تاریخ شفاهی و خاطرات کودکی

نویسنده: ایوان فالکن بری[1]
مترجم: فرح جعفرخان

30 آذر 1394


در ترم دوم دانشگاه در چپل هیل[2] در کارولینای شمال، سمیناری را با دکتر ژاکلین دوودهال[3] درمورد تاریخ شفاهی برداشتم که نه تنها بدلیل آنچه که یاد گرفتم بلکه بدلیل چگونگی یادگیری، تجربه‌ای عبرت‌انگیز و پندآموز بود. ما مجبور بودیم با دو نفرمصاحبه کنیم. بعد از گذشت تقریباً دو ماه از کلاس، درمورد تاریخ‌نگاری و روش‌شناسی تاریخ شفاهی بحث کردیم و این گونه شد که فکر کردم آماده ارائه این کار هستم. اولین مصاحبه من با یک فعال حقوق مدنی بنام وات تی واکر [4]بود. گرچه او موافق با مصاحبه بود، اما احساس خوبی نداشت و به سختی حرف می‌زد. با مطرح کردن سؤالات اولیه‌ام که ساختار ضعیفی داشت، از دوران جوانی او به سرعت گذشتم به امید اینکه او درمورد تاریخچه فعالیت‌های خود، بعد از این دوران بگوید. فایل صوتی زیر تلاش من در این مورد است:

فایل صوتی

من فرصت را در این مصاحبه از دست دادم. البته درمورد دوران جوانی واکر مطالبی را کشف کردم اما پیشرفتی نداشتم. هم اکنون هرگاه، کارگاه تاریخ شفاهی ارائه می‌دهم این پیام را متذکر می‌شوم: «از دوران کودکی آغاز کنید.» موضوعی که مرا متعجب می‌کند واکنش دانشجویانی است که وقتی من این مطلب را به آنها می‌گویم، اغلب با تردید نگاه می‌کنند. آنها ممکن است به داستان‌هایی در مورد رشد و بزرگ شدن فکر کنند نه به آنچه که برای انجام پروژه‌ای که در دست دارند و اینکه آنها نمی‌خواهند وقتشان را درمورد خاطرات کودکی تلف کنند. آنها می‌خواهند مسیر را کوتاه کنند و بر اتفاقات مهم و بزرگ بعد از این دوران تمرکز کنند. اما برای عازم شدن به مسیر تاریخ شفاهی، شما با چند سؤال درمورد چگونگی رشد و بزرگ شدن مصاحبه‌شونده می‌توانید زیربنایی را برای یک مصاحبه بهتر بسازید.

اجازه دهید در مورد مصاحبه برای شما از شخصی مثال بزنم که در مورد پرونده بزرگتری در تاریخ محیط زیست اورنج کانتی[5] در کارولینای شمالی است. مدیر دائم و ثابت ِسازمان همکاری محلی می‌تواند در خصوص شناخت محیط زیست کارولینای شمالی در طی بیست سال گذشته یا بیشتر برای شما مطالب بسیاری بگوید. شما ممکن است به خود حق بدهید که این گونه بپرسید: «لطفاً بفرمائید اولین بار چگونه برای همکاری با گروه محیط زیست آب ث آمدید؟» یا «لطفاً بگوئید چگونه به محیط زیست علاقمند شدید؟» و روی این حق خود پافشاری کنید و کم کم به موضوع نزدیک شوید.

با پرسش‌هایی درمورد کودکی آنان شروع کنید، خودتان و مصاحبه‌شونده را معرفی کنید، تاریخ و یا سایر اطلاعات پیش‌زمینه‌ای مرتبط را یادآوری کنید و سپس اولین سؤال خود را بپرسید: «در مورد کودکی‌تان برایم بگوید.» آنها براساس آنچه به شما پاسخ می‌دهند، موضوعات کاری را ارائه خواهند داد که منجر به سؤالات بعدی می‌شود که مصاحبه را بسیار مستحکم می‌کند. از آنها در مورد مکانی که در آن بزرگ شده‌اند، همسایه‌ها و خانواده‌شان بپرسید: «در مورد پدر، مادر، خواهر و برادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ و یا هر شخص دیگری که در دوران کودکی و رشد و بزرگ شدن شما با نفوذ بوده است، برایم بگوئید.» (تذکر: افراد زیادی هستند که اگر پدربزرگ و مادربزرگ خود را بخوبی بشناسند، دوست دارند درموردشان صحبت کنند).

فکر می‌کنم هم اکنون شما فراموش کرده‌اید که من چگونه مصاحبه با واکر را آغاز کردم. الان به این نمونه توجه کنید که من با یک فعال جمهوریخواه محلی، اولین پول-کوبر[6] در چپل هیل مصاحبه کردم. چگونه یک سؤال ساده از سؤالات پراکنده بسیاری که من در مصاحبه قبل با واکر داشتم، تفاوت دارد؟

فایل صوتی

آنچه که بعدا" اتفاق افتاد در اینجا آمده است. پول- کوبر داستان‌هایی را درمورد کودکی و نوجوانی‌اش با من در میان گذاشت که در حدود چهل و پنج دقیقه و یک سوم از مجموع مصاحبه است. آیا من به داستان‌های بی‌فایده او به دلیل این که به طور مستقیم مربوط به پرونده‌ای که در دست داشتم توجه نکردم؟ من این گونه فکر نمی‌کنم. او فرصتی را فراهم آورد و جزئیات محرمانه‌ای از زندگی‌اش را با من سهیم شد و منجر به این موضوع شد که بتوانم از طریق زندگی دوران کودکی و اوایل نوجوانی‌اش به مصاحبه خاتمه دهم. این خاطرات ارزش کلی مصاحبه را ارتقاء می‌دهند و دری را برای سؤالات بیشتر، داستان‌های بیشتر و مصاحبه غنی‌تر در مورد کل زندگی او می‌گشاید.

سؤالات مرتبط با کودکی، به تاریخ‌نگاران شفاهی کمک می‌کنند تا بیشتر از جمع‌آوری حکایت‌های تاریخی به سمت تاریخ شفاهی حرکت کنند. همان‌گونه که لیندا شوپس[7] در صحبت قبلی خود توصیه کرده است، وقتی که یک پروژه تاریخ شفاهی جریان دارد، کیفیت و ابتکار باید بر کمیت اهمیت داشته باشد. با تمرکز بر آغاز هر مصاحبه‌ای براساس خاطرات کودکی، شما شماری از داستان‌ها و اطلاعات پیش‌بینی نشده‌ی آن دسته از محققانی را ایجاد می‌کنید که بر پروژه‌های متفاوت زیادی کار می‌کنند و ممکن است روزی به کار آیند. با رسیدن به روشی که در پروژه‌ها، دوره‌های زمانی با نظم و ترتیب می‌گذرند، این داستان‌ها، تاریخ شفاهی را با ریشه‌یابی در گذشته‌ی هر شخص به شیوه‌ای واضح و روشن، حیات می‌بخشند.

هر پروژه مصاحبه تاریخ شفاهی با دیگری متفاوت است. امکان ندارد شما وقت کافی داشته باشید و یا قادر باشید یک دوره‌ی گسترده‌ی زمانی را برای کودکی و نوجوانی هر شخص، اختصاص دهید. اما اگر می‌توانید، توصیه می‌کنم آن‌را انجام دهید. جوایز بزرگی را نصیب شما خواهد کرد.

 

 

 

[1] Evan Faulkenbury

ایوان فالکن بری، دانشجوی دکترای تاریخ در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل و پژوهشگر در برنامه تاریخ شفاهی جنوب است.

[2] Chapel Hill

[3] Dr. Jacquelyn Dowd Hall

[4] Wyatt Tee Walker

[5] Orange County

[6] Evelyn Poole-Kober

[7] Linda Shopes



 
تعداد بازدید: 6856


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.