بزرگداشت «مرتضی سرهنگی» در خبرگزاری فارس
20 آبان 1394
مرتضی سرهنگی در مراسم بزرگداشت خود گفت: من خجالت میکشم که اینجا بخواهم حرف بزنم. ما 36 هزار شهید دانشآموز داریم که واقعاً رقم کمی نیست، خب! با این اعداد من چه طلبی باید داشته باشم.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، پنجاهمین عصرانه ادبی فارس عصر دیروز با بزرگداشت مرتضی سرهنگی با عنوان «راوی عشق» برگزار شد.
*10 هزار تومان داشتم نمیدانستم زن بگیرم یا موتور بخرم
مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، در این مراسم با اشاره به مراسم ازدواجش گفت: جمعیتی که امروز اینجا حضور دارند از جمعیت روز عروسی من بیشتر است. آن زمان من 10 هزار تومان داشتم که نمیدانستم با آن موتور هوندای باک قرمز بخرم یا بروم زن بگیرم که خب، عروسی کردیم.(با خنده)
وی افزود: یکی از سختترین روزهای زندگی من، امروز است. سه روز است همسر من میگوید چرا سگرمههایت در هم است که من موضوع این برنامه را برای او توضیح دادم. واقعاً کار سختی است و مانند آمپول زدن میماند. اولش آدم میترسد، ولی الان میبینم خوب است.
*با وجود 36هزار شهید دانشآموز من چه طلبی میتوانم داشته باشم
مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در بخش دیگری از سخنانش گفت: من خجالت میکشم که اینجا بخواهم حرف بزنم. ما 36 هزار شهید دانشآموز داریم که واقعاً رقم کمی نیست، خب با این اعداد من چه طلبی باید داشته باشم.
وی در ادامه گفت: هر جنگی در یک روز و ساعت معینی آغاز میشود و در یک روز و ساعت معین نیز تمام میشود، اما دامنه مطالعاتی آن گسترده میشود و تا نسلها ادامه خواهد داشت. به خاطر همین مسئله علمی به نام جنگشناسی داریم.
سرهنگی گفت: آنچه که ما انجام میدهیم در حقیقت نوشتن علیه فراموشی است، زیرا اینها اسناد جنگ است و نوشتن بعد از جنگ یک سنت است. یک جملهای از ماکسیم گورکی دیدم که گفته بود اجازه ندهید دیگران زندگی شما را بنویسند. به نظر من خیلی از آرزوهای هنری ما میتواند توسط ادبیات جنگ برآورده شود.
*ادبیات جنگ از افتخارات حوزه هنری است
او اضافه کرد: ما مردمی جنگدیده هستیم و بدون تردید تاریخ به ما رجوع میکند، اگر ما زمینه را برای رشد نویسندگان و شاعران بزرگ فراهم نکنیم، این زبان رو به زوال خواهد رفت. ادبیات انقلاب و جنگ از افتخارات حوزه هنری است، زیرا خودمان برایش هزینه کردیم و از جایی وارد نکردهایم.
مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در بخش دیگری از سخنانش ضمن تشکر از برگزارکنندگان این مراسم، گفت: این مراسم برای ادبیات است و این سرمایه بزرگی برای این مملکت بهشمار میرود. هر اندازه نویسندگان به این طرف بیایند، ما برنده خواهیم شد. بسیاری از جاهای دنیا این ادبیات انقلاب و جنگ را میپسندند، زیرا شیرین است.
*مدیون همسرم هستم
سرهنگی در پایان سخنانش گفت: ادبیات جنگ روی شانههای نویسندگان آن ایستاده است، فقط 36 هزار شهید دانشآموز کافی است تا بدانیم که باید قناعت کنیم و کار کنیم و این چیزی است که ما را نجات میدهد. بسیار مدیون همسرم هستم، زیرا سالها همیشه بچههایم را در خواب دیدم و تمام زحمت آنها روی دوش همسرم بود.
* خاموشی: سرهنگی باید دیدهبان ادبیات انقلاب و دفاع مقدس نام گیرد
در ادامه، حجتالاسلام خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی با بیان اینکه از حوزه هنری که به ادبیات دفاع مقدس و انقلاب توجه دارد باید تشکر کرد و این مسیر را پاسداشت، گفت: هر بار با آقای سرهنگی نشستم از همنشینی با او بهرهمند شدم. به درستی سرهنگی راوی عشق است، اما او نقش دیده بانی را بیشتر دارد و اگر دیدهبان ادبیات انقلاب و دفاع مقدس نام گیرد، صحیح است.
وی گفت: یکبار شاهد بودم رهبر انقلاب در مورد کتابی سؤال کردند که آیا دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری آن را دیده است یا نه،بعد با حالت توبیخی مبنی بر اینکه چرا ندیدهاند پرس و جو کردند که این دقیقاً همان مفهوم دیدهبانی انقلاب اسلامی است.
خاموشی تصریح کرد: اگر میزان افراد درگیر در دفاع مقدس و جنگ را بخواهیم همراه با خانوادههایشان احصاء کنیم، تعداد از مرز یک میلیون تجاوز میکند، با هنرمندی خاص گاهی قهرمان داستان یک فرمانده است و گاهی همسر یک فرمانده، مثلاً قهرمان داستان دختر شینا، همسر یک فرمانده است و منزلی که درگیر آثار دفاع مقدس است و مقاومتی که آنها میکنند. یا کتاب «فرنگیس» مفهوم دیگری از دفاع مقدس را میرساند. زنی که از مرزهای اعتقادی، جغرافیایی و دفاع مقدس دفاع میکند و این نمایش را به ظهور میرساند و یا در کتاب «نورالدین پسر ایران» قهرمان داستان، خود تولیدکننده بسیاری از خاطرات است؛ این دیدهبانی تذکر خوبی را به ما میدهد که شما فقط به متن جنگ و خط مقدم نگاه نکنید و به همه جغرافیای درگیر جنگ بنگرید.
رئیس سازمان تبلیغات با بیان اینکه 10 هزار عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس وجود دارد، میتوان باز هم گفت به درصد اندکی از فرهنگ دفاع مقدس پرداخته شده و خیلی هنوز باقی مانده است.
* سرهنگی نگران تغییر نسل درگیر با جنگ است
حجتالاسلام خاموشی به کتاب «پایی که جا ماند» و نشر آن هم اشاره کرد و با بیان اینکه من آن را کشف نکردم بلکه اتفاقی با آن برخورد کردم، گفت: پس از برخورد با این حادثه به آقای سرهنگی زنگ زدم، وقت گذاشت و مطالعه کرد و درنهایت منجر به انتشار چنین اثری شد. از این نوع بسیار داریم ولی نگرانی سرهنگی چیز دیگری است. اینکه نسل، نسل درگیر با جنگ در حال تغییر است، اما این نقش دیدهبان است که همه چیز را ببیند.
به گفته این مقام مسئول، دیدهبان فرهنگ دفاع مقدس باید فردی تابع ولایت باشد. من شهادت میدهم در ولایتمداری از او درس میگیرم. مدام منویات رهبری را رصد میکند تا کارهای انجام شده، مرضی رضای حضرت آقا باشد و از آن تبعیت کند.
وی به سلامت جسمی سرهنگی اشاره کرد و با بیان اینکه در این مسیر از سلامتیاش هم به خطر افتاده، گفت:در این نگاه، حرص و ولع او درباره ادبیات دفاع مقدس آنقدر زیاد است که سلامتیاش به خطر افتاده، ولی ما گفتیم نمیتوانیم از شما دست برداریم، اصرار داریم که تا انتها با ما باشید.
رئیس سازمان تبلیغات حوزه هنری با بیان اینکه ادبیات دفاع مقدس برای این نسل و نسل آتی هویتساز است، گفت: این مقطع دیگری از انقلاب است که بسیار مهم شمرده میشود، انقلاب اسلامی پدیدهای درحال پیشرفت است. با این نگاه به نظر میرسد رسالتی که برعهده دستگاههای فرهنگی است، حائز اهمیت است و باید به آن بپردازند.
خاموشی در ادامه ضمن بیان اینکه شاکرم که سازمان تبلیغات اسلامی این مسیر را طی میکند و آقای سرهنگی در این مسیر همکار صدیق ماست، گفت: چند روز پیش از او سؤال کردم چند کتاب پشت خط تولید دارید؟ که ایشان فرمود حدود 50 کتاب، البته ما برخی آثار را با او طی میکنیم تا با دقت نظر ایشان به پایان برسد و در این مسیر به زودی کتابی منتشر خواهد شد که چند سال است ایشان در مورد برخی از فصلهایش تأمل میکند تا درنهایت تحویل جامعه شود.
*تعبیر ویژه علامه جعفری درباره مرتضی سرهنگی
خانم محرابی همسر مرتضی سرهنگی در بخش دیگری از این مراسم پس از اینکه از او دعوت شد تا درمورد شخصیت سرهنگی سخن بگوید، گفت: باید سؤالی پرسیده شود تا حرف بزنم، زیرا باید درمورد انسانی سخن بگویم که این شخصیتها در موردش سخن گفتهاند و من باید سی و چند زندگی با او را اینجا بازگو کنم، ولی همین بس که رهبر انقلاب گفتهاند ای کاش شاعر بودم و برای سرهنگی قصیده میگفتم.
وی گفت: سال 61، خدمت مرحوم علامه محمدتقی جعفری بودم و به خاطر ارادت من به این عالم وارسته و به خاطر اینکه پدرم در قید حیات نبود، به ایشان گفتم شما در این ازدواج ولی من باش. در دیدار اول علامه به بهانهای من را به یک اتاق روانه کردند و چند دقیقه طول نکشید که من را صدا زدند، اسم کوچک من را صدا زدند و گفتند یک جمله میگویم و آن هم اینکه «ایشان یک شیعه خوبِ آقا امیرالمؤمنین است» و همین شد که با ایشان ازدواج کردم و اینکه برویم تحقیق و کارهایی که این روزها انجام میدهند، خبری نبود.
* حدادعادل: سرهنگی در کربلای جبهههای ایران کار زینبی کرده است
غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مراسم گفت: وقتی پیام مدیرعامل خبرگزاری فارس به من رسید که قرار است این مجلس برگزار شود بیدرنگ پذیرفتم و با پای دل حضور پیدا کردم اکنون یاد روزهای اول بعد از آتشبس میافتم کتابهای فارسی دوره راهنمایی را در وزارت آموزش و پرورش در دست تألیف داشتیم که من از مولفان آنها بودم. جنگ تمام شده بود و ما در فکر این بودیم که خاطرهای از جنگ در کتاب درسی بیاوریم.چقدر گشتیم و چقدر کم بود کتابهایی که روایت جنگ در آنها باشد. سالهای 67، 68 و 69 را ببینید به زحمت یک خاطرهای را پیدا کردیم و توانستیم در کتاب درسی قرار دهیم.
وی افزود: سال گذشته در فرهنگستان از طریق مدیر گروه ادبیاتهای انقلاب اسلامی فرهنگستان از آقای سرهنگی و بهبودی دعوت کردیم تا گزارشی از ادبیات انقلاب بدهند آماری که این دوستان ارائه کردند و به همت آنها تألیف شده افتخارآمیز بود. من در آن جلسه حساس بودم که گزارش دوستان چگونه خواهد بود با توجه به اینکه اساتید فرهنگستان اساتید سالخوردهای هستند که با عالم جنگ و جبهه کمتر ارتباط داشتند و اکنون دو نفر از انقلاب میخواهند گزارش بدهند. بیان این دو دوست به قدری واقعی، منطقی و پرمحتوا بود که موجب افتخار همه بچههای انقلاب شد و من این را با قلبم احساس کردم. من آن روز رقم 10 هزار کتاب را با قحطی 25 سال پیش که خودم لمس کرده بودم مقایسه کردم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بخش دیگری از سخنانش گفت:این گنجینه به راحتی حاصل نشده یک ایمان خدایی و اخلاص پشت سر این مسائل بوده است یک عده کار حسینی کردند و یک عده کاری زینبی در کربلای جبهههای ایران آقایان بهبودی و سرهنگی کار زینبی کردند.
* سرهنگی یک راه را گشوده است
حداد عادل با اشاره به دفاع مقدس و ارزشهای نهفته در آن گفت: انقلاب و دفاع مقدس ما یک دریای بیکرانه موضوع و مضمون برای اهالی فرهنگ دارد و هر کس در هر بخش از آن استفاده میکند این حقیقت دریای بیکرانه الهامبخش است و این مجموعه اندیشه خاطرات و واقعیتها مانند یک معدن بزرگ است. اگر یک نفر این معدن را کشف کند استخراج کند و حفظ کند خدمت بزرگی کرده است. این معدن در همان لحظه برداشت برای صنعت فوایدی دارد حال برای اهالی علوم انسانی و هنر این دریای بیکران دفاع مقدس دستاوردهای این چنین دارد که از آن استفاده خواهند کرد و به نوعی سرمایهگذاری برای تاریخ آینده است.
او اضافه کرد: آقای سرهنگی و دوستانشان یک راه را گشودهاند و ساختهاند برخی رهروانی هستند که با هر قدم برداشتن راه را ایجاد میکنند و بقیه افراد در مسیری که آنها ایجاد کردهاند قدم میزنند وظیفه ما این است که این راه را حفظ کنیم.
* به برکت انقلاب بیش از 10 هزار اثر فقط در موضوع دفاع مقدس داریم
حداد عادل در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به فضای فرهنگی پیش از انقلاب گفت: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فضا اینگونه بود که شعر و ادبیات و هنر در اختیار عدهای بود که خود را روشنفکر مینامیدند و دیگران هم آنها را به همین نام میخواندند اینها فضای فکری خود را از غرب میگرفتند و کمتر از جامعه خود فکر و مضمون را میگرفتند.
وی با توصیه به جوانان به اینکه نگاهی به مجلات پیش از انقلاب بیندازند،گفت: جوانان ما بروند مجلات قبل از انقلاب را بخوانند تا ببینند اظهار نظرهای اهل قلم پیرامون یک حماسه چه بوده است مثلاً چپها میگفتند نبرد استالین گراد مهم است یکی دیگر میگفت ژاندارک یک فرد حماسی است و در مجموع این فضا سیطره داشت در آن زمان یک یا دو شاعر داشتیم که شعر میگفتند و متدین بودند اما به برکت انقلاب اسلامی بیش از 10 هزار اثر قلمی و ادبی فقط در موضوع دفاع مقدس در اختیار جامعه است. باید با اخلاص مانند اخلاص شهیدان و با الگو گرفتن از پیشگامان این راه فضای موجود را قدر بدانیم و اجازه ندهیم که عدهای بخواهند فضا را به آن روزگار برگردانند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت:این مسئله امروز وجود دارد و ناشی از تخیل و توهم نیست عدهای وجود دارند که پول میریزند تا آن فضا را ایجاد کنند اما یکی توکلش به خداست و رویش به مردم است و کارش را جلو میبرد اما عدهای هنوز چشم به غرب دارند. راه آینده باید طوری باشد که روشنفکرش هم انقلابی باشد.
* سرهنگی از رویشهای انقلاب است
حدادعادل در پایان سخنانش با اشاره به قصیدهای که علیرضا قزوه برای مرتضی سرهنگی سروده بود گفت:قصیدهای که علیرضا قزوه خواند یک قصیده درجه یک و تراز اول بود زیرا من مخاطب شعر هستم و شعر را میشناسم زبان فاخر قزوه در این قصیده چیزی کمتر از امیری فیروزکوهی ندارد و این قصیده هیچ کمتر از قصیده امیری فیروزکوهی که در مورد پیامبر سروده است ندارد سرهنگی از رویشهای انقلاب است که هزار پاجوش بلند از کنار او روییده است.
*جمله رهبر انقلاب درباره سرهنگی را باور نمیکردم
سیدنظامالدین موسوی مدیرعامل خبرگزاری فارس در ابتدای آئین بزرگداشت مرتضی سرهنگی گفت: این عصرانه به مدد توجه شهدا به مرحله پنجاهم رسیده و امروز مراسم تقدیر بزرگمردی را شاهد هستیم که همیشه از صحنه رسانه گریزان هستند.
وی افزود: آقا مرتضی سرهنگی اسمش در صف اول کسانی است که مسئولیتی زینبی را به دوش میکشند اگر این فعالیتها نبود که انصافاً نقش ارزندهای دارند قطعا پیام شهیدان ما آنطور که باید به گوش مردم خودمان و جهانیان نمیرسید الحمدالله مردمی دارند که پایمردی میکنند و با قلم خود و با روایت خود چه به نظم، نثر و فیلم و سایر رشتههای هنری اجازه رکود و رخوت و ماندن را به این رودخانه بزرگ و جاری نمیدهند.
مدیرعامل خبرگزاری فارس گفت: شاید بیشتر از هم قدر و ارزش سرهنگیها را رهبر فرزانه انقلاب میدانند و این نشان دهنده این است که چه مسئولیت سنگینی بر دوش امثال سرهنگیها است. سرهنگی یک نماد است، سرهنگی یک فرد و شخص نیست. روزی که به اتفاق دوستان به خدمت او رفتیم و این درخواست به او قبولاندیم که در این مراسم شرکت کند من تواضع را در چهره این بزرگمرد دیدم.
او اضافه کرد: این بزرگداشتها در شأن این بزرگمردان نیست و در پیشگاه خداوند اجرشان محفوظ است وقتی نام سرهنگی بر لسان ولیامر مسلمین که سید حسن نصرالله که نامش لرزه بر اندام ژنرالهای غربی میاندازد و بر دست آقای ما بوسه میزند، جاری میشود از این جهت است که این نسل بداند که سرهنگی و خطی که سرهنگیها دنبال میکنند چه میزان ارزشمند است.
* بهبودی: صحبت از سرهنگی بیشباهت به جلوی آیینه ایستادن نیست
بهبودی در مراسم بزرگداشت مرتضی سرهنگی گفت: بهبودی در مراسم بزرگداشت مرتضی سرهنگی گفت: در محفلی که غلطگیر زیاد است، حرف درست زدن مشکل است. من هم مشکل بیان دارم و برای حرف زدن چه در یک تالار بزرگ و چه در نزد یک نفر، ناتوانم. از این رو متنی را نوشتهام که میخوانم.
برای رهایی از ناتوانی در سخنرانی، دست به دامان قلم و کاغذ شدم تا بتوانم از همراه و همکار دیروز و امروزم و همدل این روزها جملاتی بگویم. گفتم همکار، به همه آجرهایی که برای دیوارچینی او انداختم میبالم. گفتم همراه، با هم سفرهای کاری که یک سر آن در کنار رود ارس، خرمشهر، سنپطرزبورگ، هیروشیما و... میبالم. با آن همه سفرهای دلی، سفرهایی که به مکه و سری در کربلا داشت. سفرهای غیرکاری یا رفتن به سونا،استخر، کوه تا بازی گلکوچک و سفرهنشینی نسبتاً حلال تا چشیدن شاهمیگو... همه را زندگی کردیم، تا توانستم از رنگ آسمان دل او وام بگیرم و پسانداز کنم.
وی در ادامه با بیان اینکه برای صحبت از او گمان میکنم جلوی آیینه ایستادهام گفت: برایم صحبت از سرهنگی بیشباهت به جلوی آیینه ایستادن نیست.
وی در ادامه پیشنهاد کرد: برای برگزاری مراسمهایی برای بزرگان که با نامهای بزرگداشت و نکوداشت برگزار میشود، یادنامهای تدارک ببینند.
بهبودی درباره حضور سرهنگی هم آن را همراه عذاب دانست چرا که او باید احساساتش را سرکوب کند و در چنین مراسمهایی حضور یابد.
وی در ادامه به بیان ترکیبهایی که از دو بخش همراه با کلمه خوش تشکیل شده، اشاره کرد و گفت: ترکیبهایی که اولش با لغت خوش آغاز میشود مثل خوشسلیقه، خوشتیپ، خوشاخلاق زیاد دارم، اما یکی از این ترکیبها خوشفکری است که برای سرهنگی هم دلالت دارد. او آدمی است بسیار خوشفکر، از این جهت باید یادنامهای فراهم شود و برای فعالیتهای سه دهه کاری او چند نفر انتخاب شوند و صحبت کنند. در مورد تجربههای کاریاش و فوت کوزهگری این سالها را ثبت کنند تا به دست علاقمندان برسد.
*حوزه هنری بابت وجود آقای سرهنگی خیلی شاکر است
محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی در مراسم نکوداشت مرتضی سرهنگی اظهار داشت: پیش از هر چیز لازم میدانم تشکر کنم از دستاندرکاران برگزاری این مراسم که علیرغم استنکاف آقای سرهنگی، پافشاری کردم و فرصتی ایجاد کردند تا درباره ایشان و کار مهم ایشان تأملی دوباره داشته باشیم.
وی افزود: البته جناب آقای سرهنگی از اینکه در اینگونه مراسم و مجالس خودشان محور و موضوع قرار گیرند، به شدت فرار میکنند. دلایلی برای این کار دارند که تقریباً همهمان کم و بیش میدانیم، اما اخیراً وقتی از مجلسی از این دست برمیگشتیم نکتهای فرمودند که به نظرم درسی است برای ما جوانترها. گفتند: «میترسم دیگه چیزی برای آن طرف نماند».
به گفته مؤمنی شریف، بنده برگزاری اینگونه مراسم ها را لازم میدانم به ویژه درباره ایشان تا دوستان جوان و مؤمن عرصه فرهنگ و هنر که رهبر انقلاب به آنان امید دارند الگوها و اسوههای خود را بشناسند.
وی تصریح کرد: به اعتقاد رهبر انقلاب، آقای سرهنگی و دوستانش موجب شدند در حوزه انقلاب و جنگ، کشور از ادبیات وارداتی بینیاز شود. ما امروز در این حوزه شاهد ادبیاتی هستیم که کاملاً متعلق به خودمان است و در معرفی انسان، برآمده از انقلاب اسلامی و افتخارات فرزندان این مرز و بوم ناتوان و الکن نیست. برعکس، چون ریشه در فطرت انسانی دارد در دلها نشسته است.
وی با بیان اینکه ما خیلی امیدواریم این ادبیات، ادبیات ما را جهانی کند، اضافه کرد: بنده به بعضی از عوامل این موفقیت که به مدیریت آقای سرهنگی برمیگردد، اشاره میکنم و به دوستان قول دادهم انشاءالله در فرصت دیگری مفصلتر عرایضی را مطرح کنم، اما آقای سرهنگی تکلیفش را با خودش روشن کرده است و بعضی گیرهای رایج ما آدمهای امروزی را ندارد. به یک وارستگی و بزرگواری رسیده است که انسان در حضورش احساس امنیت میکند. قرآن میفرماید: انالذین آمنوا و عملو صالحات سیجعل لهم رحمن ودا؛ آنانی که ایمان دارند و در پرتو آن عمل صالح انجام میدهند، خداوند رحمان محبت آنان را بر دلها خواهد انداخت، این یک سنت الهی است.
رئیس حوزه هنری به سرهنگی و دوستانش نظیر بهبودی، کمری و قدمی اشاره کرد و گفت: به تعبیر مقام معظم رهبری اینها کارشان را خوب بلدند و هم خوب آن را انحام میدهند ایشان همه وقتشان را برای ادبیات دفاع مقدس گذاشتند این راه را با علم و اعتقاد انتخاب کرد و در این مسیر ایستادگی هم کرد.
مومنی با بیان اینکه برای شخصیت چون سرهنگی از بیرون از حوزه هنری پیشنهادهای فراوانی مطرح است اما ایشان در این همه سال بر روی آنها چشم بسته و تمام وقتش برای دفتر خود قرار داده، گفت: از هنر مدیریت آقای سرهنگی یکی این است که نه تنها فاصله خودش را با جریانها و جناحهای سیاسی حفظ کرد بلکه موفق شد همکاران خودش را هم در فتنههای و طوفانهای ویرانگر سیاسی حفظ کند.
این مقام مسئول در حوزه هنری به ویژگی سرهنگی در حوزه اخلاق اشاره کرد و گفت:سرهنگی ویژگیهایی در حوزه اخلاق دارد که از جمله آن تسلطش بر زبان وگفتارش است ساعتها پیش این بزرگوار باشید و غیبت و بدگویی کسی را نمیشنوید هر چند آن شخص در حق او جفا کرده باشد متأسفانه در جلسات و گعدههای ما این امر مهم اغلب فراموش میشود. آقای سرهنگی نه در تعارف بلکه عمیقاً و قلباً به خاطر تلاشهای صادقانه و قابل افتخارش خود را از کسی طلبکار نمیداند بلکه نسبت به خانواده شهدا و جامعه جبهه و جنگ خود را بدهکار میداند.
مومنی تصریح کرد: جناب آقای سرهنگی، بهبودی، کمری و برخی بزرگان دیگر مانند شهید اوینی بعد از جنگ به حوزه هنری تشریف آوردند میتوانم بگویم حوزه را برای برنامهها و افکارشان انتخاب کردند پیش از این به مناسبت سالگرد شهادت شهید آوینی و تأثیر حوزه هنری در موفقیت ایشان در جواب پرسش خبرنگاری چیزی گفتند که بعضیها را خوش نیامد و در رد نظر من چیزهایی علیه مدیران وقت حوزه نوشتند اما امروز میتوانم به استناد فرمایش رهبر انقلاب در اینباره حرف بزنم در 23 اردیبهشت 92 که مدیران و همکاران دفاتر انقلاب اسلامی و ادب و هنر مقاومت دیدار تاریخی با معظمله داشتند ایشان در جواب یکی از دوستان که گفت در کشورهای دیگر متولی تاریخ شفاهی دانشگاهها هستند ایشان دوباره فرمودند برای اینکه آنان نهاد انقلابی و جهادی مثل حوزه هنری ندارند.
وی در پایان تأکید کرد: به گمانم اگر این بذری را که آقای سرهنگی در زمین حوزه هنری کاشت در سازمان دیگری میکاشت به این نتیجه نمیرسید البته حوزه هنری و مسئولانش بابت وجود جناب آقای سرهنگی بزرگانی مانند ایشان خیلی شاکر باشند این عزیزان وجودشان کاملا برکت و خیر است.
*مرتضی سرهنگی برادر همه شهدا است
سعید حدادیان با دعوت مجری مراسم برای خواندن نوحه معروف «یاد امام و شهدا» پشت میکروفن قرار گرفت و گفت: ما در اتاق عقد بودیم و چون آن زمان همه زود ازدواج میکردند، آداب آن را نمیدانستیم که بچهها خبر آوردند که ماشاءالله سرهنگی شهید شده و از پایه سفره عقد بلند شدم و به مسجد رفتیم تا کارهای او را انجام دهیم.
وی افزود: ماشاءالله سرهنگی بچه هیأتی بود و میاندار هیأت ما بود و در یاد امام و شهدا به ماشاءالله سرهنگی اشاره کردهام. به نظر من مرتضی سرهنگی فقط برادر ماشاءالله نیست، بلکه برادر همه شهدا است.
*قصیده 63 بیتی برای مرتضی سرهنگی
علیرضا قزوه ضمن خواندن قصیدهای در وصف مرتضی سرهنگی گفت: به احترام مرتضی سرهنگی که رهبر معظم انقلاب فرموده بودند: اگر شاعر بودم قصیده ای برای ایشان می سرودم، ضمن احترام به مقام والای ادبی رهبر معظم انقلاب، و حرمتی که برای شعر و ادبیات مقاومت قائلند، وظیفه خود دانستم تا در آغاز 63 سالگی عمر پربرکت جناب آقای سرهنگی این قصیده را در 63 بیت تقدیم محضرشان کنم.
در ابتدا هماره از خدا بگو
نه از هوس بگو نه از هوی بگو
شروع هر قصیده نام پاک اوست
ز کبر درگذر ز کبریا بگو
نیایش است و حمد اول کلام
قنوت عاشقی ست، ربنا بگو
چو مدح انبیا و اولیاست فرض
مدیح اولیا و انبیا بگو
به مدح احمد آخرین پیامبر
قصیدتی به نعت مصطفا بگو
بیا به مدح روشنی غزل بخوان
نه از حرامیان که از حرا بگو
ز کشتگان بدر و از احد بخوان
ز تشنگان چشمه ی بقا بگو
علی ست شیر شرزه ی سخنوری
هزار بیت نذر مرتضی بگو
هنوز آتش است و شعله های در
ز گریه های سوره ی حیا بگو
هنوز زهر می دهند اشقیا
ز درد و داغ و آه مجتبی بگو
هنوز در محاصره ست نینوا
ز کشتگان دشت کربلا بگو
سر حسین را به نیزه می برند
برایم از شهید سرجدا بگو
ز مشهدالرضای راویان فتح
بیا و از حماسه ی رضا بگو
ز تشنگان حجه الوداع مهر
ز کشتگان آخرین منا بگو
دعای دست ما برات کربلاست
بیا و از اجابت دعا بگو
**
رسید اشارتی ز پیر و میر ما
قصیدتی برای مرتضی بگو
تو کیمیافروشی ای شهیدمرد
به قلب مردگان ز کیمیا بگو
دوباره خاک جبهه را سرند کن
دوباره از صفای بچه ها بگو
از اولین شب هجوم دشمنان
از ابتدا بگو، از انتها بگو
ز تنگه ی ابوغریب و حاجیان
میان تنگه ها ز تنگنا بگو
به گوش ما کلام آشنا بریز
به چشم ما حدیث توتیا بگو
بجا نگفته اند دیگران اگر
تو خود بیا و جابه جا، به جا بگو
صدای ما گرفته در گلوی مان
تو از زبان ما سخن رسا بگو
تویی معلم نخست خاطرات
به وارثان از اولین هجا بگو
ز تاخت ها که تازیان نموده اند
به پارسادلان پارسا بگو
ز "سجن الرشید" و آن سیاه چال
برای مردم از شکوه "دا" بگو
تو استخوان شکسته ی زمانه ای
بیا و از "همافر" و هما بگو
تو مرتضایی و علی علی به لب
تو ایلیاتی یی از ایلیا بگو
به دردهای بی دوا دوا بده
ز خوف گفته اند، از رجا بگو
مباد عهد انقلاب بشکند
تو مرد انقلابی از وفا بگو
جهان پر از جواب های تازه است
بیا ز چون و چند و از چرا بگو
به منطق قدیم عاشقان نگر
ز "کیف" و "کم" ز "این" و از "متی" بگو
ز آرزوی عاشقان غزل بخوان
ز "لیتَ" و "لعّل" و "عَسی" بگو
هر آنچه را که گفته و نگفته اند
از آشکارهای در خفا بگو
جهان پر از فغان طبل جنگ شد
"ز جغد جنگ و بانگ مرغوا" بگو
جهان فرو شده ست در فریب ها
بیا و از فراست و فرا بگو
بگیر نبض مردگان خاک را
چو بوعلی ز حکمت شفا بگو
ز درد پیش اهل درد دم بزن
کلام بوعلی به بوالعلا بگو
به گریه های عاشقان نگاه کن
ز رمز و راز مجلس عزا بگو
ز نیل و دجله و فرات قصه کن
ز معجزات موسی و عصا بگو
دمی ز ناله های مادران بخوان
کمی ز ضجه های جانگزا بگو
در این تلاطم پر از فریب و رنگ
ز بانگ آشنای ناخدا بگو
چه باک از خدایگان بی خدا
به کفر بی وجود ناسزا بگو
زمین هنوز در تب مباهله ست
هزار بار لعن اشقیا بگو
به من رسید آن پیام آشنا
به گوش جان حدیث آشنا بگو
ز پیر و میر ما اشارتی رسید
چکامه ای به نام مرتضی بگو
مدیح هیچ زنده را نگفته ام
به من کسی نگفته از کجا بگو
نه این حدیث من نبود از شماست
تو خود حدیث خویش را بیا بگو
**
تو مرتضاستی ز مرتضی بگو
ز "انما" بخوان، ز "هل اتی" بگو
ز کشتگان بخوان و بارها بخوان
ز عاشقان بگو و بارها بگو
بلال شو رها ز قید سین و شین
ز "نور" و "نصر" و "فتح" و از "سبا" بگو
هر آنچه را که دیده ای به ما رسان
هر آنچه را شنیده ای هلا بگو
تویی تو از قبیله شهادتین
به آنچه کفر گفته است "لا" بگو
به ما غروب های دل گرفته باز
نشانی از طلوع دلگشا بگو
زمین پر از خیانت و فریب شد
از این جهان غرق ماجرا بگو
ز عطر کربلا و کوفه و نجف
ز نور کاظمین و سامرا بگو
دمشق را و زینبیه را ببین
ز حمص و لاذقیه و حما بگو
تو همدلانه عاشق ولایتی
هماره از ولی و از ولا بگو
**
به همتش هزار آفرین نثار
به غیرتش هزار مرحبا بگو
به آن که مرد خاطرات جبهه هاست
ز جان و دل دعا کن و دعا بگو
خدا نگاه دارش از گزند باد
رسیده ختم کار "اهدنا" بگو
در ابتدای شعر گفتم از خدا
بیا در انتها هم از خدا بگو
رسیده ای به سن و سال مصطفی
سلام ها به ختم انبیا بگو
به گزارش فارس در پایان این مراسم از عکس پرتره مرتضی سرهنگی و تمبر یادبود وی با حضور شرکتکنندگان رونمایی شد.
بر اساس گزارش خبرنگار فارس، در این برنامه نویسندگان و چهرههای فرهنگی چون غلامعلی حدادعادل، حجت الاسلام خاموشی، محسن مومنی، محمد حمزهزاده، ناصر قدمی، هدایتالله بهبودی، علی فریدونی، سعید صادقی، علیرضا فریدونی، محمدحسین جعفریان، ناصر فیض، علی داوودی، جواد کامور بخشایش، اسماعیل امینی، محمدرضا اصلانی، منوچهر محمدی، محمد گلزار راغب، حمید محمدی محمدی، کیوان امجدیان و ... حضور دارند.
مرتضی سرهنگی که اکنون مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است از پایهگذاران جریان ثبت خاطرات دفاع مقدس است. او در کنار هدایتالله بهبودی این جریان را شروع کردند که امروز شاهد درخت تنومند ادبیات دفاع مقدس هستیم.
او در سال 1332، در تهران متولد و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی علوم اجتماعی نیمهتمام رها کرد. او از سال 1358 تا 1367، با روزنامه جمهوری اسلامی همکاری و از سال 1367، در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری مشغول فعالیت شد.
تعداد بازدید: 5479
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3