به یاد راوی فقید دفاع مقدس
تاریخ شفاهی پژوهشمحور؛ یادگار حسین اردستانی
مریم اسدیجعفری
28 فروردین 1396
خبر درگذشت دکتر حسین اردستانی، رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس در اولین روزهای سال جدید، اتفاق ناگواری برای پژوهشگران و نویسندگان حوزه مطالعات مربوط به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. مردی که بهترین روزهای جوانیاش را در کنار فرماندهان دفاع مقدس گذراند و حوادث نبردها را نوشت و ضبط کرد. همچنین در ساحت مدیریت مرکز اسناد، باعث کسب افتخارات متعددی برای این نهاد پژوهشی شد.
حسین اردستانی، متولد سال 1338 در تهران بود. وی در مبارزات دوران انقلاب نیز فعال بود و با پیروزی انقلاب اسلامی، با کمیته انقلاب اسلامی همکاری کرد و در مقابله با ضد انقلاب در غائله کردستان نیز حضور داشت. با آغاز جنگ تحمیلی، به جنوب اعزام شد. در سال 1361 و با شکلگیری عملیاتهای بزرگ، به بخش تاریخ جنگ دفتر سیاسی سپاه پاسداران رفت. او به عنوان راوی – که این عنوان به نیروهای دفتر سیاسی سپاه اطلاق میشد- به صحنههای نبرد پا گذاشت و همپای فرماندهان ارشد جنگ در صحنههای حساس و دورانساز دفاع مقدس حضور پیدا کرد و به ثبت تاریخ جنگ همراه با جزئیات پرداخت. اردستانی در عملیاتهایی همچون والفجر مقدماتی، خیبر، بدر، والفجر هشت، کربلای چهار و پنج حضور داشت و اسنادی از این نبردها را ثبت کرد. وی پس از جنگ، ادامه تحصیل داد. مدرک دکترای خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه شهید بهشتی اخذ کرد و مشغول تدریس در دانشگاه شد. همزمان، تحقیق و تألیف در حوزه دفاع مقدس را با رویکردی تحلیلی و واقعگرایانه آغاز کرد و در سال 1386 با حکم فرمانده کل سپاه پاسداران، مدیریت مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس را برعهده گرفت و طی 10 سال، تحولی چشمگیر در این مرکز به وجود آورد. از جمله آثار مکتوب زندهیاد اردستانی میتوان به «عملیات ثامن الائمه، مبدأ تحول در استراتژی نظامی ایران»، «تنبیه متجاوز: بررسی تحولات سیاسی نظامی از تابستان ۱۳۶۱ تا فروردین ۱۳۶۷»، «راه: تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی» و «جنگ ایران و عراق رویارویی استراتژیها: تاثیر تحولات صحنه نبرد جنگ عراق و ایران بر سیاست قدرتهای بزرگ» اشاره کرد. معاونت پژوهش دانشکده علوم دفاعی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، مدیر مسئولی و سردبیری فصلنامه نگین ایران و سردبیری پژوهشنامه دفاعمقدس از دیگر سمتهای او بودند.
هفتم فروردین 1396 اعلام شد که حسین اردستانی بر اثر ایست قلبی، دار فانی را وداع گفت. گردآوری و ضبط تاریخ شفاهی سرداران محسن رضایی و سید یحیی رحیم صفوی از جمله آخرین فعالیتهای وی بودند.
گزارش پیشرو، به واکاوی اقدامات دکتر حسین اردستانی در حوزه تاریخنگاری دفاع مقدس و تاریخ شفاهی این عرصه، از دیدگاه همکاران او پرداخته است.
ثبت تاریخ شفاهی فرماندهان
یحیی نیازی، مدیر گروه مطالعات اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس اظهار داشت: «دکتر حسین اردستانی، هم یک فرد دانشگاهی و استاد دانشگاه بود و هم تمام دوران رزمندگیاش را به ثبت و ضبط وقایع و تاریخ جنگ گذرانده بود. حسین اردستانی، صاحب سبک و روش در تاریخنگاری جنگ بود و روشی خاص را در این حوزه به وجود آورد. یادداشتها، گزارشها و ثبت و ضبطهای او از جنگ، امروز در بین راویان مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس، یکی از دقیقترین و پرحجمترین اسناد جنگ است. پس از اینکه در سال 1386 به عنوان مدیر این مرکز منصوب شد، بررسیهای موشکافانهای انجام داد و خلائی در حوزه تاریخنگاری جنگ دید که همان تاریخ شفاهی بود.»
وی ادامه داد: «بسیاری از اقدامات و وقایع، هنوز در سینه فرماندهان و رزمندگان بود. به همین دلیل از سال 1386 طرحهای تاریخ شفاهی را در مرکز اسناد کلید زد و با بررسیهای همه جانبه سعی کرد، یک کار متمایز انجام دهد. ابتدا با فرماندهان ارشد سپاه در جنگ، وارد مذاکره و اولین تاریخ شفاهی مرکز شروع شد که مربوط به دکتر محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران جنگ بود. اولین جلسات تاریخ شفاهی، زیرنظر و با اجرای مستقیم دکتر اردستانی شروع شد، رفتهرفته بسیاری از نکاتی که شاید در ابتدای کار به آنها پرداخته نشده بود، خودش را نشان داد و بعد از آن، ثبت تاریخ شفاهی سردارانی مثل دکتر غلامعلی رشید، رحیم صفوی، حسین علایی، احمد غلامپور، مرتضی قربانی، اسماعیل کوثری و فرماندهان دیگر از ردههای تیپ، لشکر و قرارگاه و حوزه مرکزی و معاونتهای اصلی سپاه که در جنگ حضور داشتند، آغاز شد. این اتفاق بزرگ، مگر با دوراندیشی و آیندهنگری مرحوم دکتر اردستانی انجام نمیشد. زندهیاد اردستانی با طرحی هوشمندانه، طرح گفتوگو با همسران فرماندهان ارشد را هم در گروه مطالعات اجتماعی مرکز گنجاند تا بخش خانوادگی فرماندهانی که خودشان را وقف جنگ کرده بودند، احصا شده و مشخص شود که فرماندهان سپاه که در اوج جوانی و آغاز زندگی مشترک وارد جنگ شده بودند، خانوادههایشان به چه شکلی اداره شده و همسرانشان چگونه در غیاب آنها، از عهده مسئولیت اجتماعی خانواده برمیآمدند.»
نویسنده کتاب «جاده استراتژیک فاو» تصریح کرد: «نسبت دکتر اردستانی با تاریخنگاری و تاریخ شفاهی جنگ، یک نسبت بلامنازع است. میتوانم به عنوان یک محقق و نویسنده ادعا کنم که تقریباً مابهازا ندارد. چون حوزه تاریخ شفاهی جنگ در ایران، حوزه نوپایی است و خیلی نمیتوان از روشهای دیگران استفاده کرد. دکتر اردستانی، کار بزرگی را آغاز کرد که همان استخراج خاطرات از سینه فرماندهان است و با استفاده از اسناد ارزشمندی که راویانی همچون دکتر اردستانی جمعآوری کردهاند، در حال تکمیل و بازسازی است. به نظرم یک نوسازی و بازسازی از صحنه نبرد در ابعاد مختلف راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی در حال انجام است.»
نیازی، اقدامات زندهیاد اردستانی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس را گونهای از تاریخ شفاهی کاملاً مستند خواند و افزود: «ممکن است خاطرات شفاهی، مستند نباشد، چون جوانب آن دیده نشده و مشاهدات و فعالیتهای یک فرد در یک مقطع زمانی باشد، اما وقتی تاریخ شفاهی، از نظر اسناد و افراد مطلع دیگر حمایت شود، قطعیت آن قابل استنادتر خواهد بود. همچنین دکتر اردستانی، در قامت استاد دانشگاه و ذهن چارچوبنگر خود، با طرح وارد موضوعها میشد. یعنی هیچ فعالیتی را بدون نقشه، راهبرد و طراحی انجام نمیداد. بنابراین تاریخ شفاهیهای مرکز، کاملاً هوشمندانه، مدبرانه و معطوف به هدف انجام شدهاند. پیشینه دکتر اردستانی در صحنه نبرد، عقبه و اسنادی محکم برای اجرای تاریخ شفاهی امروز است. این اسناد میتوانند، حمایتکننده تاریخ شفاهی باشند. این اسناد، نوعی وقایعنگاری در زمان حادثه است. آنچه که در مرکز اسناد با مدیریت و طراحی دکتر اردستانی آغاز شد و ادامه پیدا کرد، یک موضوع قابل اتکا و حتی قابل تبدیل به یک واحد درسی برای رشته تاریخ و تاریخنگاری در دانشگاهها خواهد بود.»
یحیی نیازی، تشکیل گروه مطالعات اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس را یکی دیگر از اقدامات دکتر اردستانی دانست و گفت: «وی به عنوان استاد علوم سیاسی، صاحب اندیشه بود و چنین افرادی دست به نوآوری و خلاقیت میزنند. موضوع تاریخ شفاهی، جنبه تأسیسی دارد. یعنی قبلاً در مرکز وجود نداشته و در طول مدیریت زندهیاد اردستانی، راهاندازی شده است. تشکیل این گروه، به نگاه وی به همه ابعاد جنگ بازمیگردد. یعنی جنگ را فقط در صحنه نبرد و عملیاتها خلاصه نکرد. بلکه همواره تأکید میکرد که چون جنگ ما، یک دفاع مقدس مردمی بوده و ملت ایران، خالق صحنههای بزرگ آن بودند، همه ملت در این حادثه نقش داشتند و تنها نقشها متفاوت است. بنابراین در سال 1387 یعنی چند ماه پس از انتصاب دکتر اردستانی به عنوان رئیس مرکز، من را برای تشکیل گروه مطالعات اجتماعی فراخوان کرد تا به مسائل اجتماعی جنگ مانند نقش زنان، نوجوانان و روستاییان در دفاعمقدس بپردازند. هدف اساسی این گروه، نوشتن جنگ برای اقشار مختلف جامعه و احصا و تدوین نقش اقشار مختلف در جنگ است. طرحهای دیگری همچون فرماندهان جوان و جنگ شهرها ناشی از نگاه موشکافانه و آیندهنگر دکتر حسین اردستانیاند.»
میانبری برای پژوهشهای تاریخی
یدالله ایزدی، مدیر گروه تاریخ شفاهی مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس نیز با مرور سیر ضبط و گردآوری اسناد در این مرکز اظهار داشت: «در کنار مدارک دوران جنگ، اسناد مرتبط با دیپلماسی آن دوران و تعامل وزارت امور خارجه در سطح بینالملل و با سازمانها و نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و شورای امنیت نیز توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس گردآوری شد و گروه بررسیهای غیرنظامی و ترجمه نیز با تدبیر دکتر حسین اردستانی راهاندازی شد.»
وی ادامه داد: «جلوگیری از تحریف تاریخ جنگ، یکی دیگر از مهمترین اولویتهای مرکز است. همیشه سعی کردهایم که حوادث را آنگونه که اتفاق افتاده، مطرح کنیم و هیچگونه انحراف و تحریفی در تاریخ جنگ رخ ندهد. دکتر اردستانی از سال 1361 و قبل از عملیات والفجر مقدماتی و تقریباً بهطور پیوسته تا آخر جنگ، در سطوح مختلف به عنوان راوی در کنار فرماندهان دفاع مقدس حضور داشت و حوادث را با دقت نظر خاصی نگاه و ثبت میکرد. پس از جنگ، مثل بقیه نیروهای مرکز به ادامه تحصیل پرداخت و حضور در عرصه دانشگاه و پژوهش، او را بر جنبههای نظری و علمی پژوهش، مسلطتر کرد. در عین حال که در دانشگاه تحصیل و تدریس میکرد، ارتباطات پژوهشی با مرکز را حفظ کرد و چند جلد روزشمار جنگ ایران و عراق و آثار دیگری نوشت. پس از انتصاب او به عنوان رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس، با توجه به تجربهاش در تدریس دانشگاهی، با رویکردی عمیقتر و جدیتر به فعالیتهای مرکز نگاه میکرد.»
مؤلف جلد پنجاهوچهارم روزشمار جنگ ایران و عراق خاطرنشان کرد: «زندهیاد اردستانی سه گام در فعالیتهای پژوهشی و تاریخی برداشت که جهشی در مرکز ایجاد کرد. اولین گام، آغاز طرحهای تاریخ شفاهی بود. اردستانی این رهیافت جدید را که به تازگی به عنوان رشته درسی، وارد دانشگاههای ایران شده را وارد مرکز کرد. او معتقد بود که اسناد مرکز، مکتوباند، پس لایههای درونی جنگ از زبان اسناد، چندان به صورت مبسوط بیان نشدهاند. پس لازم بود که یکبار دیگر، مرکز به این بخش با روش شفاهی ورود کند. یعنی دلایل، چرایی، چگونگی و چیستی جنگ را از طریق تاریخ شفاهی استحصال کند. این حرکت از هشت سال پیش آغاز شد. گفتوگو با فرماندهان در چندین سطح عالی، میانی، قرارگاهها، لشکرها و واحدهای اصلی سپاه در جنگ، بر اساس طراحیهای مرکز و موافقت فرماندهی کل سپاه آغاز شد. اما یک تاریخ شفاهی پژوهشمحور مدنظر قرار داشت. یعنی این گفتوگوها به استناد مدارک مکتوب جنگ صورت میگیرد. اینگونه نیست که روبهروی فرماندهان بنشینند و مصاحبه صِرف برگزار کنند. بعد از تعیین موضوع، مصاحبهکننده باید تمام اسناد مربوط به آن فرمانده را جمعآوری و مطالعه کند. سپس طرح خود را در شورای تاریخ شفاهی مرکز به گفتوگو بگذارد و ابهامات آن را رفع کند. مسئول طرح باید از طرح خود دفاع کند. وقتی مرکز قانع شد که طرح مناسبی است، وارد مرحله اجرا میشود.»
یدالله ایزدی، پژوهش را یکی از سختترین مراحل اجرای یک طرح تاریخ شفاهی خواند و افزود: «در بخش تاریخ شفاهی، جزییات طرح، موضوع، سؤالات اساسی و جزیی مورد بررسی قرار میگیرند تا لایههای درونی این اتفاق بزرگ تاریخ معاصر، در بهترین سطح و با مستندترین روش بررسی شوند. دکتر اردستانی معتقد بود که تاریخ شفاهی، میانبری برای پژوهشهای تاریخی جنگ ایران و عراق است که از طریق گفتوگو با فرماندهان، لایههای درونی این واقعه قابل بررسی و واکاوی خواهد شد. گرچه کتابها با روش مرکز، دیرتر به مرحله خروجی میرسد، اما نتیجه کار، قوی خواهد بود. دکتر اردستانی نیز مشغول دو طرح اساسی تاریخ شفاهی با دکتر محسن رضایی و دکتر سید یحیی رحیم صفوی بود. هر کدام از این طرحها به میانه راه رسیده بودند که با این اتفاق، کار به اتمام نرسید. امیدوارم مرکز با تدبیر، این دو طرح بزرگ ملی را به سرانجام برساند.»
مدیر گروه تاریخ شفاهی مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس تصریح کرد: «تاریخ شفاهی محسن رضایی، تاریخ شفاهی جنگ ایران و عراق است. چون او در بالاترین سطح تصمیمگیریها و اقدامات، چراییها، چیستیها و چگونگیها به جنگ ایران و عراق پرداخته که یک پژوهش بسیار قوی خواهد بود. دکتر اردستانی نیز به عنوان راوی قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)، در بعضی عملیاتها، راوی محسن رضایی بوده است. بنابراین هم به عنوان شاهد در صحنه و هم پژوهشگر، در بخشهایی از ثبت تاریخ شفاهی، همروایی داشته است.»
این راوی دوران دفاعمقدس تأکید کرد: «دکتر اردستانی و دیگر دوستان در چند سال اخیر، متوجه آسیبی در روایتهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شدند که در کاروانهای راهیان نور رخ میداد. کمتر از دو دهه است، مردم به بازدید مناطق عملیاتی میروند و راویان استقراری در یادمانها و راویان همراه کاروانها، وقایع و حوادث جنگ را روایت میکنند. مرکز متوجه شد که این روایتها بعضاً دارای ایراد و نواقص است. از آنجایی که خاطرات، سینهبهسینه منتقل میشود، هیچ نظارت کیفی در دقت و وثوق روایتها وجود ندارد. ابتدا، مرکز در دو سال قبل، در یادمانها حضور پیدا کرد و روایتها را شنید و ثبت و ضبط کرد. بعد از بررسی، عمق ماجرا مشخص شد. بنابراین از آنجا که مرکز اسناد، خود را متولی صیانت و صحت تاریخ جنگ و جلوگیری از تحریف آن میدانست، به قضیه روایت راهیان نور ورود کرد. ظرف سه سال اخیر، مرکز، منشأ اثر خوبی بود. دو ویژهنامه تخصصی در قالب فصلنامه نگین ایران منتشر و بخشی از این روایتها را در این نشریه، منتشر و نقد کرد. مسئولان کاروانهای راهیان نور معترف هستند که ورود مرکز در اصلاح و بهبود روایتها نقش مؤثری داشته و از ما خواستند که جدیتر اقدام کرده و مسئولیت محتوایی روایتها را برعهده بگیریم. آموزش راویان، نظارت بر چگونگی روایت، تعریف و چیستی روایت و حمایت محتوایی راویان با استفاده از نسلهای اول و دوم راویان مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس، از جمله اقدامات در زمینه بهبود روایتهای راهیاننور بوده است. امیدوارم مسئولان با دقت نظر این کار را ادامه دهند، زیرا حسین اردستانی، مرکز را مکلف به حرکت در این مسیر کرده بود.»
ایزدی، تحول در مدیریت سازمان مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس را آخرین گام موثر زندهیاد حسین اردستانی خواند و گفت: «اقدام سوم او ایجاد تحول در سازمان بود. مدیریتهای مرکز را با تغییراتی روبهرو کرد و مدیریتهای جدید مانند گروههای تاریخ شفاهی و مطالعات غیرنظامی را ایجاد کرد. رویکرد این گروهها، پژوهشهای علمی درباره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در سطح ملی و بینالمللی است. به همین سبب، اسناد سازمان ملل متحد، شامل شورای امنیت و مجمع عمومی و تعاملات کشورهای مختلف دنیا درباره جنگ و با سازمان ملل، جمعآوری و ترجمه شد. همچنین پژوهشهایی که در دیگر کشورها مانند آمریکا درباره تاریخ شفاهی جنگ انجام شده، توسط مرکز ترجمه و منتشر شدند که از جمله آنها میتوان به مصاحبه با فرماندهان عراقی مانند ژنرال رعد مجید حمدانی اشاره کرد. اردستانی با اصلاح ساختار مرکز و مدیریتها، جنبههای مختلف تاریخ جنگ صدام علیه ایران را مورد توجه و پژوهش قرار داد که بخشی از آنها منتشر شده و بخشی هم در حال انتشار است.»
وی در پایان یادآوری کرد: «یکی دیگر از کارهای بزرگ زندهیاد اردستانی، تعامل با یگانهای سپاه پاسداران در استانها بود. امکان بهرهبرداری از اسناد مربوط به یگانها را برای استانها فراهم کرد. در خزانههای اسنادی مرکز - البته با شرایط - به روی پژوهشگران فعال در لشکرهای سپاه و دیگر محققان حوزه دفاعمقدس باز است. در شش سال اخیر، ترکیبی از مدیریتها و کارشناسان مختلف را به استانها فرستادهایم تا مدلها، الگوها و روشهای مرکز را در جلسات هماندیشی بیان کنند. از آنجا که دکتر حسین اردستانی متعلق به حوزه دانشگاه بود، پژوهشهای تاریخی جنگ را روشمند دنبال میکرد.»
تعداد بازدید: 6423
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3