انحراف جریان گفت‌وگو به سویی مغایر با هدف مصاحبه

7ـ دریافت اسناد کتبی و تصویری پشتیبان برای محتوای گفت‌وگو عند‌الاقتضا

8ـ رعایت حقوق مصاحبه‌شونده (مادی، معنوی، حیثیتی)

9ـ رازداری وامانت‌داری نسبت به اظهارات جانبی و حاشیه‌ای مصاحبه‌شونده و سایر اطلاعات اکتسابی از او که به موضوع تحقیق ارتباط مستقیمی ندارد.

به هر تقدیر باید گفت جنس و شاید سطح و عمق مصاحبه در مطبوعات و رسانه‌ها به دلیل اصالت دادن به فضای خبری و هیجانات روز با عمق مصاحبه در پژوهش‌های تاریخی متفاوت بوده و از این‌روی میزان سواد و پختگی و نخبگی مصاحبه‌گر در تاریخ شفاهی با مصاحبه‌گر و گزارشگر مطبوعاتی یا رادیو تلویزیونی بسیار متفاوت است، هر چند در رسانه‌ها نیز ضرورت‌ها و تعهدات منحصر به فرد خود را داراست.

با توجه به موارد بالا می‌توان گفت بایدهای مصاحبه شفاهی عبارتند از: موضوع‌شناسی، منبع‌شناسی، زمان‌شناسی، مکان‌شناسی، برخورداری از مهارت‌های ارتباطی مناسب انسانی و میان فردی،امانت‌داری، قدرت اطمینان‌بخشی به مصاحبه‌شونده، شخصیت اثر‌گذار بر مصاحبه‌شونده، مسئولیت‌شناسی، درک و احترام به نگرانی‌های مصاحبه‌شونده، احترام حتی‌الامکان به علایق او برای انعکاس اظهاراتش، ایجاد تشویق و ترغیب در مصاحبه‌شونده به برخورد فعال با محتوای گفت‌وگو.

و نبایدها مصاحبه در تاریخ شفاهی نیز عبارت‌اند از: خالی‌الذهن بودن مصاحبه‌گر نسبت به موضوع، عمل‌کردن به مثابه یک بازپرس یا وکیل حقوقی، تحت فشار قراردادن مصاحبه‌شونده برای گفتن پیرامون مسائلی که مورد علاقه‌اش نیست، اظهار عقیده شخصی در برابر اظهارات مصاحبه‌شونده و اصرار بر قبولاندن آن‌ها به او، گزینشی گوش دادن به سخنان مصاحبه‌شونده.

اضافه می‌نماید که اظهارات مصاحبه‌شونده شامل دو نوع اطلاعات است: اطلاعاتی که مصاحبه‌شونده آن‌ها را بدون حساسیت نسبت به آن‌ها فقط نقل می‌کند و اظهاراتی که با حساسیت نقل می‌کند و مایل است حتما مورد توجه قرار گیرد. مصاحبه‌کننده باید به این حساسیت‌ها احترام بگذارد.

همچنین در مصاحبه تاریخی باید به میزان توانایی، تمایل، کیفیت و سودمندی اطلاعات ذهنی گوینده توجه شود و مصاحبه‌گر ارزیابی‌های خود را جداگانه برای توجهات بعدی ثبت نماید.

در مصاحبه تاریخی چهار گروه اطلاعات وجود دارد:

1ـ اطلاعات زیاد با تمایل اظهار زیاد از سوی مصاحبه‌شونده

2ـ اطلاعات زیاد با تمایل اظهار کم از سوی مصاحبه‌شونده

3ـ اطلاعات کم با تمایل اظهار زیاد از سوی مصاحبه‌شونده

4ـ اطلاعات کم با تمایل اظهار کم از سوی مصاحبه‌شونده.

نوع برخورد مصاحبه‌کننده در هریک از حالات بالا باید متفاوت باشد.

 

منابع:

1ـ بدیعی، نعیم، روزنامه‌نگاری نوین، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.

2ـ محسنیان‌راد، مهدی، روش‌های مصاحبه خبری، مرکز مطالعات وتحقیقات رسانه‌ها.

3ـ شکرخواه، یونس، خبر‌نویسی.

4ـ پتراتسلندر، روش‌های تجربی تحقیق اجتماعی،آستان قدس رضوی.

5ـ مدیرشانه‌‌چی، کاظمی، علم حدیث.

6ـ امین، سیدمحمد، روایت و درایت.

7ـ لغت‌نامه علامه دهخدا.

8ـ هلر،‌ رابرت، ارتباط موثر، نشر سارگل.

9ـ مقدمه کتاب خاطرات علی امینی به قلم حبیب لاجوردی درباره معرفی طرح دانشگاه ‌هاروارد درباره تدوین تاریخ شفاهی ایران.

10ـ منابع اینترنتی وابسته به مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- Bibliography

 2- Paleography

3- Epigraphy

4- Numismatic

5- Sigillography

6- Diplomatic

7- Chronology

Archeology-8

9ـ حبیب السیر، چاپ خیام، ج 1، ص 3. به نقل از لغت نامه دهخدا، ج 4، صص 5437-5438.

10ـ مدیرشانه‌چی، کاظم، علم‌الحدیث، مشهد: دانشگاه فردوسی، 1362.

11ـ مؤلف صحیح یا الجامع الصحیح در حدیث

12ـ مؤلف صحیح در حدیث

13ـ مؤلف سنن در حدیث نبوی

14ـ مؤلف سنن

15ـ مؤلف جامع ترمذی یا سنن ترمذی

16ـ مؤلف سنن نسائی (مسمی به مجتبی)

Stimulus -17

18- Reaktion

Storfaktor-19

-20Schmidtchen

21_ پتراتلسندر، ترجمه کاظم‌زاده، روش‌های تجربی تحقیق اجتماعی، انتشارات آستان قدس رضوی، 1371.

 -22 Weches Interwiev (non directive method)

23ـ روش‌های تحقیق تجربی تحقیق اجتماعی ص 123.

24ـ هلر رابرت، ارتباط مؤثر، نشر سارگل.

25ـ Prejudices

26ـ محسنیان‌راد، مهدی، روش‌های مصاحبه خبری، مرکز مطالعات وتحقیقات رسانه‌ها،1371ص 13، به نقل از کتاب روزنامه‌نگاری دکتر معتمدنژاد.

 

 



 
تعداد بازدید: 7806


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»