راست‌قامتان جاودان تاریخ

استخراج: فائزه ساسانی‌خواه

12 بهمن 1399


چند روز قبل سفیر انگلیس آمده بود و می‌گفت: بفرمایید تا کی می‌خواهید این گروگانها را نگه دارید؟ گفتم: تکلیف اینها را که روشن کردیم، چند بار می‌پرسید. تکلیف اینها با نمایندگان امت و مردم در مجلس شورا است. آیا از این بهتر هم می‌شود؟ مگر اینجا به اینها بد می‌گذرد. شما جوان ما را در زندان‌های امریکا کشتید، اما اینها در هتل سفارت زندگی می‌کنند، دیگر چه مرگتان است؟ در این مدت سعی شده است با اینها رفتاری متناسب با اخلاق اسلامی داشته باشند. اما این هم واقعاً مصیبت است که بهترین بچه‌های این امت پنج، شش ماه است ناچار شده‌اند که نگهبان پنجاه تا امریکایی باشند و به این بچه‌های عزیز که گاهی سیصد، چهارصد تا آنجا هستند، گفتم باور کنید حیفم می‌آید دو تا از شما یک ساعت وقتتان را آنجا بگذارید. آن‌قدر بیرون به شما نیاز هست که جایتان خالی است. این را مکرر به آنها گفته‌ام، حالا به هر حال جنایت شاه و خیانت و جنایت امریکا سبب شد که دانشجویان بپاخاستۀ برافروختۀ ما سفارت امریکا را بگیرند و یک مشت امریکایی را در آنجا دستگیر کنند، حماسه‌ای تازه بیافرینند، اما به قیمت این که ماه‌ها گرفتار نگهداری این لوسهای بی‌هدف شدند، بی‌خود نق می‌زنند که روزنامه‌های روز امریکا را برای ما بگیرید.

سفیر انگلیس گفت: ولی دولت امریکا نمی‌تواند تا دو ماه دیگر صبر کند.

به او گفتم: اینها خودشان می‌توانند صبر کنند یا می‌توانند صبر نکنند، ولی ملت ما گفتند ما تصمیم را خودمان می‌گیریم و خودشان دارند می‌گیرند. گفت: خیلی غیر واقع‌بینانه با مسایل سیاسی برخورد می‌کنید. گفتم: همین‌جورهاست، ما قرار است آرمان‌طلبانه با مسائل برخورد کنیم. انقلاب ما انقلاب آرمانهاست، نه انقلاب تسلیم به واقعیتها. ما انقلاب کردیم که واقعیتها را عوض کنیم، نه این که واقعیتها را هر چه هست بپذیریم. صحبت از محاصره اقتصادی کرد، گفتم: ما از همان اول قرارمان بر این بود که انقلاب پیش برود و ما همان نان و پنیر خودمان که توی همین مملکت به دست می‌آید، بخوریم. خدا هم در این دو ساله برکت داده است. مژده باد بر امام، تا الان محصول گندم ایران نسبت به سال گذشته بسیار عالی‌تر شده ان‌شاءالله سیاست ما بر این است که حتی اگر قرار شود، روزی همه مردم، نان خالی نوش جان کنند ولی با امریکا بجنگند. آخرین بار سفیر انگلیس اوقاتش تلخ شد و یکه خورده گفت: امریکا دخالت نظامی خواهد کرد (همین کاری که کرد دیگر تمام محبتشان بود که به وسیلۀ سفیر انگلیس انجام گرفته بود، چون خودشان دیگر سفیر ندارند.) گفتم: ما از خیلی وقت پیش برای دخالت نظامی امریکا آماده‌ایم. خلاف انتظار ما نیست،‌ ولی هر سرباز امریکایی که به داخل مرزهای ایران بیاید، بیاید میان مردم یک جا بیشتر برایش در ایران نیست و آن هم گور زیر خاک است. البته حالا فرمان خدا یکجا دیگر برایشان پیش‌بینی کرده بود و آن زغال گردیدن و سوخته شدن بود. سفیر انگلیس گفت: این ممکن است به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل بشود. گفتم: آن هم جنگ یک ملت فداکار با ایمان با کمترین سلاح با دشمن مجهز به آخرین سلاح خواهد بود. نخواستم به او بگویم مگر امریکا تجربۀ ویتنام را به این زودی فراموش کرد؟! ایران اگر ایران اسلام است برتر از ویتنام است. ما زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمی‌کنیم، ما راست‌قامتان جاودان تاریخ خواهیم ماند، تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته بشویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم، والا هیچ قدرتی پشت ما را نمی‌تواند خم کند. این را برای دوستان مکرر نقل کرده‌ام.[1]

 


[1]. سخنرانی شهید مظلوم (آیت‌الله بهشتی) در مسجد ابوالفضل، خیابان ستارخان تهران، 10 اردیبهشت 1359، روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 802، مورخ 1360/12/19.



 
تعداد بازدید: 4723


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.