خاطرات مینا نظامی
03 آذر 1398
مینا نظامی، از امدادگران و پرستاران سالهای دفاع مقدس، مهمان نودوششمین برنامه شب خاطره (1 شهریور 1380) بود. او در این برنامه درباره مجروحی خاطره گفت که دچار فراموشی شده بود و بالاخره شماره تلفنی به یادش آمد. خانم نظامی میگوید: «زمانی که با خانواده او تماس گرفتیم، چند روز قبل از آن، مراسم چهلم این مجروح را برگزار کرده بودند و مادر مجروح گفت: «شهیدان زندهاند اللهاکبر؛ تلفن میزنند! الله اکبر...» این روایت را ببینیم.
تاکنون 307 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده هفتم آذر 1398 برگزار میشود.
تعداد بازدید: 4898








آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 17
چند تن از دوستانم شهید شده بودند ـ مثل «سعید رشیدی» که پزشکیار گردانمان بود و «مالمیر» مسئول دسته گروهان هجرت ـ یک گروهان از گردان حمزه در جلو محاصره شده بود و بسیاری از دوستان دیگرم در آن گروهان بودند. سطح دژ کوتاه بود، طوری که تیر مستقیم تیربار هم میتوانست بچهها را هدف قرار دهد. سنگینترین اسلحۀ ما خمپاره و آر.پی.جی بود. بچهها با تمام توان میجنگیدند، ولی تعداد تانکها زیاد بود و هواپیماها هم پشت سر هم بمباران میکردند.






