تاریخ شفاهی، نوعی سند است

گفتار: فائزه توکلی
تنظیم: اکرم دشتبان

26 تیر 1397


یکی از سؤالاتی که همواره ذهن مورّخان تاریخ شفاهی را به خود مشغول داشته آن است که: آیا در ثبت و ضبط تاریخ شفاهی و تدوین متن آن نیاز به اسناد مکتوب و... وجود دارد یا خیر؟

مروری بر انواع اسناد و ماهیت تاریخ شفاهی می‌تواند پاسخ‌گوی این سؤال باشد.

بیشترِ شواهد تاریخی از بقایای کاغذ، پوست، سنگ و غیره که از عصرهای پیش برجای مانده‌اند، سرچشمه می‌گیرند. اما شواهد گفتاری در پاسخ به پرسش‌های پژوهشگر پدیدار می‌شوند، یعنی سفارشی‌اند ـ روشی که خطرهای آن آشکارند و به همان اندازه مزایای آن واقعی به نظر می‌رسند.

تاریخ شفاهی نقش مکملی در تاریخ‌نگاری داشته و به دلایل زیر اهمیت دارد:

1. نوع غیرعادی از شواهد تاریخی را می‌شناساند. (روایت انسان‌ها)

2. منابع مختلف تاریخی را معرفی می‌کند.

3. زوایای جدیدی از تفسیر تاریخی و تحولات را مطرح می‌کند.

نقش مکمل آن بدین‌گونه است که از ابداعات تاریخ‌نگاری است و در نتیجه پیشرفت‌های فنی، بویژه میکروفن و ضبط صوتی تصویری اهمیت یافته است. پیش از این به تحلیل مورّخ در تاریخ‌نگاری اکتفا می‌شد، در حالی که با حضور این وسایل پژوهشگر در مصاحبه با منبع خبر راحت‌تر ارتباط می‌یابد. منبع خبر غالباً با فراموش کردن هدف مصاحبه می‌تواند آزادانه صحبت کند. پژوهشگر می‌تواند بر موضوعش و آنچه او می‌گوید متمرکز شود و کار نسخه‌نویسی، مرتب‌سازی، گزینش و ویرایش را به بعد واگذار کند. اضافه بر این، تفاوت‌های جزیی بیان ـ که در یک سند کتبی وجود ندارد ـ نیز ضبط می‌شود.[1]

البته تکنیک‌های اساسی پژوهش تاریخی در این شیوه بسیار جدیدند. این نوع پژوهش تاریخی بود که مورّخان را به لزوم رهیافتی انتقادی به شواهدشان آگاه ساخت. چنان‌که میکروفن و ضبط صوت امتیازات بسیاری بر لوح و قلم یا دفتر یادداشت و مداد دارند.

هنگامی که تکنیک‌های جدید کامل شدند، منابع جدید گشوده شدند. آنها به طور گسترده‌ای برای پژوهش تاریخی از افراد بی‌سواد ـ انسان‌هایی که نمی‌توانستند تاریخ‌شان را با نوشتن ثبت کنند، اما آن را در حافظه و خاطرات فوق‌العاده دقیق حفظ کرده بودند ـ استفاده کردند. حتی در بین‌ ملل باسوادی چون خودمان، افراد زیادی به واسطه پیری یا فقدان آموزش نمی‌توانند خاطرات‌شان را بنویسند، اما چیزهای مهمی از تجارب‌شان در طول عمر شصت، هفتاد یا هشتاد ساله خود دارند که نقل کنند. بدین‌سان، بخش‌های تازه‌ای از حوزه تاریخی، بویژه در تاریخ اجتماعی به روی مطالعه مورّخ باز می‌شوند. در این شیوه تاریخ‌نگاری فقط سالخوردگان و مستمندان نیستند که می‌توانند شواهد تاریخی مهمی را فراهم آورند، زیرا همه حکومت‌ها و نه فقط خودکامگان اکراه دارند که آرشیوهای‌شان را در دسترس مورّخ قرار دهند.[2] در نتیجه اتفاقات مهمی از اطلاع همگان پنهان می‌مانند. جایی که چنین تلاش‌هایی ناموفق بوده‌اند، خاطرات و پژوهش‌های شفاهی، و نه اسناد کتبی، آنها را شناسانده‌اند. بنابراین، «تاریخ زمان حال را نمی‌توان بدون منابع شفاهی نگاشت».[3]

این منابع گفتاری، «پیچیدگی انگیزه انسان، ماهیت ناپایدار «حقیقت» تاریخی، شکاف‌های درون شواهد، رابطه گه‌گاه ظریف کلام و رفتار را آشکار می‌سازند».[4]

تاریخ شفاهی در رویکرد امروزی که پس از اختراع ضبط صوت و در شکل پیشرفته آن ضبط‌های دیجیتالی که قابلیت طولانی ضبط صدا و بهره‌وری از آن در سیستم‌های رایانه و ارسال آن را دارند، نقش بسیار مهمی در رد و بدل داده‌های تاریخی یافته است. استناد به گفته‌ها و خاطرات افرادی که در رویدادها نقش اصلی را داشتند می‌تواند به عنوان منبعی اصلی و مکمل در تاریخ‌نگاری محسوب شود. ویژگی تاریخ شفاهی در مقایسه با تاریخ‌نگاری مبتنی بر اسناد و گزارش‌های رسمی، ضبط و ترسیم ویژگی‌های روان‌شناختی و ارائه تصویری کم و بیش زنده بر اساس تجربیات مستقیم و غیر مستقیم افراد است. در این شیوه ثبت حوادث به واسطه درج آهنگ و زیر و بم صدا و ظرایف کلامی به گونه‌ای است که عواطف و احساسات اشخاص را بازنمایاند و تجربیات آنان با گزارش‌های تاریخی تلفیق می‌شوند. در تاریخ شفاهی رفتارها و واکنش‌های افراد نیز گویاتر می‌شوند، زیرا تاریخ زنده است. «تاریخ شفاهی از اینجاست که اهمیت خود را بازمی‌نمایاند. صرف‌نظر از میزان بهره‌گیری از این مدارک در شناخت و تفسیر گذشته، از این منظر که رویکرد شفاهی مدارک متکثری را پیش روی مورّخ قرار می‌دهد و او را در شناخت ابعاد مختلف کنش انسان‌ها، یاری می‌دهد، ارزشی دو چندان پیدا می‌کند. داده‌های تاریخی زمانی به ماهیت علمی تاریخ کمک می‌کنند که مورّخ را در پاسخ‌گویی به پرسش‌هایی که پاسخ آنها را نمی‌داند یاری کنند؛ از این منظر، داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها و فیلمبرداری‌ها و شرح و بسط‌های پیرامون وقایع و آثار و ابنیه، به لحاظ زنده بودن، برخورداری از پویایی بیشتر و توانایی انتقال گفتمان حاکم بر زمان رخداد واقعه یا زمان ساخت آثار، بهره بیشتری نصیب محقق تاریخ می‌کنند و با هموار کردن زمینه‌های گفت‌وگو و تعامل بیشتر مورّخ (مصاحبه‌کننده) با طرف مقابل (مصاحبه‌شونده) امکان پاسخ‌گویی مناسب‌تر به سؤالات مطرح شده او را فراهم می‌آورند.[5]

با توجه به اهمیتی که اسناد تاریخی در هر تحقیق و پژوهش دارند و استناد به آنها اعتبار بیشتری به پژوهش‌های تاریخی می‌بخشد، اسناد در تاریخ‌نگاری، بویژه در تاریخ شفاهی نقش مهمی دارند. اما در تاریخ‌نگاری شفاهی که متکی بر روایت‌های شفاهی است، اسناد تصویری و دست‌نوشته‌ها و مدارک نوشتاری و آرشیوی می‌توانند در غنای متن‌های روایتی ارائه شده به دریافت‌های دیداری مخاطب کمک نمایند.

اما نکته مهمی که در این نوشتار مختصر بر آن تأکید می‌شود این است که اساساً تاریخ شفاهی نوعی سند است و باید اذعان نمود که فقط یکی از مدارک مهم در تاریخ‌نگاری معاصر با توجه به تکنولوژی‌های ثبت تاریخ‌نگاری به‌شمار می‌آید، زیرا در تعاریف تاریخ شفاهی به عنوان یک رویکرد همواره تأکید شده است که نقشی مکمل در تاریخ‌نگاری می‌باشد و به ‌نوعی شواهد گفتاری و آرشیوهای مرتبط با آن از اهمیت بسزایی برخوردارند. تکنولوژی‌های معاصر و حجم بالای اطلاعات به سه صورت نوشتاری و تصویری و روایی توانسته‌اند در کنار اسناد که شکلی فقط نوشتاری داشته‌اند، اهمیت انسان‌های راوی را به‌ عنوان کنش‌گران تحولات برجسته کنند. در دوران‌های پیشین تاریخی که خلق تصویر و ضبط صدا میسر نبود، اتکا فقط به اسناد کتبی و آثار و ابنیه محدود می‌شد، اما در عصر دیجیتال منابع آرشیوی از روایت‌های باشکوه انسان‌ها به عنوان کنش‌گران تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی نقش‌آفرینی می‌نمایند.

از طرفی با توجه به تولید همزمان اسناد نوشتاری، در پژوهش‌های تاریخی اهمیت و اصالت اسناد بویژه اسناد آرشیوی برای استفاده محققان و پژوهشگران در شناخت حقایق لازم و ملزوم می‌باشد. لذا مصاحبه‌های آرشیوی تاریخ شفاهی باید حفظ و نگهداری شود. به عبارتی اگر اسناد برای پژوهش‌های تاریخی را، همچون مصالحی بدانیم که مورّخ با استفاده از آنها به بازسازی تاریخ می‌پردازد، تاریخ شفاهی فونداسیون تحقیقات تاریخی در روابط اجتماعی است.

 

اسناد و تاریخ‌ شفاهی، تعاملی دوسویه دارند

مهم‌ترین جلوه‌ اسناد در تاریخ شفاهی

 

[1] . مایکل استنفورد، درآمدی بر تاریخ‌پژوهی، ترجمه مسعود صادقی، دانشگاه امام صادق(ع) و سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت). تهران 1386، ص 256.

[2] . مایکل استنفورد، همان منبع، ص 257.

[3] . Vandecasteele – schweitzer and voldman, in perrot, 1992, p.41.

[4] . Seladon Anthony, and pappworth, Joanna, By word of month; Elite oral History Methuen: 1989, p.156.

[5] . ابوالفضل رضوی، «اهمیت و جایگاه رویکرد شفاهی در مطالعات تاریخی»، ماهنامه تخصصی کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 118، اسفند 1386، ص 16.



 
تعداد بازدید: 6003


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.