هشدار! از هر سوی صدای تاریخ شفاهی به گوش می‌رسد

محسن کاظمی

28 آذر 1397


تب تاریخ شفاهی کشور را فراگرفته است، از هر سوی، صدایی بلند است به‌نام تاریخ شفاهی. کارگاه‌ها، ‌نشست‌ها، همایش‌ها، صفحه‌های شبکه‌های مجازی و... . به قدری بازار تاریخ شفاهی ‌سکه شده است که برخی درصدد تربیت مدرس برآمده‌اند! و بعضی با ابلاغ و بخشنامه در پی برگزاری ‌همایش و کارگاه هستند. زیر پرچم‌های برافراشته به‌نام تاریخ شفاهی سؤالاتی در ذهنم متبادر می‌شود:‌

ـ چرا تاریخ شفاهی این همه مورد اقبال واقع شده است؟

ـ نهادها، مراکز و دستگاه‌های مجری و متولی تاریخ شفاهی انتظار چه معجزه‌ای از تاریخ شفاهی دارند؟

ـ تاریخ شفاهی چه دردی از دردهای جامعه را می‌تواند درمان کند؟

ـ پناه به تاریخ شفاهی گریز از چیست؟

ـ آیا محصولات با مارک تاریخ شفاهی، واقعاً تاریخ شفاهی هستند؟ کتاب‌های خاطراتی که مسلسل‌وار ‌منتشر می‌شوند، کدام‌یک تاریخ شفاهی هستند؟

ـ از تاریخ شفاهی در ذهن و زبان جویندگان، خوانندگان و خواهندگان تاریخ شفاهی چه معنایی و ‌تعریفی نقش بسته است؟

ـ خواهندگان و مدعیان تاریخ شفاهی چه زمانی و در کجا آموزش دیده‌اند؟ درباره آن، چه خوانده‌اند؟ و ‌چه تجربه کرده‌اند؟

ـ کی زمان مطالعه انتقادی آثار منتشره به نام تاریخ شفاهی فرا می‌رسد؟

ـ آیا آنچه در سطح کشور از تاریخ شفاهی شاهد هستیم، عوام‌زدگی تاریخ شفاهی است، یا عمومی‌سازی؟

ـ اگر تاریخ شفاهی دچار عوام‌زدگی شده است، چرا دانشگاه‌ها به خود نمی‌آیند، و حرکتی نمی‌کنند و ‌تاریخ شفاهی را از این ورطه نجات نمی‌دهند؟ انتظار برای برپایی رشته و کرسی تاریخ شفاهی در مراکز ‌دانشگاهی، کی به سر خواهد آمد؟

ـ چرا تاریخ شفاهی در ایران در چنبره سیاست‌گرایی و سیاست‌زدگی گرفتار شده است؟ دیگر دام‌های ‌سر راه تاریخ شفاهی کدامند؟

ـ آیا آنچه در ایران به نام تاریخ شفاهی به گوش می‌رسد، شنیده هم خواهد شد؟

ـ چرا انجمن تاریخ شفاهی ایران چند صباحی است ساکت شده و به تماشای این قیل‌وقال‌ها نشسته ‌است؟ وظیفه این انجمن تخصصی در قبال صداهای برخاسته به‌نام تاریخ شفاهی چیست؟[1]

‌27 آذر 1397‌

 


[1] یادداشت محسن کاظمی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ شفاهی که از سوی انجمن تاریخ شفاهی ایران در نشانی @oralhistoryOHA منتشر شده است. در این نشانی از مخاطبان خواسته شده: «نظرات خود را با ما در خصوص این یادداشت به اشتراک بگذارید.»



 
تعداد بازدید: 5376


نظر شما


28 آذر 1397   17:11:01
ولی الله مسیبی
با عرض سلام و ادب خدمت دکتر محسن کاظمی و استادان حوزه تاریخ شفاهی ایران؛ واقعیت این است که افراد زیادی علاقمندان تاریخ شفاهی در کشور با روش های سلیقه ای خود بدون در نظر گرفتن تکنیک ها و اهداف شناخته شده و علمی اقدام به مصاحبه و جمع آوری خاطرات چه به صورت فرد محور یا موضوع محور می کنند هرچند زحمات این عزیزان بسیار ارزنده و قابل تقدیر است ولی مشخص نیست نام داده های جمع آوری شده در گفتگوها را تاریخ شفاهی می گذارند و بدتر از آن اینکه بوضوح شاهد هستیم که گاهی یک سخنرانی نیز به عنوان تاریخ شفاهی نام گذاری می شود.rاما رونق تاریخ شفاهی در دوهه گذشته در ایران و بویژه در دوسه سال اخیر بخاطر کاربردی بودن این نحله از تاریخ نگاری می باشد، بنظر می رسد بعد از برگزاری سیزده نشست تاریخ شفاهی در ایران زمان یک کاسه کردن روش ها، اهداف و نتایج آن در بین شفاهی کاران فرارسیده باشد، باحضور استاد دکتر نورائی به عنوان چهره ماندگار تاریخ شفاهی ایران و تلاش ها دیگر متخصصین این حوزه اهمیت برنامه ریزی در این جهت ضروری بنظر می رسد.

04 دي 1397   16:38:35

همه اش به خاطر طرح تاریخ شفاهی دستگاه های اداری است. همه دارند به هر ضرب و زوری شده، تاریخ شفاهی شان را جمع می کنند و هیچ توجهی به کیفیت آن ندارند. مثل همیشه، کارهای بی نتیجه
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.