نقد و بررسی کتاب‌های تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه

کار در عرصه تاریخ شفاهی سخت است

فائزه ساسانی‌خواه

03 آبان 1396


به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، نشست نقد و بررسی کتاب‌های تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه، با محوریت سه کتاب «خاطرات سیاسی و دیپلماتیک از دولت اصلاحات»، «از طرابلس تا دمشق» و «دیپلماسی در عمل» بعدازظهر روز سه شنبه بیست‌وپنجم مهر 1396 در تالار اجتماعات کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه، با حضور نویسندگان این کتاب‌ها، جمعی از منتقدان و جمعی از کارمندان و سفرای اسبق این وزارتخانه برگزار شد.

پیشتازی در عرصه تاریخ شفاهی

در آغاز، حسن علی‌بخشی، مسئول گروه علمی و پژوهشی وزارت امور خارجه که مسئولیت اجرای این برنامه را برعهده داشت توضیحاتی پیرامون فعالیت‌های این وزرات‌خانه در حوزه تاریخ شفاهی داد و گفت: «سال 1394 اولین کتاب تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران چاپ شد. از این تاریخ ما دست به کتابت تاریخ شفاهی زدیم. اولین کتاب مربوط به دکتر سید محمد صدر با عنوان «دیپلماسی دولت اصلاحات در جهان عرب در سال 1380» است و خاطراتش را از سال 1380 نوشته است. می‌شود گفت نقطه عطف تاریخ شفاهی ایران در وزارت امور خارجه است.

در سال 1395 فعالیت گسترده‌ای در بخش تاریخ شفاهی در معاونت پژوهشی مرکز آموزش و پژوهش‌های وزارت امور خارجه انجام دادیم. خوشبختانه در آن سال شش کتاب دیگر منتشر کردیم که در بیست‌و‌نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از آنها رونمایی شد.»

وی درباره موضوع کتاب‌ها و نحوه کار در این حوزه اظهار داشت: «کتاب‌های ما دو نوع هستند: شخصیت محور و موضوع محور و کار هم به دو صورت انجام می‌شود: درون‌سپاری و برون‌سپاری. یعنی ما یا کار تاریخ شفاهی را خودمان انجام می‌دهیم یا با توافقی با بخش‌های تبلیغاتی و دانشگاهی انجام می‌دهیم و آن کار انجام می‌شود، اما سال 1396 اوج فعالیت‌های ما در وزارت امور خارجه است، زیرا 20 کتاب یا خاطره را کلید زده‌ایم که از پنج تا 95 درصد کار آنها انجام شده است.

در نمایشگاه کتاب امسال استقبال خوبی از کتاب‌های منتشر شده ما شد. تحولاتی که در تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه رخ داده این است که با حضور سه نفر از محققان و پژوهشگران معروف تاریخ شفاهی سایر ارگان‌ها و همچنین کارشناسان و مسئولان مرکز آموزشی این وزارتخانه، گروه علمی تاریخ شفاهی تشکیل شده است. اتفاقی که به‌طور کلی برای تاریخ شفاهی افتاده این است که سال گذشته دولت جمهوری اسلامی ایران مصوبه‌ای را ابلاغ کرد که بر اساس آن، تأسیس تاریخ شفاهی نهادها، دستگاه‌ها و مؤسسات دولتی اجباری شد. این باعث شد در ارگان‌ها و مؤسسات به تاریخ شفاهی توجه شود، اما باعث افتخار ماست که تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه سرآمد همه وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی است و بر اساس اطلاعات دقیقی که دارم سایر وزارتخانه‌ها در این زمینه کتابی تدوین و چاپ نکرده‌اند. بعد از این مصوبه سایر دستگاه‌ها اقدام به تأسیس و راه اندازی مجموعه تاریخ شفاهی کرده‌اند و این یک امتیاز برجسته برای وزارت امور خارجه است.»

علی‌بخشی بیان کرد: «ایران جزو معدود کشورهایی است که تاریخ شفاهی دارد. در بخش دوم سعی کردیم برنامه‌های‌مان منطبق بر تاریخ شفاهی باشد. تلاش کردیم با متولیان این حوزه، مانند حوزه هنری و مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ارتباط باشیم. کار در عرصه تاریخ شفاهی سخت است، چون متصل به خطوط قرمز است. سعی کردیم کارها طوری نوشته و تدوین شوند که مورد سوء‌استفاده دیگران قرار نگیرند. البته در این زمینه راهکارهایی وجود دارد.»

توجه به خاطرات شهدای وزارت امور خارجه

وی در ادامه به شهدای وزارت امور خارجه اشاره و تصریح کرد: «نگارش خاطرات مربوط به شهدای وزارت امور خارجه یکی از اولویت‌های ماست. دوستانی از دانشگاه امام صادق(ع) پیشنهاد دادند درباره زندگی شهید دکتر غضنفر رکن‌آبادی بنویسند و ما هم قبول کردیم که حدود 80 درصد از کار انجام شده است. همچنین یکی از اولویت‌های ما نگارش خاطرات دیپلمات‌های باسابقه‌ای مثل شیخ‌الاسلام و شمس اردکانی است.»

علی‌بخشی در پایان خاطرنشان کرد: «یکی از اهداف تاریخ شفاهی انتقال تجربه است. قرار است در آینده ترجمه کتاب‌ها، یکی دیگر از برنامه‌های ما باشد. همچنین یکی از اهداف ما تقویت آرشیو وزارت امور خارجه است که لزوماً با هدف مکتوب شدن نیست و بخشی از آن مکتوب می‌شود.»

نگارش خاطرات به صورت یادداشت‌ روزانه

در ادامه، دکتر سید محمد صدر به اهمیت تاریخ شفاهی در وزارت امور خارجه اشاره و تصریح کرد: «جای تاریخ شفاهی در وزارت امور خارجه خالی بود. زیرا این وزارتخانه یکی از وزارتخانه‌های حکومتی است و جایی است که خیلی از حرف‌ها، اسناد، تحلیل و نظرات را برای گفتن دارد. الان وزارت امور خارجه از سایر وزارت‌خانه‌ها جلوتر است. یک دلیلش زحمتی است که دوستان کشیده‌اند، اما دلیل دیگر آن جذابیت‌ این وزارت‌خانه برای تاریخ است. علی‌رغم این که در کشورهای دیگر وزرا و سفیران خاطرات‌شان را می‌نوشتند، ولی در ایران جای این کار خالی بود. آرزو می‌کنم این روند در ایران سال‌ها ادامه داشته باشد تا برای دیپلمات‌ها، محققان، تاریخ‌نویسان و عموم مردم قابل استفاده باشد.»

وی در توضیح چگونگی نگارش خاطراتش گفت: «تاریخ شفاهی یا خاطره‌نویسی به گونه‌های مختلف انجام می‌شود. بعضی‌ از افراد به‌طور مرتب و منظم‌ یادداشت روزانه و روزنوشت دارند و مسائل مهم‌شان را یادداشت می‌کنند. روزنوشت عالی است، زیرا دقیق‌تر و مستندتر است و تاریخ‌نویسان به آن استناد می‌کنند؛ مخصوصاً اگر با اشاره به سند باشد. کسانی که روزنوشت دارند خاطرات‌شان به چند جلد میرسد. دومین دسته کسانی هستند که اتفاقات مهمی که در طول زندگی سیاسی یا مدیریتی‌شان افتاده را به صورت کتاب منتشر می‌کنند و هم می‌تواند متکی بر ذهن و حافظه و هم می‌تواند متکی بر یادداشت‌های پراکنده باشد. سومین دسته، خاطرات‌شان به صورت یادداشت‌های پراکنده است و چهارمین دسته، خاطرات‌شان صرفاً متکی بر ذهن است و در آن، فرد یک دوره‌ای از خدمتش را مطرح می‌کند. روش کار من هر چهار مورد فوق بود.

اولین دوره‌ای که بنده شروع به خاطره‌گویی و نه خاطره‌نویسی کردم سال 1375 بود. مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطرات دوران انقلاب اسلامی را می‌خواست. از آن دوران خاطرات را به خوبی به یاد داشتم و هرچه از دوران انقلاب یادم بود را بیان کردم. این روند حدود هشت ماه طول کشید. خاطرات از تولدم تا دوران انقلاب اسلامی و تا پایان سال 1364 که من مدیر کل آمریکا و اروپای وزارت امور خارجه بودم در این کتاب چاپ شد. ادامه خاطراتم از سال 1364 تا 1368 و هم‌زمان با دوران خدمت من در وزارت کشور است. آنها را هم بیان کرده‌ام که هنوز چاپ نشده است. اولین کتابم درباره خاطرات وزارت خارجه مربوطه به سال1380، دومین مربوط به سال 1376 و سومین مربوط به سال 1378 است. در واقع ترتیب زمانی رعایت نشده و برعکس است. قبل از سال 1380 یادداشت‌های پراکنده‌ای در تقویم سالانه . جهت خاطره‌نویسی و پیگیری کارها می‌نوشتم. علت این که اولین کتابم مربوط به سال 1380 است این است که در سال 1380 آقای دکتر صادق خرازی به من گفت: «تو که خاطراتت را می‌نویسی چرا منظم نمی‌نویسی؟» دکتر خرازی ده جلد دفتر مخصوص آورد که من از آن سال تاکنون خاطراتم را بسیار منظم نوشته‌ام. بعد از چاپ این کتاب و تشویق دوستان یادداشت‌های پراکنده‌ای که داشتم را جمع کردم و حاصل آن خاطرات مربوط به سال 1376 شد. بعد ادامه دادم و خاطرات سال 1377 را نوشتم. الان خاطرات سال‌های 1378 و 1379 را شروع کرده‌ام که اگر چاپ شود تا پنج سال آینده کتابی چاپ نخواهم کرد.»

توجه به حریم خطوط قرمز

سخنران دیگر این نشست، محمدرضا باقری، معاون بین‌الملل بعثه مقام معظم رهبری در حال حاضر و نویسنده کتاب «از طرابلس تا دمشق» بود. وی در توضیح نحوه نگارش خاطراتش گفت: «مدت‌ها دیگران مرا تشویق به نوشتن خاطراتم می‌کردند، ولی به دلیل مشغله‌هایی که داشتم فرصت کمی برای این کار پیش می‌آمد. بعد از بازنشستگی فرصتی به دست آمد تا راجع به مجموع کشورهایی که در آنها بودم مطالبی بنویسم.»

سفیر اسبق ایران در کشورهای لیبی، کویت، ترکیه و سوریه افزود: «قاعده بر این است که خاطره‌نگار به اسناد وزارت امور خارجه و یادداشت‌هایش سر بزند و منظومه‌ای تشکیل شود، اما به خاطر نوع مأموریت‌ها که مسائل محرمانه در آنها بیشتر از مسائل عادی بود، باید دقت می‌کردم نکاتی را بنویسم که مفید باشند و در عین حال مسائل محرمانه مطرح نشوند. هنوز که هنوز است ما نمی‌توانیم خیلی از مسائل سوریه، لبنان، ترکیه و حتی کویت را علنی کنیم. شاید بتوانم با اجازه وزارت‌خانه بعضی از مسائل کویت را - که مربوط به سه سال و سه ماه و سه روز پیش است که از آن تاریخ، از کویت اخراج شدم - بنویسم یا مسائل مربوط به کردهای ترکیه و آنچه بر من در ترکیه گذشت را بنویسم و شاید در تجدید چاپ کتاب به آنها بپردازم، اما بعضی از موضوعات سوریه، لبنان و شورای حزب الله لبنان پیچیده هستند و قابل نوشتن نیستند. ما هر هفته باید به لبنان می‌رفتیم. شهید رکن‌آبادی در کنار من بود و سهم بزرگی در این مأموریت‌ها داشت که هنوز هم قابل نوشتن نیست.»

مدیر کل اروپای مرکزی و شمالی وزارت امور خارجه و معاون عربی و آفریقایی این وزارت‌خانه در سال‌های گذشته، پیرامون نگارش خاطراتش ادامه داد: «خیلی از خوانندگان حوصله خواندن کتاب‌های قطور را ندارند. من سعی کردم خاطراتم را به قلم خودم بنویسم و مطالب آنها کوتاه، ساده و آموزنده باشند. برایم مهم بود جوان‌های ما در آینده بدانند سفارتخانه‌ها چه می‌کنند. در بخش ضمایم سعی کردم سند بیاورم. مثلاً نیلوفر یالچین نظام ما را زیر سوال برده بود. این را در کتاب آوردم تا خوانندگان بدانند چطور جواب او را دادیم. با این حال معتقدم نواقصی در کتاب هست که باید بیشتر پیرامون آنها نوشت و چیزهایی که زیاد است را می‌توان حذف کرد.»

رویکرد آموزشی در نگارش خاطرات

دکتر بهادر امینیان، سفیر اسبق ایران در رومانی هم گفت: «خیلی خوب است انتشار هر کتابی رویداد تلقی شود. هر کدام از ما در دنیای خودمان زندگی می‌کنیم و فقط زمانی می‌توانیم از این دنیای محدود بیرون بیاییم که از منظر دیگران به دنیا نگاه کنیم و این مخصوصاً در کار ما بارز است. دنیای دیپلماسی متفاوت و بسیار متحول و پویاست. جنبه‌های جذاب و سخت دارد که کمتر راجع به آنها اطلاعات وجود دارد. دیپلمات جمهوری اسلامی ایران بودن تجربه‌ای منحصربه‌فرد دارد که با دیگر دیپلمات‌ها متفاوت است. اگر این تجربه‌ها ثبت شوند برای همه کشور خوب است و کتاب خاطرات من از این حیث مهم است.»

رئیس دانشکده روابط بین‌الملل روند نگارش خاطرات خود را این‌گونه تشریح کرد: «با دانشجویانم قرار گذاشته بودم بعد از رفتنم ارتباطم با آنها حفظ شود. در این مدت با ایمیل برای‌شان مطالب آموزشی می‌فرستادم و در توضیح آن خاطره‌ای از خودم می‌نوشتم و به صورت درس برای دانشجویان می فرستادم. حدود 70 موضوع را کار کردیم. بعد از برگشت از من خواستند کارم را تکمیل کنم و کردم. مدتی گذشت و دیدم این کار، تعریف از خود است. بند دیگری اضافه کردم با عنوان ما چه اشتباهاتی کردیم و کمبودها چه بود؟ البته با رعایت مسائل اداری و سایر مسائل وزارت امور خارجه بود. گاهی ما مجبور هستیم در شرایط بحرانی تصمیم‌گیری کنیم، ولی برعکس اروپایی‌ها خیلی قانونی برخورد می‌کنند. تجربیاتی در این زمینه را بیان کردم. فکر می‌کردم در مورد تجربه‌های طنز کم می‌آورم، ولی دیدم این طور نیست.»

نویسنده کتاب «دیپلماسی در عمل» بیان کرد: «هدف از این کار آشنایی عموم با دنیای دیپلمات بودن و آموزش نسل جوان بود. قرار نیست برای نسل جوان تجربه‌های شخصی با هزینه تکرار شود. این نوشته‌ها باعث می‌شوند این تجربه‌ها در سازمان بمانند و افراد جوان از آنها استفاده کنند.»

وی در پایان خاطرنشان کرد: «موضوعاتی که با دانشجویانم کار کرده بودم، 70 موضوع یا بیشتر بود که آنها را تقلیل دادم و به 47 موضوع رسید. آنها را با عناوینی مثل هدیه، تشریفات، رسانه یعنی چه؟ و دیپلماسی یعنی چه؟ نوشتم.»

نقد سه کتاب

در ادامه، محمود فاضلی به نقد و ارزیابی کتاب خاطرات سید محمد صدر پرداخت و گفت: «تاریخ شفاهی در سه دهه اخیر روند انتقادی رو به پیشرفتی دارد. مشخصه آن نوشتن شدن خاطرات است که بیشتر از طرف رجال سیاسی صورت گرفته است. تاریخ شفاهی وزارت‌خانه‌ها یکی از حرکت‌های مهم است و مستندسازی از زوایای پیدا و پنهان وزارت امور خارجه بسیار مهم است. کتاب‌های منتشر شده فقط ناظر به بخشی از دیپلماسی هستند و انتشار هر کتاب زاویه‌ای را روشن می‌کند. صدر در نوشتن خاطرات نظم و جدیت داشته است. وی در سه جلد کتاب خود کمتر به خاطرات شخصی و خاطرات قبل از انقلاب اشاره کرده است.»

وی ادامه داد: «کتاب اول ایشان محصول 18 جلسه گفت‌وگو و حاوی مهم‌ترین اتفاقات در حوزه کشورهای عربی است. کتاب دوم «خاطرات سیاسی و دیپلماتیک در سال 1376» است و هم‌زمان چرخش گفتمان زبانی را در این دوره شاهد هستیم. در دوره اصلاحات توجه ویژه‌ای به پرونده ربوده شدن امام موسی صدر شده است. نکته سنجی، کسب تجربیات مستقیم و دقت در مشاهدات، ذهن راوی را چنان پرورانده‌اند که در دوره‌های زمانی کمک زیادی به او می‌کنند. او سعی کرده خاطراتش را صادقانه بیان کند. قصد تسویه‌حساب با کسی از جمله رقبا را نداشته، ولی در پاره‌ای موارد ممکن است برداشت او با دیگران یکسان نباشد. همچنین راوی از ضعف همکارانش کمتر سخن گفته است.»

این منتقد افزود: «پرداختن وی به موضوعات داخلی یا اختلافات مدیریتی یا قرائت‌های مختلف مدیریتی از نقاط قوت است. این سه جلد کتاب، فراتر از احوال‌پرسی تاریخی است و عکس‌های انتهای کتاب‌ها بر جذابیت آنها افزوده است.»

جاوید قربان اوغلی، سفیر اسبق ایران در الجزایر و آفریقای جنوبی نیز به نقد کتاب «از طرابلس تا دمشق» پرداخت. وی ابتدا تصریح کرد: «تفاوت‌هایی بین تاریخ شفاهی و خاطره‌گویی وجود دارد. تاریخ شفاهی می‌تواند یکسری ویژگی‌ها در تاریخ، از زبان مصاحبه‌‌شونده و با ابتکار و مطالعات مصاحبه‌کننده باشد. در اینجا بین کتاب‌های مورد بررسی تفاوتی هست. این کتاب‌ها با سه روش نوشته شده‌اند. توصیه من این است که بخش تاریخ شفاهی برنامه‌ای برای نظم دادن به این آثار داشته باشد و ضوابطی تعیین شود تا از یک الگو تبعیت کنند. این ضوابط باید جنبه آموزشی داشته باشد، زیرا این خاطرات برای امروز نیست، فردا قرار است از آنها استفاده شود.»

وی ادامه داد: «من و آقای باقری کارمان را با هم در وزارت امور خارجه شروع کردیم و به پایان بردیم. کتاب ایشان دو بخش اصلی دارد که یکی مربوط به محتوای روایت ایشان و دیگری به نحوه ورود به وزارت امور خارجه و مأموریت کوتاه در لیبی و سپس در کویت، ترکیه و بعد مأموریت ناتمام در سوریه اشاره دارد. غیر از نکات آموزشی، به نکات خوبی درباره رابطه ما با این کشورها اشاره شده است. البته مطالب محرمانه را نمی‌شود آورد، اما نکات تاریخی می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند که در بخش خاطرات کویت و ترکیه وجود دارند. یک نکته‌ای که باید بگویم این است که به دلایلی، غیر از مأموریت لیبی، هر سه مأموریت دیگر ناتمام بوده‌اند. درخواستم از آقای باقری این است که اینها را فارغ از این که محرمانه‌اند باز کنند و زیر مجموعه جنبه‌های آموزشی قرار گیرند. مثلاً باید توضیح داده شود منظور از موشک سرگردان سوم چیست؟ یا علت اخراج از ترکیه توضیح داده شود. عبور کردن از بعضی از موضوعات درست نیست. ایشان تجربه‌های ارزشمندی در ترکیه، به‌خصوص در برخورد با ایرانی‌ها دارند که جزو موارد آموزشی برای دیگران است.

سارا مشهدی، دانشجوی دکترای دانشگاه آزاد در رشته روابط بین‌الملل هم در نقد کتاب «دیپلماسی در عمل» تصریح کرد: «کتاب دکتر امینیان مجموعه‌ای خودنگاشته از تجربیات ایشان در سفارت رومانی از ابتدا تا مدت‌ طولانی پس از مستقر شدن‌شان و در حدود دو سال است. زمان مکاتبه با دانشجویان‌شان، من هم یکی از آنها بودم. کتاب به طور کلی در فضای آموزش دیپلماسی است و رویه یک دیپلمات در یک سفارت است. بیش از هر چیز تلاش شده تا موضوعات مبتلا‌به یک سفیر و مسائلی که در جریان کار با آنها روبه‌روست را به صورت تفصیلی بیان کند. اینها در ارتقای فهم میدانی دانشجویان و مخاطب عام مؤثرند و به نحوی، حالت مستندسازی فعالیت‌های یک دیپلمات را دارند. در لحظه نگاشته شدن یک امر برجسته در کار ایشان است که این اثر را از سایر آثار تاریخ شفاهی متمایز می‌کند. رویدادها بلافاصله یا با فاصله یک روز یا یک هفته توسط ایشان نوشته و بعد مورد تحلیل و توصیف قرار گرفته‌اند و در کتاب هم منتشر شده‌اند. در لحظه ننوشتن یک تجربه بی‌بدیل برای خواننده است، زیرا اگر زمان بگذرد خاطرات مورد دست‌کاری یا فراموشی قرار می‌گیرند، اما این اثر در لحظه نوشته شده است.»

وی افزود: «پرداختن به موضوعات متنوع یکی دیگر از محاسن این اثر است. در این کتاب دغدغه راوی انتقال تجربه بوده است. لحن کتاب دوستانه است. همچنانکه آنچه آمده در واقع ایمیل‌های اولیه بین استاد و دانشجو بوده و چارچوب رسمی در آنها کمتر به چشم می‌خورد. این وضع از یک جهت خوب است، ولی از جهت نکات ویراستاری، متن دو دل است و بین حالت رسمی و دوستانه قرار دارد.»

سارا مشهدی بیان کرد: «نگارش این خاطرات مربوط به زمانی است که جمهوری اسلامی ایران به واسطه تحریم‌ها و سیاستی که اعمال شده در شرایط خاصی قرار دارد. دکتر امینیان در کشوری مستقر بوده که برای جمهوری اسلامی در اولویت قرار نداشته و محدودیت بیشتری در آن دوران اعمال می‌شده، بنابراین مهم است بدانیم چطور یک سفیر می‌تواند از این محدودیت‌ها عبور کند و این کار تلاش مضاعفی می‌طلبد. تلاش‌هایی فراتر از تحریم‌ها برای ایجاد روابط اقتصادی و فرهنگی از نکات جذاب کتاب است که شاید در سایر کتاب‌های تاریخ شفاهی دیده نشود. در بخشی از کتاب به گاف‌ها پرداخته شده و نشان می‌دهد هر رابطه یک پشت صحنه‌ای دارد. در آغاز هر فصل یک جمله از بزرگان دیپلماسی آورده شده که این هم بر جذابیت اثر افزوده است. این کتاب می‌توانست خلاصه‌تر باشد، اگر بعضی از توضیحات در پاورقی حذف می‌شدند.»

وی در پایان خاطرنشان کرد: «دو نکته در کتاب اگر لحاظ می‌شد بهتر بود. یکی نقش خانواده و همسر دیپلمات است که شاید نیاز بود مطرح شود و تحولات درون خانواده و در ارتباط با محیط بیان می‌شد. دیگری راجع به همه‌ چیز دانی یک دیپلمات است. او باید در مورد همه چیز اطلاعات هرچند اندکی داشته باشد که خوب بود به آن هم اشاره می‌شد.»

اهتمام به نگارش تمام خاطرات

در ادامه این برنامه، دکتر جواد منصوری، دیپلمات باسابقه کشورمان اظهار داشت: «هیچ ملاحظه‌ای در نگارش خاطرات نداشته باشید. خاطرات باید کامل نوشته شوند و نهایتاً در تدوین درست شوند. اگر هفت جلد خاطرات اسدالله علم را مطالعه کنید می‌بینید سرّی‌ترین مطالب را نوشته است. او ساعت 11 تا 12 هر شب خاطراتش را می‌نوشته است. بعد خاطراتش را به یکی از بانک‌های سوییس می‌سپارد و هزینه‌اش را می‌دهد و می‌گوید: ده سال بعد از مرگ من آنها را چاپ کنید. نکته بعدی این که جنبه‌های ادبی و فنی مثل منبع نویسی، اسامی اشخاص و فهرست‌نویسی رعایت شود.»

رعایت شیوه‌های تاریخ‌نگاری ضروری است

مرتضی میردار، معاون بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی هم درخصوص خاطرات سید محمد صدر گفت: «خاطرات دکتر صدر چند وجهی است. خاطرات او در حوزه تحولات داخلی و مسائل مهم دهه 1360 باید آورده شود و جای این موضوعات در این خاطرات خالی است. من از همه وزرای خارجه مصاحبه گرفتم. گستردگی مطالب به حدی زیاد است که انسان احساس خسران می‌کند. باید در این مورد اهتمام کنند. شیوه‌های تاریخ‌نگاری و تدوین باید در آثار رعایت شود و مطالب به صورت خام به جامعه عرضه نشوند، چون بعداً مورد نقد قرار می‌گیرند.»

توجه به مصالح ملی در انتشار خاطرات

دکتر مرتضی دامن‌پاک جامی آخرین سخنران این نشست بود و با عنوان این که این جلسه یکی از بهترین جلسات نقد کتاب بود، اظهار داشت: «یکی از اهداف برگزاری این جلسه انتقال تجربه از نسل قبلی به دیپلمات‌های جوان است و این خود دستاورد بزرگی است.»

معاون پژوهشی مرکز آموزش و پژوهش‌های وزارت امور خارجه افزود: «آنچه تاکنون در زمینه تاریخ شفاهی وزرات امور خارجه جمهوری اسلامی ایران انجام شده، در سازمانی که به دلایل مختلف، مصالح و منافع ملی را به لحاظ امنیتی باید در انتشار اسناد در نظر بگیرد، کار ساده‌ای نبود. تلاش شده تابوشکنی شود و تا جایی که امکان دارد پشت پرده سیاست کمی باز شود. نقایص کارهای اولیه که وارد بازار نشر شدند زیاد بودند، اما با بهره‌گیری از تجربه کارهای قبلی و استفاده از تجاربی که در کشور در عرصه تاریخ شفاهی وجود دارد سعی کردیم کارهای بعدی بهتر باشند.»

وی در پایان خاطرنشان کرد: «هدف اصلی در تاریخ شفاهی انتشار نیست. هدف ثبت، ضبط و نگهداری ناگفته‌ها و نانوشته‌هاست و تقدم نیز با نسل اول است که تجربه بیشتری دارند و ممکن است روزی بین ما نباشند. ما مجوز گرفته بودیم از مرحوم ابراهیم یزدی مصاحبه بگیریم که نشد. هدف دوم ما انتقال تجربه و هدف سوم نشر است. قرار بر این است جلسات حضوری نقل خاطرات بگذاریم. شاید ما اگر کار خاطره‌نویسی را با دکتر محمد صدر شروع نمی‌کردیم تابوشکنی نمی‌شد و نمی‌توانستیم این سد را بشکنیم.»

در حاشیه نشست نقد و بررسی کتاب‌های تاریخ شفاهی وزارت امور خارجه، نمایشگاهی از آثار منتشر شده توسط این وزارت‌خانه برگزار شده بود.

 



 
تعداد بازدید: 5561


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.