سخنی در ضرورت حفظ یک میراث شفاهی
روضهخوانی سنتی، سنتی رو به فراموشی
سید محمدصادق فیض
06 آبان 1394
حوادث تاریخی به ویژه آنها که قرنها از وقوعشان میگذرد، در ابتدا دهان به دهان و سینه به سینه نقل میشدهاند تا مگر روزی سپیدی کاغذی را به سیاهی زنند.
حادثه کربلا یکی از همان وقایع است. و البته تراژیک ترینشان. شاید نزدیکترین نوشته به تاریخ وقوع این حادثه، مقتلالحسین، مکتوبی از «جابربن یزید جعفی» باشد که در حدود سال 130هجری درگذشته است و یا مکتوبی با همین نام از «ابومخنف لوط بن یحیی».
تا این تاریخ، هر آنچه از واقعه عاشورا نقل میشده، همه یکسر روایی و شفاهی بوده است. در آن میان به روایاتی دست مییابیم از امام سجاد(ع) که خود در زمان حادثه در همان مکان حضور داشتهاند که درباره حضورشان در آن مقطع و در آن مکان اختلاف نظری وجود ندارد.
در میان دیگر شاهدان و حاضران در صحنه کربلا و واقعه عاشورا، به غیر از اسیران کاروان خاندان پیامبر، برخی دیگر همچون لشکریان عمرسعد و کوفیان و ساکنان مسیر حرکت کاروان و آنان بودهاند که در آن مقطع زمانی در بلاد اسلامی به ویژه در اطراف محل حادثه زندگی میکردهاند، از زاویه دید خود و از منظر خطوط فکری خویش، واقعه را شرح و ترسیم کردهاند.
بعدها که کسانی چون «جابرجعفی» و «فضل اسدی» و «مجاشعی» در زمانی نزدیک به واقعه (زمانی بیش از نیم قرن پساز وقوع آن) دست به کار نگارش مقاتلی شدند تا گرد فراموشی بر آن حادثه عظیم ننشیند، بیگمان از آن شنیدهها و نقل قولها در ثبت وقایع و قلمیکردن ماجرا در مکتوب خود بهره برده بودند.
یکسوی نقل ماجرا از زبان شاهدانی است که در گروه خاندان شهیدان حضورداشته اند. سرآمدانشان حضرت سجاد(ع) و حضرت زینب(س)اند و در سالهای بعد، امامان معصوم شیعه نیز با نقل ماجرا که از پدران و واثقان شنیدهبودند، یاد آن فاجعه را زنده نگه داشتند. روایاتی که تا به امروز در کتب روایی و احادیث شیعه برجای مانده و در مراکز حوزوی و علمی، چه از لحاظ سندی و چه از لحاظ تاریخی بیشترین توجه پژوهشگران را به سمت خود جلب میکند.
دسته دیگر، مخالفان و گروه هواداران لشکر معاند بوده اند که به توجیه رفتار خویش روی میآوردند و چهبسا با تحریفاتی، شرحی از ماوقع را باز میگفتند.
نگارش مقاتل سالها بعد با بهرهگیری از همین منابع روبه گسترش نهاد و بعدها با افزودهشدن داستانها و خرافات برآن، بنای تحریف هم بر این حادثه عظیم گذاشته شد. با این حال عالمان شیعه بنا را بر این نهادند که با زدودن پیرایهها از اصل ماجرا، مردم را با مصائب خاندان پیامبر، حتیالمقدور، آنگونه که رخ داده، آشنا سازند. این مهم با برپایی مجالس ذکر مصیبت و ذکر مناقب اهل بیت(س) که بعدها به مجالس روضهخوانی مشهور شد، به نسلهای بعد منتقل شد و تا امروز ادامه یافت و به دست ما رسید.
مجالس عزاداری از دیرباز، همپای تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران دستخوش تغییراتی شده است. بنگرید به محافل بازمانده از گذشته که نمونههایی از آنها را در برخی شهرها که عمدتاً در نقاط دوردستتر میتوان برخی از آنها را سراغ کرد. در تهران، مجالسی که بعضی از مراجع و روحانیان سالخورده در حسینیه سادات اخوی، هیئت پیرعطا و تکیههای قدیمی به همان سبک و سیاق گذشته برپا میدارند و ادامه میدهند، از آن جملهاند.
تا چند دهه پیش، مجالس هفتگی و ماهیانه ذکر مصیبت در شهرها و روستا دایر بود و در ایامی خاص به ویژه در ماههای محرم و صفر چنین مجالسی کل کشور را در برمیگرفت و از حالت تخصیصی خارج میشد. اشعاری که مداحان و مصیبتخوانان در این مجالس استفاده میکردند، از ضرباهنگ مشابهی برخوردار بود و عمدتاً با استفاده از منابع صحیح، صرفاً به ذکر مصیبت و شرح واقعه عاشورا نظر داشت و زبان حال خاندان پیامبر را بازگو میکرد و از پیرایهها به واقعه و خرافات در مجالس رسمی و عمومی و بزرگ، تقریباً خبری نبود. هرگاه هم نکاتی خلاف واقع بیان میشد، واکنش عالمان حاضر در مجالس را درپی داشت. به عبارت دیگر همه سعی در جلوگیری از ورود خلاف واقع در نقل اصل و شرح واقعه عاشورا داشتند.
رفته رفته با گسترش رسانههای دیداری و شنیداری، اگرچه از اهمیت رسانه منبر و مسجد کاسته نشد؛ اما بدیلهایی برای آنها پیدا شد تا بخشی از خلاء ناشی از گسترش همهجانبه اجتماع را پرکند. نیز باگسترش شیوههای جدید عزاداری، جلسات و حلقههای قدیمی و خصوصیتر رفته رفته رنگ باخت و به فراموشی سپردهشد. شیوههایی تازه در عزاداریها باب شد و مدلهای جدیدی را در مجالس وسیعتر جایگزین شیوههای سنتی ساخت.
گذشته از انتساب امتیازات خوب و بد یا خوب و خوبتر بدانها، یک نکته در این فرایند بیش از هر نکتهای خودنمایی میکند و آن تحلیل رفتن مجالس و شیوههای سنتی عزاداری است که اتفاقاً مراجع و بزرگان دین هم بر تداوم چنان مجالسی تأکید میکردهاند.
در میان موضوعات قابلتوجه و پژوهش نزد اهالی تاریخ به ویژه پژوهشگران تاریخشفاهی، توجه به مجالس روضهخوانی سنتی است که همه ساله از شمار آنها کاسته و بر شمار مجالسی به شیوههای جدید افزوده میشود. روضهخوانها و مداحانی که علیرغم گسترش سبک و سیاق جدید عزاداری، همچنان چراغ خانهها و تکایایی را روشن نگهداشتهاند که برمدار گذشته یاد واقعه عاشورا را گرامی میدارند. شمار چنین مجالس و گردانندگان آن که سنینی افزونبر هفتاد را در کارنامه خود دارند، چندان زیاد نیست و خیلی زود به تاریخ خواهند پیوست و یاد و خاطره این مجالس را با خود خواهند برد.
تعداد بازدید: 7258
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3