نقشههای تاریخی خلیج فارس
شادی معرفتی
درآمد:
در چند دهه اخیر، از خلیج فارس بسیار سخن گفتهاند، از تاریخ و جغرافیا و اقتصاد آن و هرآن چه که از دیرباز تاکنون بر این آب راهه ی همیشه ایرانی گذشته است. بر هر انسان ایرانی، تعلق این خلیج پارسی به این سرزمین آشکار و مبرهن است، اما در دنیای امروز که تبلیغات نفوذ زیادی بر افکار عمومی دارد، همیشه حق با کسی است که پول بیشتری خرج میکند و بهای بیشتری میپردازد و از همین روست که خلیج فارس به برکت پول نفت همسایگان عرب، تبدیل میشود به الخلیج العربی.
برای بقا در عصر اطلاعات و تبلیغات و مقابله با این ادعاهای واهی، باید به زبانی قابل فهم برای مردم دنیا سخن گفت، اگرنه حتی اگر هزاران مقاله و کتاب و اطلس به زبان فارسی بنویسیم و چاپ کنیم، باز هم مخاطبانمان همان پارسی زبانان اندکی هستند که خود به ایرانی بودن این خلیج ایمان دارند، چاپ کتب و مقالاتی به زبان انگلیسی، گامی در جهت نیل به این مقصود است.
مؤسسه¬ی جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در تلاش برای جهانی شدن، اطلسی به زبان انگلیسی تحت عنوان Persian Gulf, Atlas of old and historical maps (3000 B.C. – 2000 A.D) در دو مجلد به چاپ رسانده و هدف از این گفتار، معرفی این اطلس است.
نقشه نگاری تاریخی:
از دیرباز تا کنون، انسانها برای شناخت بهتر محیط زندگی خویش، به ترسیم آن پرداختهاند، در این روند از نخستین نقشهها که تنها از تخیلات انسانها سرچشمه میگرفته به نقشههایی میرسیم که با عکسهای ماهوارهای تهیه شدهاند و توانایی نمایش جزئیترین نقاط یک شهر را نیز دارا هستند. در روند تحولات نقشهنگاری تاریخی با سه جریان عمده روبرو هستیم:
1- نقشههای بطلمیوسی: کلودیوس بطلمیوس در مصر و در ایام حکمرانی جانشینان اسکندر مقدونی متولد شد. (۱) وی منجم و جغرافیادان بود و اساس کتاب او دربردارنده ی جداول نجومی است که در آن ها عرض و طول نقاط مهم و مسکونی جهان معین شدهاند. او را «پدر جغرافیا» میدانند، هرچند که وی بخش عمدهای از اطلاعات خویش را از نوشتههای کسانی چون نئارخوس، اراتستن و استرابون اقتباس کرده و نام خلیج فارس نیز پیش از نقشههای بطلمیوسی در کتب ایشان ذکر شده است.
مهم ترین اثر بطلمیوس با عنوان «راهنمای جغرافیا» (۲)، شامل هشت کتاب و حاوی اطلاعات مهمی درباره ی بیش از هشت هزار مکان جغرافیایی قدیمی است. نخستین نقشهها براساس طرز تلقی بطلمیوس از چگونگی وضع زمین ترسیم شدهاند و برخی نقشههای اسلامی و هم چنین تعدادی از نقشههای اروپایی را شامل میشوند.
2- نقشههای اسلامی: در عصر فتوحات، مسلمانان همراه با توسعه ی سرزمینهای اسلامی، با علوم سایر ملل آشنا شدند و ترجمه ی کتب علمی به زبان عربی آغاز شد. با برآمدن عباسیان و گسترش سرزمینهای اسلامی، لزوم دانش جغرافیا برای شناخت این سرزمینها احساس میشد. مسلمانان دانش خویش را از تمدن کهن ایرانیان، یونانیان، مصریها و هندیها کسب کردند. منصور خلیفه عباسی، یکی از نخستین مشوقین مسلمانان برای ترجمه ی کتب به زبان عربی است. در زمان وی، دانشمندانی که کتابی به زبان عربی ترجمه میکردند، اطلاعات خویش را درباره ی جغرافیا و نجوم به متون اضافه میکردند، (۳)
دوره ی اوج توجه مسلمانان به دانش جغرافیا، در عهد مأمون عباسی بود، در زمان وی، کتب بطلمیوس، همچون جامع در فلکیات و المجسطی به عربی برگردانده شدند و تأثیری عمیق بر دانش جغرافی مسلمانان نهادند. (۴) هرچند جغرافیادانان مسلمان در ابتدا از سنت نقشهنگاری یونانیان پیروی کردهاند، اما در ادامه، به اندازهای بر عناصر نقشهنگاری افزودند که میتوان نقشهنگاری اسلامی را مکتبی جدا و متمایز از نقشهنگاری یونانیان دانست. ویژگی بارز نقشهنگاری اسلامی، توجه خاص به سرزمینهای اسلامی است.
نقشهنگاری اسلامی شامل مکاتب گوناگونی چون مکتب عراقی، مکتب بلخی، مکتب هفت کشور ایرانی، مکتب هفت اقلیم یونانی، مکتب نجیب بکران و مکتب مکه مرکزی میشد. از نقشهنگاران بزرگ اسلامی میتوان ابن حوقل، ابوعبدالله ادریسی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد اصطخری، ابوریحان بیرونی و ابوعبدالله محمد بن احمد خوارزمی را نام برد. دستاوردهای مسلمانان از طریق دانشمندان و جغرافیادانان سیسیل به اروپا راه یافت و زمینهساز نقشهنگاری اروپایی شد.
3- نقشههای اروپایی: در آغاز نقشهنگاری اروپایی، اندیشه ی بطلمیوسی حاکم است، جغرافیدانان مسلمان، در قرون وسطا، میراث جغرافیایی خود را کامل کردند، از نیمه ی قرن پانزدهم میلادی، نسخههای خطی جغرافیایی بطلمیوس از طریق بیزانس به ایتالیا برده شد و نقشهنگاران اروپایی، به واسطه ی اطلاعاتی که از نقشهنگاران اسلامی به آن ها رسیده بود، نکاتی از نقشهنگاری بطلمیوسی را در نقشههای نخستین خویش به کار گرفتند. نخستین نقشههای اروپایی متعلق به سال های میانی قرن پانزدهم در ایتالیاست ـ مقارن با انحطاط سنت نقشهنگاری در نزد جغرافیادانان مسلمان ـ و آخرین آن ها مربوط به دو دهه ی نخست قرن بیستم است که رسم چاپ نقشههای تاریخی اندک اندک مهجور میشود و نقشههای پس از آن، نقشههای جدید تلقی میشوند. این نقشهها بخش عمده ی نقشههای اروپایی و جهان اسلام، از جمله ایران را در چند قرن اخیر در برمیگیرند.
اطلس نقشههای تاریخی خلیج فارس:
این اطلس در دو مجلد تهیه شده و چنان چه از عنوان آن پیداست، نقشه های موجود در آن قریب به پنج هزاره را دربرمیگیرد. نخستین نقشه ی چاپ شده در اطلس، قدیمیترین نقشه ی شناخته شده مربوط به سال 3000 پیش از میلاد و آخرین نقشه مربوط به سال 1922 میلادی است. این اطلس بر مبنای مطالعه ی کرونولوژیک اطلسهای موجود و منابع اصلی، انتخاب و تدوین و نقشههای آن بر مبنای چهار دوره تقسیم و چاپ شدهاند:
1- دوران باستان (از 3000 ق.م.)
2- دوره ی اسلامی و قرون وسطی (قرن هشتم تا پانزدهم میلادی)
3- دوره ی رنسانس (قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی)
4- عصر جدید (قرن نوزدهم تا بیستم میلادی)
1- دوران باستان: این بخش شامل تصویر یک لوح سنگی و 46 نقشه متعلق به 25 کارتوگراف است، از مشهورترین این رسامها میتوان هکاته، هرودوت، پلیبیوس، استرابو و بطلمیوس را نام برد. نخستین تصویر چاپ شده در این اطلس، قدیمیترین نقشه ی شناخته شده ی جهان، لوح گِلی بابلی مربوط به هزاره ی سوم پیش از میلاد است که در شمال بینالنهرین یافت شده و متعلق به سلسله ی سارگون اکدی است، در این لوح، آشور و بابل محیط در خلیج فارس هستند و نقاط دیگر جهان با نام «سایر نقاط» قابل مشاهده است. برخی از تصاویر چاپ شده، نسخ مختلف مربوط به یک نقشه هستند، در برخی موارد، علاوه بر نسخه ی لاتین، نسخه ی ترجمه شده به زبان عربی نیز موجود است، و در برخی نقشهها، بخش خلیج فارس، بزرگ نمایی شده و در تصویری جدا به چاپ رسیده است. 15 نقشه متعلق به بطلمیوس در این بخش به چاپ رسیده است که منبع آن ها، نسخه ی لاتین چاپ شده در قرن پانزدهم میلادی است و در کتاب خانه ی ملی ناپل نگهداری میشود. ترجمه ی عربی این اطلس، که ممهور به مهر سلطان بایزید ثانی است، در کتاب خانه ی ایاصوفیه استانبول موجود است.
هیچ کدام از نقشههای این بخش، نقشه ی اختصاصی متعلق به خلیج فارس نیستند و به جز دو نقشه که یکی نقشه ی آفریقا متعلق به پلیبیوس (۵) ( حدود 143 ق.م) و دیگری نقشه عربستان و مصر متعلق به استرابوست (۶) (12 ق.م.- 58 م.)، باقی نقشهها، نقشه ی جهان هستند، اما در همه ی این نقشهها، عنوان خلیج فارس به الفاظ گوناگون مشاهده میشود، در اکثر نقشههای این دوره، که شامل نقشههای بطلمیوسی نیز میشود، خلیج فارس با عنوان لاتین سینوس پرسیکوس sinus persicus ثبت شده است.
2- دوره ی اسلامی و قرون وسطی (قرن هشتم تا پانزدهم میلادی): در این دوره، مسلمانان که وارث تمدن قدیم شرق و غرب شده بودند، با ترجمه ی متون به زبان عربی و با ترکیب آگاهیهای خویش با دانش پیشینیان، موجب پیشرفت علوم شدند، دانش جغرافیا در این میان مستثنی نبود.
نخستین نقشههای این دوره، ترجمه ی نقشههای اطلس بطلمیوس به زبان عربی بودند، در اطلس بطلمیوس، قاره ی پهناور آسیا به دوازده ناحیه تقسیم شده و به هرکدام شمارهای داده شده که عنوان نقشه ی همان ناحیه است، مشهورترین این نقشهها، نقشههای شش گانه ی آسیا هستند، که نقشه ی پنجم آسیا، بخشی از ایران قدیم در نواحی مرکزی، خلیج فارس و ایالتهای شمالی ایران و نقشه ی ششم آسیا، شامل شبه جزیره ی عربستان، تمامی خلیج فارس و دریای سرخ کنونی است. نخستین اطلس متعلق به مسلمانان، با عنوان صوره المأمونیه، در عهد مأمون خلیفه ی عباسی، زیر نظر ریاضیدان و جغرافیدان برجسته ی ایرانی، ابوعبدالله محمد خوارزمی ترسیم شده است. در این نقشه، دنیای شناخته¬شده¬ی آن روز شامل آسیا، اروپا و شمال آفریقا مشاهده میشود.
در این سال ها، گسترش سرزمینهای امپراتوری وسیع اسلامی، نیاز به وجود کتب مسالک و ممالک را افزون میکرد، کتب جغرافیایی زیادی در قرون نخستین اسلامی نوشته شد که اکثر آن ها متعلق به ایرانیان بودند. از میان مشهورترین این کتب میتوان به کتب ابویوسف یعقوب ابن اسحاق صباح الکندی (185-260 ﻫ.ق.)، صورةالارض ابوعبدالله محمد خوارزمی (وفات: 232 ﻫ.ق.)، مسالک و ممالک ابواسحاق ابراهیم بن محمد اصطخری (وفات: 346 ﻫ .ق.)، صورةالارض ابن حوقل (سده چهارم هجری) و احسن التقاسیم مقدسی (قرن چهارم هجری) اشاره کرد.
این بخش شامل بیش از 150 نقشه از 62 کارتوگراف است که30 تن آنان مسلمان و 32 نفر اروپایی هستند. از آن جاکه به دلیل اروپایی بودن دوره بندی این اطلس، نقشههای اسلامی از نقشههای اروپایی مجزا نشدهاند، نقشههایی که به ترتیب سال تولد کارتوگرافها مرتب شدهاند، ترتیب موضوعی ندارند و در میان اسامی جغرافینویسان مسلمان، نام کارتوگرافان اروپایی به چشم میخورد، این موضوع موجب برهم خوردگی نظم ذهنی خواننده میشود، به طور مثال در بین نقشههایی از طوسی همدانی (در حدود 1160 م./ 555 ﻫ.ق.)(۷) و ابنالعربی (1165-1240 م./ 560-638 ﻫ.ق.) (۸)، نقشه ی جهان متعلق به شخصی به نام Gervase of Tilbury (در حدود 1160-1211 م.)(۹) به چاپ رسیده است.
در این بخش نیز، برخی تصاویر، نسخ مختلف مربوط به یک نقشه است، در برخی موارد، ترجمه ی لاتین نقشههایی که توسط جغرافینویسان مسلمان ترسیم شدهاند و در برخی نیز بزرگ نمایی شده ی بخش خلیج فارس نقشه هستند، به چاپ رسیده است.
اکثر نقشههای این بخش طبق سنت نقشهنگاری اسلامی، نقشههای مستدیر هستند که دورتادور نقشه را دریای محیط (۱۰) فراگرفته است و جهات چهارگانه برعکس ترسیم شدهاند، بدین ترتیب که جنوب شمال و مشرق در مغرب نشان داده شده است.
در این نقشهها، خلیج فارس با گسترهای وسیعتر از آن چه امروز به این نام خوانده میشود، خلیج فارس امروزی، دریای عمان و بخشی از اقیانوس هند را نیز شامل میشود و با عناوین مختلفی چون بحر فارس، دریای پارس و خلیج الفارسی مشاهده میشود.
دانشمند آلمانی، کنراد میلر (1844-1933 م.) که درباره ی جغرافیدانان مسلمان تحقیق میکرد، با جمعآوری، مقایسه و انتخاب 275 نقشه دوره ی اسلامی از کتاب خانهها و موزههای مختلف اروپایی، آن ها را در نیمه ی قرن بیستم در اطلسی با عنوان Atlas Of Islam به چاپ رساند، برخی از نقشههای این دوره کپیهایی از نقشههای اطلس مزبور هستند. نقشههای دیگر این بخش نیز متعلق به بخش نسخ خطی کتاب خانه ی مرکزی دانشگاه تهران، موزه ی ایران باستان، برخی کتاب خانههای عثمانی و کتاب خانههای دیگر هستند.
دانش جغرافیدانان مسلمان که در خلال قرون وسطی توسعه یافته بود، در نیمه ی قرن پانزدهم میلادی از طریق بیزانس به شهرهای ایتالیا راه یافت. از میان کارتوگرافهای اروپایی این دوران میتوان به پائولو دل پوزو توسکانلی (۱۱) (1397-1482 م.)، فرانسیسکو روسلی (۱۲)(1445-1513 م.)، جوان دی لا کوزا (۱۳) (1460-1510 م.)، مارتین والدز مولر (۱۴) (1470-1518 م.) و سباستین مونستر (۱۵) (1489-1552 م.) اشاره کرد که در تمام نقشههای آنان، نام خلیج فارس به زبانهای مختلف دیده میشود.
3- دوره ی رنسانس (قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی): پس از قرن شانزدهم میلادی، دانش اروپاییان در همه ی علوم رو به پیشرفت گذاشت، علم جغرافیا نیز به گونه ی چشمگیری پیشرفت کرد. اروپاییان این پیشرفت را مدیون متون ترجمه شده ی مسلمانان در طی قرون وسطا بودند، اطلس بطلمیوس و کتب سایر جغرافیدانان، که از طریق مسلمانان به آنان رسیده بود، بار دیگر مورد استفاده قرار گرفت و دانش جغرافیای نوین بر همین مبنا شکل گرفت. این دوره را میتوان عصر پیشرفت اروپاییان در جغرافی و افول نقش مسلمانان در این زمینه نامید.
پس از قرون وسطا و با آگاهی از کروی بودن زمین، آغاز دوره ی اکتشافات و شناخته شدن دنیای امروز، برای نخستین بار نقشههای دریایی منتشر و نقشههایی بر اساس تحقیقات میدانی توسط جغرافیدانان و کارتوگرافها، طراحی شدند که مبنا و پایه ی نقشههای امروزی شدند.
موج جدید چاپ و انتشار نقشههایی که دربردارنده ی اطلاعات روز از مناطق مختلف جهان بودند، به آگاهی نقشهنگاران افزود، در اوایل دوره ی رنسانس، در سال 1548 م. کارتوگراف مشهور ایتالیایی، جاموکو گاستالدی (۱۶) نخستین نقشه ی نوین ایران را منتشر کرد، گاستالدی را پیشتاز فن نقشهنگاری ایتالیا در نیمه ی دوم قرن شانزدهم میلادی میدانند، نقشه ی نوین ایران که وی ترسیم کرده است، با الگوی بطلمیوسی، اما با اسامی جدید است و خلیج فارس در آن با عنوان MAR PERSIO مشاهده میشود.
این بخش که بیشترین تعداد نقشهها را به خود اختصاص داده است، شامل قریب به 300 نقشه از 166 کارتوگراف است.
بسیاری از نقشهنگاران اوایل دوره ی رنسانس، ایتالیایی و یا هلندی بودند، از مشهورترین آنان میتوان گاستالدی، جیرولامو روسلی(۱۷) (1504-1566 م.) و جیووانی آنتونیو ماجینی (۱۸) (1555-1617 م.) ایتالیایی و و دو کارتوگراف مشهور هلندی، گراردوس مرکاتور (۱۹) (1512-1594 م.) و آبراهام اورتلیوس (۲۰) (1527-1598 م.) را نام برد.
در سال های میانی رنسانس، از نقشههای کارتوگرافهایی چون فردریک د. ویت(۲۱) (1610-1698 م.)، نیکولاس فیشر (۲۲) (1649-1702 م.)، کریستوفر ویجلیو(۲۳) (1654-1725 م.) و گیوم دو لیل(۲۴) (1672-1726 م.)، تأثیرگذارترین کارتوگراف فرانسوی استفاده شده است.
و بالاخره از مهم ترین کارتوگرافهای سال های پایانی این دوره، میتوان کسانی چون امانوئل بوئن(۲۵) (1720-1767 م.)، ریگوبرت بون(۲۶) (1727-1795 م.)، ایزاک تیریون (۲۷) (1732-1769 م.)، توبیاس کنراد لوتری(۲۸) (1750-1777 م.) و لوکاس فیلدینگ (۲۹) (1781-1854 م.) را نام برد.
در میان کارتوگرافهای دوران رنسانس، به نام سیاحانی چون آدام اولئاریوس(۳۰) (1599-1671 م.)، انگلبرت کمپفر (۳۱) (1651-1716 م.) و کارستن نیبور (۳۲) (1733-1815 م.) برمیخوریم که از جهانگردان مشهور اروپاییاند و در عهد صفوی به ایران سفر کردهاند و اطلاعات ذی قیمت خویش را از طریق مطالعات میدانی به دست آورده و به اروپا منتقل کردهاند.
از این میان، برخی کارتوگرافها نقشه مختص خلیج فارس ترسیم کردهاند که از مشهورترین آنان میتوان به پتروس برتیوس(۳۳) (1565-1629 م.)، پیتر وان درِآ (۳۴) (1659-1733 م.)، پان باپتیست بورگینیون دانویل (۳۵) (1697-1782 م.)، گیوم نیکولاس دولااِ (۳۶) (1727-1802 م.) و بالاخره کارستن نیبور(۳۷) اشاره کرد، در سال 1813 م. نیز جغرافینویس مشهوری به نام آرون ارو اسمیت (1750-1833 م.) از پرنس نشین والز به همراهی کاپیتان ریچی(۳۸) و ستوان بارتلومیو آر.بی (۳۹) نقشه ی تخصصی خلیج فارس را به صورت نموداری تحت عنوان «نمودار تخصصی خلیج فارس از اطلاعات اولیه» (۴۰) منتشر کرد. (۴۱)
در تمامی نقشههای این دوره نیز عنوان خلیج فارس به چشم میخورد و جالبتر این که در نقشههای این دوره که تمامیت ارضی هر کشور، با رنگ از کشور همسایه متمایز میشود، به خوبی میتوان مشاهده کرد که جزایر سه گانه ی تنب و ابوموسی به رنگ خاک ایران، رنگ آمیزی شدهاند و این خود دلیلی است واضح بر واهی بودن ادعای عربی بودن این جزایر ایرانی.
منبع برخی از نقشههای این دوره، از کتاب خانههای اروپایی بوده است، برخی نیز از آرشیو وزارت خارجه ایران و کتاب خانه ی خصوصی سحاب تهیه شدهاند که از کیفیت نسبتاً مطلوبی برخوردارند، اما منبع تعداد بسیار زیادی از نقشههای این دوره، اطلس سلطان بن محمد القاسمی (۴۲) بوده است، عدم دسترسی به نسخه ی اصلی این نقشهها و اسکن نقشهها از اطلس سلطان، موجب افت کیفیت شدید نقشهها در این دوران شده است. از آن جاکه کیفیت یک اطلس، به اصالت، تنوع و تعداد نقشهها بستگی تام دارد، متأسفانه اسکن کردن تعداد زیادی از نقشهها از اطلس سلطان با کیفیت پایین، در بزرگ ترین بخش این اطلس، لطمه ی بزرگی به کار وارد کرده است.
4- عصر جدید (قرن نوزدهم تا بیستم میلادی): در دو قرن اخیر، به دلیل حضور تجاری و سیاسی اروپاییان و به خصوص انگلیسیها در خلیج فارس، این آب راهه اهمیتی روزافزون یافت.
بخش نقشهبرداری نیروی دریایی بریتانیا در سال 1795 تأسیس شد و نقشههای تخصصی بسیاری از خلیج فارس به همراه اطلاعاتی از بنادر، جزایر، اسکلهها و شیلات منطقه به اضافه اطلاعاتی پیرامون دولتها، شرکتها و دفاتر تجاری مختلف تهیه شد. بخش عمدهای از این پیشرفت را میتوان مربوط به فعالیت های مأموران کمپانی هند شرقی انگلستان دانست. بیشترین فعالیت مأموران کمپانی در حوزه ی اکتشافات و نقشه برداری دریایی بوده است. مجموعهای متشکل از 86 نقشه ی دریاییی بین سالهای 1828 تا 1832 میلادی، توسط کاپیتان جیمز هورسبورگ (1762-1836 م.) تهیه و توسط کمپانی هند شرقی منتشر شد.
با گسترش تجارت جهانی و کشتیرانی، لزوم وجود نقشههای دریایی نظامی احساس میشد. پس از جنگهای جهانی اول و دوم، نقشههای دریایی با اطلاعات نظامی توسط انگلیسیها و بعدها توسط آمریکاییها منتشر شد.
به دلیل موقعیت استراتژیک خلیج فارس و منابع غنی گاز و نفت در آن، نقشههایی نیز حاوی اطلاعاتی پیرامون بنادر، جزایر و مخازن نفتی این آب راهه تهیه شدهاند.
آخرین بخش این اطلس که شامل نقشههای امروزی است، حاوی 56 نقشه از 41 کارتوگراف است و آخرین نقشه ی کتاب متعلق به سال 1922 میلادی است.
از میان مشهورترین کارتوگرافهای این دوره میتوان اف. ا. گارنیه (۴۴) (1803-1863 م.)، جان توماس (۴۵)(1814-1869 م.)، جورج پرسی باجر (۴۶) (1815-1888 م.)، جیمز نیل (۴۷) (1826-1845 م.) و پیتر جکسون (۴۸)را نام برد.
در همین سالها بود که نخستین مؤسسههای کارتوگرافی تأسیس شدند، برخی از این مؤسسات عبارتند از: انجمن جغرافیایی سلطنتی، شرکت تلیس و شرکت جان بارتلومیو و پسران.
دو منبع عمده ی نقشههای این بخش نیز آرشیو وزارت امور خارجه ایران و هم چنین اطلس سلطان است که مورد اخیر منبع اکثر نقشههای این بخش است و همان طور که پیشتر نیز گفته شد، تأثیر به سزایی در کاهش کیفیت این اطلس دارد.
لازم به ذکر است که در تمامی نقشههایی که توسط این کارتوگرافها و مؤسسات تهیه شدهاند، آب راهه ی محصور میان سرزمین ایران، شبه جزیره ی عربستان و تنگه ی هرمز با نام خلیج فارس مشاهده میشود.
نتیجه:
خلیج فارس از هزارههای پیش از میلاد به همین نام، مشهور بوده است و در تمام کتاب ها و نقشهها و حتی اسناد عربی و کتاب های درسی کشورهای عربی، با همین عنوان به ثبت رسیده است، اما انگلیسیها که طی دو قرن اخیر حضور سیاسی خویش در خلیج فارس را حفظ کرده بودند، برای ادامه ی حضور خود لازم میدیدند که با سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن، جای پای خویش را در این منطقه محکم کنند و مسأله ی ناسیونالیسم عرب و ایرانی، بهترین بهانه بود.
پس از انقلاب 1952 مصر و شکلگیری ناسیونالیسم عرب توسط ناصر و کودتای نظامی عراق در سال 1958، نخستین زمزمهها برای تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی بلند شد. مدارک قاطع گویای این است که تا سال 1962، هیچ تردیدی در نام خلیج فارس وجود نداشته است و این نام حتی در اسناد عربی و کتاب های درسی این کشورها نیز موجود است.
در دهه ی 1960 و 70 میلادی، با عزیمت تدریجی انگلیسیها از منطقه، اعراب تلاش خویش را برای تحریف نام تاریخی این آب راهه افزایش دادند. پس از انقلاب 1357 (1979) ایران و آغاز جنگ ایران و عراق، اعراب در دفاع از عراق علیه ایران متحد شدند و از همین زمان بود که در بسیاری از کشورهای عربی، خلیج فارس به خلیج عربی تغییر نام داد و حتی عراق در تلاش بود که نام خوزستان را به عربستان تغییر دهد.
با وجود تمام این تلاشهای سیاسی برای تحریف نام خلیج فارس، اسناد و مدارک موجود مبنی بر ایرانی بودن این آب راهه غیر قابل تردید است و این وظیفه ی ملی هر ایرانی است که نهایت تلاش خود را برای رساندن صدای برحق خویش به دنیا به خرج دهد.
انتشار این اطلس توسط مؤسسه ی سحاب در تلاش برای اثبات ایرانی بودن این آب راه همیشه فارس به جهانیان درخور تحسین است، اما این گام نه اولین تلاش است و نه باید آخرین گام باشد.
پی نوشت:
۱- تاریخ تولد بطلمیوس مشخص نیست، برخی دوره زندگی او را بین سال های 100 تا 178 م. و برخی دیگر بین سالهای 90 تا 168 م. ذکر کردهاند.
۲- Geographic Hyphegesis
۳- B.Lewis, C.Pellat, and J.Schacht, The Encyclopedia Of Islam. New Edition, Vol.II. Leiden: E.J. Brill, 1956, P.576.
۴- حلبی، علیاصغر، تاریخ تمدن اسلام، چاپ و نشر بنیاد، تهران، 1356، ص 323.
۵- Persian Gulf, Atlas of old and historical maps,Vol.1, P.14
۶- Ibid, P.17
۷- Ibid, PP.98-99
۸- Ibid, P.101
۹- Ibid, P.100
۱۰- جغرافیدانان یونان باستان و جغرافیدانان مسلمان قرون اولیه ی اسلامی، معتقد بودند دورتادور ربع مسکون را دریای محیط فرا گرفته است که وسعت آن سه برابر خشکیهاست. دریای محیط به دو شاخه ی بزرگ تقسیم میشد، آبهای شرقی این دریا را اقیانوس مشرقی و آبهای غربی را اقیانوس مغربی مینامیدند.
۱۱- Paolo del Pozzo Toscanelli
۱۲- Francisco Rosselli
۱۳- Juan de la Cosa
۱۴- Martin Waldseemuler
۱۵- Sebastian Munster
۱۶- Jamoco Gastaldi
۱۷- Girolamo Ruscelli
۱۸- Giovanni Antonio Magini
۱۹- Gerard Mercator
۲۰- Abraham Ortelius
۲۱- Frederick de Wit
۲۲- Nicolas Jansz. Visscher
۲۳- Christophoro Weigelio
۲۴- Guillaume de L' Isle
۲۵- Emanuel Bowen
۲۶- Rigobert Bonne
۲۷- Isaac Tirion
۲۸- Tobias Conradi Lotteri
۲۹- Fielding Jr.Lucas
۳۰- Adam Olearius
۳۱- Engelbert Kaempfer
۳۲- Carsten Niehbur
۳۳- Petrus Bertius
۳۴- Pieter Van der Aa
۳۵- Jean Baptiste Bourguignon d'Anville
۳۶- Guillaume Nicolas Delahaye
۳۷- Aaron Arrowsmith
۳۸- Captain Ritchie
۳۹- Bartholomew R.B.
۴۰- Chart Of the Persian Gulph from Original Materials
۴۱- Ibid, Vol.2, PP.446-447
۴۲- اطلس مزبور معتبرترین اطلس جغرافیایی خلیج فارس در دنیای عرب است که با مشخصات زیر به چاپ رسیده است:
۲-Alqasimi, Sultan bin Mohammad, The Gulf in Historical Maps 1478-1861, Leicester, 1996. 2th edition in 1999
۴۳- Captain James Horseburgh
۴۴- F.A. Garnier
۴۵- George Percy Badger
۴۶- James Neele
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 125،مهر 1387
تعداد بازدید: 10408