کتاب تازه‌ای از واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی

خاطرات «روزهای دشوار مبارزه»

محمدعلی فاطمی

23 مرداد 1398


سایت تاریخ شفاهی ایران - «روزهای دشوار مبارزه: خاطرات علی تمسُّکی» از جمله کتاب‌هایی است که در واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی تولید و سال 1398 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب 336 صفحه‌ای را محمدمحسن مصحفی نوشته و تدوین کرده است.

کتاب با مقدمه آغاز می‌شود و شش بخش دارد: «دوران نوجوانی و تحصیل در همدان»، «تدریس، بازداشت و کمیته مشترک ضدخرابکاری»، «زندان قصر»، «زندان اوین»، «در آستانه پیروزی انقلاب»، «فردای پیروزی». در ذیل هر یک از این عنوان‌‌های اصلی، عنوان‌های فرعی بسیاری، هم در فهرست و هم در متن آمده که هر یک گویای خاطره یا ماجرایی است که در پی می‌آید؛ یا به روزی خاص، یا به جایی خاص و یا به اشخاص و گروه‌هایی که مشهورند اشاره دارند. کتاب با آلبومی از عکس‌های راوی یا مرتبط با خاطرات او و فهرست اعلام به پایان می‌رسد.

از مقدمه راوی بر کتاب متوجه می‌شویم که مصاحبه با او توسط سعید الله‌بداشتی انجام شده و در مقدمه نویسنده و تدوین‌کننده می‌خوانیم: «خاطرات آقای علی تمسکی، تصویری خواندنی و قابل لمس از سرگذشت افرادی را پیش چشم مخاطب می‌نهد که در دهه‌های 1340 و 1350 شمسی، دوران نوجوانی و جوانی خود را زیر سایه رژیمی سپری کردند که نه‌تنها ارتباطی با آن نداشتند بلکه هیچ تناسب و شباهتی بین ارزش‌ها و آرمان‌های خود و آن رژیم نیز نمی‌دیدند... خاطرات آقای علی تمسکی تصویری از مجالس مذهبی و محافل و شبکه‌های ارتباطی که در شکل دادن به افکار جوانان در آن دوران نقش مهم داشتند به دست می‌دهد. ضمن این که راوی شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی شهر زادگاه خود، همدان را به روشنی برای مخاطب تشریح می‌کند. از دیگر نکات برجسته این اثر خاطرات نسبتاً مشروح راوی در توصیف شرایط شکنجه و زندان‌های حکومت پهلوی، کیفیت زندگی و برنامه‌های روزمره زندانیان، تعامل زندانیان با یکدیگر و با اولیای زندان و نیز اختلافات و مرزبندی بین زندانیان سیاسی است... کار مصاحبه اولیه و جمع‌آوری خاطرات راوی... در سیزده جلسه به مدت پانزده ساعت در سال 1389 انجام شده است.»

نظر خواننده با این توضیح به کتاب جلب خواهد شد و در واقع هم چنین است. در مجموعه خاطرات راوی، لحظه‌ها و صحنه‌هایی هستند که در نوع خود خاص و قابل توجه‌اند؛ به خصوص که روایت او تا حد زیادی صریح است و دچار برخی خودسانسوری معمول در بیان خاطرات مبارزات انقلاب اسلامی نشده است. به نوعی سعی کرده احساس واقعی خود از مشاهداتش را بیان کند. به این نکته، بیان جزئیات را هم باید اضافه کرد. در عین این که خاطرات و ماجراها به صورت کلی بیان شده‌اند، اما جزئیاتی را در بر دارند که موجب جلب‌نظر خواننده می‌شوند. همچنین رگه پیوسته‌ای از برخی اظهارنظرهای راوی دیده می‌شود؛ مانند نقدی که بر رفتار اعضای سازمان مجاهدین خلق دارد و تعریف می‌کند که چگونه انتقادش را با آنها در میان گذاشته است.

تا صفحه 216 کتاب، خاطرات راوی از ایام پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آمده و به‌خصوص درباره زندان‌های مشهور حکومت پهلوی است. از صفحه 217 روایت او به پس از پیروزی و فعالیت‌های راوی در این ایام اختصاص دارد و در ادامه به حضور او در جبهه‌های دفاع مقدس پیوند می‌خورد. حلقه وصل دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب در فعالیت‌های او، شغل معلمی و آموزش و پرورشی بودن است. راوی از این منظر به اطراف خود و وقایع جاری می‌نگرد و اظهارنظرهایی هم دارد.

متن آشنایی با کتاب «روزهای دشوار مبارزه» را با بندی از خاطرات این کتاب به پایان می‌رسانیم: «لیستی از اسامی همه زندانیان را در دست داشتیم. این اسامی داخل یک کتاب انگلیسی و با حروف انگلیسی نوشته شده بود. صفحات کتاب پر بود از اسم بچه‌های زندانی. اگر کسی این کتاب را بازمی‌کرد، در نگاه اول،‌ می‌‌دید که تعدادی کلمات انگلیسی زیر متن نوشته شده است. ولی در واقع اسامی چهارصد نفر زندانی بند در آن بود. افراد شماره‌گذاری شده بودند. هر کس از بند خارج می‌شد، نامش از کتاب پاک می‌شد و شماره‌اش به فرد تازه‌واردی داده می‌شد. یعنی همیشه افراد با شماره مشخص می‌شدند.»



 
تعداد بازدید: 4972


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 126

من در خرمشهر اسیر شدم. شب حمله تمام نیروهای ما با وحشت و اضطراب در بندرِ این شهر مچاله شدند. از ترس و وحشت، رمق حرکت کردن نداشتند و منتظر رسیدنِ نیروهای شما بودند. حدود دو شبانه‌روز هیچ غذا و جیره‌ای نداشتیم. نیروهای شما که آمدند دسته‌دسته افراد به اسارت آنان در آمدند و من هم با پشت سر گذاشتن حوادث بسیار عجیب و حیرت‌آور سوار کامیون شدم و از شهر ویران شده خرمشهر خداحافظی کردم.