خطرات مشارکت در طرح‌های تاریخ شفاهی

ارین جسی[1]
ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

20 آذر 1396


پیش از این، ارین جسی، فهرستی از سؤالات مهم در زمینه کاهش ریسک و خطر در کارهای میدانی تاریخ شفاهی ارائه کرد. اکنون قرار است درباره مقاله اخیر او با عنوان «مدیریت خطر در حوزه مطالعات تاریخ شفاهی»[2] و در مورد علائم ضربات روحی در مصاحبه‌ها و برخورد با ماهیت حساس تاریخ شفاهی توضیحات بیشتری ارائه کند.

پیش‌ از این یادآوری کردید که بحث در مورد برخوردهای خطرناک یا ناراحت‌کننده در تحقیقات معمول در «مذاکرات راهرویی»[3] در میان مورّخان تاریخ شفاهی معمول است، اما به‌ ندرت به ادبیات علمی تبدیل می‌شود. شما چه بازخورد یا واکنشی‌هایی از همکاران خود که به‌ صورت عمومی منتشر می‌کنید، می‌بینید.

از وقتی این مقاله به‌ صورت آنلاین منتشرشده است، من چندین ایمیل داشتم که از من تشکر کرده بودند، زیرا فکر می‌کنند مورّخان تاریخ شفاهی در گذشته با خطراتی مواجه بودند و این مقاله شروعی برای ارزیابی خطرات بالقوه آینده است. من همچنین چندین نکته مهم و کلیدی را در نشست انجمن تاریخ شفاهی دانشگاه مینیاپولیس ارائه دادم و بازخوردهای کاملاً مثبت و حمایتی از ایده خودم گرفتم؛ به‌خصوص با توجه به مقررات اخیر تاریخ شفاهی در ایالات متحده ما می‌توانیم ارزیابی‌های بیشتری از خطرات کار خود انجام دهیم. به نظر می‌رسد اکثر مورّخان تاریخ شفاهی حداقل به شناسایی خطرات بالقوه یا پریشانی احساسی نیاز دارند که مستقیم یا به‌ واسطه روایت‌های سخت و دشواری است که در معرض آن قرار می‌گیرند. افراد مقاوم اندکی وجود دارند که از زمینه‌های دیگر می‌آیند و روی این موضوع تمرکز می‌کنند که ما را از شرکت‌کنندگان و مصاحبه‌شوندگان‌مان دور کنند. من این نگرانی‌ها را درک می‌کنم، اما فکر می‌کنم ما نیاز داریم بین تأثیرات منفی بالقوه تحقیقات خود که می‌تواند روی ذهن و سلامت جسمی ما اثر بگذارد، اما در عین ‌حال روی روایت‌های شرکت‌کنندگان اثر بگذارد، تعادل برقرار کنیم. (در شرایط آرمانی باید محیطی مناسب برای افرادی فراهم شود که نیاز به حمایت‌های بیشتر و قوی‌تری دارند.)

مورّخان تاریخ شفاهی چگونه می‌توانند کار بهتری برای نشانه‌های تروما (آسیب روحی-روانی) در یکدیگر بیابند و پاسخ مثبت دریافت کنند؟

این مسئله مهم است، زیرا من تصور می‌کنم بسیاری از محققان تاریخ شفاهی از پذیرفتن تأثیرات منفی سلامت جسمی و روحی ایشان بر تحقیقات آنها احساس شرم و خجالت می‌کنند. بسیاری از ما کارهای میدانی سنگینی را هدایت می‌کنیم و پیشنهاد این که در همه زمینه‌ها آموزش رسمی و مشاوره ببینیم عملی به نظر نمی‌رسد. به همین ترتیب، همه ما شاید در موقعیت‌هایی قرار نگیریم که توانایی یا تمایل انجام برخی کارها را بدون هیچ‌گونه پرداخت و مزدی برای کمک به همکاران‌مان در خصوص بحران‌های شخصی یا کاری، مخصوصاً هنگام بدرفتاری یا موارد فوری و اورژانسی داشته باشیم، اما چیزهایی وجود دارد که ما می‌توانیم در زندگی حرفه‌ای خود انجام دهیم و حمایت از همکاران را هنگام ناراحتی یا به حداقل رساندن آن را برای ما آسان‌تر می‌کند. به ‌عنوان ‌مثال، نکات بث هدنال استم[4] برای مراقبت از خود در یک برنامه انعطاف‌پذیر در پیشبرد کارهای میدانی بسیار مفید است، اما همچنین شامل اقدامات کوچکی می‌شود که مردم می‌توانند در زندگی روزمره خود از آنها بهره ببرند. با گذشت زمان آنها می‌توانند نه‌تنها نسبت به منابع استرس و آسیب در کار خود، تحقیقات و زندگی شخصی آگاه باشند، بلکه باعث ایجاد همکاری و همدلی با همکاران و حمایت از آنها می‌شود.

به دلیل ماهیت حساس کار شما، برخی تاریخ‌ها و روایت‌های زندگی که شما ضبط و ثبت کرده‌اید باید نابود شوند. آیا تا به ‌حال با راویان این روایت‌ها که داستان و روایت خود را کامل بیان می‌کنند دچار مشکل شده‌اید یا با نهادها و محققانی که می‌خواهند به این اطلاعات دسترسی عام داشته باشند؟

از آنجایی ‌که من فرایند رضایت کاملاً آگاهانه‌ای را در طول کارهای میدانی خود وارد کرده‌ام و اغلب افرادی که با آنها مصاحبه کرده‌ام با خطرات بالقوه مشارکت در طرح‌های تاریخ شفاهی کاملاً آشنا بودند، هیچ‌گونه مقاومتی در برابر شرکت‌کنندگان مبنی بر از بین بردن مصاحبه‌ها تجربه نکردم. با این ‌حال، باید توجه داشت، معدوم کردن مصاحبه‌ها نیازمند تشکیل کمیته اخلاق در دانشگاهی بود که مطالعات دکترای خود را در آن انجام داده بودم؛ این طرح تحقیقاتی در سال 2007 مورد بررسی قرار گرفته بود. در سال‌های اخیر نشنیدم که هیچ محققی اطلاعات کار میدانی خود را از بین ببرد. در واقع، به نظر می‌رسد بهترین شیوه‌های فعلی اجازه برای شناسایی هر گونه مواد اطلاعاتی شامل شناسایی شخصی و آرشیوهای محدود باشد، معمولاً فقط این اطلاعات به روی عموم مردم و محققان آینده بسته است، مگر از سوی محققان اصلی یا شرکا اجازه داده شود.

همان‌طور که گفتم، با فشار برای مثبت نشان دادن تأثیر عمومی، تنش‌هایی بین محققان، دولت و سازمان‌های مالی تأمین‌‌کننده بودجه دیدم. در انگلستان، دانشگاه‌ها اغلب مخازن آنلاینی دارند و انتظار دارند محققان و مورّخان تاریخ شفاهی مصاحبه‌های خود و همچنین نشریات مربوط به هر حوزه را به‌صورت باز در دسترس قرار دهند. مؤسسات مالی می‌توانند به ‌عنوان یک نقطه شروع، استفاده محققان و پژوهشگران از این مخازن آنلاین را به ‌عنوان شرطی برای پرداخت کمک‌های مالی در نظر بگیرند. تنش‌هایی بین محققان مطرح می‌شود که در حالی ‌که برخی موارد این مخازن آنلاین به‌ عنوان موارد حساس به روی عموم بسته است، اما هنوز هم آنلاین‌ نگهداری می‌شوند و همچنین قابل هک هستند. تلاش‌های محققان برای حذف هرگونه اطلاعات شخصی پیش از ذخیره‌سازی فایل‌ها در این مخازن آنلاین، باعث می‌شود امکان تشخیص چهره یا صدای در دنیای واقعی وجود نداشته باشد. همچنین، محققانی که روی موضوعات حساس کار کرده‌‌اند، اغلب احساس می‌کنند برای ذخیره‌سازی داده‌های خودشان، مخصوصاً طرح‌های قدیمی که در مخازن آنلاین به ‌عنوان بایگانی یا به‌منظور انتشار نگهداری می‌شود اعتبار کافی نداریم و شیوه مناسبی وجود ندارد.

آیا چیزی هست که در مقاله نتوانستید به آن اشاره کنید و بخواهید با خوانندگان ما به اشتراک بگذارید؟

انجمن تاریخ شفاهی ایالات متحده کارگروهی را تشکیل داده است که به بررسی مجدد بهترین اصول و روش‌های سازمان در مقررات محرومیت و جو سیاسی در ایالات متحده می‌پردازد. این گروه بهترین روش‌های بحث را در نشست انجمن تاریخ شفاهی در اکتبر 2018 در مونترال ارائه خواهد داد. در همین حال، در انگلستان، انجمن تاریخ شفاهی و شبکه تاریخ شفاهی ایرلند سازمان‌دهی شد که بدون شک اجلاس و نشست مهمی در ژوئن 2018 در مورد خطرات تاریخ‌های شفاهی، مسئولیت‌ها و پاداش‌ها خواهد بود. به این معنی که موقعیت‌های فراوانی برای مورّخان تاریخ شفاهی برای بحث‌های عمومی در مورد چالش‌های موجود در تحقیقات خود و نیز راهبرد‌های مؤثر برای پیش‌بینی و مدیریت خطر وجود دارد؛ صرف‌نظر از این که در کجا و با چه کسی مصاحبه انجام می‌شود.

منبع: بلاگ انتشارات دانشگاه آکسفورد

 

[1] ERIN JESSEE

ارین جسی، محقق مؤسسه لرد کلوین آدام اسمیت در منازعات مسلحانه و تاریخ مدرن در دانشگاه گلاسکو و پژوهشگر مهمان مرکز تاریخ شفاهی دانشگاه استرثکلاید است.

[2] “Managing Danger in Oral Historical FieldworK”

[3] “corridor talks”

[4]. Beth Hudnall Stamm



 
تعداد بازدید: 5248


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.