بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران (1)
به روایت علی زیرکنژاد
مهدی امانی یمین
23 دی 1394
اشاره: در آغاز برنامه عمرانی سوم (1341- 1346ش) دولت ایران معتقد بود که به راهانداختن سرمایهگذاری صنعتی در بخش خصوصی نیازمند تأسیس یک مؤسسه اعتباری و سرمایهگذاری مجهز به یک مدیریت آزموده و کارمندان صلاحیتدار است که سیاستهای سرمایهگذاری سالم را به طور مداوم تعقیب نماید. به علاوه معتقد بود چنین مؤسسهای باید به مؤسسات بانکی و سرمایهگذاری کشورهای صنعتی دسترسی داشته و با آنها در تماس دائم باشد تا مؤسسات ایرانی از تجارب ارزندهای که آنها بدست آوردهاند بهرهمند باشد و نیز بتواند تماسها و روابط مفیدی برای جلب سرمایهگذاریها و تخصصهای فنی مورد نیاز برای پیشرفت صنایع ایرانی فراهم کند. از طرف دیگر برای اینکه این مؤسسه اعتباری و سرمایهگذاری به هدفهای خود نائل گردد، لازم بود در بخش خصوصی ایجاد شده و قسمتی از سهام آن هم به بانکهای اروپایی و آمریکایی فروخته شود و در عین حال اکثریت سهام در دست ایرانیان باقی بماند. لذا دولت در سال 1337ش از شرکت لازار فرر[1] و شرکت بینالمللی سرمایهگذاری چیس[2] که مقر هر دو در نیویورک است، دعوت کرد یک هیئت مؤسس برای تأسیس بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران متشکل از چند مؤسسه سرمایهگذاری خارجی و ارباب صنایع معتبر ایرانی تشکیل دهند. این مقدمات انجام شد و بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران در20 مهرماه 1338 شروع به کار کرد.[3]
هنگامی که این بانک در تهران تأسیس گردید، بسیاری از مدیران و رؤسای ادارات آن افراد خارجی بودند. در سال 1339 قرارداد بسیاری از این مدیران، و از جمله مدیرعامل به اتمام رسیده بود و بنابراین سازمان برنامه از دکتر ابوالقاسم خردجو[4] که در بانک جهانی مشغول کار بود در خواست کرد که مدیریت بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران را بپذیرد. خردجو از سال 1339 تا 1357 این سمت را عهدهدار بود.
در این گفتگو علی زیرکنژاد[5] از کارشناسان ارشد مالی که مدتی رئیس خزانهداری بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران بود به بیان برخی ویژگیهای بانکی، شیوه بانکداری، شخصیت ابوالقاسم خردجو و منابع و اقدامات بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران میپردازد.
* آقای زیرکنژاد لطفاً با معرفی خود گفتگو را آغاز بفرمائید.
من علی زیرکنژاد در دی ماه 1324 متولد شدم و پس از پایان تحصیلات دبیرستان دیپلم ریاضی گرفتم. آن موقع ریاضی و فیزیک نبود، فقط ریاضی بود. بعد از انجام خدمت سربازی در سال 1346 وارد دانشکده حسابداری شرکت نفت[6] شدم. در همان سال کارم را در بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران شروع کردم. البته کلاسهای ما معمولاً از ساعت سه تا 8 بعد از ظهر بود و شرط تحصیل در رشته حسابداری دانشکده حسابداری شرکت نفت این بود که حتماً دانشجو باید در امور مالی کار کند تا این که بتواند درس بخواند. به این شکل علم و عمل توأم میشد و درک بهتری برای دانشجوها به وجود میآمد. در همین زمان من در بانک توسعهی صنعتی کارم را شروع کردم و صبحها میرفتم و تا ساعت دو-دو و نیم در بانک بودم و بعد از ظهرها هم کلاسهای دانشکده برقرار بود. در سال 1351 فوق لیسانس رشته «علوم مالی و امور حسابداری» گرفتم. البته دورههای کوتاه مدت مثل «تجزیه و تحلیل صورتهای مالی» را نیز در «مرکز مطالعات مدیریت ایران»[7] طی کردم که وابسته به دانشگاه هاروارد بود-در همین جا که الان دانشگاه امام صادق(ع) است- و خود مرحوم ابوالقاسم خردجو هم در آن جا تدریس میکرد. بیشتر اساتید آنجا از هاروارد آمریکا میآمدند و زبان تدریس هم انگلیسی بود. در دورهای که من آنجا بودم سطح آموزش خیلی خوب بود. مرکز مطالعات مدیریت در مقطع فوق لیسانس دانشجو میپذیرفت ولی دورههای کوتاه مدت هم داشت که بنا به تقاضای مؤسسات یا گروهی از مؤسسات این دورهها را برگزار میکرد. دورههای دیگری را هم مثل دوره «اقتصاد صنعتی» بعد از فارغ التحصیلی دیدم که تعداد آنها زیاد است.
باید عرض کنم یکی از دلایل علاقمندی من برای این مصاحبه، صرف نظراز کارهایی که آدم میتواند انجام بدهد و چیزهایی که باقی بماند و تدوین شود، دینی است که نسبت به بانک توسعهی صنعتی و به خود مرحوم خردجو در خود احساس میکنم. چون آنچه که یادم گرفتم در آن محیط کاری و با رهبری و مدیریت مرحوم خردجو بود که واقعاً شخصیت ممتازی برای این مملکت بود و کارهایی که کرد واقعاً نمونه هستند. ایشان از نظر شخصیتی یک آدم حرفهای بود. او از مدیران بانک جهانی و شرکت «آی اف سی»[8] بود، مدیری بود که ژاپن بعد ازجنگ جهانی دوم زیر نظر وی بود. ایشان خودش اقتصاد خوانده بود و مدیر ارشد حسابداری[9] و از مدیران معتبر و خوشنام بانک جهانی بود. ایشان در یک سخنرانی درباره کاری که ما با ژاپنیها داشتیم گفتند: «این هفتاد و پنجمین سفر من به ژاپن است»، به خاطر این که مرتباً در زمانی که در بانک جهانی و شرکت ملی بینالمللی بودند، به آنجا میرفتند.
* مرحوم خردجو این نکته را در چه سالی مطرح کرد؟
بانک توسعهی صنعتی و معدنی در سال 1338 تاسیس شده است ولی صحبتی که ایشان کرد، فکر کنم سال 52-53 بود، منتهی ایشان کل سفرهایی را که به ژاپن داشتند، میگفتند. یعنی از وقتی که در بانک جهانی بودند و بعد در دورانی هم که در بانک توسعهی صنعتی بودند، به خاطر کارهایی داشتند، سفرهای متعددی میرفتند. منظورم این است که او شخصیتی بود که بعد از جنگ از طرف بانک جهانی ژاپن را نظارت میکرد. ایشان از نظر حرفهای، چه در داخل و چه در خارج بسیار مورد احترام و مورد مشورت مقامات مملکتی در ایران بود، از جمله وزارت صنایع و معادن و وزارت امور اقتصاد و دارایی و جاهای دیگر. در خارج هم به اسم قاسم ایشان را می شناختند- چون معمولاً در خارج به اسم کوچک صدا میکنند. به حدی ایشان خوشنام و شناخته شده بود که درها برایشان باز بود. تجربه خود من در این باره این طور بود که وقتی به بانک جهانی رفتم و یکی از مدیران آی اف سی جلسه ای داشتم، با آنکه تازه رفته بودم، از من پرسید «تو قبلاً در ایران کجا بودی؟» چون من از طرف وزارت دارایی مأموریت به بانک جهانی داشتم، گفتم در«آی ام دی بی»[10]،که مخفف انگلیسی بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران بود. گفت: «در آینده باید ما و شما بچههایمان بفرستیم آنجا که پیش قاسم کارآموزی کنند!»، یعنی اعتبار شخصیتی ایشان از نظر حرفهای و اعتبار بانک توسعه و صنعتی، اعتباری واقعاً مثالزدنی در همه جا بوده است. این یک نکته بود که باید میگفتم و نکته بعدی دربارهی وامهای خارجی است که خواهم گفت.
به هر حال آنچه من یاد گرفتم در این محیط بود که دانشکده دوم برای من بود، یعنی آن چه که در دانشگاه خوانده بودیم و تجربیاتی در بانک توسعهی صنعتی به دست آوردیم مکمل دروس تحصیلی ما بود و این تجربیات گستردگی زیادی داشت. بنابراین من خودم را مدیون بانک میدانم و هر کجا هم اسم مرحوم خردجو بیاید، برای ایشان طلب مغفرت میکنم و در سفرهایی که به آمریکا بروم، حتماً سر مزار ایشان میروم و فاتحه میخوانم.
* ایشان در کدام شهر آمریکا مدفون است؟
ایشان در واشنگتن در قسمتی از گورستان «آرلینگتون»[11] دفن هستند. آنجا دو گورستان هست، یکی رسمی دولتی و دیگری گورستان عادی است و ایشان در آنجا مدفون هستند.
ادامه دارد...
[1] Lazard Frères & Co
[2] Chase International Investment Corporation
[3] - اطلاعات راجع به بانک، روش کار و عملیات بانک توسعهی صنعتی و معدنی ایران، تهران: چاپ شرکت سهامی افست، تیر 1345، صص 8-7.
[4] - دکتر ابوالقاسم خردجو به سال 1294ش در اصفهان در یک خانواده مذهبی بازاری به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه را در مدرسه دارالفنون به اتمام رساند. پس از آن دو سال در دانشسرای عالی ادامه تحصیل داد. در سالهای 1315-1314 بانک ملی ایران تصمیم گرفت تعدادی دانشجو به اروپا بفرستد. آزمونی برگزار شد و در میان حدود سیصد و پنجاه نفری که در آن شرکت کردند، خردجو یکی از دوازده نفری بود که در سال 1316ش بانک ملی تصمیم گرفت آنها را برای تحصیل در رشته حسابداری ارشد به انگلستان اعزام کند. دوران تحصیل آنان تا سال1323 به طول انجامید. خردجو علاوه بر تحصیلات در رشته حسابداری ارشد از مدرسه اقتصادی لندن دیپلم اقتصاد نیز اخذ کرد. وی تا آغاز دههی 1330 و زمان ملی شدن صنعت نفت در بانک ملی مشغول به کار بود. زمانی که دکتر مصدق نخستوزیر شد، تصمیم گرفت چند نفر از کارشناسان حسابداری را برای تحویل گرفتن امور حسابداری شرکت نفت ایران و انگلیس به آبادان بفرستد. بنابراین ابوالقاسم خردجو به عنوان کارشناس خبره مالی و حسابداری همراه با «هیئت خلع ید» به آبادان فرستاده شد. قرار بود این تیم خلع ید برای یک دوره خیلی کوتاه در آبادان بمانند ولی عملاً تا پنج سال در آبادان ماندگار شدند.
بعد از کودتای 28 مرداد 1332 شرکتهای نفتی غربی دو مرتبه شروع به کار کردند، خردجو به تهران بازگشت و در سازمان برنامه و بودجه در دوران تصدی ابوالحسن ابتهاج به مدت یک سال مشغول کار شد و بعد از آن مجدداً به شرکت نفت باز گشت. از سویی چند سالی بود که بانک جهانی از خردجو دعوت به همکاری نموده بود و در نهایت او تصمیم گرفت که در پاییز سال 1335 برای کار در بانک جهانی به واشنگتن برود. او تا سال 1339 در بانک جهانی در سمتهای مختلف مشغول کار بود.
زمانی که بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران در سال 1338 در تهران تأسیس شد، بسیاری از مدیران و رؤسای ادارات بانک خارجی بودند. در سال 1339 قرارداد بسیاری از این مدیران، رؤسای ادارات و مدیر عامل به اتمام رسیده بود، بنابراین سازمان برنامه از خردجو که در بانک جهانی مشغول کار بود در خواست کرد که مدیریت بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران را بپذیرد. او پس از پذیرفتن تقاضای سازمان برنامه، با تشکیل یک تیم تکنوکرات و متخصص مدیر عاملی بانک توسعه صنعتی ومعدنی ایران را بر عهده گرفت و از سال 1339 تا 1357 در این سمت باقی بود. مرحوم خردجو بنابر گفته خود در جریان سیاسی خاصی نبود و به کار توسعه صنعتی علاقه داشت و معتقد بود با بالا بردن سطح زندگی، رفاه اجتماعی و بهبود وضع اقتصادی مردم به تدریج شناخت و آگاهی سیاسی مردم ارتقاء خواهد یافت. وی در دوران مسئولیت در بانک پرداختن به کارهایی سیاسی را با توجه به وضع اجتماعی، آگاهی سیاسی مردم و اوضاع اقتصادی ایران زود هنگام و فضای سیاسی را دچار خفقان کامل میدانست و به شیوه حکومت محمدرضاشاه نگاهی منتقدانه داشت.
خردجو در تابستان 1365 در واشنگتن در گذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. (مجموعه تاریخ شفاهیهاروارد، مصاحبهکننده ضیاء صدقی، جلسه 1، 1984، صص 9-1).
[5] - علی زیرک نژاد با گذارندان دوره مدیریت و جزیه و تحلیل مالی از مرکز مدیریت ایران با همکاری دانشگاه هاروارد، به دریافت کارشناسی ارشد حسابداری و علوم مالی نایل شد و سمتهای متعددی را بر عهده گرفت، از جمله: مدیر عامل و عضو هئیت مدیره بانک تجارتی ایران و اروپا (هامبورگ)، معاون امور مالی و بانکی بانک صنعت و معدن، دستیار فنی مدیر اجرائی بانک جهانی (واشنگتن دی سی)، عضو علیالبدل هیئت مدیره بانک سرمایهگذاری ماوراء بحار ایران (لندن)، عضو هیئت مدیره شرکت سرمایهگذاری ملی ایران و عضو هیئت کمیته همکاری اقتصادی ایران و کره جنوبی
1- «دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران» قدیمیترین مرکز آموزش عالی حسابداری در ایران است. این دانشکده در سال ۱۳۳۶، هفت سال پس از ملی شدن صنعت نفت، به همت استادان بنام حسابداری آن زمان از جمله اسماعیل عرفانی (که از بنیانگذاران حسابداری نوین در ایران بود) و حسن سجادی نژاد رئیس وقت دانشکده و با پشتیبانی عبدالله انتظام ، مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران، بنیان گذاشته شد. این مؤسسه فرهنگی در آغاز با نام آموزشگاه عالی حسابداری بیشتر دانشجویان خود را از کارکنان شرکت ملی نفت ایران تشکیل میداد. رفته رفته سازمانها و به ویژه بانکها کارمندان خود را برای تحصیل به این مؤسسه معرفی کردند. این مؤسسه در سال ۱۳۵۰ به «مدرسه عالی حسابداری و علوم مالی» و سرانجام در سال ۱۳۵۳ به «دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران» تغییر نام داد. (مجله حسابرس، دوره قدیم، آذر 1355، شماره 2، صص19-18).
[7] - Iran Center for Management Studies
[8] - International Finance Corporation - WORLD BANK GROUP
«شرکت مالی بین المللی» وابسته به بانک جهانی با هدف تشویق سرمایهگذاری و رونق اقتصادی در کشورهای جهان سوم در سال 1956 تاسیس گردید.
[9] - Charter accountant
[10] - IMDBI: Industrial and Mining Development Bank of Iran
[11] - Arlington Nation Cemetery
تعداد بازدید: 9116
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3