مورّخ شفاهی و تاریخ گمشده
جین هوپفنسپرگر[1]
مترجم فرهاد حریری اکبری
21 شهریور 1396
سوتلانا الکسیوچ[2] در تاریخ شفاهی خود از زنان در جنگ جهانی دوم با عنوان «جنگ چهره زنانه ندارد»[3] مینویسد: «همه ما اسیر نگاه مردانه به جنگ هستیم. روایت زنان متفاوت است و درباره چیزهای متفاوت است... در حرفهای آنان نه قهرمانی هست و نه کارهای بزرگ باورنکردنی رخ میدهند. تنها سخن از آدمهای عادیای است که درگیر کارهای غیرانسانی انسانها هستند.»
دست کم 800 هزار زن در ارتش اتحاد جماهیر شوروی در خلال جنگ جهانی دوم به عنوان تکتیرانداز، خلبان، آشپز و جراح خدمت کردند. با این حال، روایتهای آنها از جنگ بویژه در دنیای انگلیسیزبانها به ندرت شنیده شده است. مصاحبههای این کتاب در دهههای 1970 و 1980 میلادی انجام شده است و این کتاب در سال 1985 در روسیه انتشار یافت و فروش دو میلیون نسخهای داشت.
الکسیویچ، نویسنده اهل بلاروس، برای نوعی از ادبیات، که خود او آن را «تاریخ روح»[4] توصیف میکند، جایزه نوبل ادبیات را در سال 2015 کسب کرد. او با بسیاری از شاهدان تاریخ مصاحبه کرده تا دریابد که چگونه فاجعهها زندگی درونیشان را تحت تاثیر قرار داده است. سوتلانا الکسیویچ در سخنرانی خود خطاب به کمیته نوبل گفت: «من، زندگی، احساسات، افکار و کلمات روزمره را جمعآوری میکنم. چیزهایی که تصویر بسیار بزرگ و پرابهت تاریخ، معمولاً آنها را حذف و یا خوار میشمرد. من با تاریخ گمشده کار میکنم.»
«جنگ چهره زنانه ندارد» ما را با دلشکستگیها و قهرمانیهای زنانی آشنا میکند که الکسیویچ، آنها را جسته، یافته و با آنها همراه با نوشیدن یک فنجان چای در پشت میز آشپزخانه به مصاحبه نشسته و اغلب این مصاحبهها تا شب طول کشیدهاند. بسیاری از آنها از هیجان و خامی و بیتجربگی خود هنگام نامنویسی در ارتش میگفتند، از بریدن موهای بافتهشان و پوشیدن لباس نظامی. اما این اشتیاق به سرعت از بین رفت.
یک آشپز، از تلفات روسیه، دیدگاهی متفاوت را در مقیاسی بسیار عظیم بازگو میکند. او میگوید: «گاهی اوقات بعد از نبرد هیچ کسی باقی نمانده بود تا غذا بخورد. من یک دیگ کاملاً پر از سوپ و یک پاتیل کاشا[5] پختم و کسی نبود تا آن را به او بدهم.» زنی که سابقاً پرستار بوده، میگوید: «من بازوها و پاهای قطع شده بسیاری را دیدم. باورش دشوار بود که نتوانی یک آدم با بدن سالم پیدا کنی.» زن دیگری از خطری برای ما گفت که کمتر بیان شده؛ از موشهایی که گوشت دست سربازان زخمی را که به خاطر بیماری و جراحت قادر به حرکت نبودند، میکندند و میخوردند.
روایتهایی که توسط ریچارد پاور[6] و لاریسا ولکنونسکی[7] از زبان روسی ترجمه شدهاند، فراوان، گیرا و جدید هستند. با این وجود آنچه ما در مورد بسیاری از زنان میدانیم فراتر از نامهای آنها، عناوین نظامی و نقلقولهایشان نیست. تدوین سوتلانا الکسیویچ فضای کمی برای توصیف چهرهها، خانوادههای آنها و خانههایشان که پسزمینه سرگذشت آنهاست، باقی میگذارد. این مسئله گاهی به ایجاد قالبی میانجامد که نسبتاً به هم ریخته است و روایتهای بیشتری را طلب میکند.
نسخه انگلیسی «زمان دست دوم: آخرین شورویها»[8] نقطه عطف کارهای سوتلانا الکسیویچ بود که در سال 2016 به زبان انگلیسی منتشر و بسیار مورد تحسین واقع شد. هر دو کتاب قالب مشابهی را دنبال میکنند که الکسیویچ را به بهترین مورّخ شفاهی تجربه سوسیالیستی کشور شوروی تبدیل کرده است.
کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد: تاریخ شفاهی زنان در جنگ جهانی دوم» نوشته سوتلانا الکسیویچ و ترجمه شده از زبان روسی توسط ریچارد پاور و لاریسا ولکوانسکی، توسط انتشارات رندومهاوس در 311 صفحه و به قیمت 30 دلار منتشر شده است. این کتاب با ترجمه عبدالمجید احمدی توسط نشر چشمه در 364 صفحه و با قیمت ۲۶ هزار تومان به چاپ دوم رسیده است. برای خواندن بخشهایی از ترجمه فارسی این کتاب به این نشانی بروید.
[1]JEAN HOPFENSPERGER, Star Tribune
[2] Svetlana Alexievich
[3] The Unwomanly Face of War
[4] the history of the soul
[5] kasha
یک غذای نرم ساخته شده از گندم پخته یا دانه مشابه. م
[6] Richard Pevear
[7] Larissa Volokhonsky
[8] “Secondhand Time: The Last of the Soviets,”
تعداد بازدید: 5404