دومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس-7
مرحله جدیدی در کار تاریخ شفاهی
مریم رجبی
08 خرداد 1398
به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، دومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس دوازدهم اسفند 1397 در سالن اهل قلم سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. بخشهای نخست تا چهارم این گزارش، سخنرانیهای نشست افتتاح و آغازین همایش را در بر داشتند و بخش پنجم و ششم، گزارش یکی از پنلهای همایش با عنوان «مبانی نظری و پیشینه تاریخ شفاهی دفاع مقدس» بود.
تحلیل پدیدارشناسی محتوای مصاحبه تاریخ شفاهی
در ادامه این پنل، حمیدژیانپور مقاله خود و محمدنظرزاده و سکینه یوسفی را با عنوان «تحلیل پدیدارشناسی محتوای مصاحبه تاریخ شفاهی جنگ (مورد مطالعه: لشکر 77 خراسان)» را اینگونه ارائه داد: «مورد مطالعه در این تحقیق لشکر 77 خراسان است. کاری که در این مقاله انجام شده، تحقیق در مورد 19 مصاحبه است که در آن مفاهیم مندرج در متن مصاحبهها در مؤلفههای ارزشهای اخلاقی، راهبردهای نظامی، توان لجستیک و توان تبلیغات با استفاده از روش پدیدارشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. ما رویکرد کمی _ توصیفی هم داشتیم و آن به ما کمک کرد تا به نتایج تحلیل گفتمان در مفاهیمی برسیم که مصاحبهکنندگان به آنها اشاره کردند. نتیجه یافتهها میگوید که مؤلفههای تاریخ شفاهی لشکر 77 خراسان، در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران محفوظات معرفتشناختی است که معرفت را محفوظ از معانی و مفاهیم خودآگاهی و شناخت پدیده را برخاسته از عمل اندیشمندانه رزمندگان میگیرد. روش تحلیل پدیدارشناسی این فرضیه را برای ما تا حدودی مشخص کرده است. کاربرد روش تحلیل پدیدارشناسی در تاریخ شفاهی اینگونه است که پدیدارشناسی به معنی مطالعه فلسفی ساختار تجربه ذهنی و خودآگاهی است. پدیدارشناسی منحصراً به ساختار و فعالیتهای آگاهی بشر میپرازد و پیشفرض اصلی آن این است که دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، در آگاهی ما خلق میشود و این آگاهی از تجربه زیستی ما برمیخیزد؛ بنابراین دنیای خارج با این که وجود خارجی دارد، از طریق آگاهی ما معنا پیدا میکند. این فرایند به صور گوناگون مانند به خاطرآوردن، درک کردن، فهمیدن و ارزیابی کردن ظاهر میشود و پدیدارشناسی در واقع میان پدیده زیستی و آنچه که از ساختار شناخت فرد رد میشود و آنچه که او از متن ساختار تجربه زیستی خود آگاهانه درک میکند، پلی برقرار میکند. ازاینرو میان ساختار تجربه زیستی و خودآگاهی، یکپارچگی شناخت بهوجود میآید. این مهمترین مفهوم در روش تحلیل پدیدارشناختی است. به این معنا که ما قادر هستیم با آنچه که در مفاهیم مندرج در بیان خلق واکاوی میکنیم، به نوعی یکپارچگی در شناخت برسیم. هدف پژوهش پدیدارشناسی، توضیح صریح و شناسایی پدیدهها آنگونه که در موقعیت خاص توسط افراد ادراک میشود، است. در واقع پدیدارشناسی به توصیف معانی یک مفهوم یا پدیده از دیدگاه عدهای از مردم بر حسب تجارب زیسته آنان در آن مورد، میپردازد؛ بنابراین در پی فهم تجارب مشترک است و این همان معنای یکپارچهسازی شناخت است. ما تجارب مشترکی از گذشتگان داریم که در شناخت آگاهی ما به نوعی شکل میگیرد. بنابراین خودآگاهی ما متأثر از تجارب مشترک ما است.
در مورد بیان مسئله جنگ و بیان روایاتی از جنگ در مصاحبههای تاریخ شفاهی، پدیدارشناسی به آن بخش از خودآگاهی که در تجربه زیستی افراد وجود دارد، توجه میکند، نه به گذشتههای دور و این تجربه ممکن است وجوه مشترکی داشته باشد که میان مصاحبهشوندگانی که به لحاظ رسته، رشته و رتبه در یک سطح هستند، در واقع معرف بیانی صریح و تا حدودی دقیق و روشن باشد. این نقطه تأکید ما در تحلیل گفتمان با استفاده از روش پدیدارشناختی است. ثبت اطلاعات خام تاریخی، یعنی شدهها و نشدهها، رفتهها و نرفتهها، سطحی از دادههای تاریخ شفاهی است که نیازمند تعمیق و واکاوی در اطلاعات با گرایش تفسیری و تحقیقی در زبان افسران بیان کننده است و میتواند به نسلهای بعد کمک کند. این یافتهها عموماً برآمده از تجربه افسران پیشکسوت مشهد در لشکر 77 خراسان است که معرف سطحی از آگاهی و شناخت آنها از تجربه زیستی در هشت سال دفاع مقدس است. روش کار اینگونه بود که در این تحقیق اطلاعات و دادهها به ترتیب در نرمافزارهای اکسل و اسپیاساس وارد شد؛ واحد اطلاعات پایه، زیرمؤلفهها و بسامد و خصوصیات متن مصاحبهها در قالب توضیح کمی است که اطلاعات آنها در جداول به شرح عبارات طبقهبندی شدند. ارزش تحلیل محتوا برای بررسی مضامین مندرج در متن مصاحبههای تاریخ شفاهی لشکر 77 خراسان در جنگ عراق علیه ایران دارای فرامین و امرگرایی پاسخها برای یافتن درجه اهمیت هر مؤلفه مبتنی بر ارزشگذاری واحد مرز است. هر مؤلفه از چند زیرمؤلفه برخوردار است که این زیرمؤلفهها به وسیله مفاهیم مندرج در متن استخراج شدهاند. مثلاً در مورد مؤلفه ارزشهای اخلاقی، التزام به انجام مراسمهای عبادی و احکام شرعی توسط مفاهیمی مانند نماز، روزه، قرآن، عزاداری و زیارت و... استخراج شدهاند. قبل از طبقهبندی مفهومها، آنها را توصیف، طبقهبندی و سپس تقسیم کردیم و آنگاه با توجه به رویکرد تحلیل پدیدارشناختی به تدوین و ارائه مکتوب یک توصیف از جوهر تجاربی که از مفاهیم و متن مصاحبهها استخراج کردیم، پرداختیم.
این طبقهبندی به این روش بود که ما آ فرم الکترونیکی طراحی کردیم. در فرم الکترونیکی مشخصات مصاحبهشوندگان، چالش مصاحبه، موضوع مصاحبه، مکان مصاحبه، تعداد جلسات و سؤالات و مفاهیم مندرج در محتوای مؤلفهها را گنجاندیم و توانستیم آنها را ارزیابی کیفی و توصیف کنیم. پس از آن عنوان اطلاعات را وارد اکسل کردیم و از آن خروجی توصیفی برای میزان فراوانی و تراکنش گرفتیم. از همه مهمتر این که ما باید درصد فراوانی و درصد متغیر را میگفتیم. در این تحقیق درصد متغیر این معنا را دارد که تعدادی از دادههای کمی ممکن است در نرمافزار گم شوند و دیده نشوند. سطح متغیر فاصله میان دادههای واقعی و آن اطلاعاتی که ما وارد کردیم را تشخیص میدهد، کم میکند و تغییر را در نظر میگیرد، یعنی درصد متغیر را در طول دادههای لیست نادیده میگیرد. شما مشاهده میکنید که ما از نرمافزار اسپیاساس برای گرفتن خروجی استفاده کردیم.
در مؤلفه راهبرد نظامی، خروجی دادههای توصیفی ما به این صورت بود که ما توانستیم مفاهیمی که فرماندهان ارشد، افسران و درجهداران به آنها در مصاحبهها اشاره کردند را در مؤلفهها بازشناسایی کنیم. ما آنها را آوردهایم، از آنها خروجی کمّی گرفتهایم، جدول درست کردهایم و گزارشی کیفی - توصیفی را در جدولی آوردهایم. دادههای این جدول در نهایت ما را به این نتیجه میرساند که آیا تحلیل گفتمان ما مبتنی بر روش پدیدارشناسی از خودآگاهی مصاحبهشونده در مورد تجربه زیستی او از فضای جنگ تکمیلکننده خواهد بود؟ فرض ما این بود که دفاع در معرفت رزمندگان باوری اعتقادی است که به عمل اندیشمندانه منجر شده است. ببینیم که آیا دادههای کمّی این را به ما نشان خواهد داد؟ ما چهار مؤلفه را بررسی کردیم و در نهایت این مؤلفهها را با هم مقایسه کردیم. مقایسه مؤلفهها نشان میدهد که مؤلفههای اخلاقی سیر صعودی دارند، بنابراین نشان میدهند دفاع، از باور و اعتقاد رزمندگان شروع میشود و به یک عمل اندیشمندانه در نگرش آنها نسبت به جنگ تبدیل میشود. این فرضیه با استفاده از دادههای کمّی، محل تأمل است. در توصیف دادههای کمّی، هیچگاه به دنبال این نیستند که این را ثابت کنند و محقق این حق را به خود نمیدهد که بگوید ثابت شده است، بلکه میگوید قابل تأمل و قابل توجه است و میشود این احتمال را در نظر گرفت که دادههای کمّی میتواند این تحلیل گفتمان ما را کامل کند. تحلیل گفتمان ما از مفاهیم مندرج در متن مصاحبههای مربوط به جنگ (مورد مطالعه: لشکر 77 خراسان) این بود که باور و اعتقاد رزمندگان تبدیل به عمل اندیشمندانهای میشود که نگرش و اندیشه آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. نتیجه این که جنگ در ساحت اندیشه نظامیان، بازسازی وقایعی است که بخش زیادی از آنها مبتنی بر مؤلفههای دانش نظامی قابل تبیین است. با این همه تبیین آنچه که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران رخ داد، در مسیر بررسیهای نظامی واجد ویژگیهای است که واقعیت عرصه جنگ را فراتر از نبرد کلاسیک به نوعی تقابل انگیزه و اندیشه بازمینمایاند و در آن رویارویی حق و باطل محور مبارزه همهجانبه با دشمن متجاوز است. اعتلای اخلاقی، راهبردهای استراتژیک، توان لجستیک و نگرش عقیدتی در جنگ، مؤلفههای پدیدارشناختی و در تحلیل محتوای مصاحبههای شفاهی فرماندهان، افسران و درجهداران قابل تأمل و برخاسته از نوعی عمل اندیشمندانه و برخاسته از انگیزههای قوی دفاع مقدس برای راندن دشمن متجاوز هستند و به پدیدهای مهم تبدیل شدهاند.»
گزارش پایانی
پس از برگزاری پنلها و در بخش پایانی آیین دومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس، غلامرضا عزیزی، دبیر علمی همایش گفت: «اجازه دهید که من جمعبندی به معنای عام کلمه نداشته باشم و فقط گزارشی بدهم و در نهایت عرایض خودم را بگویم. اگر سخنرانیهای افتتاحیه را کنار بگذاریم، 19 مقاله تخصصی ارائه شد و این اتفاق فرخندهای در بحث تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. انجمن تاریخ شفاهی ایران تا الان حدود 12 نشست برگزار کرده است و در این 12 نشست به عنوان فردی که حداقل در نیمی از آنها یا دبیر علمی و یا دبیر اجرایی و نیز دبیر علمی همایش اول تاریخ شفاهی دفاع مقدس بودهام، به ضرس قاطع این را عرض میکنم، اولین بار بود که توانستیم در یک همایش ملی دفاع مقدس سه پنل همزمان داشته باشیم. مقداری در وقت صرفهجویی شد؛ یعنی به جای این که دوستان را تا ساعت 18 یا 19 نگه داریم، در سه پنل همزمان برنامه را پیش بردیم. بالاخره ایرادهایی هم داشت، به عنوان مثال دوستان میخواستند که دو سخنرانی که همزمان اجرا میشود را گوش کنند و ما این ایراد را به جان خریدیم به اعتبار این که متن کامل مقالات انشاءالله با یاری و حمایت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و دوستان سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس به سرعت چاپ میشود و در اختیار جامعه علمی کشور قرار میگیرد.
بیش از نود و چند درصد کادر اجرایی همایش در سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس هستند و تقریباً یکسوم اعضای هیئت علمی همایش هم در آنجا بودند. این دوستان در مدت محدود سه یا چهار ماه این همایش را جمع کردند. بعضی از دوستان و بزرگواران حاضر در جلسه که بنده سمت شاگردیشان را دارم، معتقد بودند که این همایش با این قوت و قدرت برگزار نمیشود. این که دوستان اراده کردند، توفیقی بود که از نام و یاد شهدایی که از آنها در کتابها یاد شده برای ما حاصل شد و حامی پشت سر ما بود که امروز همایشی به این وزینی برگزار شد. فرایندی در شورای اجرایی پیشبینی شده بود و بدبینترین شخص شورای اجرایی من بودم. احساس میکردم به اندازه کافی، مقالههایی که برای ارائه وزین و فاخر باشند، نمیرسند و ما باید برای سفارش مقالات اقدام کنیم. وقتی نزدیک 160 تا 170 مقاله رسید، شخصاً متعجب شدم. از این تعداد حدود 140 مقاله، مقالههایی بودند که در داوری اول پذیرفته شدند و بقیه بهجز سه مقاله، مربوط به تاریخ شفاهی دفاع مقدس نبودند، وگرنه واقعاً بعضی از آنها مقالات بیبدیل و جالبی بودند و از نویسندگانشان درخواست کردیم که به نشریات تخصصی دیگری ارائه دهند، چون واقعاً حیف بود که چاپ نشوند. برای این که حقی از دوستان ضایع نشود، هر مقاله را برای دو نفر ارسال کردیم. امتیازدهیمان از صفر تا 100 بود که باید در ده بند امتیاز میدادند. اگر اختلاف رأی دو داور بیشتر از 25 بود، مقاله برای داور سوم ارسال میشد. 18 مقاله به دلیل نزدیک بودن امتیازها به داوری سوم رفتند. در نهایت هم 19 مقاله به عنوان مقاله برتر، برای سخنرانی، ارائه شدند.
نکته مثبتی که این همایش نسبت به همایش اول تاریخ شفاهی دفاع مقدس دارد این است که توانستیم در نحوه کار، ارائه و اجرا قویتر عمل کنیم. نکته مثبت دیگری که این همایش نسبت به همایش اول داشت، در مقالات ارسالی بود. مخاطبان از گزارشهای پروژههای در حال کار و انجامشان جلوتر رفته بودند. نظریهپردازی را شروع کرده بودند و این جالب بود. به نظر من مرحله جدیدی دارد در کار تاریخ شفاهی دفاع مقدس شکل میگیرد. به خاطر داشته باشید خیلیها این اعتقاد را دارند و من نیز قطعاً این اعتقاد را دارم که تاریخ شفاهی ایران زاییده انقلاب اسلامی و بارورشده با دفاع مقدس است. پدیده دفاع مقدس به بارور شدن تاریخ شفاهی، علمی شدن و گسترش آن کمک کرد. در مرحله سوم که الان در آن هستیم، دو بحث جدید دارد اتفاق میافتد، یکی آن که به دادههای تاریخ شفاهی تنها به عنوان مصاحبه نگاه نمیشود، بلکه دارد به عنوان دادههای تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد و دوم، پژوهشهای کیفی براساس مصاحبههای انجامشده در حال اجرا و انجام است. این مرحله نویدبخش این است که انشاءالله اطلاعات ما دقیقتر شود. حضرت آقا (آیتالله سیدعلی خامنهای)، اسفند ماه پارسال (1396) به راهیان نور نکتهای را فرمودند که در ذهن من ماند و آن این بود که دفاع مقدس ما به قدری دارای نکات مثبت و درخشان و بهیادماندنی است که هیچ نیازی به غلو و قهرمانپروری غیر واقعی نداریم، حتی اگر همان واقعیاتی که در جبههها اتفاق افتاده است را بازگو کنیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. آقا تأکید کردند که نه کمگویی کنیم و نه پرگویی کنیم. اگر بتوانیم همین را ارائه دهیم، وظیفه خودمان را انجام دادهایم.
کتاب همایش که منتشر شود خواهید دید حرفهای زیادی برای گفتن دارد. نزدیک 130 مقاله دارد که امیدواریم جمع شدن اینها هم به نسل فعلی که در کار تاریخ شفاهی هستند و هم به مورخان تاریخ شفاهی کمک کند و هم به کسانی که به عنوان مصاحبهگر کار میکنند و هم به کسانی که تدوینگر این آثار هستند و مهمتر از همه به نسلی که دارد از ارزشهای دفاع مقدس فاصله میگیرد یا با انواع و اقسام حیل دارند سعی میکنند جذابیتهای غیر واقعی را برایشان به نمایش بگذارند. به امید خدا این کتاب میتواند به همه اینها کمک کند. امیدوارم بتوانیم در آینده هم همایشهایی از این دست برای دفاع مقدس برگزار کنیم. من امسال (1397) در داوری بخش مرجع کتابهای مقدس حضور داشتم. متأسفانه نسبت آثار در بخش کلیات پایین آمده است. اینطور نباشد که سازمانهایی که میتوانند و باید از تولید این آثار حمایت کنند، به هوای این که همه ما دفاع مقدس را میشناسیم یا خودمان درگیر بودیم یا خودمان در صحنه بودیم یا خودمان همه اینها را میدانیم، از حمایت نویسندگان جوان دست بکشند که ضرر میکنند. امیدوارم حمایت دوستان و بزرگواران و حاضران در جلسه و کسانی که در جلسه نیستند، مخصوصاً سردار کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، از پروژههای انتشاراتی و برگزاری همایشهای علمیِ با خروجی، بیشتر و بیشتر شود.»
چکیده مقالات همایش
در دومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس، کتابی تحت عنوان «چکیده مقالات همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس: تهران 12 اسفند 1397» به تمامی شرکتکنندگان اهدا شد. این کتاب توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به چاپ رسیده است و غلامرضا علاماتی و غلامرضا عزیزی، دبیران همایش در تولید آن اهتمام داشتهاند. این کتاب 131 صفحه و چکیده 111 مقاله ارائه شده به دومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس را در بر دارد. در این کتاب پس از صفحه شناسنامه، رئیس، اعضای شورای سیاستگذاری و داوران همایش معرفی شدهاند. در قسمت فهرست، عنوانهای تمام مقالات همایش به همراه نام نویسندگانشان آورده شدهاند. غلامرضا علاماتی در مقدمه کتاب طی چند پاراگراف به اهمیت تاریخ شفاهی دفاع مقدس اشاره کرده و توضیحی کوتاه درمورد چگونگی برپایی همایش و روند اجرایی آن ارائه داده است.
در هر صفحه از متن کتاب، ابتدا عنوان مقاله و نام نویسنده یا نویسندگان و سپس چکیده آن ذکر شده است. حجم چکیدهها از دو سطر تا یکونیم صفحه هستند. در پایان هر چکیده هم کلیدواژههای تحقیق مورد نظر آمدهاند. در متن پشت جلد کتاب، ابتدا به چیستی تاریخ شفاهی اشاره شده و سپس سخنانی از مقام معظم رهبری در مورد اهمیت تدوین تاریخ دفاع مقدس آمده است.
با نگاهی گذرا به چکیده تحقیقات میتوان دریافت که محققان از زوایای تازهای تاریخ شفاهی دفاع مقدس را مورد بررسی قرار دادهاند و با دقت و ریزبینی به نکات جدیدی دست پیدا کردهاند. مطالعه چکیده مقالاتی که در این کتاب جمعآوری شده است، نه تنها بار علمی مقالات ارائه شده را نشان میدهد، بلکه پیشرفت شفاهیکاران کشورمان را در موضوع تاریخ شفاهی دفاع مقدس نمایان میسازد.
تعداد بازدید: 5852