تاریخ شفاهی و مطالعات ارتباطی(4)

مهدی بازرگانی

05 آبان 1394


در سه هفته گذشته بخش های نخست، دوم و سوم این مقاله تقدیمتان شد، اینک بخش چهارم و پایانی آن را پیش رو دارید.

 

پرسش‌هایی که در متدلوژی تاریخ شفاهی مطرح می‌شوند، ما را با تصویری بکر، پیچیده و پرمعنا از تاریخ مواجه می‌کند. اهمیت روش‌هایی که تاریخ شفاهی در افق دید خود دارد را در بداعت و روشنگرانه بودن یافته‌هایش می‌توان جست. دیدن تاریخ از دریچه ارتباطی، تعامل و پویایی واقعه را به آن باز می‌گرداند. تاریخ را وسعت می‌بخشد و مواد لازم جهت تفسیر‌های نواندیشانه و رهایی‌بخش در اختیارمان قرار می‌دهد. البته با وجود چشم‌اندازهای جدید و رهاوردهای نوین تاریخ شفاهی این متدلوژی عاری از اشتباه و کاستی نیست. حال سعی می‌کنیم نقدهایی از روش‌شناسی مصاحبه‌های تاریخ شفاهی عرضه کنیم تا نسبت کمبودهای این روش آگاهی یابیم.

 

نقد روش‌شناسی مصاحبه‌های تاریخ شفاهی

1-نقد عمده‌ای که بر مصاحبه‌های تاریخ شفاهی وارد است این است که روایت‌کننده خود نقش مهمی در ماجرا داشته و به سختی بتوان او را در این زمینه آن طور که باید به سخن آورد. در بسیاری از این گونه مصاحبه‌ها شخص مصاحبه‌کننده  به دلیل عدم آشنایی دقیق با موضوع مورد بحث، مصاحبه‌شونده مرعوب و پذیرای سخن او می‌شود و در پایان، سخن او را همه حقیقت می‌پندارد. از نگاه ارتباطی، فرستنده پیام یا منبع در اینجا استحقاق لازم برای روایتگری درباره موضوعی که خود در آن نقش داشته را ندارد. منبع باید قابل اعتماد باشد و از شکل خاصی از روایت، سود نبرد. در مصاحبه‌های عمیق زندگینامه‌ای این اصل اساسی، بیشتر زیر پا نهاده می‌شود و همین امر روایت حاصله را مخدوش می‌کند.

 2-تاریخ شفاهی با ریشه‌هایی که در مکاتب تاریخ اجتماعی دارد، ما را متوجه نکته نابی می‌کند. تاریخ گفته‌شده تنها بخشی از تاریخ است. تازه اگر بدبینانه بنگریم آن بخش هم بازنمایی واژگونه تاریخ است. تاریخ شفاهی اراده به بررسی نگفته‌ها دارد، اما این نگفته‌ها را چگونه می‌توان به آشکارگی تبدیل کرد. آیا زبان این آشکارگی و تحلیل ساختاری در نزد طبقات ستمدیده و تحت سلطه جامعه وجود دارد. آشکار کردن پشت پرده‌های تاریخ با بازنمایی فاکت‌ها روشن نمی‌شود و نگاهی کلان می‌طلبد و به ساختاربندی نیاز دارد. در واقع به سخن آوردن «تاریخ مگو»، تنها به وسیله مصاحبه ممکن نیست. این ظرافت‌هایی فلسفی، اجتماعی، فرهنگ و هستی شناختی نزد مردمان معمولی یافت نمی‌شود. به همین خاطر است که رونالد .جی . گریل از آن به "جنبش بدون هدف"[1] تعبیر می‌کند.

 3-تاریخ شفاهی با تدوین اسناد زنده به کمک تکنولوژی‌های ضبط صدا و تصویر بی‌شک به تاریخ آینده و درک آیندگان از تحولات قرن بیست ویکم کمک شایانی خواهد نمود. اما این چشم انداز تنها در برابر تاریخی صادق خواهد بود که آیندگان با آن روبرو خواهند بود. درباره ما که در اکنون تاریخ زندگی می‌کنیم، تاریخ شفاهی با توجه به چارچوب‌هایش از صد سال گذشته بیشتر به عقب نمی‌تواند برود. این نقد عمده به روش‌شناسی مصاحبه‌های تاریخ شفاهی وارد است که ما را در تحلیل بخش عمده‌ای از تاریخ گذشته تنها رها می‌کند و ترجیح می‌دهد سکوت اختیار کند تا بر سمند سخن براند. پس تاریخ شفاهی تنها در صورتی می‌توانست به عنوان متدلوژی یکه‌تاز در شناخت گذشته مطرح باشد که همزمان با حضور انسان دو پا در سطح کره زمین، امکان ضبط گفته‌ها و تاریخ او به صورت وسیع وجود می‌داشت.

 4-درست است که تاریخ شفاهی پای افراد کثیری را به صحنه تاریخ باز می‌کند. همین به طور ضمنی قبول این نکته است که تلاش در جهت ثبت تاریخ شفاهی به نوعی اقدام به دموکراتیزه کردن آن است، اما با این وصف دلیل نمی‌شود که راویان چون در صحنه ماجرا حضور داشته‌اند هر آنچه می‌گویند عین حقیقت باشد. در واقع صرف بودن در جایی به عنوان "شاهد عینی"،  "روایت عینی" ماوقع را تضمین نمی‌کند. بگذریم از اینکه گاهی ممکن است خود شاهد تاریخی، ماجرا را از اساس بد متوجه ‌شده و ما را با تصویری کج و معوج مواجه کند. ضعف حافظه، خلط مبحث و اشتباه در روایت، همینطور که درباره تاریخ‌نگاری که با واسطه با موضوع ارتباط دارد مطرح است، درباره" شاهد عینی" نیز می‌تواند مطرح و صادق باشد.

 5-ما در تاریخ شفاهی سعی می‌کنیم تجربه‌های دوران مختلف زندگی و تظاهرات متضاد و پیچیده آن را در یک فایل صوتی چند ساعته خلاصه کنیم. با چنین طرح اولیه‌ای به نظر می‌رسد از آغاز پایمان را از گلیممان درازتر کرده‌ایم.

وقتی فردی تمام تجربه زندگی‌اش را در یک ساعت روایت می‌کند به طور ناخواسته نوعی فروکاستن و تحریف واقعیت رخ می‌دهد. از سوی دیگر آن طور که فریش عنوان می‌کند تاریخ شفاهی در نتیجه کار از مسیر این "داده‌های خام"[2] نوعی "تاریخ مفصل"[3] استخراج می‌کند. که تجزیه تحلیل آن برای مورخ بی‌اندازه دشوار است. در واقع اندیشه با مرزها، محدودیت‌ها و جبرهایش توانایی تسلط بر این حجم بی‌پایان از اطلاعات و تحلیل ارتباطات تودرتوی آن را ندارد. با اندکی مسامحه می‌توان گفت تنها یک عقل مطلق و کلی است که می‌تواند به فهم تام تاریخ نائل آید. و بقیه فهم‌ها در طیفی از آگاهی در حرکتند. از نظر روش‌شناسی این عدم انطباق روش و نتیجه مدعیات تاریخ شفاهی را تا سرحد گفتگو‌های خاله زنکی که با بلند پروازی‌های روش شناسانه منطقی جلوه داده می‌شوند، بی‌ارزش می‌کند. البته نقد تنها در صورتی صادق است که از متدلوژی مصاحبه به عنوان یگانه شیوه تحقیق استفاده شود و بر مضمون معرفت حاصله از آن تأکید شود وگرنه اگر بین روش و نتیجه رابطه‌ای متواضعانه برقرار گردد. این نقدها متوجه تاریخ شفاهی نخواهد بود.

 

رهیافت ارتباطی در تاریخ شفاهی

از آنجا که «تاریخیت» و«شفاهیت» هر دو کیفیتی هستند که به ارتباط تعلق می‌گیرند و صفت آن محسوب می‌شوند؛ ما می‌توانیم با عمیق‌تر کردن درک خود از این دو به مصاحبه‌های تاریخ شفاهی چهره‌ای علمی‌تر و قاعده‌مند‌تر بدهیم. درک ارتباطی از متدلوژی تاریخ شفاهی پیام تاریخی را ثابت نمی‌داند بلکه آن را در شفاهیت و جریان شتابان تاریخ به تصویر می‌کشد. این فهم، هر واقعه تاریخی را در جای گاه خود مورد بررسی قرار می‌دهد و به زبان علمی‌تر واقعه تاریخی را همچون یک اجرا (performance) مطالعه می‌کند. نمودار شماره 1 تلاشی است برای به کارگیری مدل‌های کلاسیک ارتباط در مصاحبه تاریخ شفاهی.

به هر روی تاریخ شفاهی همچنان سنتی پر رنگ است و روش‌شناسی آن در مصاحبه‌های عمیق به طور وسیع مورد استفاده طیف گوناگونی از پژوهشگران علوم انسانی است. بر این بیافزایید که تحول تکنولوژی‌های ضبط صدا و تصویر و همه جایی و همگانی شدن آن نقش عمده‌ای در رونق گرفتن این مطالعات داشته و همچنان خواهد داشت. عصر دیجیتال دنیای اینترنت و رسانه‌های تعاملی تکنولوژی‌های موبایل آیفن و تبلت‌ها، و فیس‌بوک و شبکه‌های اجتماعی جدید و مهمان‌های ناخوانده‌ای که می‌آیند؛ سطوح نوی از همزیستی و همکاری بین ارتباطات و تاریخ شفاهی را نوید می‌دهند. این همکاری از حوزه عمل و وسایل تکنولوژیکی شروع می‌شود و به نظریه‌ها و روش‌های تلفیقی بین رشته‌ای می‌انجامد. بی‌تردید تاریخ شفاهی برای غرس کردن پایه‌های روش‌شناختی خود به تئوری ارتباطی نیازمند است. همانطور که ارتباطات نیز در زمینه‌های مختلف پژوهشی از یافته‌های تاریخ شفاهی بهره می‌برد. ارتباطات "تاریخیت" و" شفاهیت" را به مثابه مسئله‌ای ارتباطی می‌نگرد.

دقت‌های روش شناختی در تاریخ شفاهی به ما می‌گوید: به کار بستن روش‌های کمی و پوزیتیویستی به نوعی تکثرگرایی فهم ناپذیر و غیرقابل جمع می‌انجامد و در مقابلش روش‌های کیفی به تاریخی غنی سرشار از رابطه و لایه‌های مختلف تفسیری می‌رسد. این تاریخ در برابر آن داده‌های غیرقابل تجمیع، تصوری از رویکرد‌های تلفیقی و لزوم پرداختن به آن در ما ایجاد می‌کند.

 

 

نمودار1 : مدل‌سازی مصاحبه تاریخ شفاهی از منظر ارتباطی: این مدل با فرض عدم ثبات معنا،گردش پویای آن بین فرستنده و گیرنده و" تلقی تبادلی از پیام راوی تاریخی" ترسیم شده است.

 

مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده، مخاطبان اکنونی و واقعیت تاریخی گذشته در عین اینکه فرستنده پیام‌اند، گیرنده پیام نیز هستند. این تعامل و تبادل آن به آن ارتباطی، ساختارهای معرفت تاریخی و روایت را از خود متأثر می‌کند. باز خوردها و اختلال در اینجا نیز همچون هر ارتباط دیگری عرصه جولان دارند.

 

 

منابع و ماخذ:

ابوالفضل حسن آبادی، «تاریخ شفاهی و شفاهی نگری در متون تاریخی(با تکیه بر کتاب تاریخ بیهقی)»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، اسفند 1386.

تاریخ شفاهی، معصومه صالحی، نک: www.anthropology.ir

مسعود رضوی، گستره تاریخ گفت گو با تاریخ نگاران، هرمس.

مرتضی نورائی، «مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ شفاهی»، مجله گنجینه اسناد، بهار و تابستان 1382، شماره 49.

نورایی، فصلنامه تحقیقات تاریخی گنجینه اسناد، سال سیزدهم، دفتر اول و دوم، بهار 1382.

 

An Oral History Bibliography, A Research Guide by Columbia university Center for Oral History

Article on Oral History from the Columbia Encyclopedia

Donald A. Ritchie, “Doing oral history doing oral history” Oxford University Press, 2003

Frisch, Michael. Oral history and Hard Times: A review essay. In: Perks, Robert & Thomson, Alistair (Eds), the oral history reader (1999), Routledge

Bulletin of the International Oral History Association, Vol 1, No. 1, June 2000

Grele, S. Ronald. Envelope of Sound: The Art Of oral History, Chicago, President Publishing, 1985.

Iranian Left Video, oral history project, Interviews with Iranian left activists, in: http//:www.socialhistory.org 

 Luisa. “Work, ideology and Consensus under Italian fascism”, in The Oral History Reader

Portelli, Alessandro. The Battle of Valle Giulia: Oral History and the Art of Dialogue. Madison the University of Wisconsin Press. 1997.

“Principles for Oral History and Best Practices for Oral History” in: http://www.oralhistory.org/

Rosenzweig, Roy & Thelen, David. The presence of the post: Popular Uses of History in American Life, New York: Columbia University Press 1998.

Shopes, Linda, “What is Oral History?” from The Making sense of Evidence series on History Matters: The US Survey on The Web, located at http://historymatters.qmu.edu

Paul Buhle and Robin D. G. Kelley, “The oral History of the Left in the United States: A Survey and Interpretation”, Journal of American History, Vol 76, No2, Sep 1986.

Thompson. Paul, “Voice of the past: Oral History”, Oxford University Press third edition: 2000.

Truesdell, Barbara, “Oral History Techniques: How to organize and conduct oral history interviews, center for the study of History and memory”. Located at: http://Indiana.Edu/neshm

Thucydides, History of the Peloponnesian War (New York, Penguin, 1972).

Moss, W. W. (1988): Oral History: What it is and where did it come from? In: Stricklin, D./Sharpless, R. (eds.): The Past meets The Present. Lanham/New York/London.

 

 

[1]-Movement without aim

[2]-Row data

[3]- More history



 
تعداد بازدید: 5393


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124

شبِ عملیات فتح‌المبین فرا رسید. حمله ساعت دوازده آغاز شد. مزدوران اردنی، مصری، سودانی و... را جایگزین واحد ما کردند و ما بلافاصله به خط مقدم آمدیم. این مزدورها کینه عجیبی از نیروهای شما داشتند. امکان نداشت اسیری را زنده بگذارند. تا ساعت سه بعد از نیمه‌شب حمله‌ای روی موضع ما نبود ولی از موضع دیگر صدای توپ و خمپاره به شدت شنیده می‌شد. ساعت سه صدای تیراندازی و الله‌اکبر بلند شد.