هر کسی می‌تواند تاریخ شفاهی انجام دهد

جمکایا[1]
ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

10 اردیبهشت 1397


در اینجا توصیه‌هایی کاربردی برای ضبط و تولید تاریخ شفاهی زن یا زنانی که در زندگی‌ شما وجود دارند، ارایه شده است.

من معمولاً با اشتراک گذاشتن روایت‌هایی از زنان گذشته که برایم الهام‌بخش بوده‌اند... می‌خواهم خوانندگان را به اکتشاف روایت‌های زنانی که در زندگی‌شان هستند تشویق کنم؛ آن هم از طریق ضبط و ثبت خاطرات آنها به صورت صوتی یا تصویری.

مصاحبه با بسیاری از مردان و زنان ویسکانسین طی سال‌ها یکی از لذت‌های من بوده است. اگر فقط یک چیز یاد گرفته باشم، این است که هر کسی داستان و روایتی برای گفتن دارد، ولو آنکه آن‌ها یک زندگی اجتماعی فعال را پشت سر گذاشته باشند و یا متمرکز مشغول خانواده و خانه خود بوده باشند.

به نظر می‌رسد زنان، نسبت به مردان، اهمیت کمتری به زندگی خود می‌دهند. آن‌ها معمولاً با تعجب می‌پرسند: «شما می‌خواهید با من مصاحبه کنید؟» معمولاً می‌توان با کمی زبان‌بازی عزیزانشان بر بی‌تفاوتی آن‌ها فائق آمد. پیش از شروع گفت‌وگو، نوع پرسش‌های خود را با آنها در میان بگذارید و آنها را تشویق کنید درباره وقایع خاص و خاطراتی که تمایل دارید با شما در میان بگذارند، بیش از همیشه بیندیشند و متمرکز شوند.

در یک محیط راحت و با هدایت یک مصاحبه‌گر دلسوز، مردم روی‌شان کاملاً باز می‌شود. آن‌ها روایت‌های شگفت‌انگیز و تفکربرانگیزی در مورد کودکی، امیدها، مشکلات پیش رویشان و درس‌هایی که گرفته‌اند بیان می‌کنند. اگر با والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ‌های خود مصاحبه کنید، احتمالاً از مسائلی که گاهی اوقات برای اولین بار با شما در میان می‌گذارند شگفت‌زده خواهید شد.

هر کسی می‌تواند تاریخ شفاهی انجام دهد. دستورالعمل‌ها، از جمله تجهیزات، توصیه‌‌نامه‌ها و نمونه سؤالات و مسائل حقوقی را می‌توانید در وب‌سایت‌های انجمن تاریخ شفاهی و استوری کورپس[2] بیابید. در اینجا برخی از پیشنهادات عملی خودم را بازگو می‌کنم که با تجربه به آن‌ها رسیده‌ام.

آماده‌سازی یک امر حیاتی است. با توجه به دستورالعمل‌ها، فهرستی از سؤالات با یک روند منطقی برای خود تهیه کنید. سؤالاتی در مورد پیشینه خانوادگی، آموزش و تأثیرات دوران جوانی، تقریباً در مورد همه افراد صدق می‌کند. اگر بخواهید روی زندگی یک مهاجر، کهنه سرباز، پرستار یا فعال اجتماعی یا سیاسی تمرکز کنید، باید سؤالاتی در رابطه با تجربیات و تخصص ایشان بپرسید.

سعی کنید سؤالاتی را مطرح کنید که به پاسخ‌هایی بیشتر از «بلی» یا «خیر» نیاز داشته باشند. برای نمونه، به جای اینکه بپرسید «آیا کودکی شادی داشته‌اید؟» بپرسید «بیشترین چیزی که از کودکی به یاد دارید چیست؟»

از سؤالاتی استفاده کنید که برای استفاده و هدایت در مصاحبه آماده‌ کرده‌اید، اما مدام به آن‌ها خیره نشوید. یک مصاحبه‌گر خوب باید توجه کند و به خوبی پاسخ‌ها را بشنود. به این ترتیب شما قادر خواهید بود در ادامه سؤالات جالب‌تری بپرسید. سؤالات آتی معمولاً «چرا؟» یا «چطور؟» خواهد بود و جزییات بیشتری به همراه خواهد داشت.

مصاحبه خود را با سؤالات ابتدایی و پایه شروع کنید تا موضوع کاملاً در دسترس باشد مانند «چه زمان و کجا متولد شده‌اید؟» یا «نام والدین شما چیست و چگونه با هم آشنا شدند؟» در ادامه مصاحبه بپرسید آیا تصاویر و خاطراتی دارند که تمایل داشته باشند در اختیار شما بگذارند. این مقدمات باعث یادآوری خاطراتی می‌شود که ممکن است پیش از این در مورد آن‌ها چیزی نپرسیده باشید.

همیشه حساس باشید و حواستان باشد. گاهی اوقات سؤالات شما می‌تواند خاطرات غم‌انگیز یا دردناکی را بیدار کند. صبور باشید و به اشخاص زمان بدهید تا فکر کنند. لحظاتی سکوت کار خوبی است و در صورت نیاز می‌توانید در بین مصاحبه وقت استراحت در نظر بگیرید.

مصاحبه را در جایی برگزار کنید که مصاحبه‌کننده احساس راحتی داشته باشد. از کیفیت صدا، دوری از خیابان پر از سروصدا و ترافیک و حواس‌پرتی‌های دیگر مطمئن شوید. همیشه پیش از شروع تجهیزات خود را بررسی کنید. مقدمه‌ای با تاریخ، مکان و نام‌های مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده به صورت آزمایشی ضبط کنید. از برچسب فایل‌های دیجیتال یا رسانه‌ای که ضبط کرده‌اید مطمئن شوید و برچسب‌ها تکراری نباشند.

بالاتر از همه، از کار خود لذت ببرید! نتیجه مصاحبه را می‌توان با اعضای خانواده در میان گذاشت یا به صورت آنلاین برای طیف گسترده‌تری از مخاطبان روی اینترنت در دسترس قرار داد. شما همچنین می‌توانید مصاحبه خود را به یک انجمن تاریخی اهدا کنید و آن را به بخشی از تاریخ یک جامعه بزرگ‌تر تبدیل کنید.

 


[1] Jamakaya (writer@jamakaya.com)

جمکایا، نویسنده‌ و مورخ ساکن میلواکی است که برنده جایزه نیز شده است. آثار و احوال او در این نشانی در دسترس است.

[2]. StoryCorps

یک سازمان غیرانتفاعی آمریکایی است که مأموریت آن ثبت، حفظ و به اشتراک گذاشتن روایت‌ها و داستان‌های آمریکایی‌هایی با هر نوع پیشینه و اعتقاد است. این مؤسسه در سال 2003 به دست دیوید ایزای تأسیس شد.



 
تعداد بازدید: 5182


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.