تاریخ شفاهی، محصول گرانقیمتی که به اشتراک گذاشته میشود
نوشته: راجر لارنس[1]
برگردان: نرگس صالحنژاد
20 فروردین 1396
سردبیر سابق روزنامه پلینزمن، راجر کسا (چپ)، ضبط تاریخ شفاهی خود را به عنوان بخشی از طرح تاریخ و روزنامهنگاری دانشگاه ایالتی داکوتای جنوبی آغاز کرده و تری فاینمن هم او را نظاره میکند. فاینمن روند مصاحبه توسط دانشجوی خود مکنزیهابر را زیر نظر دارد. او سوالات خود را شروع کرده و دانشجوی همکلاسیاش، اندرو هولتن، آن را ضبط میکند. (عکس از کرت نتینگا/ پلینزمن)
سه روزنامهنگار کهنهکار که برای سالها شاهد و ثبتکننده وقایع مهم داکوتای جنوبی بودهاند، حال برای طرح تاریخ شفاهی در دولت، در حال ثبت و برگزاری مصاحبه هستند. راجر کسا[2] سردبیر سابق هورن دیلی پلینزمن[3] از طرف دانشجویان روزنامهنگاری دانشگاه داکوتای جنوبی مورد مصاحبه قرار گرفت. آنها همچنین مصاحبه طولانی مدتی با روزنامهنگاران معروف، جک مارش[4] و نوئل همیل[5] برگزار خواهند کرد. رهبر طرح، تری فاینمن[6] استادیار روزنامهنگاری دانشگاه داکوتای جنوبی بیش از ۱۲ سال است که در صنعت خبر در روزنامهها و تلویزیون مشغول به کار است و هنوز هم در نظر خودش بیشتر یک خبرنگار است تا عضوی از جامعه علمی.
گروه سه نفرهای از دانشجویان سؤالاتی برای چندین ساعت پاسخ را برای راجر کسا ارسال میکنند. این گروه شامل مصاحبهکننده مکنزی هوبر[7] از سوفالز[8] و فایلهای صوتی و تصویری اندرو هولتن[9] از ایگان مینستوتا[10] و چینا استیونز[11] از کلارک[12] است. همگی در رشته روزنامهنگاری هستند.
دانشجویان تاریخ روزنامهنگاری فاینمن در یک تلاش بلندپروازانه در سال ۲۰۱۶ با حدود 10 روزنامهنگار مصاحبه کردند. فاینمن میگوید: «تاریخ شفاهی با روزنامهنگاری متفاوت است. تاریخهای شفاهی بسیار وقتگیر و محصولات گرانقیمتی هستند. این طرح به زمانی بیش از نیمترم احتیاج دارد.»
او بومی داکتوتای شمالی است، فوق لیسانس و دکترای خود را از مدرسه روزنامهنگاری میسوری[13] دریافت کرد. وی زمانی که هنوز در این مدرسه بود کار برای تاریخ شفاهی را شروع کرد؛ با زنانی که برای آسوشیتدپرس، نیویورکتایمز و دیگر سازمانهای خبری بزرگ کار میکردند، مصاحبههایی انجام داد. فاینمن میگوید: «زنان بسیار موفقی وجود دارند که مشاغل قابل توجهی دارند. این طرح واقعاً جالب و جذاب بود.»
بعد از فارغالتحصیلی، به داکوتای شمالی برگشت و برای کار به چندین روزنامه مراجعه کرد. او در نهایت با ایدهای برای انجام مصاحبه با روزنامهنگاران آن ایالت به اتحادیه روزنامه داکوتای شمالی[14] رسید. فاینمن تعداد بسیاری از شاغلان در این فعالیت را میشناخت و برای بسیاری از آنها کار کرده بود. او میگوید: «من فکر کردم این طرح بزرگی خواهد بود که ما تاریخ آنها را جمع کنیم و بگیریم.» این طرح بیشتر از یک کار فوری بود، زیرا یک ناشر برای آن اختصاص داده شده بود و باید از فیلتر آن عبور میکرد و او برای جمعآوری تاریخهایی که قبلاً از دست داده بودند بسیار با انگیزه بود.
او گفت: «بسیاری از تاریخ رسانه روی بازیگران بزرگ این صنعت تمرکز دارد؛ بنابراین تاریخهای شفاهی من روی دریافت تاریخ روزنامهنگاری منطقهای متمرکز است.» او در سال ۲۰۱۴ شروع به جمعآوری تاریخهای شفاهی روزنامهنگاران داکوتای شمالی کرد. برای سه تابستان، وی با کسانی مصاحبه انجام داد که الان مصاحبهشان تبدیل به یک مستند شده است. هنگامی که او به داکوتای جنوبی رفت، به کارمندان روزنامهنگاری دانشگاه داکوتای جنوبی ملحق شد. فاینمن برای انجام تاریخهای شفاهی در این ایالت با مدیر اتحادیه روزنامه داکوتای جنوبی، دیو بوردکی[15] تماس گرفت.
زمانی که مصاحبهها تمام شدند، فاینمن بیان کرد ۱۸ مصاحبه تاریخ شفاهی را به پایان رسانده است. او به دانشجویان تاریخ روزنامهنگاری پیشنهاد میداد با ارتباط با مصاحبهشوندگان این فرصت را به دست آورند تا از افراد کارآزموده در این زمینه بیاموزند. برای شروع، فاینمن از هر کدام از دانشجویانش خواست تا به انتخاب خود با یک فرد مسنتر از ۶۰ سال مصاحبهای ترتیب دهند. آنها بهطور معمول پدربزرگ و مادربزرگ خود را انتخاب کردند. هیوبر و هلتون هر دو گفتند با ارسال سؤالات مصاحبه به پدربزرگ و مادربزرگهای اعضای کلاس، مهارتهای مصاحبه را ارتقا بخشیدند تا زمانی که آنها برای مصاحبه میآیند زمان مصاحبه طولانیتر شود. مصاحبه روزنامهنگاران معمولاً چند ساعت به طول میانجامد. هر موضوعی که در ابتدا مطرح میشود، معمولاً با طرح ۹۰ سؤال انسجام آن را حفظ میکنند. سپس دانشجویان سؤالات خود را میپرسند و بیشتر به موضوعات خاص پرداخته میشود.
فاینمن بیان میکند، این یک فرایند آشکاری برای تمام گروهها بود که «داستانهای متفاوتی در مورد تکنولوژی روزنامه و تغییرات آن طی سالها میشنیدند. آنها چیزهای بسیاری در مورد لینوتایپ[16] شنیدند و آموختند.» لینوتایپ مدت زمان زیادی است که دیگر وجود ندارد، اما داستانهای روزنامهنگاران در مورد آن بهعنوان یک آموزش ارزشمند از ابزارهای آن زمان، برای نسل آینده باقی میماند.
برای استیونس، آنچه شروع شد بیش از یک طرح درسی بود. «گوش دادن به راجر در مورد اینکه چطور شروع کرد، اینکه روزنامهنگاری در گذشته چطور بود و حال تفکر او در مورد روزنامهنگاری امروز چیست، بسیار جالب است. من واقعاً جذب داستان زندگی او شدم.» هیوبر هم میگفت: «ضبط تاریخهای شفاهی برای من فقط حفظ خاطرات یکی از اعضای خانواده یا مانند آن نبود. این کار مانند این بود که این اشخاص تاریخ، دانش و تجربیات خودشان را به اشتراک میگذارند. این چیزی بود که من بابت آن واقعاً از این طرح سپاسگزارم.»
هلتون نیز میگوید: «چیزهای بسیار جالبی در مورد راجر کسا فهمیدم، او از سنین جوانی میخواست نویسنده شود و کارش را از صنعت روزنامه بهعنوان خبرنگار ورزشی شروع کرد. من هم میخواهم خبرنگار ورزشی در روزنامهها شوم. شنیدن اینکه راجر چطور شروع کرد، جالب بود و برای من اینکه فردی در سن جوانی برای نویسنده شدن اصرار داشته و بالاخره به آن دست یافته، بسیار شگفتانگیز بود.»
[1]. ROGER LARSEN
[2]. Roger Kasa
[3]. Huron Daily Plainsman
[4]. Jack Marsh
[5]. Noel Hamiel
[6]. Teri Finneman
[7]. Makenzie Huber
[8]. Sioux Falls
[9]. Andrew Holtan
[10]. Eagen, Minn
[11]. Chynna Stevens
[12]. Clark
[13]. Missouri School of Journalism
[14]. North Dakota Newspaper Association
[15]. Dave Bordewyk
[16]. linotype
تعداد بازدید: 4576
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3