طرح «دور میز»، نمونهای از تاریخ شفاهی غذا
کونال توماس[1]
ترجمه: نرگس صالحنژاد
12 تیر 1396
درباره عکس: یک تصویر از طرح، ذهن دونال فالون[2] را درگیر کرده است. او میگوید: «گاوهایی که از محله لیبرتیز[3] [در مرکز دوبلین] رد میشوند و ماشین به آنها میزند، بیشتر به خودروها آسیب میزنند تا آن که خود آسیب ببینند.»
مورخ و نویسنده «بیا اینجا پیش من!»[4] یکی از سه هنرمندی است که روی طرح «دور میز»[5] برای کشف تاریخ غذا در گوشهای از این شهر کار کرده است. فالون میگوید: «این منطقه از دیوار شرقی[6] تا استونباتر[7] را پوشش میدهد و بخشی از شهر است که مترادف با غذاست.»
«دور میز» از دل پیشنهاد ناموفق برای اعلام دوبلین[8] به عنوان پایتخت فرهنگی اروپایی در سال ۲۰۲۰ بیرون آمد. شورای شهر دوبلین بودجهای ۶۰۰ هزار یورویی برای اجرای این طرح در پنج ناحیه از شهر اختصاص داد. شما میتوانید نتیجه طرح «دور میز» را در یک کتاب تاریخ اجتماعی که به صورت آنلاین و رایگان در دسترس است، به همراه مصاحبهها، عکسها و دستور غذاها بخوانید. فالون میگوید: «داستان غذا، داستان کار است، اما داستان جامعه نیز هست.»
جنگ خوراک
سه هنرمندی که در این طرح شرکت داشتند پیشتر نیز با گروههای مختلف اجتماعی همکاری کرده بودند: فالون، ژانت لاو[9] عکاس و جنی موران[10] هنرمند. بهطور خلاصه داستان به این قرار بود: دنبال کردن سفر غذا از محله داکلندز [باراندازها][11] تا بازار و روی میز، یعنی جمعآوری سرگذشتها، دستورالعملهای غذایی و تاریخهای شفاهی.
در طول ۹ ماه این گروه سه نفره با گروهای اجتماعی ملاقات کردند و طرح را برای مصاحبهها و رویدادها تنظیم کردند. دکلان برین[12] محله داکلندز را مترادف میراث غذایی دوبلین میداند. او از سال ۱۹۷۲ تا سال ۲۰۰۰ به عنوان کارگر بارانداز کار کرده است. برین، بهعنوان عضوی از انجمن حفاظت از بازاندازهای دوبلین[13] میگوید: «اگر شما به مغازهها و بازارهای دوبلین آن روزها فکر کنید، هر جزیی از مواد غذایی، بویژه پس از جنگ جهانی دوم، وارد میشد. هر چیزی در بازارها از بندر میآمد. این که به خاطر فقر و بیپولی چطور ۱۰۰ درصد کالاها هرگز در داکلندز ساخته نمیشد (یا به عبارت دیگر به سرقت میرفت) داستان عجیبی است. تاریخ غذای دوبلین بدون اختلاف نیست. یکی از رویدادهای مستند شده در «دور میز» بحث وگفتوگوهای مداوم در مورد چگونگی ساخت خوراک است که مصور شدهاند.»
او میگوید: «همه گروهها در یک شب بهعنوان شب خوراک دور هم جمع شدند»، اما آنطور که برین متوجه شده است: «اهالی محله رینگسند[14] درباره این که خوراک باید حاوی چه موادی باشد بسیار سرسخت بودند. یک خوراک رینگسند داریم و یک خوراک نورثساید.[15] خوراک رینگسند کمرنگتر بود، در حالی که خوراک نورثساید بسته به آن که چه چیزی به آن اضافه میکردند، قهوهای یا قرمز بود. کتاب از این طعم دهندهها به این صورت یاد کرده است: «مکعبهای اکسا[16]؟» در کنار خوراک دوبلین، فیشاندچیپس کافه کاوتون[17] نیز دیده میشود. در قسمتهای دیگر کتاب تاریخ کیک گور[18] و آب کلم توضیح داده شده است.
گردآوری ماجراها
لاو گفت وقتی او تاریخ غذا در داکلندز را دنبال میکرده، چیزهای بسیاری نیز در مورد خاندان بزرگش آموخته است. او گفت که بسیاری از کارگران بارانداز از محله پیر هاوس[19] میآمدند، از جمله عموی بزرگ او جو گاندی سوج[20] که برای کار اجیر میشد. هنگامی که لاو به دیدار کارگران بارانداز در محله لیفی[21] رفت، آنها به او گفتند، گاندی یک پایش را در حادثهای روی اسکله از دست داد، اما او یکی دو سال بعد با یک پای چوبی به کار برگشت، «چون مجبور بود» و لاو میگوید: «من چیزی در این مورد نمیدانستم.» وی همچنین میگوید: «آشنایی با کسانی که در مرکز شهر زندگی میکردند، به من یادآوری و تأکید کرد که شهر، تاریخ اجتماعی غنی و ماجراهای بسیاری دارد که باید گفته شوند.»
با پیشرفت طرح «دور میز»، افراد درگیر در آن تصمیم گرفتند که میخواهند سرگذشتها به مخاطبان گستردهتری دسترسی پیدا کند. پس آن را تبدیل به کتاب کردند. الهامبخش یکی از عکسهای لاو در کتاب، یکی از اعضای گروه زنان اسناگ[22] خدمات مشاوره در خیابان گرین است که در بخشی از این طرح شرکت داشت. این زن از زندگی در بالای یک آشپزخانه و بوهای بسیاری که در هوا جریان داشت، میگوید. لاو میگوید: «این زن میگفت که فکر میکند این آشپزخانه هنوز هم همانجاست و معلوم شد که هست و من بلافاصله میخواستم آن را ببینم.»
در طبقه همکف عمارت اوندال[23] در خیابان پارنل[24] آشپزخانهای قدیمیتر از دیگر خانههای دور و بر بود که در دهه ۱۹۳۰ ساخته شده بود. لاو میگوید: «این آشپزخانه جایی است که هر روز با احترام به نیازمندان غذا میدهد، امیدوارم عکس من این احترام را نشان داده باشد.»
فالون میگوید که ضبط تاریخهای شفاهی ارزش وقت گذاشتن دارد: «این سرگذشتها در بایگانیها فهرست نشدهاند. پس باید اینها را از مردم به اصطلاح عادی شنید و جمع کرد.» این کتاب شامل دستورغذاهای دوبلینی و مصاحبه با دوبلینیهایی است که در دکههای بازار خیابان مور[25] بازار گاو در نورث سرکیولار رود[26] و بازار میوه و سبزی اسمیتفیلد[27] بزرگ شدهاند. او میگوید: «اینها مکانهایی هستند که مردم به خاطر میسپارند.»
[1]. CONAL THOMAS
[2]. Donal Fallon
[3] the Liberties
[4] Come Here to Me!
[5] ‘Around the Table’
[6]. East Wall
[7]. Stoneybatter
[8]. Dublin
[9]. Jeanette Lowe
[10]. Jennie Moran
[11]. Docklands
[12]. Declan Byrne
[13] .Dublin Docklands Preservation Society.
[14]. Ringsend:
محلهای در حومه داخلی دوبلین است. این منطقه در جنوب ساحل رودخانه لیفیه و در شرق رود دوبر واقع در دو کیلومتری شرق مرکز دوبلین واقع است. م
[15]. Northside:
[16]. Oxo cubes:
نام تجاری نوعی محصولات غذایی از جمله مکعبهای گوشت همراه با گیاهان و ادویهجات، ترشی و سُس بود. محصول اولیه گوشت مکعبی گاو بود، اما اکنون مرغ و اشکال دیگر هم دیده میشود. م
[17]. Cowtown café’s fish and chips
[18]. gur cake
[19]. Pearse Hous
[20]. Joe “Gandhi” Savage
[21] .Liffey
[22]. Snug Women’s Group
[23]. Avondale House
[24]. Parnell Street
[25] .Moore Street
[26]. North Circular Road
[27]. Smithfield
تعداد بازدید: 7128
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3